تکملهٔ دو امالی سید مرتضی و شیخ طوسی؟!
در اجازۀ سید ابن طاوس که پیش از این نصّ آن را آوردیم تصریح شده که نسخه ای که از امالی بین مردم منتشر شده 18 جزء می باشد، این در حالی است که امالی در اصل تألیف آن 27 جزء می باشد، او حتی تصریح می کند که این 18 باب را بر پدر خود قرائت کرده به این معنا که پدرش نیز همین 18 جزء را داشته و نه بیشتر، ولی بعد از آن می گوید که (9 جزء) دیگر را در مجلدی مستقل به خط ابن رطبه فقیه و محدّث بزرگ اوایل قرن ششم در اختار داشته است. متأسّفانه این قسمت (یعنی 9 جزء باقی مانده) به ما نرسیده است.
شاید همان اتفاقی که برای امالی سید مرتضی افتاده بوده برای امالی شیخ طوسی نیز افتاده از آنجا که سید هم مقداری زیادی از امالی خود را بر تلامیذش قرائت می کند و به سفر حجّ مشرّف می شود و وقتی از سفر باز می گردد ادامۀ امالی را برای برخی از شاگردانش ادامه می دهد، و لذا بعضی از نسخه های امالی سید مرتضی آن تکمله ها را دارند ولی بسیاری از نسخه ها نیز فاقد این تکمله می باشند.
جالب است بدانید که فقط چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم از امالی سید مرتضی در مصر این تکمله ها را در یک نسخهٔ خطی که در اسپانیا پیدا کرده و روی آن اجازهٔ سید فضل الله راوندی بوده است، پیدا و منتشر کرده است، و باقی نسخه های چاپی فاقد این قسمت می باشند.
به هر حال امالی شیخ طوسی به تصریح ابن طاوس قطعا در دو مرحله تنظیم شده است: (وأملی بعدها تمام سبعة وعشرين...) ولي این امر در بسياري از نسخه ها منعكس نشده و تکمله ها به خود نسخه های امالی متصل نبوده است و به صورت جداگانه کتابت شد چنانکه در نسخهٔ ابن طاوس هم این چنین بوده آنجا که می گوید: (والتمام عندي الآن بخط الشيخ حسين ابن رطبة وخط غيره في مجلد فيه كتاب المائدة)، ومراد از (التمام) همان باقی اجزای کتاب است. و لذا اصل کتاب باقی مانده ولی تکملۀ آن كه نسخهٔ مستقلی بوده است از بین رفت.
در پایان متذکر شوم که نسخۀ دیگری از امالی شیخ طوسی به خطّ سید حیدر بن علاء الدین علی بن حسن الحسنی سبزواری بیزوی از دانشمندان و سادات مشهور قرن 10 و 11 آشنا هستیم که او نیز به این نکته آگاهی داشته و روی نسخۀ خود گزارش این نقص را آورده است و از نسخۀ منقول از خط سید این گزارش را آورده است.
او نسخۀ خود را در شب پنج شنبه قریب به فجر غرّۀ ذی القعده سال 983 قمری در جعفر آباد قزوین کتابت کرده. این نسخه در حال حاضر در کتابخانۀ مسجد اعظم در قم نگهداری می شود.
نکتۀ جالب اینکه در حاشیۀ این نسخه اجازه ای برای کاتب نسخه آمده که به علت آسیب دیدگی مجیز شاخته نمی شود ولی خوشبختانه نسخه ای دیگر در قرن 11 از روی همین نسخه کتابت شده و اجازه را به شکل کامل حکایت کرده است و در آن مجیز شیخ بهایی است. این نسخه الان در گلپایگان نگهداری می شود.
@majlesilib
در این صفحه، تاریخ 518 دیده می شود . حال آن که در کتابخانه مجلس، سه نسخه از این کتاب دیده می شود: الف) تاریخ کتابت آغاز قرن نهم. ب) ۱۵جمادیالاولی۷۱۴ ق با شماره ی ۱/ ۱۴۷۲۸(گ۹ ب -۳۷ الف) - پ)۱۵جمادیالاولی۷۱۴ ق ۱۴۷۲۸/۱ .استاد سید حسن موسوی بروجردی درباب نسخ این کتاب چنین می فرمایند: «ازاین کتاب تا به حال سه نسخه شناخته ام: (نسخۀ اول) نسخۀ اصل مؤلف که در کتابخانۀ ملی پاریس نگهداری می شود، این نسخه مذهب و در غایت نفیس است و با خطی بسیار عالی، با شاکلۀ کتابت نسخه های قرآنهای توأمانی، با خطوط نسخ و محقق ممتاز کتابت شده. کاتب آن (احمد بن عبد الله) نام دارد، و این نسخه همان نسخه ای است که به سلطان محمد اهدا شده بوده و در پشت آن القاب او با آب طلای دور گیری شده، مندرج شده است. (نسخۀ دوم) نسخۀ کتابخانۀ دانشگاه تهران، به شمارۀ 2125 است، این نسخه را علی بن محمد بن احمد در نیمۀ صفر سال 685 به خط نسخ کتابت کرده است. (نسخۀ سوم) نسخۀ کتابخانۀ مجلس شورا به شمارۀ 14728 است، که تاریخ کتابت آن 15 جمادی الاولی سال 714 قمری است. پشت برگ اول آن اجازۀ قرائت کتاب توسط علی بن محمد بن علی جاسبی وارانی به جلال الدین یوسف بن جمال الدین محمد اصفهانی در غرۀ شهر رجب سال 714 قمری آمده (سایت مجلس).
دوستان عزیز، یک نظرخواهی فنی و تخصصی، لطفا اعلام نظر بفرمایید... یک نسخه در اختیار بنده است که طبق ترقیمه دستخط مؤلف است و تا مدتی هم به این موضوع باور داشتم، تا اینکه نسخه دومی از همان متن را با نسخه مؤلف مقابله کردم. نسخه دوم اشتراکات زیادی با نسخه اول دارد. اول گمان داشتم که دومی از روی اولی نوشته شده، اما الان- البته شاید در اشتباهم- فکر می کنم که نسخه اول دستخط مؤلف نیست و رونویسی از نسخه مولف است که کاتب ترقیمه آن را هم دقیقا نقل کرده است. برای این موضوع فعلا دو دلیل دارم، پیشاپیش عرض کنم که هر دو نسخه بعد یا در حین کتابت با نسخه اصل یا نسخه دیگری مقابله شده است: 1- اگر نسخه اول دستخط مولف است و نسخه دوم بعد از اعمال اصلاحات نسخه اول، از روی آن کتابت شده باشد، پس چرا بسیاری از عین اصلاحات نسخه اول در نسخه دوم هم اعمال شده در حالی که نسخه دوم باید تمیزتر کتابت شده باشد؟ 2- اگر نسخه دوم قبل از اصلاحات نسخه اول کتابت شده باشد، پس چرا کمبود و خطاهای پیشین نسخه اول در نسخه دوم راه نیافته و همگی بدون هیچ اصلاحی درست کتابت شده-است؟ با این احتساب شاید نسخه اصل این دو نسخه یکی بوده و تمام کمبودها و خطاها در هر دو راه یافته و هر دو کاتب هم مجددا با اصل مقابله کرده اند و چنین وضعیتی پیش آمده است... امیدوارم موضوع را پیچیده بیان نکرده باشم
#نسخه_شناسی
شماره 420 التعلیقة السجادیة ملا مراد بن علیخان تفرشی م 1051ه
این کتاب حاشیه ای است بر کتاب شریف من لایحضره الفقیه که توسط ملا مراد تفرشی عالم بزرگ عصر صفوی و شاگرد شیخ بهایی نوشته شده است. از این کتاب نسخه های متعددی وجود دارد. نسخه کتابخانه نواب جلد دوم این حاشیه است که توسط فرزند مولف ظهیرالدین علی کتابت شده است. او از شاگردان مقدس اردبیلی،و ازاکابر علمای شیعه امامیه و فقهای به نام روزگار خویش بود.
در برگ اول نسخه وقفنامه ای به خط ظهیرالدین علی نوشته شده که در آن نکات قابل توجهی اشاره شده است. وی می گوید: «این کتاب جزء دوم حاشیه موسوم به التعلیقه السجادیه است که توسط پدرم مولانا مراد تفرشی نوشته شده است. من این نسخه را از روی خط پدرم کتابت و با اصل آن به قدر امکان مقابله کردم و این نسخه را وقف بر طلاب اثنا عشریه مجاور مشهد امام علی بن موسی الرضا علیه السلام می کنم و تولیت آن را برعهده سید صالح فاضل ....حاجی میر محمد جعفر سبزواری می گذارم.»
و در انتهای وقف نامه آمده است:«انا اقل العباد عملا و اکثرهم ذللا ابن ملا مراد التفرشی ظهیرالدین علی بمحمد و آله فی شهور سنه 1096.»
در برگ دوم نسخه دستخط حضرت آیت الله سید علی سیستانی حفظه الله و ابقاه دیده می شود. متن دستخط اینگونه است:«قد حصل هذا الکتاب الشریف بید الاحقر علی الحسینی السیستانی 1367»
در بالای وقفنامه نیز دستخط تقدیمی ایشان با این مضامین موجود است:« این کتاب تقدیم مدرسه نواب شد بتاریخ... علی الحسینی السیستانی.»
تصحیح بخشی از این حاشیه توسط یکی از دانشجویان کوشا در دانشگاه تربیت مدرس به عنوان پایان نامه کارشناسی ارشد در حال انجام است.»
@Ganjinemaktoob
خوراسگان از قریه های کهن اصفهان و در منطقه شرق آن قرار گرفته و بخشی از منطقه جی بوده است. درباره منطقه جی و خوراسگان مجموعه مقالاتی با عنوان «خورشید جی» به کوشش جناب استاد رسول جعفریان، منتشر شده است. عالمان و کاتبان زیادی از این شهر بر آمدند. آقای جعفریان در یکی از مقالات این مجموعه به معرفی عالمان و افراد سرشناس این منطقه پرداخته اند. از افرادی که ایشان نام او را آورده ابوالفتح بن محمدخوراسگانی و فرزندش محمد است. نام ایشان تنها در برخی کتب تراجم معاصر آمده که آن هم تنها براساس معرفی برخی نسخه های کتابت شده توسط او بوده است. از نسخه های موجود به دست می آید ایشان شاگرد محمدتقی مجلسی و محمدصالح مازندرانی بوده است. دو فرزند ایشان محمد و محمدشفیع نیز مانند پدر نسخه های را کتابت کرده اند. ایشان حداقل هفت بار کتاب شرح الکافی ملا محمدصالح مازندرانی را کتابت کرده است. در فایل زیر مجموعه اطلاعات موجود درباره نسخه های کتابت شده توسط ایشان و فرزندانش تقدیم می گردد:
@libmazaheb
#نسخه_شناسی
شماره 420 التعلیقة السجادیة ملا مراد بن علیخان تفرشی م 1051ه
این کتاب حاشیه ای است بر کتاب شریف من لایحضره الفقیه که توسط ملا مراد تفرشی عالم بزرگ عصر صفوی و شاگرد شیخ بهایی نوشته شده است. از این کتاب نسخه های متعددی وجود دارد. نسخه کتابخانه نواب جلد دوم این حاشیه است که توسط فرزند مولف ظهیرالدین علی کتابت شده است. او از شاگردان مقدس اردبیلی،و ازاکابر علمای شیعه امامیه و فقهای به نام روزگار خویش بود.
در برگ اول نسخه وقفنامه ای به خط ظهیرالدین علی نوشته شده که در آن نکات قابل توجهی اشاره شده است. وی می گوید: «این کتاب جزء دوم حاشیه موسوم به التعلیقه السجادیه است که توسط پدرم مولانا مراد تفرشی نوشته شده است. من این نسخه را از روی خط پدرم کتابت و با اصل آن به قدر امکان مقابله کردم و این نسخه را وقف بر طلاب اثنا عشریه مجاور مشهد امام علی بن موسی الرضا علیه السلام می کنم و تولیت آن را برعهده سید صالح فاضل ....حاجی میر محمد جعفر سبزواری می گذارم.»
و در انتهای وقف نامه آمده است:«انا اقل العباد عملا و اکثرهم ذللا ابن ملا مراد التفرشی ظهیرالدین علی بمحمد و آله فی شهور سنه 1096.»
در برگ دوم نسخه دستخط حضرت آیت الله سید علی سیستانی حفظه الله و ابقاه دیده می شود. متن دستخط اینگونه است:«قد حصل هذا الکتاب الشریف بید الاحقر علی الحسینی السیستانی 1367»
در بالای وقفنامه نیز دستخط تقدیمی ایشان با این مضامین موجود است:« این کتاب تقدیم مدرسه نواب شد بتاریخ... علی الحسینی السیستانی.»
تصحیح بخشی از این حاشیه توسط یکی از دانشجویان کوشا در دانشگاه تربیت مدرس به عنوان پایان نامه کارشناسی ارشد در حال انجام است.»
@Ganjinemaktoob
از کشاف زمخشری نسخه کهن بسیار فراوان است. تفسیری مهم و محوری بوده. این نسخه در خوارزم و به سال 731 کتابت شده است.
یکی از نسخه های با ارزش کتابخانه مرکزی، ذخیره خوارزمشاهی است که به صورت عکسی و به کوشش دکتر تاجبخش (امیر کبیر، 1390) منتشر شده است. نسخه یاد شده بر اساس خاتمه آن، سال 582 را نشان می دهد. البته نسخه نشان می دهد که در این جا، قدری رفتگی و شاید دست خوردگی وجود دارد. همین امر سبب شده است تا مرحوم استاد محمد تقی دانش پژوه در باره این تاریخ تردید کرده و آن را دستکاری شده بداند.
اخیرا در توافقی که میان کتابخانه مرکزی و فرهنگستان علوم برلین ـ برندنبرگ صورت گرفت، قرار شد برای رفع این مشکل، و با استفاده از سالیابی از طریق آزمایش کربن تاریخ کتابت این نسخه روشن شود.
در بررسی مزبور که اخیرا نتایج آن به این کتابخانه گزارش شده بدین شرح است که احتمالا این نسخه خطی پیش از سال 1250 میلادی کتابت شده،یعنی بین 1150 تا 1250 میلادی کتابت شده است. این تاریخها، از نظر هجری میان سالهای 529 تا سالهای 629 می شود.
این در حالی است که تاریخ آخر نسخه 582 یعنی میانه این دو تاریخ است.
بدین ترتیب می توان گفت که تا اینجای ماجرا حق با دکتر تاجبخش است که نسخه عکسی این کتاب را منتشر کرده است. یعنی تاریخ آخر علی رغم این دستکاری، به نظر می آید منطبق با آزمایش سالیابی کربن است.
@UT_Central_library
📚 بررسي تاريخي روابط ايران و عربستان در موضوع حج
میقات حج، شماره 92، صفحه 160-186
▫️نوشتة حاضر، خلاصه و چکيده اي است از يک پژوهش ارزشمند با عنوان «مناسبات ايرانيان با حجاز در ادوار مختلف اسلامي» که توسط جناب آقاي دکتر سيد محمود ساماني، عضو گروه تاریخ و سیره پژوهشکده حج و زیارت، انجام شده است.
اکنون به بهانه وقايعي که ميان ايران و عربستان رخ داده و در روابط اين دو کشور تأثيرگذار بوده، خلاصه ای از مقاله يادشده تهیه شده که تقديم اعضای کانال می شود. در ادامه متن کامل این مقاله آمده است.🔰🔰🔰
کتاب بحر الانساب یا بهر النصاب که موضوع آن در ذکر اولاد امامان و نسب امامزادگان است. این کتاب به ابومخنف نسبت داده شده است. در مقدمه برخی نسخه ها این کتاب ادعا شده نسخه اصلی به دست امام صادق (ع) نوشته شده و سپس امام حسن عسگری مطالبی به آن افزوده است و بعدها این نسخه در کتابخانه مسجد الاقصی پنهان بوده و بوسیله یکی از نوادگان امام محمدتقی(ع) به نام سید ابوطاهر بن ابی جعفر به ولایت عجم آورده شد و بوسیله علم الهدی سید مرتضی به فارسی ترجمه شده است.معلوم است این داستان ساختگی است و اساس تاریخی ندارد.
@libmazaheb
#نهج_البلاغة
#نسخه_کهن
#منهاج_البراعة_فی_شرح_نهج_البلاغة
#قطب_راوندی
نسخه خطی به شماره ثبت 3083
محل نگهداری: کتابخانه سپهسالار
تاریخ کتابت: احتمالا قرن ششم یا هفتم
ملاحظات:
اهمیت این نسخه از چندین جهت می باشد :
اول اینکه متنی کهن از نهج البلاغه می باشد ،
دوم اینکه شرح مهم قطب راوندی (منهاج البراعة) را هم در هامش در بر دارد و اینکه کاتب متن و هامش ظاهرا یکنفر بوده است هر چند جنس کاغذ شرح در صفحات الحاقی متفاوت از صفحات اصلی می باشد و در ظاهر متعلق به یک زمان نمی باشند ولی خط آنها خیلی به یکدیگر شباهت دارد و اگر ثابت شود که کاتب متن و هامش یکنفر بوده است تاریخ کتابت نسخه به بعد از اواسط قرن ششم (عصر قطب راوندی) به بعد بر میگردد و اگر هم کاتب متن و حاشیه دو نفر مختلف باشد باز هم شیوه کتابت حاشیه نشان از قدمت آن دارد و نزدیک به عصر کتابت متن انجام شده است و احتمال اینکه خود متن کتاب در عصر قبل از قطب راوندی کتابت شده باشد بعید نخواهد بود ،
سوم اینکه کتابت شرح نهج البلاغه در هامش کتاب با دقت صورت گرفته و هر کدام از فقرات شرح در جای خاص خود اضافه شده است و لذا در بعضی اوراق چون عبارات شرح بیشتر بوده است صفحاتی الحاق شده است (هرچند این احتمال هم میرود که صفحات الحاقی در زمان و عصر دیگری تهیه شده باشد) و این نشان دهنده این است که کاتب شرح شخصی عالم بوده است .
در متن بعضی از لغات مشکل به شنگرف توضیح داده شده است که با توجه به کتابت آن در بعض موارد در قسمت کاغذهای مرمتی عطف نسخه ،باید گفت توسط کاتب دیگری و در عصر دیگری انجام شده است ، همچنین نسخه توسط کاتبی «نور الدین» نام تصحیح نیز شده است که در برگ 62 فلان نام خود را آورده است . حدود نیم سانتیمتر از اطراف صفحات کتاب از بین رفته است لذا بعضی از کلمات سطور مربوط به شرح به تبع آن از بین رفته وحتی مرکب آن در اثر استفاده کم رنگ گردیده است . و در پایان هم حدیثی از حضرت رسول(ص) درباره معراج که امیر المؤمنین (ع) نقل کرده است ، آمده است . برای توضیخات بیشتر درباره این نسخه مراجعه کنید به (فهرست سپهسالار ، ج2 ، ص154) .
در ادامه نمونه ای از تصاویر این نسخه برای علاقه مندان و محققین ارسال می شود ، اگر از اساتید محترم تذکری درباره این نسخه و خصوصا تاریخ کتابت آن دارند ، به بنده کمترین (@ghehsare) تذکر دهند «فان الذکری تنفع المؤمنین» .
@sepahsalaar
👇👇👇👇نمونه تصاویر نسخه 👇👇👇👇
خوراسگان از قریه های کهن اصفهان و در منطقه شرق آن قرار گرفته و بخشی از منطقه جی بوده است. درباره منطقه جی و خوراسگان مجموعه مقالاتی با عنوان «خورشید جی» به کوشش جناب استاد رسول جعفریان، منتشر شده است. عالمان و کاتبان زیادی از این شهر بر آمدند. آقای جعفریان در یکی از مقالات این مجموعه به معرفی عالمان و افراد سرشناس این منطقه پرداخته اند. از افرادی که ایشان نام او را آورده ابوالفتح بن محمدخوراسگانی و فرزندش محمد است. نام ایشان تنها در برخی کتب تراجم معاصر آمده که آن هم تنها براساس معرفی برخی نسخه های کتابت شده توسط او بوده است. از نسخه های موجود به دست می آید ایشان شاگرد محمدتقی مجلسی و محمدصالح مازندرانی بوده است. دو فرزند ایشان محمد و محمدشفیع نیز مانند پدر نسخه های را کتابت کرده اند. ایشان حداقل هفت بار کتاب شرح الکافی ملا محمدصالح مازندرانی را کتابت کرده است. در فایل زیر مجموعه اطلاعات موجود درباره نسخه های کتابت شده توسط ایشان و فرزندانش تقدیم می گردد:
@libmazaheb
ادمه نوحه صابر شیروانی اصل این نسخه در کتابخانه اینجانب است که از روی چاپ سال 1320 تبریز کتابت شده است
(نکته ای در فهرست نگاری نسخه های خطی):
تنها تصحیحی که از کتاب «الخرائج و الجرائح» قطب الدین راوندی (573 ق) صورت گرفته توسط مرحوم علامه سید محمد باقر ابطحی اصفهانی در مؤسسۀ امام مهدی (عج) در قم است. کهن ترین نسخه ای که در این چاپ مورد استفاده قرار گرفته کپی ای از تصویر نسخه ای است که در تملّک مرحوم علامه شیخ محی الدین مامقانی فرزند رجالی مشهور شیخ عبد الله مامقانی صاحب «تنقیح المقال فی علم الرجال» بوده. و به تصریح این مقدمه اصل این نسخه معلوم نیست در کجا نگهداری می شود.
در همان جا آمده کاتب و تاریخ کتابت تصویر نسخۀ مرحوم مامقانی، سيد كمال الدين حسن بن محمد بن عماد حسيني استرآبادی، در 15 جمادى الآخر سال 958 ق است. بنده سالها قبل در زمان حیات مرحوم آقای مامقانی تصویر این نسخه را از ایشان گرفته بودم، چندی قبل به مناسبتی به آن مراجعه ای داشتم که متوجه اشتباهی در معرفی دقیق این نسخه در مقدمۀ تحقیق مزبور شدم. از آنجا که اصلِ نسخۀ مرحوم مامقانی، متعلق به قرن هفتم بوده و کمال الدین استرآبادی فقط اوراق ناقص اول و آخر نسخه را تکمیل کرده و در پایان نسخه تاریخ تکمیل نقص را نوشته است نه تاریخ کتابت کل نسخه را. گواهی این اشتباه یکی تصریح خود استرآبادی به تکمیل کردن نقص نسخه، و دیگر تفاوت خط اصل نسخه با چند صفحۀ اول و آخر نسخه که توسط استرآبادی کتابت شده بوده.
به یاد دارم مرحوم علامه مامقانی نیز در همان زمان به بنده فرمودند که این نسخه کهن و قدیمی و متعلق به قرن ششم و هفتم است و فرمودند که آن را از زنجان آورده اند. شاید این نسخه از کتابخانۀ امام جمۀ زنجان باشد.. والله اعلم.
اشاره به این نکته لازم است که در فهرست نگاری نسخه های خطی به خاطر عدم شناخت کافی برخی از فهرستنگاران چه بسیار اشتباهات این چنینی در معرفی بعضی از نسخه های کهن صورت پذیرفته و بدون توجه به کل نسخه تاریخ اکمال نقص را به عنوان تاریخ اصل نسخه آورده اند. بنده به شخصه تا به حال نمونه های متعدد این دست اشتباهات را در فهرست نگاری نسخه های خطی دیده ام.
@majlesilib
(نکته ای در فهرست نگاری نسخه های خطی):
تنها تصحیحی که از کتاب «الخرائج و الجرائح» قطب الدین راوندی (573 ق) صورت گرفته توسط مرحوم علامه سید محمد باقر ابطحی اصفهانی در مؤسسۀ امام مهدی (عج) در قم است. کهن ترین نسخه ای که در این چاپ مورد استفاده قرار گرفته کپی ای از تصویر نسخه ای است که در تملّک مرحوم علامه شیخ محی الدین مامقانی فرزند رجالی مشهور شیخ عبد الله مامقانی صاحب «تنقیح المقال فی علم الرجال» بوده. و به تصریح این مقدمه اصل این نسخه معلوم نیست در کجا نگهداری می شود.
در همان جا آمده کاتب و تاریخ کتابت تصویر نسخۀ مرحوم مامقانی، سيد كمال الدين حسن بن محمد بن عماد حسيني استرآبادی، در 15 جمادى الآخر سال 958 ق است. بنده سالها قبل در زمان حیات مرحوم آقای مامقانی تصویر این نسخه را از ایشان گرفته بودم، چندی قبل به مناسبتی به آن مراجعه ای داشتم که متوجه اشتباهی در معرفی دقیق این نسخه در مقدمۀ تحقیق مزبور شدم. از آنجا که اصلِ نسخۀ مرحوم مامقانی، متعلق به قرن هفتم بوده و کمال الدین استرآبادی فقط اوراق ناقص اول و آخر نسخه را تکمیل کرده و در پایان نسخه تاریخ تکمیل نقص را نوشته است نه تاریخ کتابت کل نسخه را. گواهی این اشتباه یکی تصریح خود استرآبادی به تکمیل کردن نقص نسخه، و دیگر تفاوت خط اصل نسخه با چند صفحۀ اول و آخر نسخه که توسط استرآبادی کتابت شده بوده.
به یاد دارم مرحوم علامه مامقانی نیز در همان زمان به بنده فرمودند که این نسخه کهن و قدیمی و متعلق به قرن ششم و هفتم است و فرمودند که آن را از زنجان آورده اند. شاید این نسخه از کتابخانۀ امام جمۀ زنجان باشد.. والله اعلم.
اشاره به این نکته لازم است که در فهرست نگاری نسخه های خطی به خاطر عدم شناخت کافی برخی از فهرستنگاران چه بسیار اشتباهات این چنینی در معرفی بعضی از نسخه های کهن صورت پذیرفته و بدون توجه به کل نسخه تاریخ اکمال نقص را به عنوان تاریخ اصل نسخه آورده اند. بنده به شخصه تا به حال نمونه های متعدد این دست اشتباهات را در فهرست نگاری نسخه های خطی دیده ام.
@majlesilib
در کنار صفحۀ پایانی بلاغ تصحیح آن با نسخه ای که توسط سید راوندی تصحیح شده بوده آمده و آن را در سال 607 ق در حالی که عازم مشهد الرضا ع بوده است در سناراک = پیشوای فعلی نوشته است
@majlesilib
#یادداشت
در قرن دهم، ساکنان سرزمین عثمانی در باره مهدی ع و آخر الزمان چطور می اندیشیدند؟
یادداشتی از رسول جعفریان
رساله ای در باره دولت عثمانی و جنگ و نبرد آنان با صفویان و قزلباشها در دست است که به عهد سلطان سلیمان (۹۲۶ ـ۹۷۴ ) نوشته شده است. خلاصه ای از محتوای این رساله، در صفحه اول توسط خواننده ای درج شده است. از این خلاصه می توان اهمیت این کتاب را از یک طرف و درک افکار و اندیشه های رایج در آن دوره را درک کرد. به نظرم خلاصه بسیار عالی است:
در این کتاب آمده است که مهدی، هفت سال قبل از دجال ظهور می کند، و...
http://www.almajlesilib.com/post/293
بله.. مستقلا هم چاپ شده.. این نسخه از کشفیات اقای سید محمد حسین جلالی در آمریکاست که با تحقیق خود ایشان منتشر شده.. کتاب بسیار مهمی است و در فهرست نجاشی هم نامش آمده.. به یاد دارم که این کتاب نزد مرحوم کلینی هم بوده و از آن روایاتی را نقل می کند..
جالب این است که به تصریح مفهرسین اصل این روایات رو راوی (ابو عمران مروزی) در زندان سندی بن شاهک از امام شنیده است..
كتاب بحرالانساب برخى دست خط هاى امام حسن عسكرى و امام صادق و ابى مخنف مى باشد كه از جور خلفاى عباسى در مسجد الاقصى پنهان شده بوده و در قرن ٤ توسط سيد ابوطاهر از نوادگان امام جواد به ايران مى آيد
نسخه یمنی از کتاب الصحیفه السجادیه الثانیه شیخ حر عاملی،
کاتب زیدی این نسخه زیبا را در سال 1354ق در شهر صعده یمن کتابت کرده است. این نسخه از روی نسخه ای یمنی دیگر است که در شوال 1351ق در قصر غمدان شهر صنعا یمن کتابت شده و آن نسخه نیز از روی نسخه دیگر که در 1350ق در کشور سودان بوده و آن نسخه از روی نسخه (احتمالا) چاپی کتاب در 1323ق در مصر است. امتیاز این چاپ این بوده که توسط مرحوم سید محسن امین تصحیح شده و حواشی ایشان را دارد.👇
@libmazaheb
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com