#ارسالی_مخاطبان
بسم اللَّه الرحمان الرحیم
در کتابخانۀ مدرسۀ علمیّۀ مروی تهران نسخه ای از تفسیر قرآن کریم منسوب به شیخ محمّد بن حسن حُرّ عامِلی رحمه اللَّه موجود است که چندی است در دفتر ششم از تراث الشیعة القرآنی ص121 تا ص603 با انتساب به برادرش شیخ احمد رحمه اللَّه به نام التفسیر الوجیز به کوشش شیخ محمّد کاظم محمودی به چاپ رسیده است.
محقّق محترم در مقدّمۀ تحقیقش به نقل از استاد شیخ رضا استادی جهت انتساب تفسیر به برادر صاحب وسائل رحمهما اللَّه به ادلّه ای تمسّک ورزیده که نزد حقیر ناتمام است، به همین جهت ادلّۀ ایشان را به ترتیب آورده و پاسخ آن را نیز ذکر می کنم:
1. صاحب وسائل در آغاز کتاب هایش خود را این طور معرّفی می کند: «الفقير إلى اللَّه الغني»، و«الفقير إلى عفو اللَّه الغني».
امّا آغاز تفسیر این طور است: «العبد المُحتاج إلى كاشف الضُّرّ».
و سرآغاز کتاب دیگر احمد بن الحسن به نام روض الناضرین فی علم الأوّلین والآخرین آمده است: «المُحتاج إلى كاشف الضُّرّ».
* این مقابله نمی تواند دلیل خوبی بر ردّ انتساب تفسیر به صاحب وسائل قدّس سرّه باشد، زیرا سجع یکی از مهرهای او این چنین است: «يثق [ظ] بكاشف الضُّرّ محمَّد بن حسن الحُرّ»، پس در بُرهه ای از زمان شیخ محمّد حُرّ عامِلی رحمه اللَّه از این سجع برای معرّفی خود استفاده می نموده است، و فقط برادرش احمد رحمهما اللَّه نبوده که از این سجع استفاده نموده است.
2. این تفسیر، تفسیر روائی نیست و روشن است که با سبک صاحب وسائل مخالف است. تألیفات صاحب وسائل همه روائی است و وی را اخباری یاد می کنند.
* این کلام نیز تامّ نمی باشد، چه آنکه مرحوم محدِّث جزائری قدّس سرّه نیز عقود المرجان را به همین سبک وسیاق نوشته است، و نیز مرحوم علّامه مجلسی قدّس سرّه در بِحار الأنوار بعد از آیات شریفه برای تفسیر به مطالب تفسیر مجمع البیان اکتفاء می کند، و همچنین محدِّث عالیمقام شیخ عبد اللَّه بحرانی صاحب عوالم قدّس سرّه در عوالم به سبک استاد خود صاحب بِحار قدّس سرّه عمل نموده و در کتاب تفسیرش نیز همچون محدِّث جزائری و شیخ حُرّ عامِلی قدّس سرّهما به نقل مطالبِ تفاسیری همچون مجمع البیان اکتفاء نموده است.
3. در این تفسیر، از تقلید از مجتهدان دفاع شده است.
* این سخن نیز دلیل بر انتساب برادر صاحب وسائل قدّس سرّه یا عدم انتساب به ایشان نمی شود، گرچه ان شاء اللَّه به زودی در این مورد مقاله ای را ترتیب خواهیم داد.
4. در تألیفات صاحب وسائل کتابی با عنوان تفسیر قرآن یاد نشده و در تألیفات برادرش احمد بن الحسن یاد شده است.
* عدم ذِکر کتابی در فهرست و قائمۀ تصانیف فرد دلیل بر ردّ انتساب کتاب به وِی نمی شود، همچون منتخب الخِصال از مرحوم صاحب وسائل که به خطّ مبارک ایشان موجود است (و به تحقیقِ این بندۀ ناچیز در فصلنامۀ بساتین به چاپ رسیده است) ولی در هیچ یک از کتب تراجم در فهرست آثار ایشان رحمه اللَّه نوشته نشده است.
--- در نتیجه: دلیلی بر انتساب کتاب به برادر صاحب وسائل قدّس سرّه نیست، و امّا انتساب این تفسیر به شیخ محمّد حُرّ عامِلی رحمه اللَّه بعد از وجود مقتضی و فقدان مانع ثابت می شود، البتّه پس از پاسخ به دلیل سوّم که می آید ان شاء اللَّه تعالی.
علی عزیزپوریان بروجردی
@ehya_nosakh
بسم اللَّه الرحمان الرحیم
در کتابخانۀ مدرسۀ علمیّۀ مروی تهران نسخه ای از تفسیر قرآن کریم منسوب به شیخ محمّد بن حسن حُرّ عامِلی رحمه اللَّه موجود است که چندی است در دفتر ششم از تراث الشیعة القرآنی ص121 تا ص603 با انتساب به برادرش شیخ احمد رحمه اللَّه به نام التفسیر الوجیز به کوشش شیخ محمّد کاظم محمودی به چاپ رسیده است.
محقّق محترم در مقدّمۀ تحقیقش به نقل از استاد شیخ رضا استادی جهت انتساب تفسیر به برادر صاحب وسائل رحمهما اللَّه به ادلّه ای تمسّک ورزیده که نزد حقیر ناتمام است، به همین جهت ادلّۀ ایشان را به ترتیب آورده و پاسخ آن را نیز ذکر می کنم:
1. صاحب وسائل در آغاز کتاب هایش خود را این طور معرّفی می کند: «الفقير إلى اللَّه الغني»، و«الفقير إلى عفو اللَّه الغني».
امّا آغاز تفسیر این طور است: «العبد المُحتاج إلى كاشف الضُّرّ».
و سرآغاز کتاب دیگر احمد بن الحسن به نام روض الناضرین فی علم الأوّلین والآخرین آمده است: «المُحتاج إلى كاشف الضُّرّ».
* این مقابله نمی تواند دلیل خوبی بر ردّ انتساب تفسیر به صاحب وسائل قدّس سرّه باشد، زیرا سجع یکی از مهرهای او این چنین است: «يثق [ظ] بكاشف الضُّرّ محمَّد بن حسن الحُرّ»، پس در بُرهه ای از زمان شیخ محمّد حُرّ عامِلی رحمه اللَّه از این سجع برای معرّفی خود استفاده می نموده است، و فقط برادرش احمد رحمهما اللَّه نبوده که از این سجع استفاده نموده است.
2. این تفسیر، تفسیر روائی نیست و روشن است که با سبک صاحب وسائل مخالف است. تألیفات صاحب وسائل همه روائی است و وی را اخباری یاد می کنند.
* این کلام نیز تامّ نمی باشد، چه آنکه مرحوم محدِّث جزائری قدّس سرّه نیز عقود المرجان را به همین سبک وسیاق نوشته است، و نیز مرحوم علّامه مجلسی قدّس سرّه در بِحار الأنوار بعد از آیات شریفه برای تفسیر به مطالب تفسیر مجمع البیان اکتفاء می کند، و همچنین محدِّث عالیمقام شیخ عبد اللَّه بحرانی صاحب عوالم قدّس سرّه در عوالم به سبک استاد خود صاحب بِحار قدّس سرّه عمل نموده و در کتاب تفسیرش نیز همچون محدِّث جزائری و شیخ حُرّ عامِلی قدّس سرّهما به نقل مطالبِ تفاسیری همچون مجمع البیان اکتفاء نموده است.
3. در این تفسیر، از تقلید از مجتهدان دفاع شده است.
* این سخن نیز دلیل بر انتساب برادر صاحب وسائل قدّس سرّه یا عدم انتساب به ایشان نمی شود، گرچه ان شاء اللَّه به زودی در این مورد مقاله ای را ترتیب خواهیم داد.
4. در تألیفات صاحب وسائل کتابی با عنوان تفسیر قرآن یاد نشده و در تألیفات برادرش احمد بن الحسن یاد شده است.
* عدم ذِکر کتابی در فهرست و قائمۀ تصانیف فرد دلیل بر ردّ انتساب کتاب به وِی نمی شود، همچون منتخب الخِصال از مرحوم صاحب وسائل که به خطّ مبارک ایشان موجود است (و به تحقیقِ این بندۀ ناچیز در فصلنامۀ بساتین به چاپ رسیده است) ولی در هیچ یک از کتب تراجم در فهرست آثار ایشان رحمه اللَّه نوشته نشده است.
--- در نتیجه: دلیلی بر انتساب کتاب به برادر صاحب وسائل قدّس سرّه نیست، و امّا انتساب این تفسیر به شیخ محمّد حُرّ عامِلی رحمه اللَّه بعد از وجود مقتضی و فقدان مانع ثابت می شود، البتّه پس از پاسخ به دلیل سوّم که می آید ان شاء اللَّه تعالی.
علی عزیزپوریان بروجردی
@ehya_nosakh