قناة

جستاری در مباحث روش‌شناسی

جستاری در مباحث روش‌شناسی
567
عددالاعضاء
802
Links
1,199
Files
143
Videos
681
Photo
وصف القناة
✅ کانالی برای مطالعات و مباحث روش شناختی (با رویکرد تراثی)
Forwarded From unknown
ده چیز برای دنیا و دین

نسخه خوانی

روایت است که روزی مردی پیش امیرالمومنین علی (ع)آمد و گفت: مرا ده چیز بیاموز که فایده ی دینی و دنیاوی بازبست آن باشد. امیرالمومنین علی گفت: یاد دار و نگه دار و گرد کن و بخور و سخت دار و دو باش و بپوش و بردار و بده و بستان
مرد گفت: یا امیرالمومنین معنی این نمی دانم امیرالمومنین گفت:یاد دار خدای را و نگه دار زبان را و گرد کن علم را و بخور خشم را و سخت دار دین را و دور باش از راه شیطان را و بپوش عیب مردمان را و بده داد مسکینان را که به تو حاجت باشد و بستان بهشت را

حاشیه حدایق الحقایق نسخه خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران کتابت شده در سال ۸۱۸ه.ق

چقدر این نصایح خواستنی و دل رباست


#مهدی طهماسبی


@riznokteha
✅ همه آثار اسلامی مخدوش‌اند، مگر ...
🔹 کاظم استادی

کتب دینی، از جهتی دو دسته هستند:
الف ـ کتاب‌هایی که مستند به اخبار، تاریخ، آثار، و یا هر گزاره تاریخمند هستند؛ و نیز کتاب‌هایی که هیچ گزاره استنادیِ تاریخمند ندارند، و صرفاً «استدلالی» هستند؛ همانند آثار صرفاً فلسفیِ خداشناسی و مشابه آن، که اعتبار و درستی آنها، منوط به گزاره‌های تاریخمند نیست.
ب ـ کتاب‌های مستند به اخبار، (هر چند به نوعی استدلال داشته باشند،) درستی و اعتبار مطالبشان، منوط به درستی و اصالت اخبارِ استنادی است. بنابراین، اگر اخبار مورد استفاده ایشان، مخدوش باشند و یا مخدوش شوند، کتاب از درجه اعتبار ساقط می‌شود.
.
در چهار دهه گذشته، عده‌ای از کتاب‌های اسلامی و شیعی نخستین، توسط برخی پژوهشگران، به صورت ویژه، مخدوش اعلام شده‌اند. این وضعیت یک «حالت فوق‌العاده» برای منابع اسلامی و شیعی ایجاد نموده است؛ به این نحو که:
1ـ تصور می‌شده است که منابع نخستین، غیرمخدوش هستند.
2ـ اکنون مشخص شده که برخی از آنها مخدوش هستند.
3ـ بنابراین، طبق قاعده عقلی، چون موارد نقض برای صحت آثار و منابع نخستین پیدا شده؛ اکنون باید کل آثار اسلامی و شیعی، اساساً مخدوش فرض شوند، مگر اینکه، عکس آن ثابت گردد.
.
نکته
برای تجزیه و تحلیل یک مکتوب متقدم و اعتبار سنجی شکلی و نسخه خطی آن، لازم است ابعاد مختلفی از مسایل پیرامون آن اثر را مد نظر داشته باشیم. به این چند گزاره توجه کنیم:
1ـ کاظم نامی، هویت تاریخی دارد؛ یعنی شخص، به دنیا آمده است.
2ـ کاظم، مؤلف بوده و کتابی نوشته است.
3ـ کتاب الف، هویت تاریخی دارد؛ یعنی نگارش شده و وجود خارجی داشته است.
4ـ کاظم، مؤلف کتاب «الف» است.
از سوی دیگر؛
5ـ اکنون نسخه خطی موجود و در دسترس است؛ که آن را «ب» نام می‌نهیم.
همه این گزاره‌ها، ممکن است صادق یا کاذب باشند؛ امّا اگر همه این گزاره‌ها صادق باشند، و از این طرف، اگر ثابت شود که:
6ـ نسخه خطی «ب» همان کتاب «الف» است.
می‌توان نتیجه گرفت که:
7ـ کاظم، مؤلف کتاب «ب» کنونی است.
.
با این مقدمه، اکنون مناسب است این سؤالات مطرح شود که:
آیا نسخه‌های خطی محدودی که از کتب نخستین در دسترس هستند، همان کتاب‌های، فهرست شده در فهارس متقدم می‌باشند؟
آیا کتاب‌های موجود، واقعاً نوشته همان مؤلفان ادعا شده می‌باشند؟ چگونه و با چه دلایلی می‌توان اثبات نمود که کتاب‌ها موجود و در دسترس، نوشتۀ همان مؤلفان هستند؟
آیا مؤلفان مطرح شده، یک شخصیت تاریخی داشته‌اند یا چند شخصیت؟ و شرح حال متقدم ایشان، کدام است؟
آیا مؤلفان کتب نخستین، اساساً وجود خارجی و هویت تاریخی داشته‌اند؟
.
با توجه به این سؤالات، به نظر می‌رسد که کتاب‌هایی که در سده‌های اخیر منتشر می‌شوند، و مورد استناد علماء و مبلغان دینی قرار می‌گیرند؛ لازم است به دقت و در ابعاد مختلف، بازشناسی اساسی «هویتی» و «اصالتی» شوند.
✅ استاد گرامی، مباحث استنادی و اعتبار سنجی و این همانی و امثالهم از موضوعات بسیار مهم است و قاعدتا تنها اختصاص به آثار اسلامی ندارد، هر اثری، هنگام تصحیح آن، لاجرم مصحح بایستی به نوع مباحثی که اشاره فرمودید، در مقدمه کار خود، بپردازد.
به تعبیر یکی از اساتید معزز، نقطه اهم، ارزشی و‌ کانونی در تصحیح متن، مباحث مطروحه در مقدمه آن است و این مباحث، نظیر اثبات این همانی، اثبات استناد اثر به مولف یا نسبت مولف به اثر، یا حتی پرداختن به مباحث روشی مولف و‌ تاثیرگذاری و‌تاثیر پذیری از آثار و‌اشخاص پیشین و پسین خود و جایگاه اثر و‌مباحث گونه شناسی متعدد و مانند آنها است، به دگر تعبیر، پیش از اقدام به تصحیح و پرداختن و درگیر شدن با متن، یک اثر شایسته مصحح در پیرامون همین مباحث بسیار ارزشمند بپردازد، به خصوص جایگاه و‌اهمیت و‌ نقد و‌نقض و ابرام اثر در میان نحله‌ها و طوایف مختلف فکری و مذهبی و ... پرداخته شود .
در واقع همین مباحث ارزنده است که به کار مصحح، اعتبار ویژه می‌بخشد که البته کمتر دیده شده مصححی، برای مثال وقتی لهوف سید بن طاووس را تصحیح میکند بیاید و سوالی مطرح سازد چرا اساسا بین زمان تالیف آن (اگر بر فرض حدود ۶۴۵ق بدانیم) تا قرن دهم هجری هیچ نسخه‌ای جایی مشاهده نشده؟ این ۳۰۰ سال تا زمان تالیف چگونه پر میشود، دلایل استنادات لهوف به سید چیست؟ آیا در این ۳۰۰ سال کسی از این اثر یاد کرده؟ کسی سخنی در انتساب لهوف به سید کرده؟ کسی نسخه‌ای از این اثر را بین ۶۶۵ تا مثلا ۹۵۰ق به چشم خود دیده؟ کسی در این تایم، در کتاب خود از لهوف نقل قول کرده‌که آن فراز را با متن امروزی مقایسه کنیم؟ یا حتی مثلا نسبت لهوف با مصرع الشین، تالیف دیگر وی چیست؟ چرا همزمان که از قرن نهم به این سمت میآییم بر حجم نسخ لهوف افزوده میشود؟ آیا حقیقتا این مقدار اختلاف‌ نسبتا زیاد به خصوص در بین نسخ متاخر، آیا منطقی نیست احتمال دهیم شاید این اثر دارای دو تحریر بوده است یا این اختلافات وسیع در کمیت و‌کیفیت، احتمال نمیدهند حواشی و تعلیقاتی بوده که دیگران به تدریج بر نسخ خود نوشته‌اند و به‌تدریج در استنساخات این‌ تعلیقات به متن راه یافته است؟ و از این دست مباحث که دقیقا جای آنها در مقدمه متون در دست تصحیح است، ولی با این حال می‌بینیم مصححان ما، با تلقی به قبول، بدون اینکه به زنجیره استنادی اثر به مولف یا مولف به اثر یا این همانی آنها را اثبات کنند و‌ توجهی کنند، به سرعت وارد متن میشوند!
جناب آقای استادی عزیز، جزاک الله خیرا، به نکات بسیار بدیع و ارزنده ای اشاره فرمودید، امید است حداقل مصححان عزیز در مقدمه کار خود، به این دست مباحث مهم بپردازند، وفقکم الله و ایاکم لمرضاته و توفیقاته، با پوزش.
ارادتمند متقی🌹
✅ گفتگویی در مباحث استنادی و اعتبار سنجی متون حاوی نکات روش شناسی با محوریت تصحیح‌ متون👆👆
Forwarded From میرموسوی
پسا اسلام گرایی در قم

✍️"اقتصاد اسلامی یک شوخی است، خودمان را گول نزنیم." این سخن بسیار با اهمیت را آقای محمد جواد علوی، نوه مرحوم آیت الله بروجردی، از اساتید و فقیهان معاصر حوزه علمیه قم، به تازگی در مصاحبه ای بیان کرده است. دو سال پیش نیز یکی دیگر از اساتید؛ یعنی آقای محمد جواد فاضل، فرزند مرحوم آیت الله فاضل لنکرانی، در مراسم یادبود مرحوم آیت الله اردبیلی گفت:"این عناوین نظام اقتصادی، نظام سیاسی، نظام قضایی، نباید چشم و گوش ما را پر کند که بگوییم اسلام نظام دارد. نه، اسلام در هر زمینه‌ای احکام جزیی و قواعد دارد، امّا چیزی به عنوان نظام ندارد."
🔹این دو سخن به روشنی تحولی را نشان می دهند، که در فضای گفتمانی حاکم بر حوزه علمیه قم در حال رخ دادن است و با بیانی کوتاه می توان آن را "گذار از اسلام گرایی به پسا اسلام گرایی" دانست. این تحول چنان که آصف بیات، جامعه شناس و استاد برجسته مطالعات خاورمیانه، به درستی بیان کرده از دهه هفتاد در ایران آغاز شد و در سال های اخیر آرام آرام موج آن به حوزه علمیه قم نیز رسیده است.
🔹اسلام گرایی گفتمانی بود که در واکنش به مدرنیسم یا تجدد گرایی ایدئولوژیک در ایران پدیدار شد. این گفتمان در مرز بندی با سرمایه داری و کمونیسم، بر ایده اسلام به عنوان راه حل تاکید داشت و به ارائه الگویی برای اداره جامعه و حکومت بر پایه اسلام می اندیشید. طیفی از نیروهای فکری و سیاسی در جهان اسلام از افراطی تا معتدل، در پی ارائه این الگو بر آمدند. سید قطب برجسته ترین نماینده اسلام گرایی افراطی در اهل سنت بود، که برخی از شیعیان را نیز به خود جذب کرد. محمد باقر صدر نیز از نمایندگان جریان اعتدالی در شیعه بود، که با نگارش اقتصادنا گامی مهم در این راستا برداشت.
🔹اسلام گرایی با تفسیری ایدئولوژیک از سنت، پروژه اسلامی سازی همه حوزه های زندگی، از معرفتی و غیر معرفتی، را در دستور کار قرارداد. این کار با اقتصاد و سیاست آغاز شد و با افزودن پسوند "اسلامی" حوزه هایی همچون حقوق بشر، مدیریت، جامعه شناسی و روان شناسی را نیز در گام بعد فراگرفت. کار به آن جا رسید که سخن از ریاضیات، فیزیک، شیمی و مهندسی اسلامی نیز به میان آمد. با تخصیص بودجه و امکانات دولتی و در آرزوی ساختن تمدن نوین اسلامی، الگوی پیشرفت اسلامی ایرانی نیز طراحی شد. در این راستا هر ساله همایش ها و کنفرانس های فراوان برگزار گردید و پایبندی به ایده اسلامی سازی به عنوان معیاری برای برآمدن نیرو های فکری شناسایی شد. افزون بر این دامنه فقه به شکلی بی سابقه به حوزه هایی گسترش یافت، که تصور آن هرگز در مخیله فقیهان معتبر و صاحب نام نمی گنجید.
🔹گذار از اسلام گرایی بیش از آن که نتیجه بحثی نظری بر سر سستی بنیاد ها و دلایل آن باشد، در اثر ناکامی آن در عملی ساختن آرمان ها و وعده هایش رخ داده است. همچنان که چیرگی این گفتمان نیز برخاسته از قوت استدلال های آن به لحاظ نظری نبود، بلکه ثمره پیوند آن با قدرت سیاسی و ترسیم فضایی استعاری و آرمان شهری بود که در شرایطی خاص توانست قدرت اجتماعی را با خود همراه سازد. به بیان دیگر هرچند روایت ایدئولوژیک از اسلام به لحاظ نظری بر بنیانی محکم استوار نبود، در مقام عمل نیز در ارائه الگویی از اسلام، که به تعبیر رهبر فقید انقلاب، در جهان کنونی به ناکار آمدی متهم نشود، توفیق نیافت. اسلام گرایی نه تنها در برقراری عدالت، از بین بردن فقر و بهبود اوضاع معیشتی ناکام ماند، بلکه در عرصه اخلاقی و معنوی نیز یادگاری مثبت از خود برجا نگذاشت، در نتیجه قدرت اجتماعی پشتیبان خود را از دست داد.
🔹پسا اسلام گرایی در قم، اینک در پی کاستن از بار سنگینی است که در طول سالیان گذشته بر دوش اسلام و علوم اسلامی به ویژه فقه نهاده شده است. این جریان با عبور از مرزبندی دینی و جغرافیایی دانش و شناسایی احترام و ارزش دانش و یافته های بشری به ویژه در عرصه علوم انسانی، در پی آن است که اداره جامعه و حکمرانی را به کارشناسانی واگذار کند که از تخصص و شایستگی آن برخوردارند. افزون بر این با تاکید بر استقلال روحانیت از دولت و حوزه از حکومت، خواهان بازگشت آن ها به جایگاه اصلی خویش؛ بسان نهادی مدنی در درون جامعه است. از این دیدگاه احترام و اعتبار فقه و فقیهان در صورتی حفظ می شود، که به جایگاه و رسالت اصلی خویش وفادار بمانند و پای از گلیم خویش فراتر نبرند.
🔹توفیق این جریان نه تنها می تواند اعتبار آسیب دیده روحانیت را تا اندازه ای ترمیم کند، بلکه گذار مسالمت آمیز به سامانی شایسته از مناسبات دین و دولت را نیز تسهیل کند. بی گمان چنین سامانی بر استقلال نهاد دین و تفکیک آن از دولت استوار خواهد بود.
سیدعلی میرموسوی۹۹/۷/۸
@alimirmoosavi
Forwarded From هیچ
برای دیده شدن تلاش بیجا نکن ....
به کمال که برسی،دیده خواهی شد!

@Hich6o
✅ تمام افرادی که
به موفقیتی بزرگ دست یافته‌اند،
حداقل یک بار تا یک قدمی سقوط رفته اند،
و برخی از آن‌ ها حتی سقوط کرده
ولی دوباره برخواسته‌ اند

موفقیت
روی ستون‌های شکست شکل می‌گیرد

#روش_زندگی

🍃🌸🍃🌸🍃
@darioushclipp
✅ انعکاس چیزی باش که
میخواهی در ديگران ببینی
اگرعشق میخواهی
عشق بورز...
اگرصداقت میخواهی
راستگو باش...
و اگر احترام میخواهی
احترام بگذار...

#روش_زندگی

@darioushclipp
Forwarded From سخنرانی‌ها
✍️درخواست یک معلم

▫️ از تمام اقشار جامعه خواهش میکنم محتواهای گاف‌های سهوی دانش‌آموزان و معلمان در آموزش نوپای مجازی را (حتی برای شوخی) به اشتراک نگذارند.

▫️ این محتواها آسیب زیادی به روحیه و اعتماد به نفس فرزندانمان و آموزگارانمان میزند، دلی را میشکند و شاید روزی هم دامان ما را بگیرد.

📌 لطفا به اشتراک بگذارید
Forwarded From سخنرانی‌ها
✍️ مصطفی ملکیان

🖊 تعلیم و تربیت و شاخه های آن

🔹در هر جامعه ای و تمدن و فرهنگی، افرادی هستند که آگاهانه یا ناآگاهانه، و خواسته یا ناخواسته، در حال تعلیم و تربیت دیگران اند. برخی در قالب وزاررت خانه ها و ادارات اقدام به تعلیم و تربیت می کنند و برخی نیز ناخواسته این کار را انجام می دهند. بنابراین وقتی سخن از تعلیم و تربیت یا همان آموزش و پرورش است، مراد تنها وزارت آموزش و پرورش نیست. همه ی کسانی که از طریق وزارت آموزش و پرورش، وزارت علوم و تحقیقات، وزارت فرهنگ و ارشاد، مطبوعات، رادیو، تلویزیون، خطبه و سخنرانی و ... خواسته و یا ناخواسته به تعلیم و تربیت دیگران می پردازند، مشمول این بحث می شوند.
@sokhanranihaa
🔹در اروپا، تعلیم و تربیت را مجموعا Education می نامند، اما در فارسی واژه ای که هر دو را شامل شود، وجود ندارد. در تعلیم به دیگری، معرفت یا فهم یا حمکت و یا ترکیبی از این سه، منتقل می شود. اما در تربیت، انتقال مهارت صورت می گیرد.

🔹یک استاد شنا، تا زمانی که قواعد شنا کردن را به شاگردان یاد می دهد، در حال تعلیم است، اما وقتی به شاگردان شنا کردن عملی در استخر یاد می دهد، در حال تربیت آنها است. ممکن است در بین اشخاص، تعلیم یکسان باشد، اما تربیت متفاوت باشد. دو فردی که گواهینامه ی رانندگی دارند، تعلیم یکسانی دیده اند، اما ممکن است یکی از آن ها تازه گواهینامه گرفته باشد و دیگری سی سال باشد که رانندگی می کند و طبیعتا مهارت(تربیت) بیشتری دارد.
تعلیم از طریق گفتن و نوشتن صورت می گیرد، اما در تربیت، مُتِرَبّی در فرآیند و حین انجام کار است که می تواند مهارت را از مربی خود بیا موزد.

🔹پنج شاخه ی مهم تعلیم و تربیت عبارتند از:

1️⃣تعلیم و تربیت بدنی:
گاهی موضوع تعلیم و تربیت، بدن و جسم متعلم و متربی است. در این حالت، معلم یا مربی، به شاگرد خود می آموزد که چگونه بدن خود را سالم، نیرومند و زیبا کند.

2️⃣تعلیم و تربیت ذهنی:
انسان علاقه مند است که علاوه بر جسم خود، ذهن خود را نیز مورد تعلیم و تربیت قرار دهد و یک سلسله توانایی ها را از جمله قدرت یادگیری، قدرت یادسپاری، قدرت یادآوری، سرعت انتقال، هوش بهر، قدرت تفکر، قدرت استدلال، قدرت اقناع گری و ... را در خود ایجاد کند.

3️⃣ تعلیم و تربیت روانی:
هدف از این تعلیم و تربیت، این است که انسان زندگی خوشی را از سر بگذراند یا خوش ترین زندگی مقدور را داشته باشد.

4️⃣تعلیم و تربیت اخلاقی:
در تعلیم و تربیت اخلاقی، آموزنده سعی می کند که روش های اخلاقی زیستن را به شاگرد آموزش دهد. به او می آموزد که چگونه خوب و درست و فضیلتمندانه زندگی کند.
به ازای هر ساحتی که در درون هر فردی وجود دارد، یک شاخه از تعلیم و تربیت وجود دارد تا انسان بتواند آن ساحت خود را بهبود بخشد.

5️⃣ تعلیم و تربیت اجتماعی:
این تعلیم و تربیت به انسان می آموزد که در مناسبات اجتماعی، با دیگران نَرم و هموار برخورد کند.
تعلیم و تربیت اخلاقی، یکی از شاخه های مذکور تعلیم و تربیت است که به انسان می آموزد که چگونه خوب و درست و فضیلتمند زندگی کند. در اینجا سخن بر سر تعلیم و تربیت اخلاقی هم نیست، سخن بر سر این است که چطور رفتار کنیم تا خود تعلیم و تربیت(اعم از فیزیکی، ذهنی، روانی، اخلاقی، اجتماعی و ...) اخلاقی باشد.

🔹به طور کلی برای هر کاری، آداب و اخلاق وجود دارد. آداب مجموعه قواعدی است که اگر شخصی آن ها را به کار گیرد، موفق می شود و این موفقیت برای یک زوج که در کنار هم زندگی می کنند، شامل دوام ازدواج، دوری از طلاق، احساس لذت از زندگی، دوری از مشکلات خانوادگی و ... می شود.
اخلاق، به موفقیت کاری ندارد و سعی می کند با ارائه ی مجموعه قوانینی، کاری را، اخلاقی کند و کمال مطلوب برای هر کاری، این است که اخلاقی و موفق باشد. برای مثال در سیاست یا عشق ورزی، کمال مطلوب این است که از طرق اخلاقی، موفقیت کسب کنیم.

◾️سخنرانی اخلاق تعلیم و تربیت ، سال 1397


.
🆑کانال سخنرانی ها
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @mostafamalekian
🌹