رباعی
طبعت به سخن ، سخن به طبعت نازد
معنی به دلت ، دلت به معنی سازد
در معنی نظم مثنوی سفتی در
فکر تو به عرصه ی حقیقت تازد

از مجموعه کتابخانه ملی ملک


#مهدی طهماسبی

@riznokteha

لب صبح ظفر

لب صبح ظفر آن روز که خندان باشد
از نوید خبر فتح خراسان باشد
به دم تیغ شکستن سپه انجام را
گرچه دشوار بود پیش خور آسان باشد

رساله علم قافیه هلالی جغتایی

#مهدی طهماسبی
@riznokteha

گفت :بدبخت ترین این گروه وسخت ترین ایشان به عذاب روز قیامت کشنده ی تو باشذ و آن عبدالرحمن بن ملجم المرادی بوذ«علیه لعائن الله تتری مرة بعد اخری».پس در ماه رمضان روز آذینه در نماز بر دست او درجه‌ی شهادت یافت به حضرت قربت پیوست ‌.
و کدام قوت کرامت و رتبت و رای آنک هرگاه کی این سید آن ملعون را بدیذی گفتی این مرد مرا بخواهذ کشت.
صدهزار سلام که رایحه ی مشک به جان رسانذ از ساکنان صوامع قدس نثار روضه ی مقدس آن ذوات کامل صذ هزاردروذ کی سروذ مغفرت و رضوان مسامع ارواح را بشنوانذ از مجاوران حظائر خلد تحفه ی تربة آن نفوس فاضل باذ.
ص۴۱-۴۰
فرائدالسلوک تألیف شمس سجاسی در سال ۶۱۰ه.ق
به تصحیح دکتر نورانی وصال و دکتر غلامرضا افراسیابی نشر پاژنگ ۱۳۶۸

#مهدی طهماسبی

@riznokteha

نظم نوین روحانیت در ایران
✍ #مهدی خلجی

تاریخ عصر غیبت
پورسیدآقایی،جباری،عاشوری ،حکیم

بررسی شبکه وکالت ، دوران حاکمیت عباسیان و شیعیان، ویژگی های عصر غیبت صغری و غیبت کبری

#مهدویت #غیبت #تاریخ #مهدی #نواب
http://telegram.me/mynotes110

غزلی تازه یاب منتسب به مولانا
در حاشیه دیوان خواجه حافظ محفوظ در کتابخانه مجلس شورای اسلامی به شماره13270 که در سال 858کتابت شده غزلی از ملای روم وجود دارد که در دیوان شمس موجود نمی باشد فعلا بدون بررسی صحت یا نادرستی این انتساب این غزل تقدیم می گردد.
صوفی صفتی دوش به میقات افندی
آمد چو ادیبان به مناجات افندی
ما سوخته آن دل گرمیم به هر روی
ای بی خبران از دم هیهات افندی
آورده پیامی ز دم یار نهانی
گفتا که در آغوش به مراعات افندی
یا رب که چه خوش بود که دیشب ز کرامات
بنمود رخ خود به کرامات افندی
آن عقل که در عرصه ی به خود شیشه بودی
شد مات به یک حمله شه مات افندی
ما منتظر آن نظر پاک حبیبیم
در نور تجلی ملاقات افندی
شمس الحق تبریز چو خورشید عیان شد
هر لحظه به نوع دگر اوقات افندی
عمرم همه آن است که درعشق شود صرف
ای دل به مکافات و مهمات افندی
شمس الحق تبریز بخوان گفته مولا
ای نقد مفاتیح کمالات افندی
13270 دیوان حافظ در حاشیه آن
خوانش مصراع اول بیت پنجم اندکی دشوار است
#مهدی طهماسبی
@riznokteha

یک رباعی اعترافی

در مجموعه 2851کتابخانه فاتح ترکیه یک رباعی از ملک شرف الدین کتابت شده که فارغ از سراینده آن که شناخت دقیقی از او ندارم واقعا یک اعتراف لطیف است .
شیخ ملک شرف‌الدین

نفسی است مرا که غیر شیطانی نیست
وز فعل بدش همی پشیمانی نیست
ایمانش هزار بار تلقین کردم
این کافر را سر مسلمانی نیست

#مهدی طهماسبی

@riznokteha

نویافته شیخ بهایی ۵
لشیخ الاجل بهاء المله و الدین محمد ابن عبدالصمد

موسم باغ شد گل به چمن کرد ظهور
ساقیا توبه شکستم بده آن آب طهور
تا شوم مست و زمن نکته چندی شنوی
که نباشد می گلرنگ کم از آتش طور
زاهدان را هوس حور و قصور است ولی
نزد عارف بود این بوالهوسی عین قصور
یاد روزی که به فکر سر زلفش بودم
ناگهان بر سر بالین من افکند عبور
گفت ما حالک ای عاشق دلداده ی ما
گفتمش در غم تو شادم و در هجر صبور
گفت تا بر دو جهان دامن همت نزنی
در حریم حرم ما مطلب قرب حضور
ای بهایی به رهش میر و زدل بیرون کن
هرچه جز اوست که آن شوخ غیور است غیور
از جنگ خطی کاتب: بهاءالدین محمدبن عبدالحسن الخطی تاریخ کتابت: ۱۰۵۸. کتابخانه مجلس شورای اسلامی 17009
#مهدی طهماسبی

@riznokteha

دوستان آیید از پیر و جوان
سربه سر با ناله و آه وفغان
یک زمان گرییم در این انجمن
بر حسین یعنی برای خویشتن
چونکه اوخودفیض باب رحمت است
گریه اش مفتاح باب جنت است
گریه ما بر حسین ازبهر ماست
زآنکه او مستغنی از این گریه هاست
آری آن کس را که باشد قرب یار
گریه کی آید برای او به کار
گریه بهر ما ضرور است و ضرور
کز مقام قرب حق دور است دور
ماییا گرییم بر خود زار زار
ز آنکه دور افتاده ی یاریم یار
هرکه خواهد قرب سلطان جهان
گردد اول آشنای خاصگان
آشنا چون با همه خاصان شود
کامیاب از حضرت سلطان شود
پس بیا گردیم با صدق و صفا
آشنا با آشنایان خدا
تا به ایشان آشنای حق شویم
قابل قرب حق مطلق شویم
خواهم اکنون با دو چشم خون فشان
آشنا را بر شما گویم نشان
آشنا آن بی کس و بی آشناست
کو شهید کوفیان بی وفاست
آشنا آن است و کز بیگانگان
شد تنش پامال سم مرکبان
کیست او صدپاره از تیغ و سنین
شاه دین سلطان مظلومان حسین

جنگ مراثی و مصائب به شماره 16950کتابخانه مجلس شورای اسلامی

#مهدی طهماسبی

@riznokteha

ابن بنا یا پور بنا شاعر قرن هشتم

آخرین قطعه شعر جنگ عبدالکریم مداح شعری است با این مطلع
خبری نادره دادست مرا محترمی
که ورا کنیت ابوجعفر بن جعفر بد
از مولا پوربنا ست که تخلصش چنین آورده است
دست در دامن حیدر زن ای پوربنا
کان که در دامن او دست نزد کافر بد

ص۲۵۰ تشیع و ولای اهل بیت در ادب قدیم فارسی
سرکار خانم امینه محلاتی در مقدمه این اثر درباره پوربنا نوشته سراینده ی ناشناخته آخرین قطعه شعری این مجموعه شماره ۸۱با تخلص «پوربنا»(بدون تشدید) که غیر محتمل است نام او صورت تصحیف شده ی «پوربها»تخلص تاج الدین فرزند قاضی بهاءالدین جامی اسفزاری شاعر سرشناس نیمه ی دوم قرن هشتم باشد . ص ۲۱
هرچند در منابع سرگذشت شاعران نامی از او نیست ولی ظاهراً باید این پوربنا همان «ابن بنا» شاعر قرن هشتم باشد که شرف رامی در کتابش یک بیت از او برای نمونه و شاهد آورده است.
«ششم آن که وی را طاق خوانند از آن وجه که بر منظر دیده ارتفاع دارد چنان که ابن بنا گوید
ندیده دیده ی معمارعشق طاقی جفت
جز ابروی تو که جفتی است طاق درعالم
»ص۱۲انیس العشاق
و با توجه به اشاره مرحوم عباس اقبال آشتیانی مصحح انیس العشاق به این که شرف رامی این کتاب را پیش از سال ۷۷۶ه.ق نگاشته پس باید گفت ابن بنا یا همان پور بنا در آن زمان اسمی و رسمی داشته و در میان اهل ادب شناخته شده بوده است .

منابع :

تشیع و ولای اهل بیت در ادب قدیم فارسی (جنگ عبدالکریم مداح)
به کوشش :امینه محلاتی انتشارات کتابخانه مجلس شورای اسلامی ۱۳۹۰
انیس العشاق شرف الدین محمد رامی تصحیح عباس اقبال آشتیانی انتشارات انجمن نشر آثار ایران ۱۳۲۵



#مهدی طهماسبی

@riznokteha