✅ تفاوت تشیع مُفضّلی و تشیع هشامی (به مثابه دو روش معرفتی متنوع در باورهای شیعی)
*رسول جعفریان
...... از یک زاویه، علمای شیعه را در طول هزار سال پس از عصر غیبت و حتی اصحاب ائمه (ع) را در همان دوره، می توان بر دو بخش کرد. کسانی که علاقه به تشیع عرفانی و غالی و شبه غالی دارند، و گروهی که اهل درایت در حدیث و خردورز هستند. اولی را با تسامح «تشیع مفضّلی» و دومی را «تشیع هشامی» به نام های مفضل بن عمر جُعفی و هشام بن حکم می نامیم. این دو گرایش البته در قالب های افراط و تفریط و تا مرزهای قابل تحمل و غیر قابل تحمل، در هر دو طرف، پیش رفته است.
جالب است که هر بار که در یکی از این دو طرف افراط شده، واکنش های مخالفی از سوی دیگر به صورت جدی در کار بوده است. به نظر بنده این نزاع درونی در جامعه شیعه، تمام شدنی نخواهد بود، زیرا منابع معرفتی ما در زمینه تشیع، مویداتی برای هر دو طرف دارد. بنابرین چاره ای در انتخاب نیست، جز این که یکی را انتخاب کرد و پیش رفت و کاری هم به دیگری مخصوصا تا وقتی به افراط نیفتاده، نداشت، چون او هم دلایل ویژه خود را دارد.
در میان علما و بزرگان شیعه ، نگاه تشیع هشامی در یک دوره طولانی حاکم است و گرایش مخالف، مانند آنچه در آثار رجب بُرسی و دیگران آمده، در اقلیت است. حتی تشیع قم هم که حدیثی بود، درایت خاصی در پذیرش باورهای شیعی داشت و از افکار غالی و افراطی به مقدار زیادی پرهیز می کرد. این همان مسیری بود که در قرن چهارم با تشیع هشامی عراق پیوند خورد و مکتب شیخ طوسی و تشیع حله و جبل عامل را پدید آورد و البته زمان صفویه جلوش علامت سوال گذاشته شد. با این حال، و در همان دوره تسلط آن عالمان میانه رو و معتدل، عالمانی هم هستند که به دنبال اخبار نوادر هستند و می کوشند تا نگرش افراطی خود را بر اساس احادیث و اخباری که کم هم نیست، هرچند مورد اعتنای علمای بزرگ قرار ندارند، توجیه و عرضه کنند.
✍ برچین شده از مقدمه مقالهای با عنوان فوق، برای ملاحظه کامل مقاله به
وبسایت بساتین رجوع شود.