#ارسالی_مخاطبان
آقای جعفریان در مقدمه خود بر کتاب رد صوفیه فرزند فیض کاشانی بعد از بیان اینکه نشر این رساله از جانب ایشان جنبه مذهبی ندارد در صفحه۴۷ مینویسند:
"پیداست که منازعات مذهبی در جامعه ما، هیچگاه به سر انجامی نرسیده و گویی این نفرین نصیب ما مسلمانان هم شده است که هیچکدام حرف همدیگر را به درستی درک نکنیم".
_____________
ما چند نکته را پیرامون سخنان استاد محقق آقای جعفریان بیان میداریم:
اینکه بیان شود دلیل منازعات این است که هیچ کدام از طرفین حرف همدیگر را درست درک نمیکنند، به آسانی قابل پذیرش نیست. چگونه میتوان ثابت کرد که "هیچکدام" از طرفین حرف همدیگر را متوجه نشدهاند؟ علامه مجلسی، شیخ حر عاملی و دهها فردی که نقد فلسفه و تصوف کردهاند آیا به راحتی میتوان گفت دلیل اختلافشان با فلاسفه و صوفیه این بود که سخن ایشان را نفهمیدهاند؟!
مضافا، طرف دیگر ادعا نیز چگونه قابل اثبات است؟ امثال ملاصدرا و... هم که مخالفین خود را نقد کردهاند و با ایشان منازعات داشتند حرف آنها را نفهمیدهاند!
و البته ظاهرا نتیجه این کلام استاد فاضل آقای جعفریان این میشود که برخلاف طرفین دعوا، ایشان حرف هر دو طرف را به خوبی فهمیدهاند که اکنون به این داوری نشستهاند.
و نیز پایان نداشتن منازعات ربطی به نفرین شدن ندارد؛ دعوای حق و باطل همیشگی بوده و قرار نیست ما به آن پایان دهیم، وظیفه ما بیان چیزی است که آن را درست میدانیم.
و البته این منازعات ربطی به نفرین جامعه اسلامی هم ندارد، مگر دعوای کفر و ایمان که البته نزاع بالاتری است پایان پذیرفته است؟ آیا هر نزاعی که پایان ندارد باید رها شود؟ آیا میتوان با این بهانه از بیان حق دست برداشت؟
مضافا، قبول نکردن سخن یکدیگر محصور در عدم درک سخن همدیگر نیست، و چه بسا ادله و عوامل دیگری در کار باشد، آیا هر دو نفری که در جهان با هم اختلاف دارند دلیلش عدم درک سخنان همدیگر است؟ یا نه این حکم را فقط درباره صوفیه و مخالفینش صادر میکنیم؟
https://t.me/nosakh_shii/429