قناة

دروس قانون ابن سینا طب سنتی ، دانیال شفاء

دروس قانون ابن سینا طب سنتی ، دانیال شفاء
5.4k
عددالاعضاء
317
Links
7,443
Files
1,591
Videos
4,130
Photo
وصف القناة
طب ایرانی و پایگاه اطلاع رسانی و کانال علمی آموزشی. اطلاع رسانی از نحوه کلاسها و دوره های آموزشی در زمینه طب ایرانی و داروسازی سنتی و کارگاههای آموزشی کوتاه مدت. کتابهای ناب طبی و فلسفی و حکمت و.. https://t.me/danyalshafa
قابل توجه علاقمندان به فراگیری علم شریف طب سنتی

فردا پنجشنبه ۶ دی ماه در محل آموزشگاه تکلیس واقع در قم دوره آموزش بکارگیری نسخ مجرب در طب سنتی برگزار میگردد.

لذا از علاقمندان دعوت میشود جهت شرکت در دوره با آموزشگاه تکلیس تماس حاصل فرمایند یا بصورت حضوری قبل از شروع کلاس اعلام آمادگی نمایند.
آدرس قم خ صفائیه کوچه ۱۹ تقاطع اول سمت چپ
02537849424
قابل توجه علاقمندان به فراگیری علم شریف طب سنتی

پسفردا جمعه ۷ دی ماه در محل آموزشگاه تکلیس واقع در قم دوره آموزش تدبیرالادهان فشرده (روغنگیری) در طب سنتی برگزار میگردد.

لذا از علاقمندان دعوت میشود جهت شرکت در دوره با آموزشگاه تکلیس تماس حاصل فرمایند یا بصورت حضوری قبل از شروع کلاس اعلام آمادگی نمایند.
آدرس قم خ صفائیه کوچه ۱۹ تقاطع اول سمت چپ
02537849424
چھرهخوانی ھنری کھن است که در سراسر جھان شناخته شده و اولین چیزی که در یک چھره توجه شما را
جلب میکند تقارن نداشتن صورتھاست. اجزای مختلف چھره نمایانگر شخصیت فردی و اجتماعی
شماست.
چانه :در چھرهشناسی، چانه نشاندھنده صفاتی از جمله قاطعیت، رقابتجویی و پرخاشگری است. اگر
چانهای بزرگ و برجسته دارید یعنی صفاتی از جمله قاطعیت، رقابتجویی و پرخاشگری جزو خصوصیات
شماست. اگر چانهای کوچک دارید فردی آرام و صلحطلب ھستید.
گونهای کشیده و برجسته :به محض اینکه وارد جمعی میشوید تمام نگاهھا به سمت شما خیره خواھد
شد این گونهھا، گونهھای سینمایی نام دارند.
پیشانی بیرون زده :نشانگر تخیلگرا بودن و ابتکار در زندگی شخصی شماست.
پیشانی که به سمت عقب شیب دارد :نشانگر حافظه قوی و واکنش سریع به اعمال است.
پیشانی صاف :نشانگر تصمیمگیری فیالبداھه و پذیرای عقاید جدید و متفاوت است.
برجستگی گوشتی بین ابروھا :نشانگر اراده قوی، راسخ و ھمت در انجام امور زندگی است.
برآمدگی استخوانی بالای ابرو :نشانگر احترام به قوانین و مقررات است.
ابروھای پرپشت :نشانه داشتن تفکر مبھم است و این افراد بیشتر شنونده ھستند تا اینکه اطلاعاتی به
دیگران بدھند.
ابروھای پیوسته :نشانه داشتن تفکر دائم بوده و این افراد در استراحت مشکل دارند.
ابروکمانی :ارتباط خوب با مردم، یادگیری با مثالھای کاربردی.
ابروھای صاف :برخورد منطقی با امور.
ابروی ھشتی :ریاستطلبی، درستکاری.
بینی :دقیقا در وسط صورت قرار گرفته و مھمترین عضو است و اولین ورودی برای دریافت انرژی است.
بینی بزرگ :حس ریاست و علاقه به ایجاد تحول.
بینی بلند :نیاز به تسلط بر محیط کار.
بینی کوتاه :توان پایان دادن به کارھا و سختکوش.
بینی بلند و صاف) :در نیمرخ انحنایی روی بینی دیده نمیشود) شیوه کار منطقی و برنامهریزی بلندمدت.
بینی مقعر) :در نیمرخ تورفتگی روی بینی دیده میشود) شیوه کار احساساتی، نیاز به قدردانی از زحمات.
بینی که (پرهھای باز و عریض دارد :(حمایت از عزیزان و نزدیکان بامحبت، تلاش برای موفقیت خانواده.
بینی کوچک :مستقل و حمایت کم از اطرافیان.
بینی سربالا :اعمال صحبتھای نسنجیده، شنونده خوب.
بینی نوکپھن) :نوک بینی پھن و گوشتی) کسب امنیت مالی، مالاندوزی.
بینی با نوک گرد :ھنردوست و زیباییطلب.
بینی با نوک نازک :ولخرج.
شخصیت شناسي از روي اندازه چشم
در كل داشتن چشمھاي درخشان و پر حركت دلیل وجود ھوش است .
چشمان درشت و زيبا:
نشان دھنده صفا ،صمیمیت ، ھنرمند و عاطفي ،منصف و غیرتمند ، تمايل به اغراقگويي، داراي ذھني
روشن و متعالي ،در دوستي خونگرم ،مديران موفقي ھستند.
چشمان بھم نزديك و كم فاصله :
حسودي و كوتاه نظري ،احساساتي ،زنان اين گروه درونگرا و پنھان كار ،حیله گر و حسابگر ،موفق در امور
تجاري و سیاسي.
چشمان نیمه باز:
حیله گري و دلالي ،غیر قابل اعتماد.
چشمان خمار:
احساسي و در رويا بودن
چشمان با فاصله زياد و دور از ھم:
سادگي ،درستي،فكر باز،توقعات زياد از زندگي، بسیار زود باور،تمايل شديد به رمان و داستان
،برونگرا،مردمي،وفادار.
چشمان لنگه به لنگه:
چشماني كه يكي از ديگري بزرگتر است ھردم مزاج و ھر دم خیال ،قدرت فكري زياد ندارند و قاطعیت ندارند.
چشمان برجسته وبیرون زده:
صفات منفي مثل تنبلي ،پرسر و صدا،پر حرف و ظاھر بین.
چشمان گود رفته و تو رفته:
موذي ،اگر با فاصله ھم نباشد دورو و متظاھر.
پلكھاي برجسته:
ھوش ،استعداد و دقیق ،گاھا لاابالي و مستعد در صنايع.
چشمان خندان و متبسم:
شوخ ،قلب پاك ،استعداد در صنايع ،اگر زن باشد مادري با عاطفه و مھربان.
مردمك در وسط چشم وسفیدي پیدا :
اختلال و پیچ و خم ھاي فكري ،بي باك بودن.
چشمھاي بادامي:
خودخواه و متكبر،مغرور،اگر ابروھا از چشمھا فاصله داشته باشد خوبي و آرامش روح.
چشمھايي كه انتھايش پايین يا بالاست:
ساعي ،تیز ھوش،و بعضا موذي و حیله گر.
چشمان ريز مثل كبوتر:
طبع ملايم ،ذلالت بر راز پوشي زياد و سكوت،محتاط و محافظه كار ،صادق و راستگو،مشكل پسند،كم
صبر،ناشكیبا ،مردان اين گروه مديران و فرمانداران و مشاوران قوي ھستند و زنان اين گروه وفادار و پايدار
ھستند . خودخوري و استعداد ھوشي زياد.
چشمان سه گوش:
اكثرا با ديگران مشكل دارند ،بي حوصله در بحث و جدل ،وسواسي،ايراد گیر ،اھل نق زدن ،سازگاري بامحیط
و حرفه ھاي مختلف دارند . بھترين فضاي كار براي اين گروه فضاي سیاسي است.
شخصیت شناسی از روی دندان
دندان شما شبیه کدام گزینه است؟
١٫دندانھایی مرتب وریز
٢٫دندانھایی مرتب امادندانھای پیشین(سانترال)بزرگترند
٣٫دندانھایی نامرتب
۴٫دندانھایی مرتب اما با فاصله
١٫دندانھای مرتب،ریزومنظم:تداعی کننده یک چھره مھربان،ساده،قانع وباگذشت است.عواطف واحساسات
قوی ومھربانی در لبخند آنھا کاملا نمایان است.چھره ای آرام ودلسوز دارند.به آینده امیدوارندوازاعتماد به
نفس بالایی برخوردارند.
٢٫دندانھای مرتب اما دندانھای پیشین(سانترال)بزرگترند:نشاندھنده فردی ماجراجو،شلوغ،پراحساس،درعین
حال دقیق،منظم،مقتدر،جسور،جاه طلب وکنجکاو که قبل از انجام ھر کاری بارھا وبارھا جوانب کار رامی
سنجند به گونه ای که گاھی اوقات خودنیز خسته می شود.از روابط اجتماعی قوی ومناسبی برخورداراست.
٣٫دندانھای نامرتب:بیان کننده شخصیتی خجالتی وکمرواما مصمم وقاطع که به مسائل پیرامون خودنگاھی
عمیق دارد.ترجیح می دھدافکار جدیدی درخانواده پایه گذاری کند.زیاد اھل مسافرت نیست.به دوستی ھای
ماندگار نیز پایبندی ندارد،ولی پشتکار زیادی دارد.شدیدا خواھان تنوع وذاتا جاه طلب است.
۴٫دندانھای مرتب اما بافاصله:فردقابل اعتماد وپشتیبانی قوی برای اعضای خانواده،دقیق،نکته سنج ودارای
قدرت تحمل بالاست.بیشتر مواقع برای حل مشکلات ترجیح می دھد به تنھایی مسائلش راحل کند.خیلی
اھل ریسک نیست وترجیح می دھد آھسته وپیوسته حرکت کند.با این حال مداومت وپشتکار است که
ھمواره اورابه جلو می برد.احساس مسئولیت عجیب وقوی نسبت به خانواده ودوستان وھمکاران وآشنایان
وحتی ھمسایه ھا از او موجودی صبور و مھربان می سازد.به خوبی می تواند سخنرانی کند،بحث واستدلال
کند ودیگران را متقاعد سازد.خیلی دوستدار ھنر وزیبایی است وخود نیز غالبا شخص ھنرمندیست.درمجموع
فردی قوی،با اعتماد به نفس،بااراده،مثبت وسازنده است.
قابل توجه علاقمندان به فراگیری علم شریف طب سنتی

فردا پنجشنبه ۶ دی ماه در محل آموزشگاه تکلیس واقع در قم دوره آموزش بکارگیری نسخ مجرب در طب سنتی برگزار میگردد.

لذا از علاقمندان دعوت میشود جهت شرکت در دوره با آموزشگاه تکلیس تماس حاصل فرمایند یا بصورت حضوری قبل از شروع کلاس اعلام آمادگی نمایند.
آدرس قم خ صفائیه کوچه ۱۹ تقاطع اول سمت چپ
02537849424
قابل توجه علاقمندان به فراگیری علم شریف طب سنتی

پسفردا جمعه ۷ دی ماه در محل آموزشگاه تکلیس واقع در قم دوره آموزش تدبیرالادهان فشرده (روغنگیری) در طب سنتی برگزار میگردد.

لذا از علاقمندان دعوت میشود جهت شرکت در دوره با آموزشگاه تکلیس تماس حاصل فرمایند یا بصورت حضوری قبل از شروع کلاس اعلام آمادگی نمایند.
آدرس قم خ صفائیه کوچه ۱۹ تقاطع اول سمت چپ
02537849424
‍ * #امام_حسن_عسکری
🔻داستانی شیرین و جذاب از زندگی امام حسن عسکری علیه السلام:

بَختَيشُوعِ حکیم، طبیب متوکل و نصرانی بود. در طب سر آمد روزگار خودش بود. قاصدی از خانه امام عسگری علیه السلام آمد که کسی را بفرستید امام عسگری می خواهند فَصد کنند.(از رگ مخصوصی خون بگیرند) بختیشوع یکی از بهترین افرادش را فرستاد و به او گفت این بزرگترین مرد و عظيمترین فردی است که من تابحال دیده ام ، هر کاری را که می گوید انجام بده، از علوم خودت هم در محضر او اظهار فضل مکن.
🔸آن فرد آمد و دید اتاقی را برای پذیرایی آماده کرده بودند ، حضرت فرمودند در اتاق انتظار باشد ، بعد از مدتی صدایش زدند آمد و آماده شد. ظرفی را قرار داده بودند که بزرگ بود و بیش از خون یک انسان در آن جا می شد. فَصَّاد بختیشوع تعجب کرد. دید که حضرت نشستند و فرمودند رگ اَکهَل را بگشای ، نپرسید چرا و بلافاصله رگ را باز کرد. خون آمد و ظرف پر شد. حضرت فرمودند ببند. بعد فرمودند به همان اتاق برو و همانجا باش، با تو هنوز کاردارم. در همان اتاق رفت. این عمل را قبل از ظهر انجام داد.
🔹آنجا ماند تا عصر، حضرت فرموند فَصَّاد بیاید دو باره آمد و دید همان طشت هست و حضرت نشستند و فرمودند روی رگ را باز کن ، باز کرد و دوباره خون آمد تا طشت پر شد. فرمودند ببند. بعد فرمودند برو و منتظر باش. رفت و از او پذیرایی شد تا صبح روز بعد. فرمودند بیا دوباره آمد. برای بار سوم همان طشت بود. حضرت دستشان را گذاشتند و فرمودند رگ را باز کن. باز کرد و مایعی سیال شبیه به شیر از دست حضرت بیرون آمد تا طشت پر شد. فرمودند ببند. بست.
🔸حضرت برخاستند. جامه ای گران قیمت همراه با پنجاه درهم به او دادند. شاید یک فصد یک درهم يا دو درهم اجرتش بود. اما حضرت به او پنجاه درهم دادند. فرمودند که با راهب دیر عاقول در ارتباط هستی؟ خوب است قدر او را بدانی. منظور پیرمرد راهب نصرانی بود که در دیری به نام دیر عاقول زندگی می کرد اما با هیچ کس ارتباط نداشت.
ادامه دارد ...
🔻... مردم کنار دیر می رفتند. گاهی در طول مدت اگر می خواست یک نفری را بپذیرد از طبقه بالایی یک زنبیلی را پایین می فرستاد نوشته او را بالا می برد. گاهی جواب می داد گاهی نه.
🔸فَصَّاد پهلوی بختیشوع آمد و گفت که آقا من چیزی را دیدم که تا به حال نه دیده بودم و نه شنیده بودم. این آقایی که شما گفتین من بروم برای فَصد، فَصدشان کردم. دوبار آن مقدار خون از ایشان آمد که فکر نمی‌کردم این مقدارخون در بدن یک انسان باشد. حتی یک بار فصد یک انسان هم آن ظرف را پر نمی کند. ولی دوبار ظرف ایشان پر از خون شد و فرداش به جای خون موادی مانند شیر آمد. بَختیشوع خیلی تعجب کرد و گفت من باید چند روز در کتب قدما نگاه کنم ببینم این مطلب سابقه دارد يا نه؟ اما از این راه به جوابی نرسید. بعد بختیشوع گفت من راهی را می شناسم که خیلی خوب است. چون خود بختیشوع هم نصرانی و راهب بود.
🔹بختیشوع همین فَصَّاد را پهلوی راهب دیر عاقول فرستاد. بالاخره یک علامتی دادند و او آمد. بختیشوع نامه ای نوشته بود و ماجرا را توضیح داده بود. نامه را در زنبیل گذاشتند، بالا برد. بعد دیدند پیرمرد سراسیمه دوید و پایین آمد. گفت کدامیک از شما آن کسی را که از دستش شیر می آمده را دیده است؟ فصاد گفت من هستم. پیرمرد راهب گفت طُوبی لاُمِّک، خوش به سعادت مادری که تو را زاییده که همچنین توفیقی پیدا کرده ای. بعد گفت من را نزد ایشان ببر. با هم راه افتادند و سامرا آمدند. اول سامرا که رسیدند از راهب پرسید برویم منزل استاد بختیشوع؟
🔸گفت نه برویم منزل آن آقایی که از دستش شیر آمده. ساعتی به اذان صبح بود. همینکه در خانه امام حسن عسکری علیه السلام رسیدند غلامی سیاه چهره آمد و پرسید کدامیک از شما راهب دیرعاقول هستید؟ پیرمرد گفت من هستم. غلام گفت تو بیا برویم داخل. قبل از اذان صبح راهب داخل رفت ، صبح هنگام چاشت از خانه امام حسن عسکری(ع) بیرون آمد در حالی که همه لباس های نصرانیت را بیرون آورده بود و یک لباس بلند سفید، پوشیده بود. همه تعجب کردند. بعد به جوان فصاد گفت حالا برویم خانه استادت. خانه بختیشوع آمدند. گویا این پیر مرد، پیر و مراد بختیشوع بود. تا بختیشوع این راهب را با لباس جدیدش از دور دید، به خاک افتاد و بالاخره با التهاب و اضطراب گفت آقا چه چیز شما را از دین نصرانیت بیرون آورد؟
🔅پیر مرد راهب گفت که من اسلام آوردم، اما بدست مسیح، مسیح را دیدم، و مسلمان شدم. بعد بختیشوع این سوال را کرد که آیا در طب کسی را داشته ایم که به جای خون، شير از دستش بیاید؟ گفت عیسی (ع) یک بار فصد کرد، آن هم مقداری كم نه اینقدر از دستش شیر بیرون آمده بود. این راهب همان جا کنار خانه امام حسن عسکری (ع) خادم حضرت بودتا فوت کرد
کوکبی حمیدپور:
‍ ‌ ‌ 💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂                  
🌸        

💠 #قانون_اتخاذ_ادهان ( روغن ها)

طریق اخذ و اتخاذ ادهان بر اساس مکاتب مختلف طبی متفاوت میباشد : ✅ #اطباء_یونان:
1⃣روغن گیری از گل ها ( ازهار )
👈قانون اتخاذ ادهان به طریق اطباء یونان به این قرار است :
🌻🌺گل های باطبع گرم ( ازهار حارّه) مثل بابوبه ، نرگس ، خیری

در هر یک #رطل روغن زیتون ( زیت ) خوشبو یا کنجد مغسول چهار #اوقیه زهر ( گل ) کنند و در شیشه ریخته و چهل روز در آفتاب قرار بدهند و گاه تا سه مرتبه ازهار ( گل ها ) را درآورده و روغن را صاف کرده مکررا این فرایند و تکرار و بعد از صاف کردن در ظرف مناسب نگه داری بکنند
💐🌸گل های با طبع سرد ( ازهار بارده ) مثل نیلوفر ، بنفشه و..در هر یک #رطل روغن دوازده اوقیه زهور را میریزند و به همان دستور 🙄تکرار میکنند و چهل روز در آفتاب قرار میدهند

💫☀️علت ماندن در معرض خورشید طبق این مکتب طبی : جلوگیری از فساد و تعفن مواد و ماندگاری و سالم بودن میباشد و شاید برای ماندگاری بیشتر غیر از موارد خاص ( دهن البان و طلع ) در عوض روغن پایه شیرج ( کنجد ) از روغن بادام شیرین استفاده میکردند ( هم در روغن گیری و هم در اطریفلات )


✨🌟✨🌟✨🌟✨🌟
👈 #اطباء_هند :
چنان است که هر روغنی را که میخواهند اتخاذ کنند و بگیرند ابتدا عرق آن را میگرفتند و روغن آن را از روی عرق برمیداشتند مثل نعناع و...پس در شیشه ریخته و قدری در آفتاب و با وسایل خاص یا ب روش های خاص مواد مخلوط آب و روغن را جدا کرده
✅در نظر این مکتب طبی : بزورات و اخشاب دسمه چون بادیان و صندل و.... احتیاج به روغن گیری ندارد

👈 #مکتب_فرنگ ( فرنگ مخفف فرانسه میباشد و مراد در اینجا کشورهای اروپایی است که بجهت ارتباط زیاد فرانسه با ایران در آن زمان ، اسم آن بر کشورهای دیگر غالب شده و مستعمل است )
🌽در #بزورات ( بذرها ) مثل شبت ( شوید ) ، انیسون و...

میگرند دو رطل بذر را در بیست رطل آب میخیسانند + دو اوقیه نمک ( ب مقدار زمان کم ) پس در دستگاه #قرع_وانبیق از هر رطل روغن دو اوقیه روغن میگرند
✅ در افاویه ( ادویه جات خوش عطر و بو ) مثل قرنفل ( میخک ) ، بسباسه و جوزبویا ، و....از هر کدام که میخواهند روغن بگیرند

چهار رطل از مواد مذکور را میکوبند ( چوب کوب ) و به ازای هر رطل یک #وقیه و نیم نمک + در آب گرم میخیسانند ( ب مدت پنج روز در محیط سرد ) و بعد از مدتی باز نمک اضافه کرده ، ( به ازای هر هفت رطل ادویه هفت رطل روغن پایه ریخته ) بعد بوسیله #مائل_الرقبه
برمیدارند و فاز آبی و روغنی را جدا میکنند ب تدابیر مذکور

🌸 
🌾🍂      
🍃🌺🍂
💐🍃🌿🌸🍃🌼

افعال کیفیات اربعه

افعالی که به سبب کیفیت حرارت پدید میایند
افعالی که به سبب کیفیت برودت پدید میاید
افعالی که به سبب کیفیت رطوبت پدید میاید
افعالی که به سبب کیفیت یبوست پدید میایید

افعالی که به سبب کیفیت حرارت پدید میایند
مسخن . گرم کننده
ملطف . لطیف کننده
محلل . تحلیل برنده
جالی . پاک کننده
مخشن . زبر و درشت کننده
مفتح . گشاینده سده ها
مرخی .سست کننده و رخوت اور
منضج . اعتدال دهنده قوام اخلاط و مواد
مقطع . جدا کننده
مقیی .قی اور
جاڌب . کشنده به طرف خود
لاڌع . گزنده
محمر. سرخ کننده
حکاک . خارش اورنده
مقرح .زخم کننده و چرک اورنده
محرق .سوزاننده
اکال . خورنده عضو
قاشر . خراشنده پوست و جداکننده ان

افعالی که به سبب کیفیت برودت پدید می ایند
مبرد . سرد کننده
مقوی .قوت بخش
رادع .مانع و باز گرداننده
مغلظ . غلیظ کننده
مفجج . خام کننده
مخدر . بی حس کننده

افعالی که به سبب کیفیت رطوبت پدید می ایید
مرطب . رطوبت بخش
منفخ . نفخ اورنده
موسخ قروح . چرک اورنده زخم ها
مزلق . لغزاننده فضولات و اخلاط

افعالی که به سبب کیفیت یبوست پدید می ایند
مجفف . خشک کننده
قابض . به مفهوم حابس
عاصر . فشارنده
مسدد . انچه باعث تسدید و منع شود
مغری . تغریه کننده
خاتم . ختم کننده
منبت اللحم . رویاننده گوشت

در قانون ترکیب ادویه یه چیزی که حکما و داروسازها س سنتی رعایت میکنن از( 17اصلی که باید رعایت بشه) این است که: *وقتی قوت و کیفت ادویه(گیاه ) غالب بر قوت و کیفیت مرض باشد یا ضعیف و ناقص از آن. مثلا برای درمان یک مرض نیاز به دوایی شود که حرارت آن باید 3جزء باشد ولی دارویی که ما موافق و مطلوب ان مرض داریم حرارت 4جزئی دارد. پس ناچار در اینجا باید ترکیب دارویی انجام بگیره با دوائی که در آن 2جزء حرارت باشد یا یک جزء برودت تا بعد از تکافو و فعل و انفعالات 3جزء از حرارت که نیاز داریم ایجاد شود.

ترکیب داروی گرم با گرم برای کاستن حرارت آن امری بسیار ظریف و عجیب است

تشبیهی که میشه کرد برای اینکه موضوع روشن بشود مثل مخلوط کردن آب گرم با آب نیم گرم است که باعث میشود حرارات آب گرم کاسته شود

قانون اول در ساخت دارو قانون هدایت است
1. ق
انون هدایت

منظور از قانون هدایت این است که هدایت و رساندن خاصیت هر دارو به بدن یا عضوی خاص از آن بر عهده طبیعت مدبره بدن است. حکیم عقیلی می نویسد:
طبیعت مدبره بدن به اذن خالقها، جلّ إسمه، فعل و خاصیت هر یک را به جای لایق خود می رساند و از آن، این امور غریب و بعید نیست که امور دقیقه خفیه عالیه غامضه بسیار از آن صادر می گردد، زیرا که خلیفه عقل و نفس در عالم اجسام است. (قرابادین عقیلی)

نکته خیلی مهمی داره که این قانون هدایت یعنی ما در قدم اول برای ساخت دارو از خالق هستی که آفریننده ادویه است کمک میگیریم یعنی این همان بسم الله در شروع کار است و ما کار را به دست طبیعت مدبره که فرمانبر خدا است میسپاریم که دارو رو به همان عضوی که میخواهیم برساند.. انشاءالله

٢قانون تضاد

در پزشکی ایرانی، استفاده از دارو امری عرضی است و تنها در صورت نیاز و ناگزیر بودن جایز است. سبب امر این است که داروها با طبیعت مدبره بدن در تضاد هستند. حکیم عقیلی می نویسد:
* طبیعت و جوهر دوا البته مضادت و مخالفت و منافات دارند با طبیعت و جوهر بدن و ارواح و قوا. (قرابادین عقیلی)
* جمیع ادویه مخالف طبیعت اند و هر چند قوی تر باشند، مخالفت آن ها زیاده و ضرر ورود آن ها بدان بیشتر. (خلاصه الحکمه)
نکته مهم داشت : یک طبیعت مدبره که به اذن خدا دارو را به اندام خاصی میرساند خودش با طبیعت و جوهر دوا تضاد و مخالفت و منافات دارند چون خداوند در طبیعت انسان ارواح قرار داده است .. و نکته بعدی گفت هر چقدر که داروهایی که به کار میبریم بیشتر باشد رابطه مستقیم با مخالفت طبیعت بدن دارد یعنی هر چقدر بیشتر طبیعت بدن بیشتر باش در تضاد میشه و مخالفت میکنه پس در ترکیب ها باید از داروها کمتر استفاده کنیم

٣. قانون مراعات غذا و دارو

در پزشکی ایرانی، غذا و دارو دارای درجاتی به ترتیب زیر هستند: غذای مطلق، غذای دوایی، دوای غذایی، و دوای مطلق. در استفاده از دارو، باید این درجه بندی را به تناسب نیاز و نوع مرض مراعات کرد. از این رو، اطبّا تصریح کرده اند:
تا رفع احتیاج و دفع مرض به «غذای دوایی» توان نمود به «دوای غذایی» نباید پرداخت؛ و تا به «دوای غذایی» اصلاح حال مزاج و دفع مرض توان نمود، متوجّه به «دوا» نباید شد؛ و تا از «دوای ضعیف القوه سهل المئونه» رفع احتیاج شود، به «دوای قوی و دشوار» رجوع نباید نمود.

بر طبیب لازم است که تا کار به «غذا» برآید متوجه «دوا» نشود، و تا مرض به «دوای مفرد» علاج شود رجوع به «دوای مرکب» نکند، و تا علت به «دوای مرکب خفیف» دفع شود به «معاجین کبار» مرتکب نگردد. و اگر دوای مفرد را در مرضی که علاج می کند کافی داند، از آن تجاوز ننماید؛ زیرا که دوای مفردْ اخف اس

ت

معاجبین کبار : معجون های ترکیبی قوی و سنگین مثل ایارج فیقرا معجون حنینی

۴قانون ترکیب ادویه

آگاهی از قوانین ترکیب ادویه، به قول حکیم عقیلی، از اجلّ علوم و اشرف صنایع فن پزشکی است.
عده ای می پرسند: چه نیازی به ساخت داروهای مرکب وجود دارد، وقتی می توان با داروهای مفرد به درمان بیماران پرداخت؟ حکیم عقیلی در پاسخ این سوال می نویسد:
اوّلًا، بباید دانست که چون یافته نمی شود دوای مفردی که به تنهایی مقابلت و مقاومت تواند نمود به هر مرض- یعنی در کیفیت و خاصیت خود متکافی باشد دفع و رفع آن را در اکثر امر، خصوص در امراض مرکّبه و متضادّه- پس طبیب ناچار است از ترکیب. و بالاجمال بدان که علت ترکیب دارو و کثرت اجزاء در داروهای مرکب

علت ترکیب دارو و کثرت اجزا:
* یا به جهت تقویت دواست؛
* یا به جهت حفظ قوّت آن؛
* یا به جهت دفع اذیت و نکایت آن؛
* یا به جهت بدرقه شدن و نفوذ فرمودن آن؛
* یا به جهت رفع کراهیت و بشاعت طعم و رایحه آن؛
* یا امثال این ها از اعراض و اغراض و فواید؛
* و یا کثرت امراض.

اقسام غذاها(قبلا شما اشاره مختصر داشتید)

اصطلاحات تغذیه در طب سنتی ایران:

طي قرن‌هاي متمادي و بر اساس تجربه، غذاها را به هجده خانواده تقسیم‌‌بندي كرده‌اند که قبل از بیان آنها لازم است برخی از اصطلاحات تخصصی تغذیه را به اختصار توضیح دهیم

سته ضروریه حکیم گیلانی؛
شکی نیست غذایی که بربدن آدمی وارد میشود یا

لطیف
یا غلیظ
یامعتدل است

وهریک ازاین اقسام سه گانه یا

صالح الکیموس
یا فاسد الکیموس است

پس درنتیجه شش قسم شدند

وهریک ازاین اقسام شش گانه یا

کثیر الغذا هستند
ویاقلیل الغذا
ویا معتدل الغذا

پس در مجموع اقسام غذا هجده قسم میباشد

تقسیم اول

لطيف:

غذايي است كه وقتي بدن روي آن اثر می‌كند، به سرعت هضم می‌شود و مورد استفاده اندام‌ها قرار می‌گيرد و قواي تدبیر کننده بدن می‌توانند به سرعت آن را آمادة مصرف ‌كنند. به عبارت دیگر، از اين دسته از غذاها خون رقیقی تولید می‌شود که به سهولت جزء بدن می‌شود.
این غذاها براي افرادي كه به تازگي از بيماري بهبود يافته‌اند يا افرادي كه اهل کارهای فکری هستند و فعالیت سنگین بدنی ندارند مناسب است، مثل زر