والله اونو اصلا نمی دونم چون در این زمینه فعالیتی ندارم، شاخصه هایی که به نظرم اومد رو گفتم، دلائل الخیرات و قصیده برده هر دو از متون زیارتی متداول اهل سنت بوده است، از میان ایشون مشتری بهتری پیدا می شود احتمالا،
احتمالا میر یامغورچی متخلص به سپاهی یکی از امرای شاعری بوده که سواره نظام بر عهده او بوده و یا به قول جناب عالی در کار تجهیز اسب و چارپای نظامی بوده است
احتمالا "مطبع العالی المغربی منشی نولکشور" باشد که چاپخانه معروفی در لکهنو _ هند بوده که در قرن نوزدهم بیش از ۴ هزار عنوان کتاب (بیشتر سنگی) به چاپ رسانده است
بله بسیار جالب است و جالبتر اینکه در چهار بیت ابتدایی الف به صورت الف مقصوره زینت و بر پایه واو آمده است که احتمالا نشان از این دارد که کلمه (لااقل برای خطاط یا کاتب حاضر) صورت تلفظی دیگری (مانند لهجه خراسانی/افغان) نداشته و همانگونه با الف ممدوده (خاموش) تلفظ میشده حال اینکه این نوع کتابت از روی نسخه ای با بعد فاصله زمانی تا قرن خطاط بوده که دگرگونی املایی را سبب شده یا با توجه به موارد دیگر از روی نسخه ای با تفاوت گویشی کتابت شده که دوگانگی زمان تالیف و زمان کتابت در آن دیده میشود الله اعلم.
به نظر این علامت + نیست و از ظاهر نسخه پیداست که بعدا اضافه نشده است اگر اشتباه نکنم اصطلاح آن ترقین است و به این معنی است که وقتی کاتب سهوی انجام می داده و حرفی را اشتباه می نوشته روی آن خط می کشیده است که خوانده نشود . در اینجا نیز احتمالا کاتب روی ی در کلمه "شهی" به اشتباه علامت الف مقصوره گذاشته و بعد برای اینکه مانند عیسی کسی آن را "شها" نخواند دست به ترقین زده است
بله . بازار نقادی داغی بوده در هند. نه تنها بین اینها که بقیه نیز . اما سوال این است که این مطلب رد و نقد شده؟ و اگر پاسخ مثبت است ، ردیۀ بر این نقد چه بوده؟
لغت "ورزیدن" (برای نمونه در "عشق ورزیدن") و صورت دیگرش "بَرزیدن" در فارسی به معنی «عمل کردن»، «پرداختن به»، «کوشیدن» و «کشاورزی کردن» به کار رفتهاند. "برز" در "برزگر" به معنی «کشاورز» و نیز "ورز" در "ورز دادن (خمیر)" با این فعل همریشه هستند. صورت پهلوی این فعل همان warzīdan بوده که از ریشۀ ایرانی باستان -warz به معنی «عمل کردن؛ کشاورزی کردن» و آن هم از ریشۀ هندواروپایی -werg̑* به معنی «عمل کردن» بر جای مانده بوده. از این ریشه در اوستایی -wərəz، در فارسی باستان -ward، در انگلیسی work «کار کردن» و در آلمانی wirken «عمل کردن» بر جای ماندهاند.
در یونانی orgia (در اصل vorgia*) به معنی «آیین و مناسک سرّی» از همین ریشه است. این آیینها در مراسم پرستش برخی خدایان و به افتخار برخی شخصیتهای اسطورهای یونان باستان برگزار میشد و همراه بود با میگساری افراطی و موسیقی و رقص و آواز بسیار. امروزه این واژۀ یونانی به صورت orgy در انگلیسی کاربرد دارد. واژۀ یونانی organon (در اصل vorganon*) به معنی «ساز، آلت موسیقی» هم به همین جا مربوط است و در اصل به معنی «ابزار» (یعنی وسیلۀ "عمل کردن") بوده و از این نظر قابل مقایسه است با لغت "آلت" در "آلت موسیقی". این کلمه بعدها به صورت "ارغنون" به زبانهای شرقی وارد شد. همین لغت یونانی organon به معنی «اندام» هم بوده، به این مناسبت که اندامهای بدن وسیلۀ بدن هستند برای انجام کار. لغت organ «اندام» در زبانهای اروپایی وامواژهای است از همین واژۀ یونانی. از این لغت واژههای بسیاری مانند organism، organic و organization ساخته شده است.
واژۀ یونانی دیگری که از ریشۀ هندواروپایی یادشده مانده ergon (در اصل vergon) به معنی «عمل» است و از آن واژههای بسیاری ساخته و در زبانهای اروپایی وارد شده است. جزء پایانی واژههای زیر از همین لغت یونانی است:
«انرژی»: energy (در لفظ: «عملگر»)
نام خاص George که در اصل به معنی «کشاورز و برزگر» است. (در لفظ: «زمینکار»)
«آیین و مناسک»: liturgy (در لفظ: «عمل عمومی»)
«دانش کار با فلزات»: metallurgy
«معجزه، جادو»: theurgy (در لفظ: «خداکار»)
«جراح»: chirurgeon در کنار surgeon (در لفظ: «دستکار»؛ لغت فارسی قدیم "دستکار" به معنی «جراح» از همین واژۀ یونانی گردهبرداری شده بوده؛ نمونه: باد خوارزمی چو سنگیندل پِجِشک دستکار/ دست دارد پُر ستاره آستین پُر نیشتر (ازرقی، سدۀ پنجم))
#ریشهشناسی، #ریشه_شناسی
پیوند تلگرام:
https://telegram.me/vazhegozini/35
این که حجازیها از دنیا بی خبر بوده اند، به دلائل مختلف سخن درستی نیست. حکایتها از سفر اجداد پیامبر اکرم (ص) به هندوستان وجود دارد که به نظر من، همه اش افسانه نیست. قریش، تنها قبیله ای است که توتمش حیوانی دریایی است و این احتمالا از آن رو ست که کشتیرانی می کرده اند. خیلی حرفهای دیگر در این باره هست.
@litera9
یکی از چند مقدمهای که تاکنون در آغاز نسخههای خطی دیوان حافظ بنظر رسیده مقدمه قدیمی دیوان است که به محمد گل اندام نسبت دادهاند. این مقدمه که در هیچ ماخذ و مدرکی به دیگری نسبت داده نشده تا موقع چاپ قزوینی از دیوان خواجه که در سال ۱۳۲۰ شمسی صورت گرفت هنوز در هیچ یک از نسخه های خطی مربوط به قبل از صده دهم ملحوظ نیفتاده بود. اخیرا در یک نسخه خطی از دیوان حافظ که متعلق به یکی از فضلای هند است و عکس آن پیش آقای جلالی نائینی در شیراز دیده شد و به خاطر گذراند که این مقدمه در ۸۲۹ هجری که تاریخ تحریر آن نسخه است سابقه انضمام به دیوان خواجه را پیدا کرده است یعنی در سالی که شاید محمد گل اندام مصنف مقدمه هنوز در شیراز زنده بوده است…
دیوان حافظ با مقدمهی گلندام را انتشارات دانشگاه تهران به تصحیح احمد مجاهد، چاپ و نشر کرده است.
#رنگسفیدادرار
دارای 🌟چهار طبقه 🌟به شرح زیر
1⃣سفیدی که به رنگ اب شباهت دارد
🌸نشانه سو مزاج سرد، پرنوشی، ذیابطسیا انحراف صفرا به سمت مغز یا سایر اندام هاست
2⃣سفیدی که به رنگ آبجو شباهت دارد
🌸نشانه بیماری های بلغمی سکته یا فالج
سنگ کلیه یا زخم مثانه و در مواردی دفع بلغم و سلامت است
3⃣سفیدی که به رنگ منی شباهت دارد
🌸نشانه بسیاری بلغم است
4⃣سفیدی که به رنگ شیر شباهت دارد
🌸 نشانه ضعف و ذوب شدن پیه کلیه و در برخی موارد دلالت بر مرگ زود رس است
@tebakhlatisina
شناخت سنگهای قیمتی
جواهرات و سنگها
سنگ تورمالین : سنگی متبلور به رنگهای زرد ، سرخ ، بنفش که معادن آن در برزیل و برمه و آمریکا و سیبری وجود دارد
سنگ دُر دُر بر دو شکل کلی هست. کوهی و بیابانی و بشکل و رنگ بلور میباشد که دارای تللول میباشد و مروارید یکتا در صدف را هم دُر میگویند
سنگ زمرد یکی از اقسام آلومین به رنگ سبز که از سنگهای قدیمی هست و هر چه پر رنگ تر باشد گرانبها تر است
الماس یکی از سنگهای گرانبها که عبارت است از کربن خالص متبلور و در هندوستان ، برزیل ، آفریقا و برخی از کشورهای دیگر بشکل کریستال در کانها پیدا میشود گاهی بی رنگ و گاهی در رنگهای سبز ، سرخ ، آبی ، صورتی ، و سیاه یافت میشود. نوع بی رنگ آن در ردیف سنگهای گرانبها هست و فراوانتر از رنگهای دیگر میباشد ولی کلیه رنگهای آن گرانبها هستند. الماس هر چه درشت تر و پاک تر باشد گرانبها تر است. الماس همه اجسام را مخطط میکند و فقط با گرده های مخصوص خود صیقلی می شود. نوع صنعتی آن در شیشه بری به کار میرود.
یاقوت نوعی سنگ گرانبها هست که از معدن به دست می آید به رنگ سرخ ، زرد ، کبود ، سبز و سفید. نوع سرخ و شفاف آن بعد از الماس از بهترین سنگهای موجود میباشد و هر چه بزرگتر و خوش رنگ تر باشد گرانبها تر است در فارسی قدیم به آن یاکند هم میگفتند یواقیت جمع یاقوت است. رمانی= یاقوت درشت و سرخ رنگ شبیه انار یاقوت خام کنایه از لب معشوق می باشد.
زبرجد یک قسم آلومین رنگین مانند زمرد به رنگ زرد یا سبز که از سنگهای قدیمی است و در جواهر سازی بکار میرود و مشهور ترین آن سبز رنگ است در آمریکا و برزیل و استرالیا و روسیه یافت میشود
لعل یکی از سنگهای قیمتی به رنگ سرخ مانند یاقوت یک قسم آلومین رنگین است و در طبیعت پیدا میشود لعل بدخشان یکی از معروفترین آنها میباشد
کهربا صمغ برخی از درختان نوع سرو و کاج که از منۀ قدیمه تولید و مانند سنگ سفت و سخت شده و به رنگهای مختلف زرد و سرخ و سفید است و بر اثر مالش خاصیت الکتریسیته پیدا میکند و در 278 درجه حرارت ذوب میشود و سپس به شکل تیره رنگی میسوزد و در آب و الکل و جوهر سقز حل میشود. یکی از اقسام لینیت زغالی است سخت و براق و به خوبی جلا و صیقل پیدا میکند و در جواهر سازی بکار می رود
عقیق یک قسم کوارنز بی شکل به رنگهای مختلف است. نوع مرغوب آن به رنگ سرخ یا آلبالوئی است و مانند سنگهای قیمتی در زینت بکار میرود نوعی از آن که در یمن به دست می آید و سرخ رنگ است معروف به عقیق یمنی یا یمانی است که بیشتر نگین انگشتر میشود و واحدش عقیقه است
فیروزه یکی از سنگهای قیمتی به رنگهای آبی آسمانی که از معدن استخراج میشود و بیشتر نگین انگشتر از آن به دست می آید و در نیشابور و کرمان و فارس و آذربایجان به دست می آید. بهترین آن از معدنی از نیشابور به دست میآید و آن را فیروزه بواسحاقی میگویند.
یشم سنگی است شبیه عقیق یا زبر جد به رنگهای مختلف کبود ، سبز تیره و رنگ صابونی آن نیز یافت میشود.
لاجورد از سنگهای معدنی به رنگ آسمانی یا آبی پر رنگ که سائئده شده آن در نقاشی به کار میرود و در طب قدیم نیز کار برد داشته است. به عربی به آن لازورد میگویند.
مردار سنگ لیتارژ ، جوهر سرب ، جسمی است به رنگ سرخ یا زرد بیستر از سرب و قلعی گرفته میشود برای ساختن مرهم بکار میرود و به آن سنگ مردار هم گفته میشود.
مروارید گوهری است سفید و درخشان که در داخل صدف رشد میکند. وقتی ذره شنی بین صدف و جبه او قرار می گیرد جانور کم کم ماده آهکی بدور آن ذره ترشح میکند و رفته رفته مروارید ساخته میشود. درشتی آن به اندازه دانه خنثی شروع میشود و تا اندازه تخم کبوتر آن وجود دارد و در خلیج فارس و اقیانوس هند صید میشود.
به فرموده لسان الغیب حافظ شیرازی : ز تندباد حوادث نمی توان دیدن / در این چمن که گلی بوده است یاسمنی/ از این سموم که بر طرف بوستان گذشت / عجب که بوی گلی هست و رنگ نسترنی.
در کتاب ارمغان هند و پاک تالیف مرحوم آیت الله عبدالصاحب لنگرودی که این حقیر توفیق نشرش رو پیدا کردم آمده است. مسلمانان هند و پاکستان حوضچه هایی بر روی قبر ها ایجاد می کنند با این استدلال که آب مهریهد حضرت زهرا سلام الله علیها است و در مدتی که آب روی قبر است. عذاب از صاحب قبر برداشته می شود.
در تحقیق مستدرک جامعه مدرسین که ادعا میکنند که کاملتر تصحیح کردن باز به همان شیوه نوشته اند و به خودشان زحمت تحقیق اضافه رو ندادن !!
البته این مجموعه شهید رو مرحوم نوری آوردن در اول سند .. احتمالا نسخه نزد نزد خود مرحوم نوری بوده که این محققین پیدا نکردن و اطلاعی بدان نداشته اند .. باز احتمالات دیگه هم هست
بله بسیار جالب است و جالبتر اینکه در چهار بیت ابتدایی الف به صورت الف مقصوره زینت و بر پایه واو آمده است که احتمالا نشان از این دارد که کلمه (لااقل برای خطاط یا کاتب حاضر) صورت تلفظی دیگری (مانند لهجه خراسانی/افغان) نداشته و همانگونه با الف ممدوده (خاموش) تلفظ میشده حال اینکه این نوع کتابت از روی نسخه ای با بعد فاصله زمانی تا قرن خطاط بوده که دگرگونی املایی را سبب شده یا با توجه به موارد دیگر از روی نسخه ای با تفاوت گویشی کتابت شده که دوگانگی زمان تالیف و زمان کتابت در آن دیده میشود الله اعلم.
"عروس صفحه را خطش نگاریست حروفش گرچه هر یک خود نگاریست "
شرح :
"نگار" در اصل به معنی "نقش" است و به مجاز به معنی "بت" استعمال یافته و چون "بت" به معنی "معشوق" مستعمل است. نگار نیز به این مستعمل شده پس این "مجاز در مجاز" باشد و صاحب بهار عجم گوید چرا که "صنم" نیز نقشی است غایتش صنم، نقش و صورت سایه دار است و نقش اکثر اوقات بر تصویر رنگ اطلاق کنند و باز گفته که نیز رنگی که از حنا و نیل سازند و زنان دستها را بدان نقش کنند و در عرف حال به معنی معشوق حنادار مستعمل است؛ انتهی مولف گوید:" تخصیص این معنی از کجا متحقق باشد بلکه هر کجا نگار استعمال می یابد به معنی معشوق معلوم می شود" پس وجه همان اول باشد و از مجدالدین قوسی نقل کرده که:" در روم طرفه اصطلاحی است که پسران لوند را دلبر و زنانِ قحبه را نگار خوانند و این دو لفظ از معنی وصفی مهجورالاستعمال ساخته¬اند." انتهی؛ به هر کیف در مصرع اول به معنی "نقش حنا" است و در مصرع ثانی به معنی "معشوق" و قوله حروف او عبارت از اشعار مصنفه ممدوح است و حاصل معنی فقره این که:" اشعار او هر چند در خوبی و آرایش خود به منزلۀ معشوق¬اند و حاجت به آرایش دیگر ندارند اما خطی که می¬نویسد، برای عروس صفحه نقش و نگار حنا است. ای: صفحه به خط و آرایش می¬یابد"
نکته اینکه شکری تبریزی در تبریز به دنیا آمده است و بعدها به هند کوچیده و فرزندش نیز یکی بزرگترین تجار و شعرای هند بوده است
پر واضح است که بیت مخدوش است ، از آنجا که خط بالای بیت در مورد سر به هوا و سر در هوا میخواهد مثال بزند ، پس احتمالا بیت این بوده
آن یکی رو به گریبان خون شد
وین دگر سر به هوا مجنون شد
((رو به گریبان ، سر به هوا))
سلام بزرگوار. بنده تخصصی در این زمینه ندارم. اینقدر میدانم که تلاش دستورنویسان هندی برای تبیین دستور زبان فارسی با قواعد عربی اشتباه بوده است. حرف ا یکی از پیشوندها و پسوندهای زبان فارسی است و با آن الف مقصوره عربی متفاوت است. در فارسی این پیشوند غالبا واژه را به متضاد خود تبدیل میکرده مثل:
هو (خوب) به آهو (ناخوب)
برد به آورد (آبرد)
هوش به انوش (اهوش)
در آخر واژه هم که معانی بسیار دارد مانند:
صفت فاعلی: گویا
منادا: سعدیا
تفخیم: مسیحا
دعا و نفرین: مبادا
کثرت و تعجب: بزرگا مردا
و کاربردهای زیاد دیگری که من فکر نمیکنم هیچکدام منطبق با الف مقصوره باشد.
Mehdi
به فرموده لسان الغیب حافظ شیرازی : ز تندباد حوادث نمی توان دیدن / در این چمن که گلی بوده است یاسمنی/ از این سموم که بر طرف بوستان گذشت / عجب که بوی گلی هست و رنگ نسترنی.
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com