صاحب برهان بتقلید سایر فرهنگ نویسان بکلمه ٔ آل عربی معنی شراب خوردن صبح و شام داده است ، و این از غلط خواندن عبارت قوامیس عرب است که در فرق آل و سراب مینویسند: اَلاَّل ؛ السراب . مذ غدوة الی ارتفاع الضحی الاعلی ثم هو سراب سائر الیوم - انتهی . الاَّل ؛ السراب او هو خاص بما فی اول النهار. و لفظ سراب را شراب به معنی خمر خوانده اند.
سلام. نمیدانم مطلب بالا راهی میگشاید یا خیر.
چند روش ساده دارد:
یکیش استفاده از نوارچسب است. به این صورت که با چسباندن نوارچسب بر روی قسمت مرکب خورده به آرامی و برداشتن آن، سطح نازکی از کاغذ جدا شده و با تکرار این کار در چند مرحله جوهر محو می شود.
روش دوم، استفاده از تیغ است. با خراشیدن سطح کاغذ با ظرافت، می توان قسمت مرکب خورده را پاک کرد.
هر دو مورد منوط به این است که مرکب در جان کاغذ نفوذ نکرده باشد.
اگر روش تخصصی دیگری وجود داشته باشد بنده بی اطلاعم. اینها تجربه شخصی من بود
با عرض سلام و احترام. بله. حتما. هر آنچه باشد، در گروه برای استفاده همگان ارسال خواهد شد. با سپاس از حسن توجه اتان. تصویر مطلع هایی را که فرموده بودند، در فایل ?ارسال شده است.???
روی سخن من با شخص نبود. بحث من کلی بود. مدعایم مبتنی بر مشاهدات هر روزه من است. روزی نیست که چندین دانشجو از این جا و آنجا نبینم که در جستجوی عنوانند و ذهن و ضمیر و انبانشان تهی! با این حال منکر استثناها نیستم. تمثیلی هم که به کار بردم از باب تقریب بود. بزرگان بسیاری این تمثیل را بکار بردند. نمونه اش مولوی.
با سلام و ارادت محضر همه خوبان، الحال که صحبت مرحوم بهشتي شد، آنگونه که سالها پيش از اين خاطرم مانده است، گويا تاريخ قرآن اثر نولدکه از سوي ايشان به فارسي ترجمه شده بود و همچنان به صورت دستخط در قالب فيش باقي بود، آيا از دوستان کسي از انتشار يا سرنوشت آن ترجمه خبري دارد يا خير؟ با سپاس🙏🏻💐
تصویر زن و بزاز
چنین گویند که زنی در پیش بزازی آمد و او را گفت زن تو از بهر شوهر من میآید و او را به فساد میآرد بزاز منکر شد و زن را زجر کرد گفت خواهی که وقتی که او با شوهر من نشسته باشد تو را آنجا برم. بزاز گفت آری این فرصت نگاه میداشت تا یک شبی که زن بزاز به خانهء بعضی خویشان شد زن نیم شب بیامد و در خانهء بزاز بزد مرد جواب داد زن او را گفت بیا تا ببینی که زنت کجا نشسته است مرد مشوش شد برخاست تا با زن برود چون در خانه بگشود و بعضی با زن بودند او را بگرفتند و ببستند و هرچه در خانه او بود ببردند.
( از دستنویس عجایب المخلوقات، موزه والترز به شماره 593)
@aaadab1397farhang
برای بسیاری از مسائل که گاه در جامعه مطرح می شود، آرای فقهای قدیم را بسیار متعادل می بینیم. برای مثال در باره امر به معروف و نهی از منکر، آنچه در پی می آید، ترجمه عبارت شرایع الاسلام محقق حلی است که بدون شک، رسمی ترین اثر فقه شیعی در تاریخ این مذهب است. وی در باره شروط امرو به معروف و نهی ازمنکر چنین می نویسد:
مسئله: بدان که تا چهار شرط محقق نشود، نهی از منکر واجب نگردد:
اوّل آن که داند که آن منکر است تا از غلط ایمن باشد.
دوم آن که تأثیر انکار، متوقّع باشد؛ چه اگر داند که انکار او را هیچ اثر نخواهد بودن، نهی آن منکر واجب نباشد، و هم چنین اگر غالب ظن آن باشد که تأثیر نخواهد کردن، واجب نباشد.
سیم آن که کننده ی آن منکر، مُصرّ باشد بر آن. چه اگر امارت [نشانه های] امتناع ازو ظاهر شود، انکار ساقط گردد.
چهارم آن که در انکار هیچ مفسده نباشد؛ چه اگر نهی منکر مؤدّی به منکر دیگر شود، نهی منکر واجب نباشد تا غایتی که اگر گمان برد که ضرری به او، یا مال او، و یا به یکی از مسلمانان می رسد، واجب نباشد.
#مطالب بحث_اصولی 36
🌀🌀
اوامر 2
⭕️⭕️
وقتی که ( آمر ) بخواهد مامور ( امر شونده ) را به انجام کاری امر کند ، از روش های مختلفی می تواند استفاده کند که این روش ها عبارتند از ؛
🔴اولین روش امر کردن
امر کردن با استفاده از ماده امر . مثال👇🏿
أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ ( خداوند امر می کند که غیر از او را پرستش نکنید )
🔵دومین روش امر کردن
امر کردن با استفاده از صیغه امر . مثال👇🏿
أَوْفُوا بِالْعُقُودِ ( به پیمان ها وفا کنید )
🔴سومین روش امر کردن
امر کردن با استفاده از جملات خبری . مثال👇🏿
نفقه مطلقه رجعیه در زمان عده بر عهده شوهر است.
🔵چهارمین روش امر کردن
امر کردن با استفاده از عبارات امری در زبان فارسی ، عباراتی مانند ( باید ) ، ( مکلف است ) ، ( لازم است ) ، ( موظف است ) و... می باشد . مثال 👇🏿
واقف باید مالک مالی باشد که وقف می کند.
ادامه دروس اصولی
درخواستی اعضای محترم
💎💎
@yortchi_bosjin_pdf
تریاک دوباره خبر ساز شد!
دکتر محسن مقدمی پزشک فوق تخصص بیماریهای عفونی شیراز، طی تحقیقاتی که بر روی ۶۹۰ بیمار کرونایی در درمانگاه امام رضا شیراز انجام شدهاست، مقالهای منتشر نموده که در آن نوشته شده، کسانی که از تدخین دود تریاک استفاده میکنند، آنتیاکسیدان بسیار قویای در بدنشان تولید میشود که تا ۸۶٪ قدرت تخریب ویروس کرونا را دارد!
ازترکیب مواد مرفین، کدیین، تبایین، پاپاورین و نوسکاپین موجود در آن، طی فرایندی شیمیایی، مادهای به نام کورکومین و لیکوپن تولید میشود که توسط دود تریاک وارد بدن و ریهها شده که یک آنتیاکسیدان بسیار قویست
دکتر مقدمی در ادامه فرمودند، هرچند استفاده بیرویه از گیاه تریاک موجب اعتیاد و مشکلات عدیدهای میگردد، اما در شرایط کنونی و با توجه به خطرات مرگآور ویروس کووید۱۹ فواید استفاده از دود تدخین شده تریاک به مراتب بیشتر از مضررات آن می باشد!
ایشان خاطرنشان کردند با توجه به اینکه کرونا ویروسها جزء ویروسهای RNAدار تکرشتهای، پوششدار و با قطر 120-80 نانومتر هستند، تاب تحمل حملات دود تریاک را ندارند
بنابراین میتوان نتیجه گرفت دود ناشی از تدخین تریاک، ویروس کرونا را در گلو و نهایتا در ریه ها تا حدود زیادی نابود خواهد کرد!
البته این نکته حایز اهمیت است با وجود اینکه استفاده از دود تریاک نکات مثبتی دارد، ولی از مصرف بیش از حد آن باید اجتناب کرد!
با رعایت اعتدال در مصرف تریاک، فعلا در ایام کرونایی میتوان از خود در برابر این ویروس خطرناک محافظت نمود.
خبر آنلاین / کد ۱۴-۵۶۸ب
😊
⚡️بعضی ها از کلمه تفکیک سوءاستفاده کردند و گمان کردند که تفکیک بهمعنای تفکیک عقل از دین، عقل از وحی و امثالذلک است
✔️آیت الله سید جعفر سیدان🔻
🔹روشی که فقهای امامیه داشتند، این بود که در مسائل اعتقادی، از روایات معتبر و آیات شریفۀ قرآن استفاده میکردند؛ همچنانکه فقه اصطلاحی در ارتباط با احکام، از قرآن و حدیث استفاده میکند، روش ما هم این است که در ارتباط با مسائل اعتقادی، از قرآن و حدیث استفاده کنیم.
🔹قرآن و حدیث بیانات مستند به خداست و بهاصطلاح، وحی است (البته در حدیث، با توجه به اعتبار سند و روشنی دلالت). لذا پس از فهم نصوص، در ارتباط با مسائل اعتقادی بگرفته از وحی، از آرای شخصیتهای بشری و مشاهیر هم استفاده میکنیم. چنانچه گفتارشان با آنچه در وحی است، مناسب و همسو باشد، بسیار خوب است؛ چراکه آنچه در وحی است باید براساس عقل هم تأیید بشود و هرگز مطلبی ضدعقل در وحی وجود ندارد و اگر در موردی چیزی ضدعقل باشد، خود وحی در جای دیگر توضیح داده و مطلب را تشریح کرده است.
🔹بههرحال پس از اینکه انسان وحی را به خدا مرتبط میداند، یعنی به علم بیخطای نامحدود، آنگاه عقل حکم میکند که «حال که به چنین منبعی رسیدی، از این منبع استفاده کن». در اینجا باید تأکید کنم که اعتنا کردن به وحی، غیر از اخباری بودن در معنای اصطلاحی آن است. اعتنا به وحی میکنیم، از اخبار استفاده میکنیم و افتخارمان این است، اما این بهمعنای اصطلاحی اخباری بودن نیست که متأسفانه در بعضی نوشتهها چنین به نظر میرسد.
🔹وقتی قرار است اندیشهای بیان شود، باید با بزرگان و شخصیتهایی که معتقد به آن اندیشه هستند، صحبت شود تا مطلب روشن شود. استاد حکیمی که از دوستان قدیمی من هستند، در رابطه با این نحوۀ تفکر، اصطلاح «تفکیک» را به کار بردند، اما بعضی از این کلمه سوءاستفاده کردهاند و گمان کردهاند که تفکیک بهمعنای تفکیک عقل از دین، عقل از وحی و امثالذلک است. حالآنکه وحی تأکید بر عقل میکند و عقل ما را به وحی میرساند.
🔸از سایت فرهنگ امروز🔺
@namehayehawzavi
با سلام و ادب
یکی از دوستان فایل چندتا نسخه قدیمی می خواد که در تزئین آنها از طلا استفاده شده باشد، لطفا اگر موجود است ارسال فرمایید.
با سلام صبح همه اساتید بزرگوار به خیر واژه "شایگان" صهبایی آورده :«گنج شایگان بر وزن "رایگان"، نام گنجی از گنجهای خسروپرویز که بسیار و بس بزرگ بود و معنی شایگان ذخیره و مال و اسباب بسیار و بیبهایت است و این هم مجاز است چرا که در اصل شایگان به "ها" است. "های" آن را به "همزه" بدل کردند و آن کلمه نسبت است و چیزی که در خور شاهان باشد خوب و بسیار بود » در حالی "ها" در اینجا به "ی" در اصل باید بدل شده باشد و می توان واج"گ" را ؛واج میانجی نامید و اصل آن "شاهگان" بوده نظر اساتید را طالبم
از نشأه مهر آل فرخنده مآل
رخسار تو مانند شفق گردد آل
از راه مرو به لمعه منکر آل
کان لمعه بود نمود بی بود، چو آل
یا ربِّ باحمد المصفی والآل
لاتُخْل من النوال کفّا لسوال
سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار
چند روز پیش با مورد مشابهی مواجه شدم. البته اسم کتاب نبود؛ بلکه حروف بود و زیر هر حرف، عددی نوشته شده بود. پس از بررسی و مطابقت با متن مشخص شد که اعداد زیر حروف، تعداد مدخلهای مربوط به هر حرف در آن کتاب است.
شاید این اعداد، تعداد موارد استفاده از هر یک از این کتابها در متن باشد یا چیزی شبیه این. والله اعلم
دقیقا مربوط به سالی است که رسما جمهوریت در ترکیه برقرار شد ۱۹۲۳، با اینکه از ۱۹۲۸ ممنوعیت رسمی استفاده از الفبای عربی ابلاغ و اعمال شد، اما جالبه استفاده از لاتین برای ترکی از همان روز نخست برقراری جمهوریت استفاده شده است
افزار شگفت دودکشی
عکس: آنتوان سوروگین (۱۸۳۰ ـ ۱۹۳۳ م)
پر ز دست خویش چون غلیان کدورت میکشم
همدمی کو تا ز خود دود دلی خالی کنم
محسن تأثیر
از روزگار شاه طهماسب صفوی با رواج غلیان/ قلیان، اقبال عمومی به این وسیله دودزا زیاد شد و افزون بر دربارها و تاثیر گذاری در ادبیات، هنر، سیاست و دینِ مردم (تا حد حرمت تنباکو و شکستن غلیانها حتی تا اندرونی شاه) همه و همه حکایت از علاقهمندی عمومی به تنباکو و غلیان در اوقات فراغت داشت؛
این ابزار دودساز در گذر زمان اشتغال زایی هم ایجاد کرد، نمونه اعلای آن «پیشخدمت سلام» بود که در دوره قاجار، در دربار و در مراسم سلام با قلیان مرصّع در کنار تخت شاه میایستاد تا شاه، پُکی به آن زند، تا نمونههای ادنی آن که افرادی برای نمدار کردن تنباکو و آتش گذاردن سر غلیان و کم و زیاد کردن آب غلیان در آبدارخانه ها و قهوه خانه ها کار میکردند و یا به صورت دورهگرد غلیان عرضه میکردند.
باری، به نظر شما، شغل این دورهگرد را باید چه نامی دهیم.
غلیان پخشکن؛
چاقکن (روشن) غلیان؛
غلیانچی؛
سرچاق کنی غلیان؛
https://t.me/bazmavard
🔸خیلی روزه نگیر!
🔹سه سال قبل از رحلت آیة الله بروجردی که در قم بودم، با نام امام با عنوان «حاج آقا روحالله» آشنا شدم.
🔸ایشان را به عنوان یک عالم اخلاقی میشناختم و همین مسأله باعث شده بود که ندیده به ایشان عشق بورزم.
🔹ایشان که در مسجد سلماسی فقه و اصول تدریس میکردند، بنده شرح لمعه میخواندم. از آنجایی که خیلی دلم میخواست با معنویت آشنا شوم و ایشان بین خواص به معنویت معروف بودند، بعد از اینکه تدریس ایشان تمام شد، در فاصلهای که تنها به منزل میرفتند، وقتی به درب منزل ایشان رسیدم، گفتم: «آقا استخارهای بگیرید!».
🔸استخاره گرفتند و خوشبختانه خوب آمد. عرض کردم: استخاره گرفتم تا بیایم منزل شما.
🔹معظمله ابا و امتناعی نداشتند و وارد منزل شدیم و پس از جلوس و سکوت طولانی، به ناچار سکوت را شکستم و عرض کردم: آقا من آمدم قم و شرح لمعه میخوانم ولی آدم نشدم!
🔸آن بزرگوار متعجبانه تماشا نمود و فرمود: شما اهل کجایید و چه میکنید؟ گفتم: میخواهم از شما استفاده کنم.
🔹فرمودند: من دو مباحثه (تدریس فقه و اصول) دارم که همه وقتم را گرفته است، و با یک تواضع و بزرگواری فرمودند: «من هم مثل شما یک طلبه هستم!» بعد دستوراتی فرمودند. متأسفانه آنچنانکه باید بدان عمل نکردم.
🔸بعد از مدتی با درایت یا از چهرهام احساس کردند که خیلی روزه میگیرم، فرمودند: خیلی روزه نگیر! ریاضتی بالاتر از اتیان واجبات و ترک محرمات نیست. قصدت خیر باشد.
این جملۀ ایشان معنای خیلی وسیعی دارد که بسیار جای تأمل است.
🔸بعد از انقلاب دیگر ارتباطی با امام نداشتم. البته امکان ملاقات فراهم بود ولی چون در برخی مسئولیتها بودم و مشکلاتی هم در آن دوره دیده میشد، به خود اجازه ملاقلات نمیدادم و دلیلش این بود که میترسیدم اگر امام از من سوال کند که اوضاع چگونه است بگویم خوب است! که خلاف عقیده ام بود و اگر بگویم بد است، امام را ناراحت میکردم. بنابراین خود را از زیارت امام محروم کرده بودم.
(حضرت آیة الله امجد حفظه الله).
@bazmeghodsian
🔸طلب المعارف و برداشت غلط از آن
🔹کانال مروج تفکیک بعد از مدتها توهین به بزرگان شیعه، و توهین های خصوصی... این بار در مطلبی با عنوان تحصیلات باطله!! با رویکردی سؤالی و مؤدبانه پرسیده است:
🔴 با اعتراف مرحوم علامه طباطبایی بر آنکه اصل فلسفه محصول یونان است و ریشه در علوم اهلبیت علیهم السلام ندارد آیا علم دینی که ریشه در علوم آل الله نداشته باشد باطل نیست؟؟
🔸پاسخ: خیر، بجز فلسفه، ریاضیات و طب و علوم دیگر نیز قبل از اسلام رایج بوده و محصول اندیشه بشر و استفاده از پیامبر درونی یعنی عقل است. اسلام عقل بشر را شکوفا و پویا کرد، و قرآن کریم بشریت را به تدبر در آیات انفسی و آفاقی تشویق کرد؛ لذا مسائل فلسفی که در یونان 200 مساله بود در پرتو تعالیم اسلام و قرآن به 700 مسأله رسید.
🔹مرحوم میرزا مهدی اصفهانی از این جمله که در خواب به دستش رسیده بود: «طلب المعارف من غیر طریقنا اهل البیت مساوق لانکارهم» تعطیل کردن عقل و جمود بر اخبار و احادیث را برداشت کرد؛ حال آن که قرآن و عترت از هم جدا نیستند، و اندیشه ورزی عقلانی نه تنها مورد تأیید قرآن که مورد تأکید أکید آن است.
🔸وانگهی اگر معنای آن کلام جمود بر اخبار و تعطیل کردن اندیشه باشد اختصاص به فلسفه نداشته، بلکه علم عریض و طویل اصول فقه را نیز شامل می شود؛ میرزا مهدی با تقریرات اصول فقه محقق نائینی به مشهد وارد شد و با مطرح کردن مبانی میرزا که برای خراسانیان تازه بود به شهرت رسید. اما طبق برداشت او از آن جمله رؤیائيه، اصول فقه هم طریقی بجز طریق اهل بیت است و ایشان باید طریق اخباریین را پیش می گرفت.
🔹مبانی اصولی محقق نائینی که میرزا آن را ترویج می کرد یکی از مکاتب اصولی است. از دیدگاه میرزا تکلیف مکاتب اصولی دیگر شیعه چه می شود؟ آیا آنها نیز طریقی غیر از طریق اهل بیت است یا فقط مکتب نائینی طریق اهل بیت است؟ طبق برداشت میرزا همه مکاتب اصولی، کلامی، فلسفی و عرفانی باید باطل باشد!
🔸اما جمود بر اخبار، بدترین برداشتی است که از آن جمله می توان کرد. و متاسفانه میرزا با این برداشت غلط، دستور صریح قرآن کریم به تعقل و استفاده از نعمت پیامبر درونی عقل را به یک سو نهاد، و هیاهوی بسیار برای هیچ به راه انداخت.
هدانا الله الی الصراط السوی.
@bazmeghodsian
🔸این که منکر ولایت فقیه است؛ چه اشکالی دارد؟
مرحوم استاد سید هادی خسروشاهی:
یکی از دوستان دانشجوی ما که آن زمان در ایتالیا بود و بعدها جزو کادر وزارت خارجه شد میخواست به مقاومت ملحق شود و بنیصدر را ترور کند. من در پاسخ به او گفتم که از فتوا معذورم و قاضی هم نیستم و اصرار آیتالله قدوسی نیز درباره قضاوت در ایران را قبول نکردم، ولی از امام میپرسم و نظرشان را به شما اعلام میکنم.
به ایران برگشتم و از امام پرسیدم. ایشان فرمودند چرا؟ مگر مانند آن خبیث «رجوی» که میگوید ما اسلامی را میخواهیم که در آن قطع ید سارق نباشد، منکر ضروریات دین شده است؟ مثلاً در رابطه با حجاب؟
من گفتم نه اتفاقاً ایشان در ضرورت حجاب رسالهای نوشته و در آثار دیگرش هم چیزی که منکر ضروریات دین باشد، ندیدم.
امام گفتند: «پس برای چه میخواهند این کار را کنند؟»
گفتم بنی صدر مقالاتی در نشریه خود که همان «انقلاب اسلامی در هجرت» است مینویسد و در آن راجع به ولایت فقیه عبارتی به کار می برد که شرمم میآید بازگو کنم.
امام فرمودند، «اینکه منکر ولایت فقیه است چه اشکالی دارد؟ مگر می توان هرکس را که منکر ولایت فقیه شد ترور کرد؟ نه شما نهیاش کنید».
بعد خود امام افزودند که «مسأله ولایتفقیه را با این وسعتی که ما مطرح میکنیم، علمای قدیم قبول نداشتند و علمای معاصر هم که خود شما می دانید در قم و نجف و مشهد و تهران».
https://b2n.ir/740611
@bazmeghodsian
💠 نفوذ حکم میرزا
🔹 در قضیه تحریم تنباکو کتاب روزنامه خاطرات اعتماد السلطنه¹ بخش مربوط به قضيه تنباکو خیلی جالب است. این قسمت تاريخ معتبر قضيه تحریم تنباکو است، زیرا اعتماد السلطنه شب به شب و مخفیانه این مطالب را ضبط میکرد. وی نقل میکند:
🔸 چند سال بود که اسبدوانی تعطیل شده بود. جای بزرگی را برای مسابقه اسب سواری مهیا کردند. آن سال، سال افتتاح آنجا بود و معمولاً جوانها برای مسابقه و تماشا شرکت میکردند. حدود سی هزار نفر برای تماشا گرد آمده بودند. در میان آن سی هزار نفر یک نفر هم سیگار نمیکشید!²
🔹 همچنین اعتماد السلطنه از یکی از اشراف نقل کرده است: بنایی داشتم. من سیگار کشیدم. عمله کار را نیمه کاره رها کرد و از مزدش صرفنظر کرد و رفت!³
🔸 وقتی میرزا حکم تحریم تنباکو را لغو کرد، تا مدتی مردم، تنباکو استعمال نمیکردند، چون مطمئن نبودند این دستور میرزا است یا شایعه است.
🔹 معروف بود که آسیّد عبدالله بهبهانی در قضیه حکم تنباکو با میرزا مخالفت کرد. در تاریخ تنباكو نقل میکنند که این قضیه خیلی برای آسید عبدالله بد شد به گونهای که پسرش نقل کرده است: ما وقتی در شهر حرکت میکردیم، بچهها از پشت بام به ما سنگ میزدند!
🔸 ولی در روزنامه خاطرات اعتماد السلطنه دو مطلب دیدم: یکی اینکه علماء کامران میرزا را میخواهند تا با او مذاکره کنند که از شاه بخواهد قرارداد تنباکو را ملغی کند. کامران میرزا میآید. در آن جلسه آسیّد عبدالله هم بود. در آن مجلس اجازه ندادند قلیان بیاورند.⁴
🔹 همچنین اعتماد السلطنه نوشته است: سفیر انگلیس به من گفت: آسیّد عبدالله نزد ما قلیان کشید و گفت: اینکه میگویند میرزا حکم کرده است، ساختگی است و این را مخالفین انگلیس جعل کردهاند و دلیل اینکه میرزا چنین حکم نکرده، این است که من قلیان میکشم. یعنی به عمل خودش استدلال کرده که میرزا چنین حکمی نکرده است.⁵
🔸 از نقل اعتماد السلطنه روشن میشود که آسیّد عبدالله با حکم میرزا مخالفت نکرده است، بلکه معتقد بود مخالفان انگلیس برای لغو قرارداد تنباکو چنین حکمی را به میرزا بستهاند.
1⃣ اعتماد السلطنه مراغی وزیر انطباعات ناصرالدین شاه بود و در سال ۱۳۱۳ یک ماه قبل از کشته شدن ناصرالدین شاه از دنیا رفت.
2⃣ عبارت اعتماد السلطنه این است: «امروز اسبدوانی است. سه چهار سال بود که اسبدوانی موقوف بود به بهانه اینکه مکان اسب دوانی باغ شده. امسال نمیدانم به چه خیال قریب هزار تومان به توسط مخبرالدوله خرج شد و در طرف شمال کوه دوشانتپه را قدری مسطح کردند، اسبدوانی قرار دادند. من صبح شهر آمدم.... عصر که من مراجعت به دوشانتپه میکردم، البته قریب سی هزار نفر مردم تماشای اسبدوانی رفته بودند، مراجعت میکردند. احدی را ندیدم سیگار یا چپق بکشد!»؛ روزنامه خاطرات اعتماد السلطنه، ص ۷۸۰
3⃣ همچنین نقل کرده است: زمانی که میرزا تنباکو را تحریم کرده بود، ناصرالدین شاه به زنهایش گفت: من قلیان میکشم شما هم بکشید. آنها زیر بار نرفتند و گفتند شما دو خواهر را هم با هم گرفتید ما که مقلّد شما نیستیم. رك: روزنامه خاطرات اعتماد السلطنه، ص۷۸۱
4⃣ رك: روزنامه خاطرات اعتماد السلطنه، ص ۷۸۱
5⃣ اعتماد السلطنه نوشته است: وزیر مختار انگلیس... میگفت: سیّد عبدالله بهبهانی در حضور خود من قلبان میکشید و میگفت که این حکم میرزای شیرازی ساختگی است و بهترین ادله اینکه من از مجتهد و مجتهدزادههای ایران هستم، قلیان میکشم. سایرین که ترک کردهاند، مسأله پلتیکی است و محض عداوت انگلیسها و امین السلطان است. روزنامه خاطرات اعتماد السلطنه، ص ۷۸۴
📚 جرعهای از دریا ؛ ج ۳ ص ۳۱۵
#میرزامحمدحسنشیرزای
@Adropfromthesea
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com