💠 نفوذ حکم میرزا

🔹 در قضیه تحریم تنباکو کتاب روزنامه خاطرات اعتماد السلطنه¹ بخش مربوط به قضيه تنباکو خیلی جالب است. این قسمت تاريخ معتبر قضيه تحریم تنباکو است، زیرا اعتماد السلطنه شب به شب و مخفیانه این مطالب را ضبط می‌کرد. وی نقل می‌کند:

🔸 چند سال بود که اسب‌دوانی تعطیل شده بود. جای بزرگی را برای مسابقه اسب سواری مهیا کردند. آن سال، سال افتتاح آن‌جا بود و معمولاً جوان‌ها برای مسابقه و تماشا شرکت می‌کردند. حدود سی هزار نفر برای تماشا گرد آمده بودند. در میان آن سی هزار نفر یک نفر هم سیگار نمی‌کشید!²

🔹 همچنین اعتماد السلطنه از یکی از اشراف نقل کرده است: بنایی داشتم. من سیگار کشیدم. عمله کار را نیمه کاره رها کرد و از مزدش صرف‌نظر کرد و رفت!³

🔸 وقتی میرزا حکم تحریم تنباکو را لغو کرد، تا مدتی مردم، تنباکو استعمال نمی‌کردند، چون مطمئن نبودند این دستور میرزا است یا شایعه است.

🔹 معروف بود که آسیّد عبدالله بهبهانی در قضیه حکم تنباکو با میرزا مخالفت کرد. در تاریخ تنباكو نقل می‌کنند که این قضیه خیلی برای آسید عبدالله بد شد به گونه‌ای که پسرش نقل کرده است: ما وقتی در شهر حرکت می‌کردیم، بچه‌ها از پشت بام به ما سنگ می‌زدند!

🔸 ولی در روزنامه خاطرات اعتماد السلطنه دو مطلب دیدم: یکی اینکه علماء کامران میرزا را می‌خواهند تا با او مذاکره کنند که از شاه بخواهد قرارداد تنباکو را ملغی کند. کامران میرزا می‌آید. در آن جلسه آسیّد عبدالله هم بود. در آن مجلس اجازه ندادند قلیان بیاورند.⁴

🔹 همچنین اعتماد السلطنه نوشته است: سفیر انگلیس به من گفت: آسیّد عبدالله نزد ما قلیان کشید و گفت: اینکه می‌گویند میرزا حکم کرده است، ساختگی است و این را مخالفین انگلیس جعل کرده‌اند و دلیل اینکه میرزا چنین حکم نکرده، این است که من قلیان می‌کشم. یعنی به عمل خودش استدلال کرده که میرزا چنین حکمی نکرده است.⁵

🔸 از نقل اعتماد السلطنه روشن می‌شود که آسیّد عبدالله با حکم میرزا مخالفت نکرده است، بلکه معتقد بود مخالفان انگلیس برای لغو قرارداد تنباکو چنین حکمی را به میرزا بسته‌اند.

1⃣ اعتماد السلطنه مراغی وزیر انطباعات ناصرالدین شاه بود و در سال ۱۳۱۳ یک ماه قبل از کشته شدن ناصرالدین شاه از دنیا رفت.

2⃣ عبارت اعتماد السلطنه این است: «امروز اسب‌دوانی است. سه چهار سال بود که اسب‌دوانی موقوف بود به بهانه این‌که مکان اسب دوانی باغ شده. امسال نمی‌دانم به چه خیال قریب هزار تومان به توسط مخبرالدوله خرج شد و در طرف شمال کوه دوشان‌تپه را قدری مسطح کردند، اسب‌دوانی قرار دادند. من صبح شهر آمدم.... عصر که من مراجعت به دوشان‌تپه می‌کردم، البته قریب سی هزار نفر مردم تماشای اسب‌دوانی رفته بودند، مراجعت می‌کردند. احدی را ندیدم سیگار یا چپق بکشد!»؛ روزنامه خاطرات اعتماد السلطنه، ص ۷۸۰

3⃣ همچنین نقل کرده است: زمانی که میرزا تنباکو را تحریم کرده بود، ناصرالدین شاه به زن‌هایش گفت: من قلیان می‌کشم شما هم بکشید. آن‌ها زیر بار نرفتند و گفتند شما دو خواهر را هم با هم گرفتید ما که مقلّد شما نیستیم. رك: روزنامه خاطرات اعتماد السلطنه، ص۷۸۱

4⃣ رك: روزنامه خاطرات اعتماد السلطنه، ص ۷۸۱

5⃣ اعتماد السلطنه نوشته است: وزیر مختار انگلیس... می‌گفت: سیّد عبدالله بهبهانی در حضور خود من قلبان می‌کشید و می‌گفت که این حکم میرزای شیرازی ساختگی است و بهترین ادله اینکه من از مجتهد و مجتهدزاده‌های ایران هستم، قلیان می‌کشم. سایرین که ترک کرده‌اند، مسأله پلتیکی است و محض عداوت انگلیس‌ها و امین السلطان است. روزنامه خاطرات اعتماد السلطنه، ص ۷۸۴

📚 جرعه‌ای از دریا ؛ ج ۳ ص ۳۱۵

#میرزامحمدحسن‌شیرزای

@Adropfromthesea