Forwarded From 🌿 محبان الزهراء علیهاالسلام
#با_امام_باقر_علیه_السلام 19
#در_محضر_علما 181

🔵⚪️ از بیانات مرحوم آیت الله العظمی #حاج_آقا_تقی_قمی (رضوان‌الله‌تعالی‌علیه)| ‌‎مصیبت امام باقر (علیه‌السلام) شباهت آن به شهید کربلا..

👈🏼👈🏼مصیبت امام باقر (علیه‌السلام) از دو جهت شبیه به مصیبت شهید کربلاست. یکی اینکه سفارش شد برای شهید کربلا گریه و ندبه کنند ؛ امام باقر (علیه‌السلام) نیز به حضرت صادق علیه السلام فرمودند : ای جعفر از مال من وقفی بکن برای ندبه کنندگان که ده سال در منی در موسم حج بر من ندبه و گریه کنند و رسم ماتم را تجدید نمایند و بر مظلومیت من زاری کنند .
▪️ دوم از شباهت آن حضرت به شهید کربلا این بود که امام باقر (علیه‌السلام) را با زینی که آلوده به سم بود مسموم کردند ؛ وقتی که حضرت بر آن زین مسموم نشست زهر در پای حضرت اثر کرد و در اثر همان وفات نمود .
▪️ شهید کربلا نیز با آن تیر سه شعبه ی زهر آلود که بر سینه مبارکش نشست مسموم گردید و به قولی بر دل مبارکش رسید . حضرت در آن حال گفت «بسم الله وبالله وعلی ملة رسول الله صلی الله علیه وآله » .
▪️ آنگاه رو به سوی آسمان کرد و گفت ای خدا تو می‌دانی که این جماعت مردی را می کشند که در روی زمین پسر پیغمبری جز او نیست پس دست برد و آن تیر را از قفا بیرون کشید و از جای آن تیر مسموم مانند ناودان خون جاری گردید؛ حضرت دست به زیر آن جراحت می‌داشت چون از خون پرمیشد به جانب آسمان می‌افشاند و از آن خون شریف قطره‌ای برنمی‌گشت

📚 مجالس‌شب‌های‌شنبه، ج۳، ص۹۶
Forwarded From 🌿 حیدریم حیدری
#مرثیه_امام_باقر علیه‌السلام 02
#با_امام_باقر_علیه_السلام 18

عاقبت آه کشیدم نَفسِ آخر را
نفسِ سوخته از خاطره‌ای پَرپر را

روضه‌خوانیِ مرا گرم نمودی امشب
روضه‌یِ آنهمه گُل ، آنهمه نیلوفر را

آخرین حلقه‌یِ شب‌هایِ مُحرم هستم
شُکر اِی زَهر ندیدم سحری دیگر را

باورم نیست هنوز آنچه دو چشمم دیده‌است
باورم نیست تماشایِ تَنی بی سر را

باورم نیست غروب و حرم و آتش و دود
دیدنِ سوختنِ چـارقَدِ دختر را

غارتِ خود و عَلَم ، غارتِ گهواره و مَشک
غـارتِ پیرهن و غارتِ انگشتر را

ذوالجَناحی که زِ یالَش به زمین خون میریخت
نیزه‌هایی که رُبودند سَرِ اکبر را

آه در گوشه‌ی ویرانه که دِق مرگ شدیم
تا که همبازیِ من زد نَفسِ آخـر را

کمکِ عمّه شدم تا بدنَش خاک کنیم
بِیـنِ زنجیر نهان کرد تَنی لاغر را

چنگ بر خاک زدم تا که به رویش ریزم
سرخ دیدم بدنش ، تکه‌ای از معجر را

🔸شاعر: #حسن_لطفی