عَنْ مِسْمَعِ بْنِ عَبْدِاَلْمَلِكِ قَالَ:
قَالَ لِي أَبُوعَبْدِاَللَّهِ عَلَيْهِاَلسَّلاَمُ:
يَا مِسْمَعُ؛ إِنَّ عَلَى اَلْكَوْثَرِ أَمِيرَاَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِاَلسَّلاَمُ وَ فِي يَدِهِ عَصًا مِنْ عَوْسَجٍ يَحْطِمُ بِهَا أَعْدَاءَنَا.
فَيَقُولُ اَلرَّجُلُ مِنْهُمْ: إِنِّي أَشْهَدُ اَلشَّهَادَتَيْنِ.
فَيَقُولُ:
اِنْطَلِقْ إِلَى إِمَامِكَ فُلاَنٍ، فَاسْأَلْهُ أَنْ يَشْفَعَ لَكَ.
فَيَقُولُ: تَبَرَّأَ مِنِّي إِمَامِيَ اَلَّذِي تَذْكُرُهُ.
فَيَقُولُ:
اِرْجِعْ إِلَى وَرَائِكَ فَقُلْ لِلَّذِي كُنْتَ تَتَوَلاَّهُ وَ تُقَدِّمُهُ عَلَى اَلْخَلْقِ فَاسْأَلْهُ إِذَا كَانَ خَيْرَ اَلْخَلْقِ عِنْدَكَ أَنْ يَشْفَعَ لَكَ.
فَإِنَّ خَيْرَ اَلْخَلْقِ مَنْ يَشْفَعُ [حَقِيقٌ أَنْ لاَ يُرَدَّ إِذَا شَفَعَ].
فَيَقُولُ: إِنِّي أَهْلِكُ عَطَشاً.
فَيَقُولُ لَهُ:
زَادَكَ اَللَّهُ ظَمَأً وَ زَادَكَ اَللَّهُ عَطَشاً.
قُلْتُ:
جُعِلْتُ فِدَاكَ؛ وَ كَيْفَ يَقْدِرُ عَلَى اَلدُّنُوِّ مِنَ اَلْحَوْضِ وَ لَمْ يَقْدِرْ عَلَيْهِ غَيْرُهُ؟
فَقَالَ:
وَرِعَ عَنْ أَشْيَاءَ قَبِيحَةٍ وَ كَفَّ عَنْ شَتْمِنَا أَهْلَ اَلْبَيْتِ إِذَا ذُكِرْنَا وَ تَرَكَ أَشْيَاءَ اِجْتَرَى عَلَيْهَا غَيْرُهُ.
وَ لَيْسَ ذَلِكَ لِحُبِّنَا وَ لاَ لِهَوًى مِنْهُ لَنَا، وَ لَكِنَّ ذَلِكَ لِشِدَّةِ اِجْتِهَادِهِ فِي عِبَادَتِهِ وَ تَدَيُّنِهِ وَ لِمَا قَدْ شَغَلَ نَفْسَهُ بِهِ عَنْ ذِكْرِ اَلنَّاسِ.
فَأَمَّا قَلْبُهُ فَمُنَافِقٌ وَ دِينُهُ اَلنَّصْبُ وَ اِتِّبَاعُهُ أَهْلَ اَلنَّصْبِ وَ وَلاَيَةُ اَلْمَاضِينَ وَ تَقَدُّمُهُ [تَقْدِيمُهُ] لَهُمَا عَلَى كُلِّ أَحَدٍ.
مِسمَع بن عبدالملک میگوید:
#امامصادق علیهالسلام به من فرمودند:
ای مِسمع؛ #امیرالمؤمنین علیهالسلام مشرف بر حوض کوثر است و در دست آن حضرت، عصایی از عَوسج است که با آن، دشمنان ما را منکوب و مضروب میکند.
پس یکی از این دشمنان میگوید: من به شهادتین اقرار میکنم.
امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه [به او] میفرمایند:
به نزد امامت، فلانی برو و از او بخواه که برایت شفاعت کند.
آن شخص میگوید: امامی که از او نام بردی، از من تبرّی میجوید.
حضرت میفرمایند:
برگرد و از كسى كه ولایتش را پذیرفته بودی و بر خلائق مقدّمش مىداشتی، طلب شفاعت كن که بهترين خلق نزد تو بايد برای تو شفاعت كند.
زیرا بهترين مخلوقات كسى است كه شفيع ديگران باشد [و حقّ است که وقتی شفاعت کرد، شفاعتش مقبول واقع شده و بر نگردد].
آن شخص مىگويد: از تشنگى مردم.
حضرت به او مىفرمايند:
خداوند تشنگی و عطش تو را بیشتر كند.
[مسمع مىگويد:] عرض کردم:
فدايتان شوم؛ اين شخص چگونه میتواند نزديک حوض برود، در حالى كه دیگر دشمنان بر این کار قادر نیستند؟
حضرت فرمودند:
اين شخص از انجام اعمال زشت اجتناب میکرد و وقتى نام ما برده میشد، از ناسزا گفتن به ما پرهیز مینمود و كارهایى كه ديگران جرأت نموده و انجام مىدادند را ترک مىكرد.
امّا اینها نه به خاطر دوستى و محبت ما، بلكه به دلیل زياد عبادت نمودن و تديّن و پرهیز کردن از ذکر و نام مردم بوده است.
ولى (در حقیقت) این شخص، در قلبش منافق، دين او ناصبی و تبعيّت از اهل آن و پذیرفتن ولايت خلفای گذشته و مقدّم داشتن آن دو نفر بر هر كسى میباشد.
📜 #کاملالزیارات، #ابنقولویهقمی رضواناللهعلیه، جلد ۱، صفحه ۱۰۱
🔸 روزی یک پست، فقط هم حرف حساب!
وقت داری؟
@Do_Kalam_HarfeHesab
قَالَ لِي أَبُوعَبْدِاَللَّهِ عَلَيْهِاَلسَّلاَمُ:
يَا مِسْمَعُ؛ إِنَّ عَلَى اَلْكَوْثَرِ أَمِيرَاَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِاَلسَّلاَمُ وَ فِي يَدِهِ عَصًا مِنْ عَوْسَجٍ يَحْطِمُ بِهَا أَعْدَاءَنَا.
فَيَقُولُ اَلرَّجُلُ مِنْهُمْ: إِنِّي أَشْهَدُ اَلشَّهَادَتَيْنِ.
فَيَقُولُ:
اِنْطَلِقْ إِلَى إِمَامِكَ فُلاَنٍ، فَاسْأَلْهُ أَنْ يَشْفَعَ لَكَ.
فَيَقُولُ: تَبَرَّأَ مِنِّي إِمَامِيَ اَلَّذِي تَذْكُرُهُ.
فَيَقُولُ:
اِرْجِعْ إِلَى وَرَائِكَ فَقُلْ لِلَّذِي كُنْتَ تَتَوَلاَّهُ وَ تُقَدِّمُهُ عَلَى اَلْخَلْقِ فَاسْأَلْهُ إِذَا كَانَ خَيْرَ اَلْخَلْقِ عِنْدَكَ أَنْ يَشْفَعَ لَكَ.
فَإِنَّ خَيْرَ اَلْخَلْقِ مَنْ يَشْفَعُ [حَقِيقٌ أَنْ لاَ يُرَدَّ إِذَا شَفَعَ].
فَيَقُولُ: إِنِّي أَهْلِكُ عَطَشاً.
فَيَقُولُ لَهُ:
زَادَكَ اَللَّهُ ظَمَأً وَ زَادَكَ اَللَّهُ عَطَشاً.
قُلْتُ:
جُعِلْتُ فِدَاكَ؛ وَ كَيْفَ يَقْدِرُ عَلَى اَلدُّنُوِّ مِنَ اَلْحَوْضِ وَ لَمْ يَقْدِرْ عَلَيْهِ غَيْرُهُ؟
فَقَالَ:
وَرِعَ عَنْ أَشْيَاءَ قَبِيحَةٍ وَ كَفَّ عَنْ شَتْمِنَا أَهْلَ اَلْبَيْتِ إِذَا ذُكِرْنَا وَ تَرَكَ أَشْيَاءَ اِجْتَرَى عَلَيْهَا غَيْرُهُ.
وَ لَيْسَ ذَلِكَ لِحُبِّنَا وَ لاَ لِهَوًى مِنْهُ لَنَا، وَ لَكِنَّ ذَلِكَ لِشِدَّةِ اِجْتِهَادِهِ فِي عِبَادَتِهِ وَ تَدَيُّنِهِ وَ لِمَا قَدْ شَغَلَ نَفْسَهُ بِهِ عَنْ ذِكْرِ اَلنَّاسِ.
فَأَمَّا قَلْبُهُ فَمُنَافِقٌ وَ دِينُهُ اَلنَّصْبُ وَ اِتِّبَاعُهُ أَهْلَ اَلنَّصْبِ وَ وَلاَيَةُ اَلْمَاضِينَ وَ تَقَدُّمُهُ [تَقْدِيمُهُ] لَهُمَا عَلَى كُلِّ أَحَدٍ.
مِسمَع بن عبدالملک میگوید:
#امامصادق علیهالسلام به من فرمودند:
ای مِسمع؛ #امیرالمؤمنین علیهالسلام مشرف بر حوض کوثر است و در دست آن حضرت، عصایی از عَوسج است که با آن، دشمنان ما را منکوب و مضروب میکند.
پس یکی از این دشمنان میگوید: من به شهادتین اقرار میکنم.
امیرالمؤمنین صلواتاللهعلیه [به او] میفرمایند:
به نزد امامت، فلانی برو و از او بخواه که برایت شفاعت کند.
آن شخص میگوید: امامی که از او نام بردی، از من تبرّی میجوید.
حضرت میفرمایند:
برگرد و از كسى كه ولایتش را پذیرفته بودی و بر خلائق مقدّمش مىداشتی، طلب شفاعت كن که بهترين خلق نزد تو بايد برای تو شفاعت كند.
زیرا بهترين مخلوقات كسى است كه شفيع ديگران باشد [و حقّ است که وقتی شفاعت کرد، شفاعتش مقبول واقع شده و بر نگردد].
آن شخص مىگويد: از تشنگى مردم.
حضرت به او مىفرمايند:
خداوند تشنگی و عطش تو را بیشتر كند.
[مسمع مىگويد:] عرض کردم:
فدايتان شوم؛ اين شخص چگونه میتواند نزديک حوض برود، در حالى كه دیگر دشمنان بر این کار قادر نیستند؟
حضرت فرمودند:
اين شخص از انجام اعمال زشت اجتناب میکرد و وقتى نام ما برده میشد، از ناسزا گفتن به ما پرهیز مینمود و كارهایى كه ديگران جرأت نموده و انجام مىدادند را ترک مىكرد.
امّا اینها نه به خاطر دوستى و محبت ما، بلكه به دلیل زياد عبادت نمودن و تديّن و پرهیز کردن از ذکر و نام مردم بوده است.
ولى (در حقیقت) این شخص، در قلبش منافق، دين او ناصبی و تبعيّت از اهل آن و پذیرفتن ولايت خلفای گذشته و مقدّم داشتن آن دو نفر بر هر كسى میباشد.
📜 #کاملالزیارات، #ابنقولویهقمی رضواناللهعلیه، جلد ۱، صفحه ۱۰۱
🔸 روزی یک پست، فقط هم حرف حساب!
وقت داری؟
@Do_Kalam_HarfeHesab