Forwarded From دعبل
#امام_حسین_علیه_السلام
#بازگشت_به_مدینه
#غلامرضا_سازگار

من از سفر، جگر داغدیده آوردم
سرشک دیده و قد خمیده آوردم

من از دیار شهیدان عشق می‌آیم
پیام‌ها ز گلوی بریده آوردم

رسیده بر جگرم زخم نیزۀ خولی
خبر ز سینۀ از هم دریده آوردم

گزارش بدن پاره‌ پاره را دارم
خبر ز پیکر در خون کشیده آوردم

ز دشت کرب‌وبلا پاره‌ پاره پیرهنی
ز شش برادر در خون تپیده آوردم

خجالتم مده ای باغبان گلشن وحی
سلام بر تو ز گل‌های چیده آوردم

برای مادر مظلومه چادری خاکی
از آن سه‌ساله یتیم شهیده آوردم

در این سفر عوض درّ و گوهر و یاقوت
برای مادر خود اشک دیده آوردم

من از محل یهودی‌ نشین شام آیم
ز بام سنگ به فرقم رسیده می‌آیم

ز آفتاب رسالت از این سفر «میثم»
خبر ز ماه به خون آرمیده آوردم


🔹@deabelnews
Forwarded From دعبل
#امام_حسین_علیه_السلام
#بازگشت_به_مدینه
#صفا_تويسرکاني

گفت مادر، از پسر بهرت خبر آورده ام
دخترت زينب منم شرح سفر آورده ام

گر دهم شرح سفر، ترسم بيازارم دلت
کز عزيزانت خبر با چشم تر آورده ام

رفتم ازکويت ولي باز آمدم دل غرق خون
زاشک خونين ،دامني پر از گهر آورده ام

از عراق و شام با سنگ جفا سوي حجاز
طايران قدس را بشکسته پر آورده ام

يوسفت شد صيد گرگان در زمين کربلا
ارمغان پيراهنِ آن نامور آورده ام

مادران را با جوانان از وطن بردم ولي
جمله را در بازگشتن بي پسر آورده ام

ام ليلا را زداغ اکبرش از کربلا
دل پر آذر،ديده گريان،خون جگرآورده ام

مادر اصغر، رباب خسته جان را همرهم
بادلي پر درد از داغ پسر آورده ام

هرچه گويم باز ماند ناتمام، اين شرح حال
قصهء جانسوز خود را مختصر آورده ام

قصّهءپرغصه زينب،«صفا»بنوشت و گفت
بهر دلها مايه سوز و شرر آورده ام



🔹@deabelnews
Forwarded From دعبل
#امام_حسین_علیه_السلام
#بازگشت_به_مدینه
#سیدرضا_موید

کاروان عشق را سوي وطن آورده ام
نوغزالان حرم رادرچمن آورده ام

آن نسيم خانه بردوشم که ازگلزار عشق
بوي چندين لالهء خونين کفن آورده ام

هر مسافر تحفه اي آرد براي دوستان
هان ببينيد اين ره آوردي که من آورده ام

خاطرات تلخ وجانفرساي شام وکربلاست
آنچه را از اين سفر با خويشتن آورده ام

سينه اي ازغم کباب وقامتي همچون کمان
کتف و بازو نيلي از بند و رسَن آورده ام

در دل افسرده ام بنشسته هفتادودو داغ
ماتم جانسوز هفتادودو تن آورده ام

از جفاي کوفيان با اهل بيت مصطفي
شکوه ها نزد رسول مؤتمن آورده ام

يارسول الَّه! حسينت را نياوردم اگر
يادگار ازيوسفت يک پيرهن آورده ام

شدسر اوبرسنان وجسم پاکش غرقِ خون
رازها از آن سر و از آن بدن آورده ام

چون بنوشيد آب ياد آريد کام خشک من
اين پيام از اوبراي مردوزن آورده ام

جسم عبدالله وقاسم ديده ام درخون وخاک
اين خبر با سوز دل بهر حسن آورده ام

جان سپرد ازغم سه ساله دختري درشام ومن
حسرتي بر دل ازآن شيرين سخن آورده ام

عاقبت پيروز گشتم گرچه بس ديدم ستم
تک مدال افتخار اندر وطن آورده ام

پيش رو بگذاشتم آئينه مهر حسين
تا "مؤيد" را چوطوطي در سخن آورده ام



🔹@deabelnews
Forwarded From Shirazi
☀️ پا به پای آفتاب ☀️


✔️ بازگشت به مدینه [ ۱ ]


▪️لهوف: يزيد، به على بن الحسين (زين العابدين) علیه السلام گفت: سه خواسته‌اى را كه وعده برآورده كردنشان را به تو داده بودم، برشمار.
على بن الحسين علیه السلام به او فرمود: «نخست، آنكه صورت سَرور و مولايم حسين علیه السلام را به من بنمايى تا از آن، توشه بر گيرم و با آن وداع كنم.
دوم، آنكه آنچه را از ما گرفته شده است، به ما بازگردانى.
سوم، آنكه اگر تصميم به كُشتن من گرفته‌اى، كسى را با اين زنان، همراه كن تا آنها را به حرم جدّشان بازگردانَد»
يزيد گفت: امّا صورت پدرت، ديگر هيچ گاه آن را نخواهى ديد؛ و امّا زنان را كسى جز تو به مدينه بازنمی‌گردانَد و هر چه را هم از شما گرفته‌اند، چندين برابر قيمتش را به شما بازمی‌گردانم.

على بن الحسين علیه السلام فرمود: «ما دارايىِ تو را نمی‌خواهيم، دارايی‌ات ارزانى خودت! من، تنها آنچه را از ما گرفته شده، خواستم؛ زيرا در آن، دوك پشم ريسىِ فاطمه، دختر محمّد صلی الله علیه و آله و سلم و نيز مَقنعه و گردن بند و پيراهن اوست.
يزيد، فرمان داد آنها را بازگردانند و دويست دينار هم بر آن افزود.
زين العابدين علیه السلام آن [دينارها] را ميان فقيران و بينوايان، قسمت كرد.
آنگاه يزيد، فرمان داد اسيران و دستگيرشدگان [خاندان] فاطمه سلام الله علیها را به وطنشان، شهر پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم ، بازگردانند.


📚 الملهوف: ص۲۲۴، مثير الأحزان: ص۱۰۶، بحار الأنوار: ج۴۵ ص۱۴۴، دانشنامه امام حسین علیه السلام : ج۸ ص۳۶۹
#بعد_از_عاشورا #امام_حسین #بازگشت_به_مدینه
🍀
Forwarded From Shirazi
☀️ پا به پای آفتاب ☀️


✔️ بازگشت به مدینه [ ۵ ]


▪️لهوف، به نقل از بشير بن حَذلَم: هنگامى كه به نزديك مدينه رسيديم، على بن الحسين (زين العابدين) علیه السلام فرود آمد و بارش را فرود آورد و خيمه اش را برپا كرد و زنان كاروان را فرود آورد و فرمود: «اى بشير! خدا، پدرت را كه شاعر بود، بيامرزد! آيا تو نيز مى توانى چيزى بسرايى؟»
گفتم: آرى، اى فرزند پيامبر خدا! من شاعرم.
فرمود: «به مدينه برو و خبر ابا عبد اللّه علیه السلام را اعلام كن»

اسبم را سوار شدم و تاختم تا به مدينه وارد شدم. هنگامى كه به مسجد پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم رسيدم، صدايم را به گريه بلند كردم و چنين سرودم و خواندم:
اى اهل يثرب! ديگر در آن نمانيد. حسين، كشته شد. پس اشك بريزيد!
پيكر خونين او در كربلاست و سر او بر نيزه، به اين سو و آن سو برده مى شود.

سپس گفتم: اين، على بن الحسين است، با عمّه ها و خواهرانش، كه در اطراف و حومه شما فرود آمده اند و من، فرستاده او به سوى شما هستم تا جايش را به شما بشناسانم.
هيچ زن پرده نشين و باحجابى در مدينه باقى نمانْد، جز آن كه از پسِ پرده ها، سرْ باز و صورتْ خراشيده و بر سر و صورت زنان، بيرون آمد. آنان، با صداى بلند مى گريستند و زارى مى كردند و هيچ گاه به اندازه آن روز، مرد و زن گريان، و پس از رحلت پيامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم روزى تلخ تر از آن، بر مسلمانان نديده بودم.


📚 الملهوف: ص۲۲۶، مثير الأحزان: ص۱۱۲، بحار الأنوار: ج۴۵ ص۱۴۷، دانشنامه امام حسین علیه السلام : ج۸ ص۴۰۳
#بعد_از_عاشورا #امام_حسین #بازگشت_به_مدینه
🍀
Forwarded From Shirazi
☀️ پا به پای آفتاب ☀️


✔️ بازگشت به مدینه [ ۶ ]


▪️لهوف، به نقل از بشير بن حَذلَم:
شنيدم كه دخترى بر حسين علیه السلام نوحه می‌خوانَد و می‌گويد:
خبر شهادت سَرورم را كسى داد و قلبم را به درد آورد...
اى چشمان من! سخاوت كنيد و اشك بريزيد...
بر كسى كه كشته شدنش عرشِ خداى بزرگ را لرزاند...
بر فرزند پيامبر خدا و فرزند وصىّ او، هر چند در سرايى دور از ما افتاده است.
سپس گفت: اى آورنده خبر! اندوهمان را بر ابا عبد اللّه، تجديد كردى و زخم سربسته‌مان را نيشتر زدى. تو كيستى، خدا رحمتت كند؟
گفتم: من بشير بن حَذلَم هستم. مولايم على بن الحسين علیه السلام مرا روانه كرد و خود اكنون، همراه خانواده و زنان ابا عبد اللّه الحسين علیه السلام در فلان جا فرود آمده است.
آنان، مرا گذاشتند و بلافاصله، روانه شدند.
من نيز اسبم را تاختم و به نزد كاروان بازگشتم. ديدم كه مردم، راه‌ها و جاى‌ها را پُر كرده‌اند.
از اسبم پياده شدم و از ميان مردم، عبور كردم تا به درِ خيمه رسيدم....


📚 الملهوف: ص۲۲۶، مثير الأحزان: ص۱۱۲، بحار الأنوار: ج۴۵ ص۱۴۷، دانشنامه امام حسین علیه السلام: ج۸ ص۴۰۳
#بعد_از_عاشورا #امام_حسین #بازگشت_به_مدینه
🍀
Forwarded From Shirazi
☀️ پا به پای آفتاب ☀️


✔️ بازگشت به مدینه [ ۴ ]


▪️تاريخ طبرى، به نقل از حارث بن كعب: فاطمه، دختر على علیه السلام برایم تعریف کرد:

به خواهرم زينب گفتم: اى خواهر! اين مرد شامى (نعمان بن بشير)، در طول همراهى ما، به ما نيكى كرد. آيا چيزى دارى كه به او هديه بدهيم؟
زينب گفت: به خدا سوگند، جز طلاهايمان، چيزى نداريم كه به او بدهيم.
گفتم: طلاهايمان را به او مى دهيم.
پس النگو و دستبند خود را برداشتم و النگو و دستنبد خواهرم را نيز گرفتم و آنها را براى او فرستاديم و از او عذر خواستيم و گفتيم: اين، پاداشِ همراهى نيكو و خوش رفتارى ات با ماست.
نعمان گفت: اگر آنچه با شما كرده بودم، براى دنيا بود، طلاهاى شما و كمتر از آن هم مرا راضى مى كرد؛ امّا ـ به خدا سوگند ـ من اين كار را جز براى خدا و خويشاوندىِ شما با پيامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم نكردم.
« عادتکم الاحسان و سجیتکم الکرم»

📚 تاريخ الطبري: ج۵ ص۴۶۲، البداية والنهاية: ج۸ ص۱۹۵، الفصول المهمّة: ص۱۹۳، بحار الأنوار: ج۴۵ ص۱۴۶، دانشنامه امام حسین علیه السلام: ج۸ ص۴۱۳
#بعد_از_عاشورا #امام_حسین #بازگشت_به_مدینه
🍀
Forwarded From Shirazi
☀️ پا به پای آفتاب ☀️


✔️ بازگشت به مدینه [ ۸ ]


▪️ادامۀ خطبۀ امام سجّاد علیه السلام در بازگشت به مدینه:

...اى قوم! خداى متعالِ ستودنى، ما را با مصيبت‌هايى سنگين و شكافى بزرگ در اسلام، آزموده است.
ابا عبد اللّه علیه السلام و خاندانش كشته شده‌اند، زنان و كودكانش اسير گشته‌اند و سر او را بر بالاى نيزه، در شهرها چرخانده‌اند و اين، مصيبتى است كه نظيرى ندارد.

اى مردم! كدام يك از مردان شما، پس از شهادت او، شادى می‌كنند و كدامين چشمِ شما می‌تواند اشك خود را نگاه دارد و آن را از ريختن، باز دارد؟

بر شهادت او، آسمان‌هاى استوارِ هفتگانه و درياها با امواج خود و آسمان‌ها با ستون‌هاى خود و زمين با كرانه‌هاى خود و درختان با شاخه‌هاى خود و ماهى‌ها در ژرفاى درياها و فرشتگان مقرّب و همۀ آسمانيان، گريستند.

اى مردم! كدامين قلب از شهادت او نشكافت؟!
يا كدامين دل بر او نسوخت؟!
يا كدامين گوش، اين مصيبت شكافندۀ اسلام را شنيد و از شنيدن، باز نمانْد؟!....

ادامه دارد...

📚 الملهوف: ص۲۲۶، مثير الأحزان: ص۱۱۲، بحار الأنوار: ج۴۵ ص۱۴۷، دانشنامه امام حسین علیه السلام : ج۸ ص۴۰۳
#بعد_از_عاشورا #امام_حسین #بازگشت_به_مدینه #امام_سجاد
🍀
Forwarded From Shirazi
☀️ پا به پای آفتاب ☀️


✔️ بازگشت به مدینه [ ۹ ]


▪️ادامۀ خطبۀ امام سجّاد علیه السلام در بازگشت به مدینه:

...اى مردم! ما رانده شده و آواره، از شهرها تبعيد و دور گشته‌ايم، گويى كه فرزندان [کفّاریم] بى آنكه گناهى انجام داده يا ناپسندى را به جا آورده و يا ضربه‌اى به اسلام زده باشيم،
و مانند اين را در بارۀ پدرانِ پيشين خود نيز نشينده‌ايم «و اين، دروغ بستنى، بيش نيست»(سوره ص: آیه ۷)

به خدا سوگند، اگر پيامبر صلی الله علیه وآله و سلم آن اندازه كه سفارشِ رعايت ما را به ايشان كرد، سفارش به جنگ با ما می‌كرد، نمی‌توانستند از آنچه با ما كردند، بيشتر انجام دهند!
پس «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّآ إِلَيْهِ رَاجِعُونَ» از مصيبتى به چه بزرگى و دردناكى و دهشتناكى و سختى و وحشتناكى و تلخى و گران بارى!

آنچه را كه به ما رسيده و بر ما كارگر شده، نزد خدا می‌نهيم و به حساب او می‌گذاريم، كه او پيروزمند و انتقام گيرنده است».

🔹سپس صوحان، فرزند صعصعة بن صوحان ـ كه زمينگير بود ـ برخاست و به دليل فلج بودن پاهايش [و ناتوانى بر يارى حسين علیه السلام]، از على بن الحسين ـ كه درودهاى خدا بر او باد ـ عذر خواست و امام علیه السلام عذرخواهى‌اش را پذيرفت و خوش گمانى و سپاسگزارى خود را به او ابراز كرد و بر پدرش رحمت فرستاد.


📚 الملهوف: ص۲۲۶، مثير الأحزان: ص۱۱۲، بحار الأنوار: ج۴۵ ص۱۴۷، دانشنامه امام حسین علیه السلام: ج۸ ص۴۰۳
#بعد_از_عاشورا #امام_حسین #بازگشت_به_مدینه #امام_سجاد
🍀
Forwarded From Shirazi
☀️ پا به پای آفتاب ☀️
—-« آخرین بخش »----


✔️ پيروزى، از آنِ كيست؟


▪️أمالى طوسى، به نقل از امام صادق علیه السّلام:

هنگامى كه على بن الحسين (زين العابدين) پس از شهادت حسين بن على ـ كه درودهاى خدا بر آن دو باد ـ [به مدينه] گام نهاد،
ابراهيم بن طلحة بن عبيد اللّه به استقبالش آمد و گفت: اى على بن الحسين! چه كسى چيره گشت؟

على بن الحسين علیه السلام که سرش را پوشانده و در محمل، نشسته بود، به او فرمود:
☀️«اگر می‌خواهى بدانى چه كسى پيروز شد، هنگامى كه وقت نماز در رسيد، اذان و سپس اقامه بگو»


📚 الأمالي للطوسي: ص۶۷۷، به نقل از عبد اللّه بن سَيابه، بحار الأنوار: ج۴۵ ص۱۷۷، دانشنامه امام حسین علیه السلام: ج۸ ص۴۱۳
#بعد_از_عاشورا #امام_حسین #بازگشت_به_مدینه #امام_سجاد
🍀