کانال کتابخانه تخصصی علوم قرآن و حدیث

?متن نامه مرحوم شیخ احمد اَحسائی
در جواب حاج ملا محمد کهنوئي

—--- بسم الله الرحمن الرحیم
إلی جناب الأکرم سلام علیک و رحمة الله و برکاته
اما بعد فعلاج الأوجاع العام أن تمسح علی موضع سجودک و تقول یا من کبس الأرض علی الماء الخ. و تمسح علی الوجع ثلاث مرات أو سبع مرات بعد کل فریضة.

و اما قاعدة الاستنباط فتعمل بما قُرّر فی الأصول مما دل علیه الکتاب و السنة و ما خالفه الکتاب و السنة فاترکه.
و ما لم تجد فیه شیئاً منهما و نظرت فیه بعقلک و وجدته غیر مناف فاعلم أنه مراد للشارع في حقک و إلا لنبهک علی اجتنابه و إلا کان مغریاً بالباطل و حاشاه.
و علی کل حال فأکثر النظر في کتب الأصحاب رضوان الله علیهم فإن عنایة الإمام علیه السلام شاملة لهم في استنباط الفروع حفظاً للمذهب.
و کل من نظرت في قوله فاطلب دلیله فإنک إذا لازمت ذلک حصل لک الإعتبارات المعتبرة. و إذا أردت أن تنظر في قول أحد سواء کان القول من الکتاب و السنة أو من أقوال الفقهاء فتدبره بمحض فهمک خاصة مع قطع نظرک عن القواعد و الأصول و الأدلة کلها حتی تفهمه بمحض فهمک ثم ترجع إلی قواعدک و أدلتک فزنه بها و رجح بحسب جهدک من دون مجازفة بل کما قال تعالی و زنوا بالقسطاس المستقیم ذلک خیر و أحسن تأویلا.
فلاتخرج عن الکتاب و السنة و لاتترک الأصول فإن توافق الکتاب و السنة و الأصول فیها و نعمت و إن تعارضا و تعذر علیک الجمع فاترک المخالف للکتاب و السنة.
فهذه الکلمات تجمع لک کل الدین من التوحید فما دونه إلی أرش الخدش فما فوقه من أصول الدین و فروعه.
و السلام علیک و رحمة الله و برکاته.
نقلته من خط الشیخ الأوحد الشیخ أحمد الأحسائی أعلی الله مقامه.

—--- تعلیقه مرحوم حاج محمدکریم کرمانی:

المراد بالأصول علم الأصول و أبان أن الصحیح منها ما استنبط من الکتاب و السنة و کان علیه دلیل منهما و ما خالفهما منها باطل فأمر بترکه و ما کان من قواعد الأصول لایوجد في کتاب و سنة و یفهمه العقل المستنیر بأنوار کلیات الکتاب و السنة و یجده غیر مناف لهما و إنما یستنبطه من الکلیات العامة و لا معارض له بخصوصه فهو حق و لو لم یرض به الإمام لصرف عنه.
و لیس المراد أن تفهم بعقلک شیئاً و لایدخل تحت کلی من الکتاب و السنة؛ فإن لم یکن کذلک عمل بالرأي و الهوی و قد نهی الکتاب و السنة عنه.
أ لا تری أنه قال «و وجدته غیر مناف» فما لایدخل تحت کلی من الکتاب و السنة باطل و عن درجة الإعتبار ساقط و قد روی علینا أن نلقی إلیکم الأصول و علیکم أن تفرعوا أ لا تری أنه یقول «فلاتخرج عن الکتاب و السنة و لاتترک الأصول.»
کتبه العبد کریم بن ابرهیم [أعلی الله مقامه]
@AghayedNet

سلسلة الهدى والنور-825

محتويات الشريط :-
1 - كلام الشيخ الألباني عن مسألة دخول الجان في بدن الانسان وذكره لكلامه الذي ذكره في السلسلةالصحيحةرقم 2918 في الجزء السادس و رده على كتاب طليعة استحالة دخول الجان جسم الانسان لأبي عبد الرحمن ايهاب بن الحسن الأثري . ( 00:01:04 )
2 - هل يعتبر هذا ردا كذلك على كتاب خرج حديثا لحسان عبد المنان يؤيد كتاب الاستحالة.؟ ( 00:36:03 )
3 - قراءة الشيخ لما تيسر من القرآن . ( 00:37:01 )

✅ النشرة الإعلامیة- مؤسسة الفرقان للتراث الإسلامی (لندن)- العدد التاسع عشر (19)

- کلمة رئیس الموسسة

- الزیارات و المشارکات

- موقع المؤسسة علی الشابکة

- مکتبة الفرقان الرقمیة

- مکتبة الفرقان

- آخر الإصدرات:
«علوم الأرض فی المخطوطات الإسلامیة»؛ « القرآن الکریم من التنزیل إلی التدوین(2)»؛ «تاریخ حلقات العلم فی الحرمین الشریفین»؛ «تعدّد المرجعیة  فی ضوء مقاصد الشریعة الإسلامیة»

- أماکن توزیع الإصدارات

- معارض الکتاب

- مشاریع قید الإنجاز:
«مفتاح السعادة و مصباح السیادة»؛ «کشف الظنون عن أسامی الکتب و الفنون»؛ «التراث العلمی العثمانی»؛ «الاستذکار»؛ «محاسن الشریعة فی فروع فقه الشافعیة»؛ «نزهة المشتاق فی تاریخ علماء العراق»؛ «کتاب الإبانة و الإعلام بما فی المنهاج من الخلل و الأوهام»؛ «فهرس مخطوطات آیا صوفیا بالمکتبة السلیمانیة»

- ذکریات:
«الشیخ محمد مختار السّلامی»؛ «الدکتور محمد هیثم الخیاط»؛ «الدکتور محمد کمال الدین إمام»

- مؤسسة الفرقان و مراکزها

🆔 @manuscript

بی دی اف 《النشرة الإعلامیة (19)》
🔽🔽🔽

الكتاب: دلائل الصِّدق لنهج الحقّ.
المؤلّف: العالم المجتهد الشيخ محمّد حسن المظفَّر
 مؤسّسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث
8 اجزاء

 إنّ هذا الكتاب هو ردٌّ على كتاب روزبهان ( إبطال الباطل ) الذي كتبه ردّاً على كتاب  العلاّمة الحلّي ( نهج الحقّ ) ـ في الإمامة ـ. فحين رأى الشيخ المظفَّر رحمه الله المغالطات العلميّة في كتاب روزبهان، وتجنّيه على الحقائق الثابتة والواضحة عند المسلمين، وَجد ضرورةً في ردّه عبر احتجاجاتٍ ومجادلاتٍ علميّة يتميّز من خلالها الحقُّ عن الباطل.

الكتاب: دلائل الصِّدق لنهج الحقّ.
المؤلّف: العالم المجتهد الشيخ محمّد حسن المظفَّر
المحقّق والناشر: مؤسّسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث

 إنّ هذا الكتاب هو ردٌّ على كتاب روزبهان ( إبطال الباطل ) الذي كتبه ردّاً على كتاب  العلاّمة الحلّي ( نهج الحقّ ) ـ في الإمامة ـ. فحين رأى الشيخ المظفَّر رحمه الله المغالطات العلميّة في كتاب روزبهان، وتجنّيه على الحقائق الثابتة والواضحة عند المسلمين، وَجد ضرورةً في ردّه عبر احتجاجاتٍ ومجادلاتٍ علميّة يتميّز من خلالها الحقُّ عن الباطل.

التعریف بکتاب کمال ابودیب الجدید الذی رفض نشره بعض المنشورات الغربیه و هو یبحث عن القرآن و الدفاع عنه: أبدأ في قراءة مقدمة كتاب الناقد والمفكر السوري د.كمال ابو ديب "في الدفاع عن القرآن In Defence of The Qur'an ". يشدني اسلوب عرض المعلومات من الصفحات الاولى ، أسس البحث التي قام عليها الكتاب واسباب تدوينه . يستوقفني التصدير الأول : "الشك اساس العقل" I Think thus I Exist ، الذي يدل على ان الكتاب قائم على شرعية الشك ، الشك المحفّز على التفكير النقدي والتحليل العلمي والبحث عن المعرفة . اي انّه مؤلَف يقوم على حريّة التفكير مما يعني اختلاف الطرق التي تؤدي الى المعرفة لمن يسعى اليها . مؤلَّف لا يقوم على التلقين الفكري واخضاع العقل لما يراه الاخرون دون تمحيص . هو كتاب غير موجّه لمن أوكل مهمة التفكير لغيره او من لا يجد في نفسه حاجة لأدلة تمنح ايمانه شرعية وأدلّة .
الاسلام عقيدة تقوم على حرية التفكير والسؤال ، سيدنا ابراهيم سأل ربّه ان يريه كيف يُحيي الموتى ، كما سأل موسى عليه السلام الله ان يراه رأي العين .
"في الدفاع عن القرآن" يبحث ايمانا يشبه ايمان الرازي الذي اتعبته شكوكه فدعى : " اللهم ايماناً كإيمان العجائز " ، العجائز اللواتي سلّمن بالفطرة لوجود الله ، لذا عجبت عجوز من تبجيل الجمع للرازي وعندما أجابوها :" هو الذي وجد الف دليل على وجود الله" ، قالت :" لو لم يكن عنده الف شك في رأسه لما وجد الف دليل".
د.ابو ديب من أنصار حريّة القراءة والتأويل الحرّ كما هو من انصار حريّة التفكير ، وفي "كتاب الحريّة" يقول:" ان نكران هذا الحق إساءة للنصوص المكنونة ذاتها، اذ يمثّل إقرارا بانها وحيدة البعد وحيدة الدلالة ، وانّها على درجة من الجمود والثبات بحيث تظلّ سجينة تأويل واحد لها تمّ في زمن سحيق وانتهى الامر عنده، وانّها لا تحمل من الطاقات والاحتمالات ما يجعلها تشعّ بدلالات مختلفة من زمن الى زمن ، وتُضيء العالم لجيل بعد جيل.

🔺قرائنی گسترده در شناخت مؤلف کتاب «حدیقة الشیعة»

کتاب حدیقة الشيعة بنا بر شواهد متعدد، نسخه ای پرداخته شده از کاشف الحق اردستانی است، و مقایسه متن دو کتاب به روشنی نشان از پردازش ها، افتادگی ها، تغییر لحن ها و… نسبت به اثر دیگر دارد. قرائن بسیار زیادی نشان می دهد که کتاب حدیقة الشيعة، از نظر زمان، سبک بیان، ادبیات و زبان، نحوه اسناد دهی، مصادر کتاب، عقاید مذکور در آن، رویکرد های فقهی، قضاوت های تاریخی و… تناسبی با آثار ملا احمد اردبیلی، معروف به مقدس ندارد. (library.tebyan.net/a/Viewer/Text/70204/1) بلکه به درستی آیینه عقاید، روش، و منش شخصیت جنجالی عصر صفوی، محمد میرلوحی و فرزند اوست؛ (yon.ir/01HB8) که به دشمنی با علامه مجلسی و تندی در مواجهه با معضلات عصر خود شهره بوده است. میرلوحی خود نخستین کسی بوده که مدعی نسبت حدیقة الشيعة به مقدس اردبیلی شده است. و با وجود نزدیکی زمان به مقدس و اختلافات علما نسبت به انتساب کتاب به مقدس هیچ کدام طریقی به مقدس برای کتاب ارائه نکرده اند! بلکه در همان دوره عده ای مدعی جعل کتاب توسط میرلوحی و یا پرداختگی آن نسبت به کاشف الحق شده اند. بنظر می آید فرهیختگی و خطابه تبلیغات قوی میرلوحی، و تضمن کتاب بر عقاید موافق حق، و محدودیت های دسترسی عالمان آن عصر به آثار مرتبط در شناخت کتاب، در کنار تسامح ورزی آن دوره موجب شده است عده ای از عالمان آن عصر اخبار غریب کتاب حدیقة الشيعة را تلقی به قبول کنند. (هرچند که موضع بزرگانی چون علامه مجلسی و شیخ حر در آثارشان نسبت به حدیقة الشيعة یکسان نیست.) هم چنان که در دوران حاضر عالمان متعددی سال ها از آثار مجعول ذبیح الله منصوری متاثر شدند، و با تحقیقات جدید واقع امر تبیین شد، امروز هم با گسترش ارتباطات هیچ تردیدی در جعل بسیار حرفه ای اسناد کتاب حدیقة الشيعة وجود ندارد.
گفتنی است ورود گسترده مجعولات مشکوک در آثار میرلوحی با سبک و سیاقی مشابه، در کنار قرائن متعدد میرلوحی و یا اطرافیانش را شدیداً در مظان اتهام جعل این موارد قرار داده است. در کتاب کفایة المهتدی او که برای تخریب مجلسیین نوشته، روایات متعددی آورده که بخشی از آن را به کتاب فضل بن شاذان نسبت داده است؛ اما با توجه به تاریخ وفات فضل و متن برخی روایات، بی شک نسبتی نادرست است. و یا تنها راوی مکاتبات مشهور مجلسی پدر در دفاع از صوفیه همین میرلوحی است! و با وجود گرایش دوره ای مجلسی پدر به عرفان، قرائني خلاف صحت این انتساب است. نقل گسترده از آثار قدیم مفید و ابن بابویه و… که در دست هیچ یک از علمای آن دوره نبوده، و یا از آثار مجهول متعددی در رد بر ابو مسلم نیز از این دست است.
گوشه ای از مستندات مطلب در ادامه به کوشش فاضل گرامی، مدیر کانال ذکری ارائه خواهد شد.
لازم به تذکر است که عرفان و فلسفه مصطلح، بدون شکّ باطل و مخالف عقاید اسلامی است و برای ردّ آن نیازی به اسنادی مانند بعضی از آن چه در حدیقه الشیعه آمده نیست.

- بررسی تاریخ مرگ میرزا مخدوم شریفی
یکی از این شواهد قطعی در رد انتساب حدیقه الشیعه به مقدّس اردبیلی، ذکر مرگ میرزا مخدوم شریفی در این کتاب است؛ زیرا مقدس اردبیلی پیش از میرزا مخدوم از دنیا رفته است! پاسخ به تشکیک مدافعان حدیقه الشیعه در این زمینه:
alasar.blog.ir/1396/12/23/Hadiqah-makhdum

- از قرائن دیگر مطالب فقهی عجیب آن است. مثلاََ درباره جزیه و میراث بی وارث، چیزی را به عنوان مذهب شیعه و سنی ادعا کرده است که نه تنها مخالف فتوای خود مقدّس می باشد؛ بلکه به تصریح او و دیگران، مخالف مشهور شیعه و سنّی است! روشن است که صدور چنین مطالبی از آن فقیه بزرگ، آن هم پس از تالیف شرح ارشاد پذیرفتنی نیست.
alasar.blog.ir/1396/12/27/hadiqah_fiqh

- درباره قبر ابوالفتوح عجلی و ابوالفتوح رازی و ابونعیم اصفهانی که به ابن حمزه نسبت داده. و از قضا این مطالب ارتباط خاصی با میرلوحی دارد:
alasar.blog.ir/1397/01/04/abolfotuh

- ابوهاشم کوفی در حدیقه الشیعه:
alasar.blog.ir/1397/01/04/abuhashem

- بابیت محمد بن فرات در حدیقه الشیعه:
alasar.blog.ir/1397/01/04/forat

- مقایسه جعلیات حدیقه الشیعه و دو کتاب میرلوحی (سلوه الشیعه و کفایه المهتدی) درباره رشوه
- تحریف نام نفس زکیه در کفایه المهتدی
alasar.blog.ir/1397/01/07/reshwe

- نکته ای درباره سبک جعل میرلوحی
alasar.blog.ir/1397/01/07/sabk

- پیکار میرلوحی با عبدالله متجنّن و نمود آن در حدیقه الشیعه و روایاتی که به نام قرب الاسناد ابن بابویه جعل شده است.
alasar.blog.ir/1397/01/08/jonun

قرائنی دیگر از جعل حدیقه الشیعه توسط میرلوحی:

- غناء
- محمود پسیخانی
- قصه خوانی، مختار و ابومسلم خراسانی
alasar.blog.ir/1397/01/13/pasikhani
- زراقیه، خداعیه، مبتدعه و…
alasar.blog.ir/1397/01/10/zarraqiyah

ان شاء الله ادامه دارد…

🔻غلوپژوهی
@gholow2

​​💢حالياً على شبكة قنوات مكتبة ١١:١١

➖➖➖➖

حصريا♨️

مقالات صغيرة📘

✍ علي الطنطاوي 🌴


هذا الكتاب هو مجموعة من مقالات الشيخ علي الطنطاوي رحمة الله عليه ذكرت نصفها في الجزء الثاني من كتاب " مقالات في كلمات " و نصفها الآخر تُنشر للمرة الأولى و بعضها نُشرت في جريدتي " النصر " و " الأيام " تحت عنوان " كل يوم كلمة صغيرة " و أخرى من الأحاديث الوجيزة التي أذاعها في الإذاعة في أواخر الستينات . مكتبة١١:١١📚.- مقال لاتخافوا اليهود يردع كل خائف من خطط الماسونية :
لاتخشوا اليهود و لاتظنوا أن السلاح غيٓر طبائعهم إن السيف في يد الجبان عثرة له عند الهرب و لكن لا تستهينوا بهم و تقعدوا عن الإستعداد لهم و تطمئنوا إلى شجاعتكم فإن الرجل إن أحتقر عدوه و لم يستعد له غلبه العدو و إن بالغ في خشيته و انقطع قلبه من خوفه لم يستطع أن يحاربه ، إن النصر لا يأتي إلا بالإيمان ، بالقوة المعنوية ، و أننا ان كنا أضعف من المستعمرين لانملك دباباتهم ولا مدافعهم فإننا أقوى بإيماننا و أشرف بماضينا وأنَٓا المحقون و أنهم الغاصبون المبطلون وان الباطل قد يغلب الحق حيناً و المستعمر قد يسطو بالشعب زمناً و لكن ذلك لايمكن أن يدوم .

آقا بزرگ تهرانی در کتاب «الذريعةإلى‏تصانيف‏الشيعة، ج‏21، ص: 76» درباره ی این کتاب میفرمایند: مصائب النواصب‏. للقاضي نور الله الشهيد بن شريف الحسيني المرعشي التستري المستشهد 1019 بسبب تأليفه إحقاق الحق. و قد نقض في كتابه هذا نواقض الروافض لميرزا مخدوم الشريفي، مرتبا على مقدمات ثمانية جياد ثم جنود شداد ستة كتبه في سبعة عشر يوما بلياليها في شهر رجب سنة خمس و تسعين و تسعمائة (995) و هي سنة موت الميرزا مخدوم بن المير عبد الباقي من ذرية المير سيد شريف، كما في كشف الظنون 2: 617 لكنه غلط لأن ولده المير أبو الفتح، توفي 976 فبعيد أن يكون وفاه مير مخدوم حدود 995، و أهداه إلى الشاه عباس الصفوي (996- 1037) فوقفه الشاه على الخزانة الرضوية، و هو موجود في الخزانة مع ترجمه الفارسي، الذي يسمى باسمه أيضا، و الذي مر ذكره بعنوان الترجمة، و ترجمه أخرى لولده. أوله: [نحمدك يا من جعلنا من الفرقة الناجية الإمامية الاثني عشرية و وفقنا لرفض سنن سنها بغاة الأموية ... و بعد فهذه مواهب فاخرة لشيعة العترة الطاهرة و مصائب ناجرة للنواصب الفاجرة أودعت فيه لحب الحق و ذويه و بغض الباطل و منتحليه ... سيما مؤلف نواقض الروافض حيث أحدث في هذه ... المقدمة الأولى في أحوال مؤلف النواقض و إن جده الشريف كان شيعيا غير أنه محبا للجاه و المال و لذا أوصى بصلاة المؤمن عليه و الدفن بالكاظمية و غير ذلك. الثانية في معنى الإيمان و الإسلام، الثالثة في تعيين الفرقة الناجية. الرابعة في أن بمجرد الصحابة لا يحكم بالإيمان و العدالة. الخامسة في القدح الإجمالي على أحاديثهم. السادسة في وجه استدلالنا بأحاديثهم. السابعة في أن مذهب الإمامية مذهب أهل البيت. الثامنة في جواز اللعن على مستحقه. الجند الأول: في الآيات الخمس التي استدل بها صاحب النواقض في فصله الأول. الجند الثاني في الأحاديث التسعة التي استدل بها على فضل الصحابة. الجند الثالث في رد خمسة عشر صنفا من استدلاله على حقية خلافتهم. الجند الرابع في تهافت ما نسبه صاحب النواقض إلى أصحابنا في عدة طوائف. الموجود منه إلى آخر الطائفة السادسة عشر في خزانة الحاج علي محمد بالشوشترية بالنجف، و النسخة التامة موجود في خزانة المولى محمد علي الخوانساري بالنجف و خزانة آل كاشف الغطاء، و المجلس بطهران و غيرها، و في خزانة الرضوية. و ينقل عنه في الدمعة الساكبة، و كتب بعض علماء العامة في رد المصائب كتابا فارسيا بأمر الأمير أشرف الأفغاني المعروف بأعماله حين غلبته على إيران في عهد الشاه سلطان حسين، و اتصل كتابه الفارسي إلى الشيخ عبد النبي الطسوجي (1117- 1203) فكتب ردا عليه بالفارسية على هامش الكتاب، و هذا الرد المعلق في الحواشي موجود بخط مؤلفه يعني الشيخ عبد النبي، و ذكر الميرزا محمد علي القاضي أنه عازم على تدريجه في كتاب مستقل. و كتب الشيخ أبو علي الحائري مؤلف الرجال كتابا في الرد على نواقض الروافض للمير مخدوم و سماه ب العذاب الواصب أو معائب النواصب. و ترجم شيخنا الميرزا محمد علي المدرس الچهاردهي المتوفى في 1334 كتاب مصائب النواصب و طبع الترجمة في 1369.

🕋


الغارات  ,  جلد۱  ,  صفحه۳۳  



أنّ عليّا - عليه السّلام - قال للنّاس و هو أوّل كلام له بعد النّهروان و أمور الخوارج الّتي كانت

فقال:

يا أيّها النّاس استعدّوا الى عدوّ في جهادهم

القربة من اللّٰه و طلب الوسيلة اليه،

حيارى عن الحقّ لا يبصرونه،

و موزعين بالكفر و الجور لا يعدلون به،

جفاة عن الكتاب،

نكب عن الدّين،

يعمهون في الطّغيان،

و يتسكّعون في غمرة الضّلال،

ف« أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اِسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِبٰاطِ اَلْخَيْلِ»


و توكّلوا على اللّٰه


« وَ كَفىٰ بِاللّٰهِ وَلِيًّا وَ كَفىٰ بِاللّٰهِ نَصِيراً ».

👇

على عليه السلام به مردم گفت-و اين نخستين سخن او بعد از جنگ نهروان و كار خوارج بود:

ای مردم، در مبارزه خود برای دشمن آماده شوید

با تقرب به خدا و طلب وسیله به سوی او!

آنها مردمى حيرت‌زده و حق را نمى‌بينند،

از كفر و جور الهام گرفته‌اند و تركش نمى‌گويند.

از كتاب خدا دورى گزيده‌اند و از دين رخ بر تافته و در طغيان سر گردانند و در گرداب ضلالت غوطه‌ورند.

«و در برابر آنها تا مى‌توانيد نيرو و اسبان سوارى آماده كنيد»

و بر خداى توكل كنيد
«دوستى خدا شما را كفايت خواهد كرد و يارى او شما را بسنده است.

الكتاب: دلائل الصِّدق لنهج الحقّ.
المؤلّف: العالم المجتهد الشيخ محمّد حسن المظفَّر
المحقّق والناشر: مؤسّسة آل البيت عليهم السلام لإحياء التراث

 إنّ هذا الكتاب هو ردٌّ على كتاب روزبهان ( إبطال الباطل ) الذي كتبه ردّاً على كتاب  العلاّمة الحلّي ( نهج الحقّ ) ـ في الإمامة ـ. فحين رأى الشيخ المظفَّر رحمه الله المغالطات العلميّة في كتاب روزبهان، وتجنّيه على الحقائق الثابتة والواضحة عند المسلمين، وَجد ضرورةً في ردّه عبر احتجاجاتٍ ومجادلاتٍ علميّة يتميّز من خلالها الحقُّ عن الباطل.

🌷متن نامه مرحوم شیخ احمد اَحسائی
در جواب حاج ملا محمد کهنوئي

—--- بسم الله الرحمن الرحیم
إلی جناب الأکرم سلام علیک و رحمة الله و برکاته
اما بعد فعلاج الأوجاع العام أن تمسح علی موضع سجودک و تقول یا من کبس الأرض علی الماء الخ. و تمسح علی الوجع ثلاث مرات أو سبع مرات بعد کل فریضة.

و اما قاعدة الاستنباط فتعمل بما قُرّر فی الأصول مما دل علیه الکتاب و السنة و ما خالفه الکتاب و السنة فاترکه.
و ما لم تجد فیه شیئاً منهما و نظرت فیه بعقلک و وجدته غیر مناف فاعلم أنه مراد للشارع في حقک و إلا لنبهک علی اجتنابه و إلا کان مغریاً بالباطل و حاشاه.
و علی کل حال فأکثر النظر في کتب الأصحاب رضوان الله علیهم فإن عنایة الإمام علیه السلام شاملة لهم في استنباط الفروع حفظاً للمذهب.
و کل من نظرت في قوله فاطلب دلیله فإنک إذا لازمت ذلک حصل لک الإعتبارات المعتبرة. و إذا أردت أن تنظر في قول أحد سواء کان القول من الکتاب و السنة أو من أقوال الفقهاء فتدبره بمحض فهمک خاصة مع قطع نظرک عن القواعد و الأصول و الأدلة کلها حتی تفهمه بمحض فهمک ثم ترجع إلی قواعدک و أدلتک فزنه بها و رجح بحسب جهدک من دون مجازفة بل کما قال تعالی و زنوا بالقسطاس المستقیم ذلک خیر و أحسن تأویلا.
فلاتخرج عن الکتاب و السنة و لاتترک الأصول فإن توافق الکتاب و السنة و الأصول فیها و نعمت و إن تعارضا و تعذر علیک الجمع فاترک المخالف للکتاب و السنة.
فهذه الکلمات تجمع لک کل الدین من التوحید فما دونه إلی أرش الخدش فما فوقه من أصول الدین و فروعه.
و السلام علیک و رحمة الله و برکاته.
نقلته من خط الشیخ الأوحد الشیخ أحمد الأحسائی أعلی الله مقامه.

—--- تعلیقه مرحوم حاج محمدکریم کرمانی:

المراد بالأصول علم الأصول و أبان أن الصحیح منها ما استنبط من الکتاب و السنة و کان علیه دلیل منهما و ما خالفهما منها باطل فأمر بترکه و ما کان من قواعد الأصول لایوجد في کتاب و سنة و یفهمه العقل المستنیر بأنوار کلیات الکتاب و السنة و یجده غیر مناف لهما و إنما یستنبطه من الکلیات العامة و لا معارض له بخصوصه فهو حق و لو لم یرض به الإمام لصرف عنه.
و لیس المراد أن تفهم بعقلک شیئاً و لایدخل تحت کلی من الکتاب و السنة؛ فإن لم یکن کذلک عمل بالرأي و الهوی و قد نهی الکتاب و السنة عنه.
أ لا تری أنه قال «و وجدته غیر مناف» فما لایدخل تحت کلی من الکتاب و السنة باطل و عن درجة الإعتبار ساقط و قد روی علینا أن نلقی إلیکم الأصول و علیکم أن تفرعوا أ لا تری أنه یقول «فلاتخرج عن الکتاب و السنة و لاتترک الأصول.»
کتبه العبد کریم بن ابرهیم [أعلی الله مقامه]
@AghayedNet

تسنن سنایی محل تامل است.
مرحوم حاج شیخ عباس قمی در کتاب «سفینة البحار» درباره سنایی می نویسد: «السنایی هم ابوالمجد مجدود بن آدم الفارسی الغزنوی عالم عارف حکیم شاعر کامل زاهد یظهر من اشعاره انه کان شیعیا ولکن کان یتقی» ایشان در ادامه اشعاری هم از سنایی به عنوان شاهد مثال نقل می کند که دلالت بر شیعه بودن وی می کند و بوی تقیه در آن هویداست. 

ای سنایی به قوت ایمان/ مدح حیدر بگو پس از عثمان/ با مدیحش مدائح مطلق /زهق الباطل است و جاءالحق
*
هم نبی را وصی و هم/جان پیغمبر از جمالش شاد/نائب مصطفی به روز غدیر /کرده در شرع خود مراورا امیر

این شعر معروف نیز از ایشان است که نشانه بارزی بر تشیع اوست:

داستان پسر هند مگر نشنیدی / که از او بر سر اولاد پیمبر چه رسید/ پدر او لب و دندان پیمبر بشکست / مادر او جگر عم پیمبر بمکید/خود به ناحق حق داماد پیمبر بگرفت / پسر او سر فرزند پیمبر ببرید/بر چنین قوم چرا لعنت و نفرین نکنیم /لعنة الله یزیدا و علی حب یزید.
alisafdari.blog.ir

🔺قرائنی گسترده در شناخت مؤلف کتاب «حدیقة الشیعة»

کتاب حدیقة الشيعة بنا بر شواهد متعدد، نسخه ای پرداخته شده از کاشف الحق اردستانی است، و مقایسه متن دو کتاب به روشنی نشان از پردازش ها، افتادگی ها، تغییر لحن ها و… نسبت به اثر دیگر دارد. قرائن بسیار زیادی نشان می دهد که کتاب حدیقة الشيعة، از نظر زمان، سبک بیان، ادبیات و زبان، نحوه اسناد دهی، مصادر کتاب، عقاید مذکور در آن، رویکرد های فقهی، قضاوت های تاریخی و… تناسبی با آثار ملا احمد اردبیلی، معروف به مقدس ندارد. (library.tebyan.net/a/Viewer/Text/70204/1) بلکه به درستی آیینه عقاید، روش، و منش شخصیت جنجالی عصر صفوی، محمد میرلوحی و فرزند اوست؛ (yon.ir/01HB8) که به دشمنی با علامه مجلسی و تندی در مواجهه با معضلات عصر خود شهره بوده است. میرلوحی خود نخستین کسی بوده که مدعی نسبت حدیقة الشيعة به مقدس اردبیلی شده است. و با وجود نزدیکی زمان به مقدس و اختلافات علما نسبت به انتساب کتاب به مقدس هیچ کدام طریقی به مقدس برای کتاب ارائه نکرده اند! بلکه در همان دوره عده ای مدعی جعل کتاب توسط میرلوحی و یا پرداختگی آن نسبت به کاشف الحق شده اند. بنظر می آید فرهیختگی و خطابه تبلیغات قوی میرلوحی، و تضمن کتاب بر عقاید موافق حق، و محدودیت های دسترسی عالمان آن عصر به آثار مرتبط در شناخت کتاب، در کنار تسامح ورزی آن دوره موجب شده است عده ای از عالمان آن عصر اخبار غریب کتاب حدیقة الشيعة را تلقی به قبول کنند. (هرچند که موضع بزرگانی چون علامه مجلسی و شیخ حر در آثارشان نسبت به حدیقة الشيعة یکسان نیست.) هم چنان که در دوران حاضر عالمان متعددی سال ها از آثار مجعول ذبیح الله منصوری متاثر شدند، و با تحقیقات جدید واقع امر تبیین شد، امروز هم با گسترش ارتباطات هیچ تردیدی در جعل بسیار حرفه ای اسناد کتاب حدیقة الشيعة وجود ندارد.
گفتنی است ورود گسترده مجعولات مشکوک در آثار میرلوحی با سبک و سیاقی مشابه، در کنار قرائن متعدد میرلوحی و یا اطرافیانش را شدیداً در مظان اتهام جعل این موارد قرار داده است. در کتاب کفایة المهتدی او که برای تخریب مجلسیین نوشته، روایات متعددی آورده که بخشی از آن را به کتاب فضل بن شاذان نسبت داده است؛ اما با توجه به تاریخ وفات فضل و متن برخی روایات، بی شک نسبتی نادرست است. و یا تنها راوی مکاتبات مشهور مجلسی پدر در دفاع از صوفیه همین میرلوحی است! و با وجود گرایش دوره ای مجلسی پدر به عرفان، قرائني خلاف صحت این انتساب است. نقل گسترده از آثار قدیم مفید و ابن بابویه و… که در دست هیچ یک از علمای آن دوره نبوده، و یا از آثار مجهول متعددی در رد بر ابو مسلم نیز از این دست است.
گوشه ای از مستندات مطلب در ادامه به کوشش فاضل گرامی، مدیر کانال ذکری ارائه خواهد شد.
لازم به تذکر است که عرفان و فلسفه مصطلح، بدون شکّ باطل و مخالف عقاید اسلامی است و برای ردّ آن نیازی به اسنادی مانند بعضی از آن چه در حدیقه الشیعه آمده نیست.

- بررسی تاریخ مرگ میرزا مخدوم شریفی
یکی از این شواهد قطعی در رد انتساب حدیقه الشیعه به مقدّس اردبیلی، ذکر مرگ میرزا مخدوم شریفی در این کتاب است؛ زیرا مقدس اردبیلی پیش از میرزا مخدوم از دنیا رفته است! پاسخ به تشکیک مدافعان حدیقه الشیعه در این زمینه:
alasar.blog.ir/1396/12/23/Hadiqah-makhdum

- از قرائن دیگر مطالب فقهی عجیب آن است. مثلاََ درباره جزیه و میراث بی وارث، چیزی را به عنوان مذهب شیعه و سنی ادعا کرده است که نه تنها مخالف فتوای خود مقدّس می باشد؛ بلکه به تصریح او و دیگران، مخالف مشهور شیعه و سنّی است! روشن است که صدور چنین مطالبی از آن فقیه بزرگ، آن هم پس از تالیف شرح ارشاد پذیرفتنی نیست.
alasar.blog.ir/1396/12/27/hadiqah_fiqh

- درباره قبر ابوالفتوح عجلی و ابوالفتوح رازی و ابونعیم اصفهانی که به ابن حمزه نسبت داده. و از قضا این مطالب ارتباط خاصی با میرلوحی دارد:
alasar.blog.ir/1397/01/04/abolfotuh

- ابوهاشم کوفی در حدیقه الشیعه:
alasar.blog.ir/1397/01/04/abuhashem

- بابیت محمد بن فرات در حدیقه الشیعه:
alasar.blog.ir/1397/01/04/forat

- مقایسه جعلیات حدیقه الشیعه و دو کتاب میرلوحی (سلوه الشیعه و کفایه المهتدی) درباره رشوه
- تحریف نام نفس زکیه در کفایه المهتدی
alasar.blog.ir/1397/01/07/reshwe

- نکته ای درباره سبک جعل میرلوحی
alasar.blog.ir/1397/01/07/sabk

- پیکار میرلوحی با عبدالله متجنّن و نمود آن در حدیقه الشیعه و روایاتی که به نام قرب الاسناد ابن بابویه جعل شده است.
alasar.blog.ir/1397/01/08/jonun

قرائنی دیگر از جعل حدیقه الشیعه توسط میرلوحی:

- غناء
- محمود پسیخانی
- قصه خوانی، مختار و ابومسلم خراسانی
alasar.blog.ir/1397/01/13/pasikhani
- زراقیه، خداعیه، مبتدعه و…
alasar.blog.ir/1397/01/10/zarraqiyah

ان شاء الله ادامه دارد…

🔻غلوپژوهی
@gholow2

🔺حدیقة الشيعة یا کاشف الحق؟ کدام اصیل است؟

چنانکه گذشت بخش معظم دو کتاب حدیقة الشيعة منسوب به مقدس اردبیلی، و کاشف الحق اردستانی مشترک است. و لذا بی شک یکی از این دو اثر از دیگری اقتباس کرده است.
در پی مباحث پیشین در مورد کتاب بعضی از کاربران پرسیده اند:
با وجود اقوال جمعی از علما در دفاع از حدیقه و نیز اذعان برخی به فضل میرلوحی چرا شما حدیقة الشيعة را نسخه ای تحریف شده از کاشف الحق توسط میرلوحی می دانید؟ (و نه بر عکس)

پاسخ:
چنانکه گذشت نظرات در این زمینه مختلف است، و طرفین بحث اسناد متصلی برای مدعای خود نیاورده اند و ابحاث طرفین بر اساس اجتهاد بوده است، و لذا در مرحله نخست بررسی قرائن درونی این دو اثر در اصالت سنجی آن ها بسیار راهگشاست. قرائن داخلی بسیاری در مقایسه دو کتاب نشان می دهد که حدیقة الشيعة دچار کاستی و زیاده شده، و نه کاشف الحق؛ مثلاً:

1- اخبار کاسته شده از حدیقه؛
در کاشف الحق و حدیقة الشیعة نمونه های متعددی وجود دارد که هردو مجموعه اخباری را با یک ترتیب از مصدری روایت کرده اند، اما در حدیقة در میان روایات مورد خاصی نیامده است. (و روایت حذف شده در مصدر هم موجود است.) حال دو فرض متصوّر است:
الف. معزّ الدّین اردستانی، معجزات مختلفی را (مثلاً از خرائج راوندی، شواهد النبوّة جامی و...) در کاشف الحقّ آورده. جاعل حدیقة الشیعة در هنگام مطالعه و تحریف کاشف الحقّ به روایات خاصی (مانند تأیید قیام ابو مسلم، مدح مختار، غنا و قصه خوانی) رسیده و چون با عقاید و اهداف او کاملاً در تضادّ بوده، آن را حذف کرده است.
ب. مقدّس اردبیلی در حدیقة الشیعة روایاتی را از شواهد النبوّة جامی نقل کرده است؛ اما این حدیث را نیاورده است. اردستانی در هنگام مطالعه و تحریف حدیقة الشیعة به این بخش که رسیده است، به مصادر اصلی رجوع می کرده و از قضا همین روایات را غیر مذکور در حدیقه را انتخاب می نموده و از مصدر اصلی به کاشف الحق (متن تحریف شده ی حدیقة الشیعة) منتقل می نموده است.
روشن است که فرض نخست کاملاً عادی و معقول و به دور از بُعد و تکلّف است بر خلاف فرض دوم. نمونه شواهد:
alasar.blog.ir/1397/01/13/pasikhani

2- اقتباس ‌گسترده حدیقه الشیعه از احقاق الحق؛
بخش زیادی از حدیقه الشیعه در واقع ترجمه در هم ریخته از احقاق الحق است.
قاضی نورالله شوشتری احقاق الحق را در سالهای ۱۰۱۳ و ۱۰۱۴ _یعنی ۲۰ سال پس از مرگ‌ مقدّس اردبیلی_ تالیف کرده است.
این نیز دلیل قطعی دیگری است که نشان می دهد انتساب حدیقه به مقدس اردبیلی نادرست است.
اردستانی در کاشف الحقّ گاهی به نام قاضی نورالله و کتاب احقاق الحق تصریح نموده؛ ولی جاعل حدیقه آن را حذف کرده است.
در یادداشت زیر نویسنده محترم به تفصیل ثابت کرده بخش زیادی از حدیقه الشیعه برگردان احقاق الحق است: alasar.blog.ir/1397/03/22/Ehqaq

3- سیاق ناهمگون حدیقة الشيعة در برابر کاشف الحق. (که نمونه آن حجم عظیم بخش صوفیه است که در میان مطالب مربوط به امام صادق آمده و تناسب بخش های کتاب را در هم ریخته است. و یا نک:
alasar.blog.ir/1397/03/16/Khademan)
و...

البته گذشته از این قرائن داخلی گذشت که بنا قرائن خارجی نیز تالیف حدیقة الشیعة با زمان مقدس اردبیلی، آثار و روش او تناسب ندارد؛ و بلکه افزوده های حدیقة الشیعه مملو از مضامین و نام مصادر نادری است که تنها در آثار میرلوحی و نگاشته های مجهول در دفاع از او یافت می شود. (نک: t.me/gholow2/1183 و t.me/gholow2/1207)

به عنوان نمونه ای دیگر از این نگاشته ها، ببینید:
پیرامون کتاب "انیس المومنین" (1- نکاتی درباره میرلوحی، حدیقه الشیعه و ...)
alasar.blog.ir/1397/03/26/anis1

درباره انیس المومنین (بررسی مرویات کفایه البرایا منسوب به کیدری: ۱. داستان نبرد امیرالمومنین در تبوک؛ حکایت محبوب غلات "یا ابا الغوث ادرکنی" ...)
alasar.blog.ir/1397/04/20/Kefayah

غلوپژوهی:
@gholow2

آثار میرزا محمد اخباری نیشابوری خراسانی
1:تسلية القلوب الحزينه 10 جلد خطی

2:المبين و النهج المستبين2 ج خطی
3:الكتاب المبين في اثبات امامة الائمـة الطـاهرين

4:منية المرتاد فی ذكر مأة ممن نفی الاجتهاد.

5:الكتاب الكبير فی الرجال
6:كتاب كليات الرجال
7:كتاب تقويم الرجال

8:فتح الباب الی الحق و الصواب،

9:الشهاب الثاقب والنجم العاقب

10:ميزان التمييز فی العلم العزيز

11:دوائر العلوم و جداول الرسوم

12:معاول العقول فی قلع اساس الاصول ردا علی صاحب الاساس. چاپ شده

13:ذخيرة الالباب و بغية الاصحاب لكل علم فيه باب 4 جلد خطی

14:فصل الخطاب فی نقض مقالة ابن عبدالوهاب.

15:ومضة النور من شاهق الطور

16:كوثر الاسرار فی شرح معضلات البحار
17:حديقة الازهار فی تلخيص مطالب البحار
18:مفتاح الانوار فی حل مشكلات الاخبار

19:الحكمة البالغه چاپ شده
20:الحجة البالغه في فضائح الاصولية

21:انسان العين در رد عين العينِ میرزای قمی.چاپ شده در كربلا

22:موارد الرشاد في نقض نقض الإيراد(در رد میرزای قمی)

23:نبراس العقول ردا علي الاصول

24:ايقاظ النبيه في ذكر ما اجمع عليه و اختلف

25 :تحفة اللاريه من اول النفقة الی آخر الديات

26:التحفة الباقرية يتضمن بعض اشعاره بالعربية و الفارسية

27:تحفة الأمين و الدر الثمين چاپ قدیم در پاسخ 12 پرسشِ محمد امین خان همدانی

28:تحفه جهانبانی مکتوب درسال 1221 (به درخواست فتحعلیشاه قاجار) در اثبات امامت و خلافت بلافصل مولا

29:تحفة الدراویش

31:تحفة الحبيب في حرمة الدخان

32:صحيفة إخوان الصفا فی ذكر أهل الإجتباء 3مجلد مخطوط

33:صفاء اللؤلؤة

34:الصارم البتّار لِفظّ الفجار و قدّ الاشرار
رد(تحفه اثنا عشریة دهلوی عُمَری)در 6 ج خطی

35:مفتاح اليقين لأبواب معالم الدين

36:كشف الحجاب عن قول المرتاب

37:رسالة صباح اليقين و مساء الظن و التخمين

38:رسالة السلطان المبين في معرفة دعاة الدين(ع)

39:رسالة حق التحقيق فی معرفة حكم العقل والتصديق

40:رسالة مجالی الانوار في الحكمة

41رسالة مجالی المجالی رد بر ملا علی نوری که تألیف آن در1221ق به اتمام رسید

42رسالة نجم الولاية فیمن اراد الهدایة مکتوب سال1223ق:اصولیان میخواهند ولایت مولا را هدم کنند

43:رسالة شمس الحقيقة في الحكمة

44:رسالة حقيقة الأعيان فی معرفة الإنسان

45:رسالة حقيقة الشهود فی معرفة المعبود

46:رسالة البرهان في التكليف و البيان (چ شده مطبعه فلاح در بغداد سال1341)

47:رسالة الحجر الملقم موضوع:خروج بعضی مجتهدان از ولایت امام زمان عج

48:رسالة السلم المرونق فيمن تکفر و تزندق رد الحق المبین کاشف الغطاء(2ج خطی)

49:رسالة اعصار فيه نار لإحراق شُبَهِ الاجتهاد و الاخبار

50:رسالة كشف القناع عن عورة الاجماع چاپ شده در دارالحسین ع کربلا

51:رساله حرز الحواس عن وسوسة الخناس
چ شده در کربلا منشورات دار الحسین ع

52:رسالة النور المغذوف فی القلب المشعوف رد بر عقائد انحرافی اصولیها

53:رساله المطر (أو: الطهر) الفاصل بين الحق و الباطل.

54:رساله الدر الفريد و معراج التوحيد

55:رسالة النبأ العظيم(تفسیر سوره بقره)

56:رسالة الرسائل فی أجوبة المسائل

57:رسالة حسن الاتفاق فی تحقيق الصداق
58رسالة الشعلة الناريه فی أجوبة المسائل اللارية

59:رسالة القسورة

60:رسالة نشرة الإخوان فی مسألة الغليان

61:رسالة قبسة العجول و منبهة الفحول

62:رسالة انموذج المرتاضين

63:رسالة الاعتذار

64:رسالة ترجيح المنار

65:رسالة الأحياء

66:الوصية لإخوان الدين

67:رسالة اشجار العلوم بنهج المعلوم شـامل شـجرة النحـو و شـجرة البيان و البديع و شجرة الطب العلمي و شـجرة الطـب العملـي وشـجرة العروض و شجرة دراية الحديث و شجرة اصول الفقه و شجرة الفقه

68:رسالة الاعتقادات

69:رسالة شفاء العليل

70:رسالة النكت فی القلب السليم

71:رسالة انوار الآيات في معرفة التطبيق
72:رسالة نبذة النبذة
73:رسالة علم السبيل
74:رسالة النص الصريح فی الجهر بالحمد و التسبيح
75:رسالة سراج السالكين
76:رسالة الكوكب الدري في معرفة الهادي و المهدي
77:رسالة نور الدين
78:رسالة الدمدمة الكبري علي الزندقة الصغري
79:رسالة سلاح المؤمن و إصلاح المهيمن درسال 1226قمری نوشت
80:رسالة مفتاح الخطاب
81:رسالة الوسيلة فی بيان نجم دعاء العديلة
82:رسالة الوسيلة الزلفي فی الاسماء العظام و الحسني
83:رسالة رحل الجراد فی معرفـة بعـض الأوراد من الاسـماء الالهيـه و الفوائـد السبحانيه
84:رسالة فی الرياضة و المكاشفة
85:رسالة فی الفوائد المجربة و الطلاسم و الاسرار
86:آئينه عباسی فی الرد علی النصاری(فارسی)
87:ذخیرة الطالب فی أهم المطالب
88:فوائد الذهبیة
89:نجم المجالی
90:الصیحة بالحق علي من ألحد و تزندق
91:ضياء المتقين فی رد علي الاصولیین