Forwarded From غلو پژوهی
⚠️زیاده‌روی در مورد شهدا

در ادبیات دینی ما جایگاه اخروی بسیار والایی برای شهیدان در راه خدا ترسیم شده است. اما آیا به راستی این بدین معنا است که زندگی ایشان نیز باید به عنوان الگو به همگان معرفی شود؟ در روایات شیعه کسانی چون حر، زهیر، وهب، از شهدای کربلا، زید بن علی و... مورد ستایش هستند. در عین حال همین انسان‌ها که به خاطر فداکاری بزرگ در لحظات واپسین عمرشان، به درجات بالایی رسیدند، در طول عمرشان خطاهایی مهم نیز داشته‌اند. یکی عثمانی بوده، و دیگری اموی و ظلم‌هایی را به اهل بیت ع روا داشته، دیگری با امامان معصوم جدال می‌کرده است. بله لابد ویژگی‌ها و کارهای خوبی نیز داشته‌اند که به خاطر آن خداوند بر ایشان عنایت فرموده، و شهادت را نصیبشان کرده است. اما با این همه، ما در شناخت خوبی و بدی رفتارهای گوناگون این بزرگان و دیگران، ناگزیر از محک کتاب و سنت هستیم.

در دوره ما هزاران کتاب در زمینه زندگانی شهدا نوشته می‌شود. شوربختانه هستند افراد تأثیرگذار بسیاری که به صورت مطلق و بدون هیچ قیدی جوانان را به الگوگیری از زندگانی و عمل به نظرات شهدا سوق می‌دهند. الگوسازی از شهدای انقلاب، خسارت جبران‌ناپذیری برای جامعه شیعه به بار آورده است. این خطّ مشی حتّی ممکن است به انحراف عقیدتی منجر شود؛ چه امروزه در کلمات منقول از برخی از شهیدان از وحدت وجود ابن عربی تا امامت غیر امامان هم به چشم می‌خورد.
برخی فراتر از ارجاع کلی رفته و قواعدی را در این زمینه می‌سازند، که به عمق فاجعه دامن می‌زنند. گویی مهم‌ترین رسالت برخی که خود را "خادمان شهیدان" می‌خوانند این است که جوانان این سرزمین را در توهّمات و تخیّلات فرو برده و از تعالیم اصیل مذهب دور کنند! تنها یکی از هزاران دستور العمل ارتباط با شهدا را در پیوند زیر بخوانید:

«خیلی مهمه فقط یک شهید انتخاب کنید. نگید من به یه گُردان شهید رو میزنم بلکه یکیشون جوابمو بده! ... اولین ملاک انتخاب شهید قیافه و صورت شهیده. ببینید با لبخند کدوم شهید ته دلتون خالی میشه، ذوق میکنید، به وجد میایید ... سریعا همین الان عکس بک گراند گوشی موبایلتونو عوض کنین و عکس شهید رو بذارید.
از امروز همه پیامک ها و تماس هاتون توسط دوست شما بررسی میشه! ... صبح اولین نفر به دوست شهیدتون صبح بخیر بگید و شب هم آخرین شب بخیر ... در طول روز تا میتونید با روح شهید حرف بزنید. مدام به او فکر کنید. ... روح شهید تا این گام 5 بسیار بسیار از شما راضیه و تمایل شدیدی به شروع رابطه داره... با افتخار منتظر برخی نشانه ها باشید: خواب دوست شهیدتونو میبینید. مکاشفه ای در روز. دعوت به قبور شهدا و راهیان نور جنوب و غرب. پیامی، نشانه ای، گفتگویی و...» (منبع

تبلیغات این گروهها به خصوص برای دختران جوان خطرناک است. (نمونه تک‍: تبلیغات برای یافتن دوست شهید اختصاصی. سزاوار است دغدغه مندان جامعه شیعه در مقابل این توهّم‌سازی که سلامت دین و روان جوانان را نشانه گرفته، فکری کنند.
هم‌چنین فارغ از نکات پیش‌گفته، در خور توجه است که احترام و اکرام ما نسبت به شهدا بر اساس ظاهر و البته قواعدی است که در شناخت اهل حق می‌شناسیم. گذشته از این‌که بسیاری از جوانان از اساس این قواعد را کتاب و سنت نیاموخته‌اند، حتی بر فرض اطلاع از آن، باز تطبیقات کلی در تعیین شهدا، بیشتر برای احکام ظاهری مفید است. و گرنه جایگاهی واقعی افراد، و نیات ایشان را خدا می‌داند. آن حد کم در شناخت این امور هم که با تحقیق میسر می‌شود، چیزی است که معمولاً عوام بدان اعتنایی ندارند. بلکه برخی مسئولان چندان دست خود را باز گرفته اند که هر کشته‌ای که شهید شمردنش همسو با اهدافشان باشد، شهید می‌خوانند، گرچه بی‌نماز و حتی بی دین باشد.
در این زمینه چند روایت نیز در خور توجه است. مانند اخباری که در آن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله حتی نسبت به شهدای صدر اسلام تأکید کردند که عاقبت و وضعشان را نزد خدا مسلم ندانید. (الكافي، ط - الإسلامية، ج‏3، ص236؛ الأمالي للصدوق، ص384
#غلو_سیاسی
@gholow2
Forwarded From غلو پژوهی
🔺نمونه ای دیگر از جعل های خطرناک غالیان سیاسی
و تأملی در برخورد دوگانه نهادهای نظارتی در امر نشر کتب

بی سندی داستان های ادعایی آثاری مانند کتاب تازه نشر «سه دقیقه در قیامت» در بی اعتباری آن کافی است. با این حال این اثر که حتی مولفش نیز مجهول است، در مقدمه اش تلاش مغرضانه‌ای کرده تا با ذکر چند نمونه خارجی NDE (تجربه نزدیک مرگ) ادعاهای خود را باورپذیر جلوه دهد. او سپس مدعی شده شخصیت اصلی قضایای کتابش، تجربه ارتباط با قیامت را داشته، و از این طریق بر مسند قضاوت در مورد بسیاری از مسائل و رجال سیاسی و غیر ایشان نشیند، و به دلخواهش این و آن را به بهشت و جهنم فرستد.
هم چنین نویسنده در جای جای کتابش تلاش کرده تا برای داستان‌هایی که از آن دنیا نقل می‌کند، از آیات و روایات گرته برداری کند، تا مطالب برای مخاطب مأنوس تر باشد. با این حال خالق این داستان‌ها در مواردی از استفاده از روایات سهوهای عجیبی کرده است. مثلاً مدعی شده، در برابر ظلمی سهوی که یک شهید به شخصیت اول داستان كرده بوده، مامور جوان حساب اعمال در آن دنیا اختیار داشته که «آن قدر از گناهان» او ببخشد، «تا از آن شهید راضی شود» و حتی «تمام اعمال بد را پاک کند.» (سه دقیقه، ص70)
این ظاهراً خلط برداشت‌هایی ناقص از چند روایت است: نخست از روایات آمرزش گناهان شهید، قید «الا الدین» (وسائل الشيعة، ج‏18، ص324؛ نیز نک: المحاسن، ج‏1، ص7) را در نظر نگرفته. دوم روایت دادن برخی از ثواب های مدیون به صاحب دین (الكافي، ج‏8، ص106) را ناخودآگاه تحریف کرده است. و چنین نتیجه گرفته اگر شهیدی به انسان ظلمی کند، همه گناهان فردی که مورد ظلم واقع شده، بی‌حساب پاک می‌شود! چنین چیزی از کجا آمده است؟

همچنین در ترتیب ارائه مطالب کتاب اشکال‌هایی رخ داده که غیر واقعی بودن داستان را بیشتر نمایان می‌کند. مثلا در ص75 مأمور محاسبه اعمال به شخص اول داستان در مورد «دسیسه چینی اسراییل و امریکا در کشورهای اسلامی» توصیه می‌کند که «نگران نباش. این‌ها نیست و نابود می‌شوند. شما نباید سست شوید نباید ایمان خود را از دست دهید.» در حالی که این جوان قرارنبوده بر گردد. چون در ادامه رمان به مأمور می‌گوید: «دستم خالی است. نمی‌شود کاری کنی که من برگردم؟ نمی‌شود از مادرمان حضرت زهرا بخواهی که مرا شفاعت کند... تا من برگردم و کارهای خطای گذشته را اصلاح کنم؟ جوابش منفی بود. اما باز اصرار کردم...» تا این‌که حضرت زهرا س «به خاطر اشک‌های کودکان یتیم و دعاهای همسر»ش، شفاعتش می‌کنند که برگردد! (ص77)

به هر حال همین بی‌سندی کتاب کافی بود تا متصدیانی که به اندک چیزی کتب را مشمول ممیزی می‌کنند و یا مانع نشر می‌شوند، تا این حد، برای نشر چنین کتبی سهل نگیرند! و در روز روشن صد من داستان بی سند را به عنوان حقائق عالم در ذهن جوانان کم اطلاع نکنند.

آیا کرامت بافی کتاب برای لباس سبز سپاه ایشان را به تسامح وا داشته، یا این داستان که می‌گوید «به جوان پشت میز [مأمور اعمال] گفتم چکار کنم که من هم توفیق شهادت داشته باشم؟ او هم اشاره کرد و گفت: در زمان غیبت امام عصر عج زعامت و رهبری شیعه با ولی فقیه است. پرچم اسلام به دست اوست. همان لحظه تصویری از ایشان را دیدم.» (ص74-75)

و صد افسوس که پا را فراتر از این می‌گذارند، و این کتاب را در اخبار صدا و سیما نیز تبلیع می‌کنند! و این رسانه چه بسیار چنین برای مردم عقیده می‌سازد؛ که البته این روزها نمونه‌هایش را کم نمی‌بینیم! از اسناد ندیده ساخت ویروس کرونا توسط امریکا تا ادعای اجماع شیعه بر اسلامی بودن نوروز!

نمونه های مشابه از جعلیات سیاسی متداول:
t.me/gholow2/933 و t.me/gholow2/988
#غلو_سیاسی
@gholow2
Forwarded From غلو پژوهی
کلام جناب احمد علم الهدى و تکفیر منتقدان رهبری

ایشان با وجود تصریح بر معصوم نبودن رهبری در برابر منتقدان می‌گوید:
«هركسى گفت رهبرى معصوم نيست يا ديوانه است يا دشمن است و در صدد قدرت یابی آمده... ستون خیمه نظام را هدف قرار داده است.
از هركس شنیدید گفت بدانيد رهبری معصوم نیست، دنباله اش رويارويى با پيامبر است.»

بر این اساس ادعای معصوم نبودن رهبری در کلام ایشان صوری می‌شود، و در جایی قابل طرح است که انتقادی به همراهش نباشد. معصوم نبودن و تجویز انتقاد جایی معنا می‌یابد که به همراهش عرض منتقد مصون باشد، و با نیت خوانی، نسبت دشمنی با دین به او ندهند. (نمونه مشابه

استاد مرتضی مطهری:
«معتقد بوده و هستم که هر مقامِ غیرمعصومی که در وضع غیرقابل انتقاد قرار گیرد، هم برای خودش خطر است و هم برای اسلام!» (مجموعه آثار، ج 19، ص62)

نیز نک:
- تأملی در مورد پدیده تفسیق و یا تکفیر به خاطر دیدگاه‌های در مورد حکومت و ولایت فقیه
- آثار سهمناک روش غالیان سیاسی و متملقان بر حاکمان

#غلو_سیاسی
@gholow2
Forwarded From غلو پژوهی
🔹تأملی در کلمات آقای علم الهدی: «کسی که رای ندهد مسلمان نیست.»

#غلو_سیاسی
احمد علم‌الهدی، در نماز جمعه 2 اسفند مشهد، شرکت در انتخابات را «واجب شرعی» دانسته و گفته است: «[دو روز دیگر در فضای مجازی آدم‌های عوضی خواهند گفت فلان کس [علم‌الهدی] گفته که هرکس رأی ندهد مسلمان نیست. این سخن را من نمی‌گویم بلکه صحبت پیامبر است هرکس صبح برخیزد و به امور جمعی و اجتماعی مسلمان‌ها اهتمام نورزد مسلمان نیست...»

گ](https://www.asriran.com/fa/news/714828/%D8%B9%D9%84%D9%85%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%87%D8%AF%DB%8C-%DA%A9%D8%B3%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%AE%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%AA-%D8%B4%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%D9%86%DA%A9%D9%86%D8%AF-%D9%85%D8%B3%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA)ذشته از تأملات سندی خبر (الکافی، ج2، ص163-164) که آقای علم‌الهدی بی‌دلیل آن را متواتر فریقین خوانده! این نوع تطبیق سهل‌انگارانه در موضوعی که نسبت به آن دهها و صدها عنوان قابل طرح است، جداً آسیب‌زا است. آن هم تطبیقی به اتکای دلالت غیر واضح خبری واحد، که نه فقط مبنای فتوای فقهی، که ملاک حکم اعتقادی خروج مسلمین از دایره اسلام هم بشود. توضیح مطلب آن‌که:

چنان‌که برخی از فقه پژوهان نیز گفته‌اند مسائل مستحدثی از قبیل انتخابات به شکل امروزی آن، نص صریحی در آیات و اخبار ندارد. در این موارد، بر حسب شرایط و اجتهادات، دیدگاه‌ها نسبت به حکم شرعی گوناگون است. گذشته از حکم انتخابات امروزی، جوانی مانند شایان مصلح به آقای علم الهدی خوب تذکر داده است که «ما شیعیان در صدر اسلام به انتصاب الهی معتقد [بود]یم و عده‌ای در سقیفه انتخابات راه انداختند!» و این نوع نگرش در کلمات اصحاب ائمه ع و روایات ایشان نمونه‌های بسیاری دارد، و نزد ایشان «اختیار الناس» ملاک مشروعیت حاکم نبوده؛ و حتی کتبی نیز در این زمینه می نگاشته‌اند. فارغ از این‌که این نکته تاریخ تا چه حد با انتخابات در دوران غیبت پیوند دارد، باید پذیرفت، که به هرحال این نگرش تاریخی -که تأیید مجموعه ای از اخبار معصومین ع را به همراه دارد- معیاری مذهبی برای اعتقاد و یا دست کم احتیاط برخی از عالمان و مردمان شیعی بوده، و کسی را نرسد که بدون بحث از مستندات تاریخی و روایی ایشان حکم به نامسلمانی این مسلمین متدین بکند؛ مسلمینی که خود فراوان «اهتمام به امور اسلام و مسلمین» داشته‌اند. بلکه چنین تکفیری مصداق قول به رأی و نوعی انحراف است.

برای تفصیل بیشتر در زمینه اختلافات و عناوین گوناگون بحث، مثلا در باب انتخابات مجلس قانون‌گذاری، بسیاری از علما قانون گذاری را شأن خداوند می‌دانسته‌اند، (مانند شیخ فضل الله نوری) و از اساس مشروعیت مجالس امروزی نمی‌پذیرفتند. دیگرانی با پذیرفتن اصل مجلس، شأن تقنین را از ابتدا تا انتها برای مجتهدان دینی و ناظر به نصوص دینی می‌دانستند، نه برای وکیل و طبیبی که تنها با فقیهانی ارتباط دارد. این‌که غیر مسلمان و یا حتی بانوان مسلمان در انتخابات شرکت کنند، گاه چه مخالفت‌های عظیمی را از سوی عالمان نامی بر‌می انگیخت. (نک مقاله آقای مهدی نصیری) برخی از باب حرمت تضعیف نظامِ منسوب به تشیع یا اسلام، شرکت در انتخابات را لازم دیده‌اند. گاه به عکس از باب حرمت تقویت ظلم و جور، آن را حرام می شمردند. عالمانی به اتکای برخی از اخبار صحاح تشکیل حکومت توسط غیر معصوم را از اساس جایز نمی‌دانند و دیگرانی چنین نظری ندارند. تنی چند از متأخران به اتکای برخی از روایات، ولایت مطلقه فقیه را مطرح کرده، و آن را راهی برای برون رفت از چالش‌ها می‌دانند؛ و دیگرانی از دیرباز از اشکالات سندی و دلالی مختلفی در مورد چنین اخباری می‌نوشته‌اند. و...
با این همه تازه این بحث‌ها فقط جنبه فقهی هم ندارند، و مجموعه تخصص‌های بسیار دیگری را درگیر خود می‌کند. حجت‌ها در تطبیق کلیات آن بر مصادیق هم برای افراد مختلف یک جور نیست.

با این حال سزد شخصی چون آقای علم الهدی مستندات علمی خود را ارائه دهد؛ و نه آن‌که بی‌باکانانه و از موضع بالا چماق تکفیر را بر سر خیل عظیم عالمان و دیگر شیعیان بگیرد.

متأسفانه این روی‌کرد جناب علم الهدی پیش‌تر نیز بارها رخ نموده؛ مثلاً در هفته‌های پیشین بر همان تریبون گفته بود:
«اینکه بگوییم شش مجتهد شورای نگهبان با جناح‌گرایی حکم می‌کنند، مثل این است که بگوییم پیامبر به نفع داماد و پسرعمویش حکم می‌کند؛ این دو حرف همسانند. خداوند در آیه بعدی می گوید چرا برخی اینگونه هستند. سه علت دارد: یا در دلهایشان مرضی است، یا شکاک هستند و یا می‌ترسند خدا و پیامبر حق اینها را از بین ببرند. فقهای شورای نگهبان به اندازه وزن برخی آقایان نماز شب خوانده اند.»

د
ر حالی که طبیعی است شورای نگهبان، به درست یا غلط در قبال برخی از جناح‌ها و جریان‌ها نگاه منفی داشته باشند، و این در قضاوت‌شان اثر بگذارد. فارغ از ارزش‌گذاری این مطلب -که شواهدی دارد- باید پرسید چرا این را دستمایه شبهه افکنی در انتصاب الهی امیر المؤمنین می‌کنید؟! که به کل از سنخ دیگری است؛ و البته در آن اختلافاتی مانند اختلافات شورای نگهبان با یکدیگر و با دیگر مجتهدان منصوب رهبری معنا ندارد.
@gholow2