قناة

یادداشت های حسن انصاری

یادداشت های حسن انصاری
5.6k
عددالاعضاء
1,963
Links
163
Files
17
Videos
1,277
Photo
وصف القناة
Forwarded From بنیاد شهید مطهری
✔️ واپسین روزهای حیات امیرالمؤمنین علی(ع)

🔻کانال رسمی «بنیاد شهید مطهری»
t.me/motahari_ir
به مناسبت روز معلم

مرحوم شهيد آية الله مرتضی مطهری و ضرورت جامعه امروز ما

چندين نسل و از جمله نسلی که من به آن تعلق دارم اين اقبال را داشته است که به ضرورت ها و اقتضائات سنی مختلف از دوران نوجوانی تا بزرگسالی و فراخور دانش و علاقه خود از ميراثی که مرحوم آية الله شهيد مرتضی مطهری برجای گذاشت بهره مند باشد و پاسخ بسياری از پرسش های خود را در آثار آن استاد فرزانه و معلم آگاه پيدا کند. از کتاب داستان راستان گرفته تا مهمترين و دقيقترين آثار قلمی و شنيداری استاد در زمينه حکمت متعاليه و شرح فلسفه مشای بوعلی. از اقتصاد اسلامی تا بحث از مقتضيات زمان. از آثاری درباره تفسير قرآن و سيره ائمه شيعه گرفته تا آشنایی با علوم اسلامی و نقد مارکسيسم و فلسفه تاريخ از نقطه نظر دينی. آنچه در همه اين آثار به روشنی پيداست يکی آشنایی عميق با فرهنگ و الهيات و مبانی دينی و کلامی و اعتقادی اسلام است و ديگری آشنایی با ضرورت های نسل جديد و پاسخ به پرسش های نو و گشودگی بر انواع معرفت و آمادگی برای شنيدن و خواندن و گفتگو کردن و پاسخ دادن و راه حل های نو يافتن. با وجود آنکه از تاريخ برخی از اين آثار بيش از نيم قرن می گذرد اما همچنان بی گفتگو بسياری از اين کتاب ها برای نسل نو می تواند مفيد باشد و پاسخ بسياری از پرسش ها را به دست دهد. يا دست کم راه و آيين خردورزی در دين و فهم مبانی دینی را نشان دهد. جامعه دينی ما همچنان نيازمند مطهری و مطهری هاست. خداوند او را غريق رحمت واسعه خود قرار دهد.

https://t.me/azbarresihayetarikhi
مقايسه دو متفکر شيعی يکی از سده پنجم و ديگری از سده چهاردهم قمری: شريف مرتضی و مرحوم مرتضی مطهری

https://t.me/azbarresihayetarikhi
کتاب سليم و روايت کافي کليني (در سه فرسته) (بحث های مرتبط با موضوع کتاب سليم)

ما قبلا اظهار کرديم که کليني گويا به کتابی با عنوان "کتاب سليم" دسترسی نداشته. او البته رواياتی از سليم در سنت ابان/ سليم در کافي شريف نقل کرده منتهی اين نقل ها از سنت های روايی مختلف بوده و ربطی به کتابی که بعدا با عنوان کتاب سليم مثلا نعماني در اختيار داشت نداشت.

در باب مربوط به نصوص بر عدد 12 برای ائمه اطهار (ع) در کافي روايت چهارم به نقل از سليم است. کليني اينجا روايتی کوتاه را از سنت ابان/ سليم از طريق سه طريق مختلف نقل می کند (الكافي ( دار الحديث )، ج ٢، ص 687):

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ ، عَنْ أَبِيهِ ، عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسى ، عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عُمَرَ الْيَمَانِيِّ ، عَنْ أَبَانِ بْنِ أَبِي عَيَّاشٍ ، عَنْ سُلَيْمِ بْنِ قَيْسٍ ؛ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ ، عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ ، عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ ؛ وَعَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ هِلَالٍ ، عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ ، عَنْ عُمَرَ بْنِ أُذَيْنَةَ ، عَنْ أَبَانِ بْنِ أَبِي عَيَّاشٍ ، عَنْ سُلَيْمِ بْنِ قَيْسٍ ، قَالَ : ...

ممکن است تصور شود در اينجا کلینی کتاب سليم را در دست داشته و آن را از سه طريق مختلف، حال با سماع و يا اجازات نقل می کرده. يا اينکه ممکن است تصور شود که اساسا سه تحرير مختلف از کتاب سليم را، هر کدام با يک طریق متفاوت در دست داشته و از آنها در اينجا نقل می کند. هيچ کدام از اين احتمالات وارد نيست. اينجا کليني از سه منبع، به احتمال قوی کتابی از علي بن ابراهيم، کتابی از محمد بن يحيی العطار (و يا احمد بن محمد بن عيسی) و نيز کتابی به احتمال قوی از احمد بن هلال (بعيد است که واسطه، کتاب علي بن محمد باشد. اينجا از علي بن محمد، مقصود ابن بندار است و نه دایی کليني، علي بن محمد علّان) رواياتی از سنت ابان/ سليم نقل می کند. به همين دليل هم می بينيد که در روايت علي بن ابراهيم اصلا نامی از عمر بن اذينه نيست در حالی که در دو روايت ديگر عمر بن اذينه واسطه است.

اين روايت را به نقل از کليني، نعماني و طوسي هم در کتاب های غيبت خود نقل کرده اند. جالب اين است که نعماني با وجود آنکه به تحريری از "کتاب سليم" به روايت عبد الرزاق دسترسی داشته اما اين روايت خاص را نه از طريق آن تحرير بلکه تنها از طريق کليني نقل می کند (ص 96). اين نشان می دهد که اين روايت در تحرير او از کتاب سليم وجود نداشته. اين روايت را در آثار شيخ صدوق هم می بينيم (عيون و کمال الدين و خصال): آنجاها هم عين همين روايت کليني نقل شده؛ در اين ميان روايت موجود در خصال شيخ صدوق طرق متعددی را در بر دارد ( الخصال، ص ٤٩١): حدثنا أبي رضي الله عنه قال : حدثنا سعد بن عبد الله ، عن أحمد بن محمد ابن عيسى ، عن محمد بن أبي عمير ، عن عمر بن أذينة ، عن أبان بن أبي عياش . عن سليم بن قيس الهلالي ، وحدثنا محمد بن الحسن بن الوليد رضي الله عنه قال : حدثنا محمد بن الحسن الصفار ، عن يعقوب بن يزيد ، وإبراهيم بن هاشم جميعا ، عن حماد بن - عيسى ، عن إبراهيم بن عمر اليماني ، عن أبان بن أبي عياش ، عن سليم بن قيس الهلالي قال : ....

در طريق اول روايت يا به شکل مستخرج نويسی (و جايگزينی نام محمد بن يحيی در روايت کلينی با سعد اشعری از سوی صدوق) و يا واقعا از سوی سعد اشعری از احمد بن محمد بن عيسی در اختيار صدوق قرار گرفته. در طريق دوم روايت از طريق صفار است و او از دو طريق يعقوب بن يزيد و يا ابراهيم بن هاشم و در نهايت از حماد. اينجا هم شايد شيخ صدوق طريق علي بن ابراهيم در روايت کليني را با شيوه مستخرج نويسی و يا ترکيب اسانيد/ تعويض سند با روايت صفار جايگزين کرده است. به خصوص که می بينيم که اينجا هم باز در روايت ابراهيم بن هاشم (مانند روايت کليني) نامی از عمر بن اذينه نيامده. هر چه هست اين احتمال وجود دارد که روايت کليني از سوی صدوق صرفا از طريق تعويض اسانيد باز روايت شده و او اساسا به اصل حديث دسترسی نداشته و منبع اصلی اش تنها کليني بوده.
طوسي در غيبت خود علاوه بر نقل سند به کليني، روايت را از طريق فرزند حميري هم نقل می کند و او از پدرش و خود حميري از محمد بن حسين بن ابی الخطاب همان روايتی را نقل می کند که در کليني هم می بينيم. معلوم نيست واقعا عبد الله بن جعفر حميري و يا فرزندش اين روايت را نقل کرده بودند و يا اينکه اين سند صرفا بازسازی سند کليني بر اساس شيوه تعويض اسانيد و ترکيب اجازات با اسانيد است. در اين روايت محمد بن حسين بن ابی الخطاب از ابن ابی عمير روايت می کند. اگر سند بازسازی شده بر اساس شيوه ياد شده باشد در واقع به جای آنکه مسئوليت اين روايت متوجه احمد بن محمد بن عيسی و يا از آن محتملتر محمد بن يحيی العطار شود متوجه ابن ابی عمير شده. آيا با وجود اين احتمال قوی که باز هم در اينجا با شيوه های مستخرج نويسی های مبتنی بر شيوه تعويض سند روبرو هستيم می توان اين روایت را تا دوران ابن ابی عمير به عقب برد؟ به هر حال اين احتمال قوی است که بخشی از متن روايت به دوره احمد بن محمد بن عيسی برسد گرچه مظنون این است که بعدا کلماتی به روايت الحاق شده است. اين سند بر اين قرار است (الغيبة، ص ١٦٥): "روى محمد بن عبد الله بن جعفر الحميري فيما أخبرنا به جماعة ، عن أبي المفضل الشيباني ( عنه ) عن أبيه ، عن محمد بن الحسين ، عن محمد بن أبي عمير ..."

هر چه هست در اين روايت عبد الله بن جعفر بن ابی طالب در حضور معاويه از سلسله ائمه (ع) بر زبان پيامبر روايتی را نقل می کند. در اين روايت او نقل می کند که: "كنا عند معاوية أنا والحسن والحسين وعبد الله بن عباس وعمر بن أبي سلمة ، وأسامة بن زيد فجرى بيني وبين معاوية كلام فقلت لمعاوية : سمعت رسول الله صلى الله عليه وآله يقول..". بنابراين طبق روايت منابع کهن علاوه بر عبد الله بن جعفر طيار، اين اشخاص هم که در اين روايت می بينيم در همان مجلس حضور داشته اند. اما از ديگر سو، عبارات اين روايت در يک پيش زمينه متفاوتی در تحريرهای مختلفی که همينک از کتاب سليم باقی است ديده می شود. ترديدی در اين نيست که آنچه در منابع کهن مانند کليني نقل شده از روی مادر نسخه تحريرهای موجود از کتاب سليم نقل نشده. چرا که اگر چنين بود بايد کليني (و ديگر منابع کهن) کل آن قسمت را که اتفاقا تماما با موضوع 12 امام مرتبط است را نقل می کردند. ثانيا ميان روايت کليني با آنچه در متن سليم آمده چندين تمايز آشکار ديده می شود. اين تمايزها، هم ميان متن کليني با تحريرهای مختلف کتاب سليم در اين قسمت ديده می شود و هم جالب اين است که ميان خود اين تحريرها هم آشکارا اختلافات وجود دارد (برای اين اختلافات، نک: سليم، ص 834 به بعد، چاپ آقای انصاری که در حاشيه همه را به خوبی نشان داده است).
وانگهی در متن روايت کليني از امام حسن و امام حسين و عبد الله بن عباس و عمر بن أبي سلمة و أسامة بن زيد به عنوان کسانی ياد می شود که در مجلس معاويه در وقت پرسش و پاسخ ميان عبد الله بن جعفر طيار و معاويه حضور داشته اند در حالی که در تحريرهای موجود کتاب سليم با کمی اختلافات که در تحريرها ديده می شود عبد الله می گوید که در واقع در وقت شنيدن اين روايت از پيامبر، "عُمَرُ بْنُ أَبِي سَلَمَةَ وَأُسَامَةُ بْنُ زَيْدٍ وَسَعْدُ بْنُ أَبِي وَقَّاصٍ وَسَلْمَانُ الْفَارِسِيُّ وَأَبُو ذَرٍّ وَالْمِقْدَادُ وَالزُّبَيْرُ بْنُ الْعَوَّامِ" حضور داشتند و نه اينکه عمر بن ابی سلمه و اسامه بن زيد در مجلس معاويه حاضر بودند. در روايت کليني در نهايت اين عبد الله بن جعفر است که در حضور معاويه از حاضران در مجلس گواهی می گيرد بر درستی روايتش: " قال عبد الله بن جعفر : ثم استشهدت الحسن والحسين وعبد الله بن عباس وعمر بن أبي سلمة وأسامة بن زيد فشهدوا لي عند معاوية ، قال سليم بن قيس الهلالي : وقد سمعت ذلك من سلمان وأبي ذر والمقداد وذكروا أنهم سمعوا ذلك من رسول الله صلى الله عليه". اين در حالی است که از برخی از اين نام ها در متن کتاب سليم تنها به عنوان حاضران در محضر حضرت رسول (ص) نام برده می شود. در نهايت هم سرنوشت مجلس عبد الله بن معاويه با معاويه در اين دو روايت کاملا متفاوت است و در متن کتاب سليم اين معاويه است که در مقام پرسش و استفسار از برخی حاضران و غائبان مجلس خودش بر می آيد (كتاب سليم بن قيس الهلالي، ج ٢، ص ٢٩١): "فَقُلْتُ وَاللَّهِ إِنَّ الَّذِي قُلْتُ حَقٌّ سَمِعْتُهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ مُعَاوِيَةُ يَا حَسَنُ وَيَا حُسَيْنُ وَيَا ابْنَ عَبَّاسٍ مَا يَقُولُ ابْنُ جَعْفَرٍ فَقَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ إِنْ لَا تُؤْمِنْ بِالَّذِي قَالَ فَأَرْسِلْ إِلَى الَّذِينَ سَمَّاهُمْ فَاسْأَلْهُمْ عَنْ ذَلِكَ فَأَرْسَلَ مُعَاوِيَةُ إِلَى عُمَرَ بْنِ أَبِي سَلَمَةَ وَإِلَى أُسَامَةَ بْنِ زَيْدٍ فَسَأَلَهُمَا فَشَهِدَا أَنَّ الَّذِي قَالَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ قَدْ سَمِعْنَاهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ص كَمَا سَمِعَهُ [ وَكَانَ هَذَا بِالْمَدِينَةِ أَوَّلَ سَنَةٍ جُمِعَتِ الْأُمَّةُ عَلَى مُعَاوِيَةَ قَالَ سُلَيْمٌ وَسَمِعْتُ ابْنَ جَعْفَرٍ يُحَدِّثُ بِهَذَا الْحَدِيثِ فِي زَمَانِ عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ ]..." می بينيم که برخلاف روايت اين تحريرها در روايت کليني، اين سليم بوده که بعدا اين مطلب را از سلمان و ابوذر و مقداد شنيده در حالی که در روايت کتاب سليم، نام اين سه نفر در شمار کسانی آمده که عبد الله بن جعفر از آنها در ميان حاضران در مجلس پيامبر (ص) ياد می کند.

روشن است که ميان روايت کتاب سليم و نقل کليني تفاوت هایی مهم ديده می شود. علاوه بر اينکه چنانکه گفتيم ميان تحريرهای مختلف کتاب سليم که امروزه موجود است بنابر ضبط آقای انصاری هم باز در اينجا اختلافاتی مهم وجود دارد (از جمله عبارت محوری "ثم تكمله اثنى عشر إماما تسعة من ولد الحسين رضي الله عنه" که در کافي هست اما در تحريرهای موجود نيست).

آنچه از همه اينها روشن می شود اين است که اين کليني و منابع کهن نيستند که از متن موجود منسوب به سليم که امروزه از آن تحريرهای مختلفی وجود دارد نقل می کنند بلکه در متن های بازسازی شده که بعدها موسوم به کتاب سليم شد تحريری از روايت کليني (و يا منبع او) در دنباله یک مطلب دیگر که به عنوان مجلس عبد الله بن جعفر با معاویه در آن متن وجود دارد قرار داده شده است.

در واقع از روايت کليني (و يا تحريری از آن) در بازسازی متن کتاب سليم استفاده شده و نه اينکه کليني از کتاب سليم بهره گرفته باشد.

https://t.me/azbarresihayetarikhi
Forwarded From یادداشت‌ها | سید علی طباطبائی
ما را بس است جلوه‌گه شاهدان قدس
دنیا برای مردم دنیا گذاشتیم

#رهی_معیری

https://t.me/ali_tabatabai
Forwarded From یادداشت‌ها | سید علی طباطبائی
▪️ نسخهٔ کهن مقتل امیرالمؤمنین علیه السلام از این أبی الدنیا

در مجموعه نسخ عکسى موجود در کتابخانه محقق طباطبائى، عکسى از یک نسخه منحصر به فرد به شماره ۱۶۵ موجود است که مرحوم محقق طباطبائى از کتابخانه دار الکتب الظاهریه دمشق تهیه کرده و با تحقیقى علمى و دقیق در مجله تراثنا عرضه کرده است.
این نسخه به شماره ۴۱۳۴، بخشى از مجموعه شماره ۹۵ از صفحه ۲۳۲ تا ۲۵۰ در کتابخانه دار الکتب الظاهریه دمشق نگهدارى می‌شود و شامل مقتل أمیرالمؤمنین علیه السلام نوشته أبوبکر عبدالله بن محمد بن عبید بن سفیان بن قیس القرشى الأموى مشهور به ابن ابى الدنیا (۲۰۸ ـ ۲۸۱ هـ) است.
ابن ابى الدنیا چنانکه از منابع شرح حال وى بر می‌آید دانشمند و محدث والا مقامى است که تربیت چند تن از فرزندان خلفاى عباسى را از جمله معتضد و مکتفى بر عهده داشته است. ابن ندیم در فهرست خود، از او با عنوان «وَرِعاً زاهِداً عالِماً بِالأخبارِ والرِوایات» یاد کرده و تاریخ وفات او را چهاردهم جمادى الأولى یا جمادى الآخره ثبت کرده است. بر اساس منابعى که به زندگانى و ذکر مصنفات ابن ابى الدنیا پرداخته‌اند از قبیل تهذیب الکمال مزى و سیر أعلام النبلاء ذهبى و تاریخ ابن کثیر، وى از نویسندگانى است که آثار بسیارى از خود بر جاى گذاشته‌اند و بنا بر قول ذهبى یکصد و شصت و یک کتاب تألیف کرده است که از فهرستى که او ارائه کرده است یکى همین مقتل أمیر المؤنین علیه السلام و دیگرى فضائل أمیرالمؤمنین علیه السلام است.
در کتابخانه ظاهریه، رساله‌اى از مجموعه شماره ۴۲ به معرفى آثار ابن ابى الدنیا پرداخته و این رساله را کتابشناس برجسته دکتر صلاح الدین منجد با حک و اصلاح و اضافاتى با عنوان «معجم مصنفات ابن أبي الدنیا» در مجلة مجمع اللغة العربیة بدمشق شماره ۴۹ سال ۱۹۷۴ منتشر کرده و بنا بر این رساله تعداد کتابهاى وى ۱۹۸ عنوان است. بروکلمن هم در تاریخ الأدب العربي تعداد بسیار زیادى از نسخ موجود از آثار ابن ابى الدنیا را برشمرده است.
راوى کتاب حاضر، حسین بن صفوان بن اسحاق بن ابراهیم ابو على برذعى بغدادى متوفاى ۳۴۰ هجرى است. شرح حال وى نیز در تاریخ بغداد خطیب و الأنساب سمعانى و سیر أعلام النبلاء و العبر ذهبى آمده و از راویان کتب ابن ابی الدنیاست. از حسین بن صفوان نیز محمد بن عبدالله دقاق بغدادى این کتاب را روایت کرده است.
این نسخه، از ابتدا افتادگى دارد و مقدار این افتادگى مشخص نیست. بنا بر نظر محقق طباطبائى افتادگى زیادى دارد و احتمالاً این افتادگى شامل بخش فضائل حضرت بوده است.
نسخه بدخط و دشوارخوان است و بسیار کم اعجام دارد. به گفته محقق طباطبائى خط نسخه بین کوفى و نسخ است به احتمال زیاد، مربوط به عهد نزدیک به حیات مؤلف است و در زمان املاء نسخه توسط حسین بن صفوان بر شاگردش، کتابت شده است. محقق طباطبائى آن را مربوط به زمانى می‌داند که خط کوفى در مسیر تحول به نسخ بوده و هنوز به صورت نهایى این مسیر را نپیموده است.
این نسخه در فهرست نسخ خطى کتابخانه ظاهریه معرفى شده است: در فهرست تاریخ عش صفحه ۸۲ ، در فهرست تاریخ ریان صفحه ۶۹۰ و فهرست حدیث البانى صفحه ۱۴.
در انتهاى نسخه دو سماع وجود دارد یکى مربوط به سال ۴۳۸ و دیگرى سال ۴۶۴ هجرى.
براى تفصیل در شرح حال مؤلف - مفصلترین شرح حال وى در منابع کهن، در تهذیب الکمال مزى آمده است - و شناسایى نسخه به مقدمه مرحوم محقق طباطبائى بر تحقیق این رساله، در مجله تراثنا شماره ۱۲ سال ۱۴۰۸ مراجعه کنید.
متن کامل نسخه هم اینجا در سایت بنیاد محقق طباطبائی منتشر شده است.

#امام_علی
#امیرالمؤمنین
#نسخه_خطی
#ابن_ابی_الدنیا

https://t.me/ali_tabatabai
تصحيح کتاب مقتل علي بن أبي طالب از ابن ابی الدنيا از سوی مرحوم علامه محقق استاد ما آقای سيد عبد العزيز طباطبایی👆 از شاهکارهای تحقيق و دقت در خواندن نسخه های کهن است. تصحيح اين کتاب کار هر کسی نيست. رحمه الله رحمة واسعة.
مقاله ای متتبعانه و فاضلانه از محقق گرامی نسخه شناس آقای رسول جزينی.