من عترته الکرام خیر
ميراث مكتوب - مثنوي معنوي (دورۀ چهارجلدي) آخرين تصحيح رینولد .ا. نیکلسون و مقابلۀ مجدد با نسخۀ قونيه با تصحيح مجدد و ترجمه زنده ياد استاد حسن لاهوتي منتشر شد.
مثنوی معنوی، شاهکار عارف و شاعر شهیر ایران مولانا جلالالدین محمد بلخی، سالها پیش به تصحیح عالمانه و محققانه دانشمند بزرگ انگلیسی، رینولد .ا. نیکلسون، انتشار یافت که هنوز هم موفق ترین و منقح ترین تصحیح مثنوی در دنیاست.
نیکلسون بعدها در پاره ای از تصحیحات خود تجدیدنظر کرد و نسخهبدلها و قرائتهای مختلف نسخ خطی مثنوی قرن هفتم از جمله نسخه قونیه را نیز انتشار داد که همگی آنها در چاپ حاضر اعمال شده است، به نحوی که میتوان این چاپ را آخرین تصحیح نیکلسون از مثنوی خواند، و آن را صحیح ترین متن مثنوی دانست که بر اساس کهنترین نسخ خطی به شیوه علمی انتقادی تصحیح شده و در دسترس پژوهندگان قرار گرفته است.
هر چند تصحیح نیکلسون از مثنوی بارها و بارها در ایران به چاپ رسیده است، اما همه این چاپ ها کاستی های فراوان پرشمار دارد.
مرحوم استاد حسن لاهوتی، در تلاشی چندین ساله، ضمن ارائه چاپی بی غلط از مثنوی تصحیح نیکلسون، مواردی افزون بر دیگر چاپ ها فراهم آورده اند از آن جمله:
- اعمال اصلاحات نیکلسون در متن مثنوی که پس از چاپ اصلی انجام شده بود.
- برگردان فارسی مقدمه های سه گانه و پاورقی های نیکلسون بر مثنوی.
-افزودن نکات مهم مندرج در شرح مثنوی نیکلسون به پاورقی های کتاب.
- درج قرائات مختلفی که نیکلسون در شرح خود به آنها اشاره کرده، در ذیل صفحات.
مثنوي معنوي دورۀ چهارجلدي آخرين تصحيح رینولد.ا. نیکلسون، و مقابلۀ مجدد با نسخۀ قونيه با تصحيح مجدد و ترجمه حسن لاهوتي در شمارگان 1000 نسخه، بهاي 1200000 ريال منتشر شده است.
يادآور مي شود چاپ و انتشار اين اثر با حمايت مالي جناب آقاي مهدي صداقتي امكان پذير شده است.
✅ طرح پرسشی تحقیقی بمناسبت روز بزرگداشت مولانا _ 8 مهر
❓آیا از مثنوی معنوی هیچ نسخه خطی مصوّری وجود ندارد؟
به تازگی از سوی انتشارات گویا، چاپ نفیس و جدیدی از مثنوی معنوی منتشر شده که مزیّن به نقاشیهای آقای حجّتالله شکیبا ـ نقاش معاصر ـ است. در مراسم رونمایی این اثر، یکی از سخنرانان در سخنرانی خود اظهار داشته است که مثنوی معنوی هیچ گاه نسخه مصوّری نداشته و در چاپ حاضر برای نخستین بار تصویرگری شده است !
بر اساس این گزارش خبری، سخنران مورد نظر در بخشی از سخنان خود گفته است: «کتاب مثنوی معنوی با اینکه نسخههای خطی و چاپی فراوان داشته است، هیچ گاه نه مینیاتوری به خود پذیرفته نه از نقاشیهای چاپ سنگی بهرهمند شده است. تنها آرایش ترسیمی آن، سرلوحه و تذهیب دیباچه بوده است. علت شاید تقدس معنوی و حد عالی زنهاردهنده متن خاص بوده است.» در ادامه نیز آمد است: «تا آنجا که جستجو کردهام برای نخستین بار است که مثنوی معنوی با چنین درخششی تصویرگری شده».
با این حال باید گفت این ادعا نمیتواند درست باشد؛ چراکه لااقل یک نسخه خطی مصور از مثنوی را میشناسیم که به شماره W.۶۲۶ در موزه هنر والترز در بالتیمور آمریکا نگهداری میشود. این نسخه دارای ۵۰ مینیاتور و تاریخ پایان کتابت آن ۱۹ ذیقعده ۱۰۷۳ق است.
به هر حال وجود همین نسخه نشان میدهد که با جستجوهای بیشتر، شاید بتوان نسخههای مصوّر دیگری را نیز شناسایی نمود. بدین ترتیب به نظر میرسد سخن فوق را باید چنین تصحیح نمود که مثنوی معنوی در مقایسه با آثار دیگری همچون شاهنامه فردوسی و خمسه نظامی، نسخههای مصوّر بسیار کمتری دارد.
منبع: پايگاه خبری نسخ خطی (بساتين)
این گفتار و پژوهش انشاا... در آینده نزدیک در کانال مکتب نگارگری تبریز ادامه خواهد داشت ، با ما باشید با لینک?
@tabrizschoolofpersianpainting
#شرح_مثنوی
#کریم_زمانی
شرح مثنوی جامع / کریم زمانی
کتاب فوق ؛ شرحى است به زبان ساده و گويا و مفيد بر تمامى ابيات شش دفترمثنوى معنوى مولانا جلالالدين محمدبلخى. در اين شرح، همه واژهها و اصطلاحات عرفانى وفلسفى و علمى و آيات قرآنى و احاديث و ضربالمثلهايى كه درمطاوى ابيات آمده با بيانى روشن مورد شرح قرار گرفته و نهايتاًنتيجهگيرى حكايات و تمثيلها نيز بيان شده است. جلد هفتم راهنماى استفاده از شش مجلد شرح است.
فارسی گو که جمله دریابند گرچه زین غافلاند و در خوابند
مولانا کتاب مثنوی معنوی را با بیت «بشنو از نی چون حکایت میکند /از جداییها شکایت میکند» آغاز مینماید. در مقدمه عربی مثنوی معنوی نیز که نوشته خود مولانا است، این کتاب به تأکید «اصول دین» نامیده میشود ((به عربی: «هذا كتابً المثنوي، وهو اصولُ اصولِ اصولِ الدين»)). مثنوی معنوی حاصل پربارترین دوران عمر مولاناست. چون بیش از ۵۰ سال داشت که نظم مثنوی را آغاز کرد. اهمیت مثنوی نه از آن رو که از آثار قدیم ادبیات فارسی است؛ بلکه از آن جهت است که برای بشر سرگشته امروز پیام رهایی و وارستگی دارد.
بشنو اين ني چون حكايت ميكند از جــداييها شكــايت ميكند
از اين ني بشنو كه چگونه از فراق سخن ميگويد و از جداييها و ايام هجران شكوه ميكند. [ني، تمثيلي است از انسان كامل و ولّي واصل. اينكه ني رمزي از وجود انسان تلقي شود پيش از مولانا هم در نزد صوفيان معمول بوده است، از آن جمله شيخ احمد غزالي در رساله بوارق يك جا به ني (= قَصَب) اشاره ميكند و آنرا رمزي از ذات انساني ميشمرد. همچنين در حديقه سنائي و در ذيل اوحدالدين رازي بر سيرالعباد سنائي هم اشارتهايي به درد و سوزِ ني و ارتباط آن با احوال انساني هست.
شارحان مثنوي منظور از ني را انسان كامل دانستهاند. از آن جمله عبدالرحمن جامي و يعقوب چرخي و اسماعيل انقروي. نيكلسون با الهام از شارحان پيشين ميگويد: نميتوان ترديد كرد كه ني بطور كلي روح ولي يا انسان كامل را مينماياند كه به سبب جدايي از خود از «نيستان»، يعني آن عالم روحاني كه در مرتبه پيش از وجود مادّي آنجا وطن داشت، نالان است و در ديگران نيز همين اشتياق را به وطن حقيقيشان زنده ميسازد. ديگر اينكه ني به خصوص در اينجا يا كنايه است از حسامالدين (كه شاعر با او عارفانه يكي است) يا نشاني است از خود شاعر كه وجودش از نفخه الهي پُر است و آن را در قالب نغمه و ترانه جاري ميسازد. اين استعاره هم در ديوان شمس و هم در مثنوي معنوي فراوان آمده است.
در اينجا مناسب است كه پيرامون اصطلاح انسان كامل توضيحي به اختصار آورده شود: بحث انسان كامل يكي از پردامنهترين مباحث عرفاني است كه با عرفان و تصوّف ابنعربي قرين شده است. و زان پس اين تعبير در ميان اهل عرفان و تصوّف رواج يافت تا بدانجا كه رسالات مفردهاي در اين باب نگاشته شد. ابنعربي در فصوص الحكم، فصّ آدمي به نحو مبسوطي در اين زمينه، بحث كرده است. او انسان را كون جامع ميداند. زيرا كون در اصطلاح عرفا عبارت از عالم هستي است. يعني انسان، زُبده و سُلافة هستي است و انسان در واقع روحِ عالم، و عالم، جسد اوست. يعني جهان بدون در نظر گرفتن انسان، كالبدي است مرده و جامد. از اينرو ابن عربي گويد: فَاِنَّهُ لَوْ لَمْ يَكُنْ مَوْجُوداً بِه كانَ كَجَسَدٍ مُلْقيً لا روحً فيه.
بدين سان انسان كامل را نسخه تامه عالم دانستهآند. چنانكه عزيزالدين نسفي گويد:
بدان كه هر چيز در عالم كبير اثبات ميكنند بايد كه نمودار آن در عالم صغير باشد تا آن سخن، راست بُوَد. از جهت آنكه عالم صغير، نسخه و نمودار عالَم كبير است. و هر چيز كه در عالم كبير هست در عالم صغير نمودار اين است. شيخ محمود شبستري در بيان مقام انسان كامل گويد:
يكي ره برتر از كــون و مــكان شـو
جهان بگذار و خود در خود جهان شو
?? @uesr_book ??
✅فریبا????
شرح مثنوی
به تازگی از سوی انتشارات گویا، چاپ نفیس و جدیدی از مثنوی معنوی منتشر شده که مزیّن به نقاشیهای آقای حجّتالله شکیبا ـ نقاش معاصر ـ است. در مراسم رونمایی این اثر، یکی از سخنرانان در سخنرانی خود اظهار داشته است که مثنوی معنوی هیچ گاه نسخه مصوّری نداشته و در چاپ حاضر برای نخستین بار تصویرگری شده است. (اینجا را ببینید: + ).
بر اساس این گزارش خبری، سخنران مورد نظر در بخشی از سخنان خود گفته است: «کتاب مثنوی معنوی با اینکه نسخههای خطی و چاپی فراوان داشته است، هیچ گاه نه مینیاتوری به خود پذیرفته نه از نقاشیهای چاپ سنگی بهرهمند شده است. تنها آرایش ترسیمی آن، سرلوحه و تذهیب دیباچه بوده است. علت شاید تقدس معنوی و حد عالی زنهاردهنده متن خاص بوده است.» در ادامه نیز آمد است: «تا آنجا که جستجو کردهام برای نخستین بار است که مثنوی معنوی با چنین درخششی تصویرگری شده».
با این حال باید گفت این ادعا نمیتواند درست باشد؛ چراکه لااقل یک نسخه خطی مصور از مثنوی را میشناسیم که به شماره W.۶۲۶ در موزه هنر والترز در بالتیمور آمریکا نگهداری میشود. این نسخه دارای ۵۰ مینیاتور و تاریخ پایان کتابت آن ۱۹ ذیقعده ۱۰۷۳ق است. (برای آگاهی از ویژگیهای این نسخه، اینجا را ببینید: + ).
به هر حال وجود همین نسخه نشان میدهد که با جستجوهای بیشتر، شاید بتوان نسخههای مصوّر دیگری را نیز شناسایی نمود. بدین ترتیب به نظر میرسد سخن فوق را باید چنین تصحیح نمود که مثنوی معنوی در مقایسه با آثار دیگری همچون شاهنامه فردوسی و خمسه نظامی، نسخههای مصوّر بسیار کمتری دارد.
کتب از کتب مصور این دوره شاید قدیمیترین آن «اندرزنامه» باشد که تاریخ ۴۸۳ هجری را دارد و کریستین پرایس آن را «کهنترین مینیاتور» می داند که در گرگان به سال ۴۷۵ تا ۴۸۳ نوشته و به تصویر کشیده شده است و اکنون به همراه دیوان مصور دیگری با نام «ورقه و گلشاه» که داستانی تغزلی دارد در موزه توپقاپوی استانبول نگهداری می شود. این نسخه یکی از عالیترین نمونه های تصویرگری در کتب مربوط به شیوه سلجوقی است. بیشتر اهل فن نگاره های این کتاب را اثر هنرمندی ایرانی می دانند. این نسخه ممتاز طبق تحقیقات پژوهندگان در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم هجری نگاشته و مصور شده است. هفتاد و یک تصویر در این کتاب وجود دارد که متن و زمینه بسیاری از آنها به رنگهای آبی و قرمز و سبز است و بخشهای خالی و ساده متن با گل و پرنده و پیچکهای تزئینی پر شده و یادآور شیوه سفالینه های این دوران است. متن کتاب از اشعار فارسی است و تصاویری زیبا بدون استفاده از سایه روشن و قوانین مربوط به مناظر و مرایا دارد.
✅ تحلیل سبکی شرح مثنوی سروری
از جمله تألیفات ارزشمند گذشتگان، شرح نویسی بر آثار بزرگان است و شرح مثنوی معنوی مولانا بیش از دیگر آثار، مورد توجّه شارحان بوده است. تعدادی از شروح نوشته شده بر مثنوي معنوي تاكنون معرّفی و چاپ شدهاند امّا هنوز تعدادی از اين شروح، گمنام و در کنج کتابخانهها در پردة نسیان باقی ماندهاند. يكي از این شروح، شرح مصطفي بن شعبان سروري از عالمان قرن نهم و دهم هجري است. شرحی که تا به حال تصحیح و معرفی نشده و توانسته است اندیشه های مولانا و مشرب فکری او را بیشتر و بهتر و با در نظر گرفتن مشرب فکری خود او به مشتاقانش بشناساند. این شرح توانسته است در بین شروح هم طراز خود جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص دهد، چرا که تفکّرات مولانا را با توجّه به سنّت اوّل عرفانی تبیین نموده که نزدیک ترین سنّت به دیدگاه مولانا است در حالی که عمدۀ شارحان مثنوی بدین روش عمل نکرده اند. سروری در این اثر به شرح هر شش دفتر مثنوی پرداخته و تمامی ابیات را مصرع به مصرع شرح کرده است.
سیّد مسعود دفتریان، سیّد علی اصغر میرباقری فرد (نویسنده مسئول) ، مرتضی رشیدی آشجردی این مقاله را در فصلنامه بهار ادب -سال دهم-شماره سوم-پاییز 96-شماره پی در پی 37 نگاشته اند. http://yon.ir/vnTXx
🆔 @manuscript
✅ نقد و بررسی نسخه خطی «فرهنگ مثنوی» از مولفی ناشناخته
از همان زمان سرایش مثنوى معنوى، به شرح مشکلات و تبیین زیبایى هاى آن از منظرهاى خاص، اهتمام ورزیده شده و بدین منظور شروح و فرهنگ هاى بسیارى بر این اثر سترگ نگاشته شده است. از یاد نمود. از جمله آثارى که تاکنون ناشناخته باقى مانده، باید از نسخه اى خطى به نام «فرهنگ مثنوى» یاد نمود. نویسندة گمنام این اثر، کوشیده با رعایت اختصار، اهمّ واژه هاى مثنوى معنوى را مطابق نظم الفبایى، شرح و توضیح نماید. از ویژگى هاى این فرهنگ می توان به مباحث صرفى واژگان عربى در توضیح مادّة لغت، نظیر ذکر وجه اشتقاق و بیان حرکات عین الفعل ماضى و مضارع مصادر، اشاره نمود. همچنین نویسنده از تبیین اصطلاحات عرفانى غفلت نکرده و برخى از مدخل ها را با توضیحات مبسوط شرح کرده، به طورى که ویژگى دانشنامه اى به این فرهنگ داده است. ذکر آیات قرآنى، احادیث نبوى، استشهاد به اشعار مثنوى، بیان کنایات و مراد واژه در متن مثنوى نیز در شمار پر بسامد ترین خصوصیّات این فرهنگ است. با توجه به ویژگى هاى زبانى، رسم الخط و نیز نسخه شناسىِ برخى از نسخ باقى مانده از این متن، می توان تاریخ احتمالى تألیف اثر را اواخر سدة هشتم یا سدة نهم قمرى تخمین زد. اهتمام نگارنده در این نوشتار، در درجۀ اول، شناساندن مولّف این اثر و نسخه هاى آن و در وهلۀ دوم بررسى متنى و طبقه بندى ویژگى هاى این فرهنگ اختصاصى است.
این مقاله نگاشته سید امیر جهادی است که در پیام بهارستان، ش28 منتشر شده است. http://yon.ir/1E7ru
🆔 @manuscript
✅ نمایشگاه تصویرگری هزار و یک شب
همزمان با صد و هفتادمین سالگرد ترجمه هزار و یک شب نمایشگاهی با عنوان تصویرگری هزار و یک شب برگزار شد که هم اکنون کتاب آن منتشر شده است.
هزار و یک شب به دستور بهمن میرزای قاجار، عموی کتاب دوست ناصرالدین شاه، در سال 1269ق به نثر شیوای عبداللطیف طسوجی از عربی به فارسی ترجمه شده و برای نخستین بار در سال 1261ق در تبریز به طبع رسید.
پروفسور اولریش مارزلف در مقدمه ای بر این کتاب به مبحث «نسخه های مصور هزار و یک شب» پرداخته که در واقع ترجمه مدخل تصویرسازی از دایره المعارف هزار و یک شب از شهروز مهاجر است.
همچنین علی بوذری در «نسخه های مصور هزار و یک شب در ایران» به نسخه شناسی این نسخه پرداخته است و اشاره کرده که چندین نسخه خطی بدون تصویر از این ترجمه موجود است که تاکنون تنها یک نسخه خطی مصور از آن شناسایی شده و آن هم نسخۀ سترگ و شاهواری است که در کاخ گلستان نگهداری می شود. این نسخه خطی از یک سو، تنها نسخه خطی مصور ترجمه فارسی کتاب الف لیله و لیله عربی است و از سوی دیگر، پر نگاره ترین نسخه خطی فارسی به شمار می رود. این نسخه شامل 3655 نگاره در قالب 1136 برگ دو رو است. علاوه بر این، آخرین نسخه مصور خطی تولید شده در دربارهای ایران است.
این کتاب در 213 صفحه از سوی انتشارات پویانما منتشر شده است.
http://yon.ir/x5jIV
🆔 @manuscript
@litera9
نویسنده این منظومه مولانا کمالالدین بنائی (فوت ۹۱۸ ه) متولد شهر هرات است و چون پدرش معمار بود، این تخلص را اختیار کرد و چون ذاتش در اصل قابل بود، در اکثر فنون گوی مسابقت از همقطاران خود ربوده و بنیان فضایلش عیان شده بود. مثنوی بهرام و بهروز که نام اصلی آن «باغ ارم» است، یک مثنوی جالب و کمیابی است که حاوی داستان بهرام و بهروز و همانگونه که گفته شد اثر مولانا کمالالدین بنائی است که در چند غزل «حالی» تخلص نموده است. نسخه خطی این مثنوی در ۲۱ برگ و یک صفحه که جمعا ۴۱ صفحه میشود، با خط نستعلیق شکسته نوشته شده، مصور است و از روی نسخهای که در کتابخانه بادلیان است گلچین شده است.
نسخهی فروشی: ۲۵ هزار تومان
کمیاب: @belg99
کتابهایی که در کاتب این برگ از نسخه خطی برای خود خریده است؛ مربوط به قرن 13 قمری
نسخه مصور حدیقة السعداء از محمد بن سلیمان فضولی
حدیقة السعداء ترجمهای است با افزودگیهایی از روضة الشهداء حسین کاشفی از محمد فرزند سلیمان بغدادی، سرایندۀ متخلص به فضولی. در ده باب و یک خاتمه.فضولی این کتاب را به نثر ترکی، در موضوع مقتل ومصائب و سختی هایی است که پیامبر اکرم و خانواده ایشان تحمل کرده اند ، به ویژه واقعه کربلا اشاره می کند.این کتاب، دارای یک مقدمه، ده باب و یک خاتمه به شیوه «روضة الشهداء» کاشفی است، که فضولی با افزودن مطالب جدید به سبک خود و مطابق اعتقادات شیعی خود، آن را کتابی مستقل و مفید ساخته است. این کتاب شاید نخستین مقتل ترکی است که یک دانشمند وشاعر بزرگ نگاشته ودارای نکتههای نو و مفید، اشعار ترکی، فارسی و عربی و آیات و احادیث است.
این نسخه خطی در ۱۹ سطر نسخ بر روی ۱۶۷ برگ نگاشته شده است. یادداشت ها و توضیحات مینیاتورها به زبان ترکی است و دارای ۴ مینیاتور است که این یکی مربوط به بازگشت بی مرکب سوار امام حسین (ع) به سوی خیمه ها در عصر عاشورا را به تصویر می کشد.جالب است که این اثر ما را به یاد تابلوی عصر عاشورا، اثر استاد فرشچیان می اندازد.
تاریخ نگارش: دوره عثمانی /از سومین مجموعه از هنر ترکی در موزه های هنری هاروارد
گزیده ای از سخنرانی دکتر محمدعلی موحد
در آئین رونمایی از مثنوی
من استقبال از این مراسم را به نوعی پیر نوازی از خودم میدانم؛ انسان در دو مرحله از زندگی خودش جلب توجه میکند. یکی در کودکی و دیگری وقتی است که انسان پیر میشود.
عارفی پرسید از آن پیر کشیش
که توی خواجه مسنتر یا که ریش
گفت نه من پیش ازو زاییدهام
بی ز ریشی بس جهان را دیدهام
گفت ریشت شد سپید از حال گشت
خوی زشت تو نگردیدست وشت
او پس از تو زاد و از تو بگذرید
تو چنین خشکی ز سودای ثرید
تو بر آن رنگی که اوّل زادهای
یک قدم زان پیشتر ننهادهای
من اهل تعارف نیستم. مولانا پژوهان خدمت زیادی به ما میکنند و خوشحالم که اینها منسوب به آذربایجان هستند. ما دیگر به بزرگان دسترسی نداریم. به طور مثال به افرادی چون سعدی، نظامی، حافظ و ... دسترسی نداریم و نمیدانیم مادر و پدر سعدی کیست و دقیقا چگونه زندگی میکرده است. شما میدانید مهمترین نسخهای که ما از شاهنامه داریم مربوط به 200 سال بعد از فردوسی است. ما بعد از 200 سال خبر از بایزید داریم. اما درباره مولانا این گونه نیست. میدانیم خانواده او چه کسانی هستند و خودش چه می کرده است.
نسخههایی که مرحوم فروزانفر از دیوان مولانا گردآوری کرده محدود به 100 سال بعد از مولانا است. یعنی دیوان کبیری که ما از فروزانفر در دست داریم در آن منابعی که از مولانا 100 سال پس از آن موجود بوده، مرجع قرار گرفته است.
مرحوم نیکلسون درباره منابع موجود مولانا میگوید که باید نسخههای بعد از قرن هشتم را کنار بگذاریم. ما چه کار کردیم؟ او خودش را به نسخههای قرن هشتم محدود کرده بود اما ما همان نسخهها را کنار گذاشتیم و دایره و حصار را تنگتر کردیم.
ما گفتیم منابع 15 سال بعد از مولانا را کنار میگذاریم چون در اطراف مولانا کسانی مانند فرزندان او بودند. حسام الدین چلبی کسی که صاحب مثنوی بود در 676 وفات کرده است. بنابراین نسخههایی که ما روی آن کار کردیم زیر نظر خود حسام الدین بود که قرار گذاشت در خانقاهها بعد از قرآن مثنوی خوانده شود و در واقع مثنوی برای او گفته شده است. این فرد زنده بوده و در حال حیاتش خلیفه مولانا بوده است. البته بعد از مرگ مولانا هم او خلیفه مولانا بوده است.
ما نسخههای زیر نظر این فرد را بررسی کردیم. از سوی دیگر اشاره شده که نیکلسون برخی از این نسخهها را دیده و برخی را هم کنار گذاشته است. او نسخه 687 را دیده است اما نسخه او ناقص بوده و به همین دلیل آن را کنار گذاشته در حالی که این نسخه بسیار با ارزشی است.
آن نسخه را که به خط سلطان ولد است نیکلسون ندیده است. اما ما نسخههایی را که نیکلسون دیده و آنها را نادیده گرفته است بررسی کردیم. البته اهل فن باید این نسخه را ببینند و آن را بررسی کنند.
من زمانی فکر می کردم باید کتابی با عنوان متشابهات مثنوی معنوی نوشت. مثنوی ابعاد بسیار دارد که میشود آن را بررسی کرد. ما نباید راه را ببندیم و بگوییم فقط قرائت ما درست است و لا غیر. ما علاقهمندیم که خوانشها و قرائتهای مختلف از مثنوی و معنوی ارائه شود. من تلاش کردم قرائتهای مختف مثنوی را در پاورقی این کتاب ارائه کنم. کسانی که میخواهند مثنوی را بخوانند نزدیکترین متن به نسخه اصلی و آنچه که لب و دهان مولانا بیرون آمده را میبینند.
قرائتهایی که اکنون موجود است خوانشهایی نیست که به مثنوی تحمیل شده باشد. اینها قرائتهایی است که به نسخههای 15 سال اول یعنی نسخههای 677 یا نسخه 687 بسیار نزدیک است.
زمانی که مولانا در حیات بوده در حضور حسام الدین چلبی مثنوی معنوی را تصحیح، تذهیب و تنقیح میکردند. اینگونه نبوده که مولانا شعری بگوید و برود. این شعری است که اصل اصل دین است. میگوید بعد از ما مثنوی شیخی کند. بنابراین در این کتاب مولانا نهایت دقت را داشته و وسواس به خرج داده است. مولانا روی برخی نسخهها علامت صحت گذاشته و برخی را هم نه! یعنی آن را رد نکرده است.
رونمایی این کتاب مرهون تلاشهای افراد زیادی است. من دوست داشتم اسم فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی روی کتاب باشد اما با توجه به کیفیت کارهای هرمس، دوست داشتم این ناشر کتاب را چاپ کند. فکر میکنم کار خوبی انجام شده است با اینکه من آدم سختگیری هستم. اول کتابی که از من چاپ شده است توسط بنگاه ترجمه و نشر کتاب زیر نظر سیدحسن تقی زاده بود و در سری اول کتابهایی که آنجا چاپ شد قرار داشت، کتابهای من را علیرضا خوارزمی که یکی از با ذوقترین ناشران است چاپ کرد. پس از آن هم مرحوم زهرایی صاحب نشر کارنامه برخی دیگر از آثار من را منتشر کرده است. به همین دلیل من بدآموز و لوس شدم و هر ناشری را قبول ندارم.
خوشبختانه حق این کتاب ادا شده است.
@safinehyetabriz
با عرض سلام و احترام.
ببخشید بنده فقط برای پاسخ سریع و مختصر عرض می کنم. پاسخ دقیق و کامل را استادان گروه راهنمایی خواهند فرمود.
- نسخه های خطی از خودِ مثنوی است، کتابت های مختلف، کاتبان مختلف و ....
مثلا قصد دارید این نسخه ها را با هم مقایسه کنید
- نسخه های خطی از شرح مثنوی است به زبان های مختلف (مثلا ترکی)، شارحان مختلف، سالهای کتابت مختلف
- "فنخا" را ابتدا مطالعه بفرمایید تا از نوع نسخه های موجود مطلع شوید.
- در "گروه کانال تلگرامی دیوار مهربانی نسخ خطی" تعدادی نسخه خطی مثنوی و شرح مثنوی است. مثلا: 👇👇👇
📚شرح مثنوی معنوی ( 3 جلد) 👇
📝هادی سبزواری
یکی از آثار نفیس حکیم ملاهادی بن مهدی سبزواری، شرح مثنوی معنوی است که به شرح ابیات مشکل مثنوی مولانا جلال الدین محمد بلخی می پردازد.
حاج ملاهادی به مثنوی علاقه خاصی داشته و همیشه این کتاب را مطالعه می نموده است. ایشان علاوه بر تسلط به مبانی فلسفی و عرفانی و احاطه به تفسیر و حدیث، چون خود ذوق شعری دارد در شرح مثنوی خود، به آیات و اخبار و آثار و اشعار عرفانی استشهاد می نماید. طریقه ایشان در شرح این اثر قیم، بیشتر متکی به مبانی فلسفی و عرفانی است، لذا شرح ایشان بر مثنوی شرحی سنگین و بسیار گرانسنگ است.یکی از ویژگیهای مهم این شرح، تفاسیری است که سبزواری بر اساس برخی مفاهیم فلسفی و عرفانی که پس از عصر مولوی رونق و رواج یافته، از مثنوی به دست میدهد. این شرح دارای ویژگیهای زیر است:
۱ـ توضیح و تفسیر آیات قرآنی که در ابیات متعدد مثنوی معنوی بدانها اشاره شده است؛
۲ـ شرح احادیث و روایاتی که در ابیات آمده است؛
۳ـ توضیح مبانی عرفانی و اسرار سیر و سلوک؛
۴ـ تشریح مسائل فلسفی و کلامی؛
۵ـ بیان معانی اشعار مشکل؛
۶ـ اشاره به نکات ادبی موجود در اشعار مثنوی؛
۷ـ اشاره به ضبط صحیح کلمات مثنوی؛
۸ـ تصحیح انتقادی و اجتهادی برخی از ابیات و اشاره به نسخه بدلها.
@pdfbooks3
با سلام و سپاس بهره بردیم دست مریزاد اطلاعات ارزندهای بود، بله این کمترین نیز به ندرت نسخه مصور از مثنوی دیدهام، برای نمونه عرض شود، در سفر سال ۲۰۱۷ به سن پیتربورگ، در جلد دوازدهم نسخ خطی فارسی انستیتو دستنویسهای شرقی فرهنگستان علوم روسیه (چاپ نشده)، حدود ۳۵ نسخه بسیار نفیس مثنوی معنوی معرفی کردهام، و آنگونه که خاطرم مانده (واقعش بعد گذشت پنج سال مطمئن نیستم) حداقل یکی از نسخ خطی مثنوی، مصور بوده و دارای چندین مجلس نگاره بود، امیدوارم در فرصتی مقتضی شرایط بهتری فراهم شود و بخش باقیمانده این فهرست نیز تکمیل شود و در دسترس علاقمندان قرار گیرد، با سپاس💐
با عرض سلام و احترام استاد گرامی،
آیا مسئله این نسخه خطی حل شده است؟
به چند استاد که پیشتر درخواست کمک فرستاده بودم. امروز یکی از آنها پیام داد
👇👇👇
این نسخه ترکیبی از زبان: گجراتی+ اوریسه ای+ مرهتی است. اگر دو سه صفحه قبل و بعد نسخه را بفرستید شاید این ورق خوانده شود.
سلام و احترام مجدد خدمت بزرگواران
نسخهای از مثنوی معنوی در موزه مولانا وجود دارد که گویا به خط فرزند ایشان، سلطان ولد، است. اگر اشتباه نکرده باشم، احتمالا فقط دفتر چهارم مثنوی را دارد.
آیا بزرگواران به این نسخه دسترسی دارند؟ بنده یکی دو صفحه از آن را نیاز دارم تا با نسخه دیگری مقایسه کنم.
ممنون میشوم اگر دسترسی هست، به اشتراک بگذارید.
پیشاپیش تشکر میکنم.
با احترام
کمترین
✔️ هفت ویژگی انسان_معنوی
✍️مصطفی ملکیان
1️⃣ اوّلین ویژگی انسان معنوی این است که «چه باید بکنم؟» اوّلین مسئلۀ زندگی اوست و هر مسئلۀ دیگری غیر از «چه باید بکنم؟» تنها زمانی برایش اهمیت مییابد که حل آن در پاسخ این سؤال تأثیر داشته باشد. به میزان تأثیری که حل هر مسئلۀ دیگری در حل این مسئلۀ مادر دارد برای آن مسائل اهمیت قائل است و به آنها میپردازد. اگر مسائلی باشند که حل آنها در حل مسئلۀ «چه باید بکنم» هیچ تأثیری ندارد، اصلاً به آنها نمیپردازد. حتی اگر میپردازد به اینکه آیا خدایی هست یا نه، آیا زندگی پس از مرگ هست یا نه، و آیا جهان متناهی است یا نامتناهی، نظام جهان اخلاقیست یا نه و.. [به این سبب است که او را در یافتن به این پرسش مدد میرسانند..]
2️⃣ دوّمین ویژگی؛ زندگی انسان معنوی اصیل است، عاریتی نیست، زندگی اصیل یعنی زندگیای فقط براساس فهم و تشخیص خود. بنابراین در این زندگی تقلید، تبعیت از افکار عمومی، تحت تأثیر هیجاناتعمومی قرار گرفتن، تعبدهای بلادلیل و.. وجود ندارد و انسان فقط براساس عقل و وجدان اخلاقی خود زندگی میکند. هرچه را براساس عقل و وجدان اخلاقی درست تشخیص داد به آن عمل میکند وگرنه آن را پس میزند.
3️⃣ ویژگی سوّم انسان معنوی آن است که به کل جهان هستی رضا داده است، از جمله به درد و رنجها و شرور این جهان. در عین اینکه همۀ تلاش خود را برای بردن امور به سمت و سوی نیکوتر انجام میدهد، به کل نظام هم رضا داده است. درست مثل اینکه شما کل خانهتان را دوست دارید، امّا البته اگر آجری در آن میان لق شد یا شکست، سعی میکنید آن را بر جای خود بگذارید.
4️⃣ ویژگی چهارم اینکه.. برای انسان معنوی بسیار مهّم است که امور تغییرپذیر را از امور تغییرناپذیر تفکیک کند، تا تمام همّ و غم خود را صرف امور تغییرپذیر کرده و با امور تغییرناپذیر کلنجار نرود. آنگاه در میان امور تغییرپذیر هرکدام را به بهترین صورت تغییر میدهد.
5️⃣ ویژگی پنجم انسان معنوی این است که تفاوتها را کاملاً هضم کرده و پذیرفته که خود با تمام انسانهای دیگر متفاوت است، و هر انسان دیگری هم با او متفاوت است. این مسئله را هم به لحاظ روانشناختی و هم به لحاظ اخلاقی پذیرفته است.
6️⃣ ویژگی ششم این است که انسان معنوی با هیچکس مسابقه نمیدهد. فقط با خودش مسابقه میدهد. این مسابقه هم در سمت و سوی خاصی قرار دارد. متأسفانه من و امثال من که انسان معنوی نیستیم اولاً در تمام زندگی مشغول مسابقه دادن با دیگرانیم و این مسابقه هم در داشتنهاست. انسان معنوی اما همیشه خود را فقط با خودش در حال مسابقه میبیند و آن هم نه در داشتنها بلکه در بودنها. آنگاه نتیجه این میشود که مدام از خود میپرسد: آیا من بهتر از این که هستم میتوانم باشم؟
7️⃣ ویژگی هفتم انسان معنوی این است که در مقام نظر حقیقتطلبی، در مقام عمل عدالتطلبی و در مقام احساس و عاطفه نیز عشقورزی پیشه کرده است.
❇️برگرفته از سه گفتگو با استاد «مصطفی ملکیان» | با عنوان ”دین، معنویت و روشنفکری دینی“ | گفتگوی دوّم معنویت و عقلانیت، صفحۀ ۶۴ تا ۶۶.
@mostafamalekian
🔸تصحیح جدید مثنوی شریف بر اساس نسخه متعلق به فقیه محقق ملا احمد نراقی در دو جلد.
🔹فقیه نراقی در آثار خود مکرّر به ابيات مثنوي استناد جسته، کمتر فصلي را در معراج السعادة ايشان مي توان يافت که به بيت يا ابياتي از مولانا تمسّک نجسته باشد.
🔸او در کتاب خزائن بارها در ضمن نقل اشعار مولانا از وی به حرمت ياد کرده و او را با عنوان تفخيمی «مولوی معنوی» نام برده است.
🔹با اين همه برخی از ناآشنايان، طعنه های نراقی در مثنوی طاقديس به برخی عالم نمايان را که تحت عنوان «مولوی» از آنان ياد کرده به خطا متوجّه مولانا جلال الدين بلخی دانسته و او را منکر طريق صاحب مثنوي معنوي دانسته اند، حال آن که عناوين مولانا و مولوی و ملاّ از عناوين تفخيمی عام و مطلق است که اگر با قرائنی همراه نباشد بايد آنها را به معنی آخوند و معمّم و عالم، خصوصاً عالم دين گرفت.
(مهدی کمپاني زارع، مقاله مواجهه متفکّران شيعی با مولانا)
@bazmeghodsian
نکته انحرافی در توضیحات رئیس فعلی کتابخانه دانشگاه تهران:
#ارسالی_مخاطبین
ایشان در اعلام تعرفه در لینک خبرگزاری تسنیم، واحد شمارش رایج در فضای نسخه خطی را تغییر داده و با واحد جدید قیمت را نصف آنچه هست القاء کردهاند:
واحد قیمت گذاری، به برگ است [یعنی دو صفحه با هم]، لذا وقتی سوال میشود که "آیا حقیقت دارد شما اسکن هر برگ نسخه خطی را ۱۰هزار ت قیمت گذاشتهاید" اگر پاسخ بدهیم که نه، صفحهای هزار تومان است، یعنی هر برگی ۲هزار ت است!
تعرفه پیشین این دانشگاه نیز برگی ۲۰۰تومان بود نه صفحهای ۲۰۰ت! پس تعرفه جدید هر برگی ۲هزار تومان خواهد بود، و این یعنی ۱۰برابر شدن قیمت هر برگ نسخه خطی در تعرفه جدید!
(تصویر فوق از سایت کتابخانه اخذ شده است که مربوط به تعرفه خدمات در زمان مدیریت جدید است)
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com