Forwarded From دعبل
#بزرگداشت
#غلام‌رضا_قدسی

🌷سال‌روز درگذشت غلام‌رضا قدسی🌷

🌻غلام‌رضا میرزاجانی فرزند میرزا مهدی در سال ۱۳۰۴ ش در مشهد متولّد شد. نسبش به حاج محمّدجان قدسی، شاعر معروف قرن یازدهم می‌رسد و تخلّص «قدسی» نیز به همین سبب است.

🌼او پس از طیّ تحصیلات ابتدایی و آموختن علوم قدیمه، از ادبیات سرشار تازی اطّلاعاتی ارزنده به دست آورد و مدّت زمانی به تدریس پاره‌ای از متون ادبی پرداخت. وارد شغل بازرگانی شد امّا از سیر مطالعات خود باز نماند. مقالات متعدّدی می‌نگاشت و برای پیشرفت هدف دینی و اجتماعی خود در دانش‌کده‌ی معقول و منقول رسماً شرکت كرد. مدّتی سرپرستی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مشهد را به عهده داشت.

🔥آغاز شاعری او از شانزده سالگی بود. قریحه‌ای توانا و در تمام انواع شعر، خاصّه غزل (آن هم به سبک #صائب) تبحّر داشت. قصایدش بیش‌تر در مدح ذوات مقدسّه‌ی اهل بيت (عليهم‌السّلام) بود.

📚«نغمه‌های قدسی»، عنوان دیوان اشعار اوست كه در سال ۱۳۷۰ ش با مقدّمه‌ای از #محمد_قهرمان چاپ و منتشر شد.

◾️سرانجام در روز سه‌شنبه ۲۱ آذرماه ۱۳۶۸ با سکته‌ی قلبی از دنیا رفت و در حرم حضرت امام رضا علیه السّلام (صحن آزادی)، در حجره‌ای كه #جودی_خراسانی آرمیده است، به خاک سپرده شد.

(به نیابتش برای امر فرج، صلوات)

#دعبل

https://t.me/deabelnews
Forwarded From دعبل
#بزرگداشت
#آتش_اصفهانی

🌼۲۰ آذر: سال‌روز درگذشت آتش اصفهانی🌼

🔸متن سنگ مزار «آتش اصفهانی»

یگانه بلبل غزل‌سرای باغ سخن
مرحوم آقا‌ میرزا حسن، متخلّص به «آتش»
فرزند مرحوم حاجی میرزا آقا به سن ۶۵ سالگی
در بیستم آذر ۱۳۰۹ از نغمه‌سرایی دم فرو‌بست
و خاموش شد. فی ۲۱ رجب، سنه ۱۳۴۹

▫️مزار «آتش»، در تخت فولاد اصفهان در تکیه‌ی فاضل سراب یا همان تکیه‌ی «ملّا‌مهدی جویباره‌ای» قرار دارد.

(به نیابتش برای امر فرج، صلوات)

#دعبل
https://t.me/deabelnews
Forwarded From دعبل
#بزرگداشت
#عمان_سامانی

🌼۱۹ ذیحجّه: زادروز عمّان سامانی🌼

🔸میرزا نورالله عمّان سامانی در نوزدهم ذیحجّه‌ء ۱۲۵۹ ه‍ ق در سامان پای به دنیا گذاشت.

◾️این شاعر عاشورایی در ۱۲ شوّال سال ١٣٢٢ ه‍ ق دار فانی را وداع گفت و بدنش طبق وصیّت برای دفن به نجف اشرف منتقل شد و در وادی‌السّلام به خاک سپرده شد.

🌿«گنجینه‌ء اسرار» نام مثنوی بلند او در وزن "فاعلاتن فاعلاتن فاعلن» است. شاید خیلی‌ها ندانند که از وی چند غزل و چند قصیده نیز مانده است.

📘یکی از کامل‌ترین چاپ‌های دیوان او به تصحیح #مهدی_آصفی و #جواد_هاشمی_تربت منتشر شده است.

(به نیابتش برای امر فرج، صلوات)

بیت انتخابی از قصیده‌ء علوی از عمّان سامانی:

چو «شیر شرزه❤️» درآید، چه جای تعریف است؟
ز «گرگ پیر🤡» و «شغال ضعیف👻» و «روبه شل😈»


🔹@deabelnews
Forwarded From دكتر هادى انصارى
بیانات #رهبر_معظم_انقلاب_اسلامی در دیدار جمعی از #دست_اندرکاران برگزاری همایش #بزرگداشت بیستمین سالگرد رحلت #عالم_ربانی #مفسر_قرآن حضرت آیت الله آقا نجفی همدانی: #مقامات_علمی مرحوم آقا نجفی همدانی. .
.
.
.?خوب ایشان از لحاظ #سلوکی و #معنوی شاگرد پدرشان و اساتید دیگری در نجف- #مرحوم_آقای_قاضی و شاید دیگران- بودند؛ .
?شاگرد علمی مرحوم آقای #نائینی و مرحوم حاج شیخ #محمد_حسین (کمپانی) و دیگران هم که بودند. .
.?انصافاً ایشان زحمت کشیدند؛ شنیدم یک دوره #تقریرات دارند؛ در همان مصاحبه ای که آقای صالحی (وزیر فرهنگ و ارشاد) اشاره کردند که بنده آن مصاحبه را خوانده ام و دیده ام، .
.?آنجا ایشان ظاهراً می گویند که من یک #دوره_درس آقای #نائینی را رفتم و نوشته های خودم را به ایشان نشان می دادم.خوب این با ارزش است؛ ،.
.?یعنی اگر واقعا یک چنین چیزی الان حاضر باشد، آماده باشد و در اختیار حوزه های علمیه قرار بگیرد، از لحاظ #علمی چیز با ارزش و یک بخشی از #ثروت_علمی و اصولی ما است. خب، ایشان از جنبه ی #علمی که #مقاماتشان این است... .
.
.
.#اقانجفی_همدانی
#مفسر_کبیر_قران#تفسیر_قران#فقاهت
#مرجعیت#فقیه#عالمون#عالم_دینی#اجتهاد
#صاحب_انوار_درخشان

__________
@drhadiansarii
Forwarded From دعبل
#بزرگداشت
#حاج_نادعلی_کربلایی
🔹«حاج نادعلی کربلایی» مداح معروف غرب تهران و پدر سه شهید به نام‌های محسن، مجید و حسین کربلایی است. وی در سال ۱۳۰۱ شمسی در قلعه‌ جی تهران چشم به جهان گشود. دو سال نشده بود که پدرش را از دست داد و ۶ سال بعد از مرگ پدر، مادرش نیز ازدواج کرد، اما نادعلی بعد از ازدواج مادر به خانه پدری بازگشت و در کنار مادربزرگش به زندگی ادامه داد.
#نادعلی_کربلایی به علت فقر از سن ۸ سالگی مجبور به کار شد؛ تنها دو سال نخست ابتدایی را در مدرسه روزانه درس خواند و بقیه تحصیلاتش را تا ششم ابتدایی در مدرسه شبانه ادامه داد. مادر بزرگ که از ۸ سالگی سرپرستی نادعلی را برعهده گرفت، قرآن را از حفظ بود و با سر سوزن ذوقی که داشت، شعر هم می‌گفت و این چنین بود که کربلایی از کودکی به شعر و شاعری علاقه‌مند شد و گاهی با مادربزرگ مشاعره هم می‌کرد.
#نادعلی_کربلایی از کودکی برای گذران زندگی‌اش کارهای زیادی را تجربه کرد، از کشاورزی و گاوداری گرفته تا چند سالی خرازی، اما این مشاغل راضی‌اش نکرد؛ علاقه‌اش به #اهل_بیت(ع) بالاخره او را در جرگه #مداحان قرار داد و تا آخر عمر جز مداحی کار دیگری انجام نداد. کربلایی در آغاز راه، بسیار سعی کرد نوحه‌‌هایش را خود بسراید، اما توفیقی نیافت تا اینکه حادثه‌ای زمینه اجابت این خواسته را فراهم کرد.

🔹طبع شعرش در حرم خورشید خراسان گشوده شد
بر اثر حادثه رانندگی پای چپ #نادعلی_کربلایی مصدوم و بعد از مدتی سیاه شد؛ دکتر توصیه کرد که پای کربلایی باید قطع شود در غیر این صورت عفونت به تمام بدن سرایت می‌کند. کربلایی مجاب می‌شود که دکتر پایش را قطع کند، اما دلش هوای ضریح طلای خورشید هشتم را کرده بود؛ از دکتر خواست تا ۲ روزی به او اجازه دهد به پابوس امام رضا(ع) برود تا پای کسی که سعی کرد عمری پا در راه ائمه(ع) گذاشته است، نلنگد. دکتر اجازه داد تا کربلایی راهی بارگاه امام هشتم شود.
نادعلی با دلی آکنده از امید به بارگاه امام هشتم وارد شد و دستان توسلش را به پنجره‌های ضریحش حلقه کرد. سر به دیوار حرم گذاشت، گریست و گریست تا خسته شد، لحظه‌ای پلک‌ها را روی هم گذاشت تا قدری آرام بگیرد. در همین حال بود که نوری از عالم غیب به صورتش تابید و نور بیشتری در دلش. صحنه‌ای که دیده‌ بود به وجدش آورد، بی‌درنگ برخاست و عصا را انداخت؛ زیر لب زمزمه‌ می‌کرد و حیران از حالی که داشت در میان موج زائران امام، نخستین گام را برداشت و گام دوم و سوم و چهارم را که زائرین می‌فهمند کربلایی شفا یافته است.
🔹کربلایی که می‌دانست به در خانه اجابت آمده و با کریمان، کارها دشوار نیست، با خود نیت دیگری می‌کند که اگر در طبعش‌ گشایشی ایجاد شود، تمام سعی و تلاش خود را به کاربندد تا شعر در منقبت و مدح ائمه(ع) بسراید و هنوز از دلش نگذشته بود که همان جا طبعش گویا می‌شود و می‌سراید: «سلمان صفت، تو میکده دل خراب کن/ تا دل شود زموهبت مصطفی درست»

📚۱۴ جلد کتاب شعر حاصل ۳۰ سال خدمت به اهل بیت(ع)
کربلایی از آن پس به سرودن شعر پرداخت و حاصل ۳۰ سال شاعری ایشان، ۱۴ جلد کتاب است که از جمله آنها می‌توان مجموعه ۳ جلدی «ارمغان کربلا»، «شکوفه‌های غم» در دو جلد و «صحیفه ایثار» را نام برد.
🔸کربلایی همسر متدین و باسوادی داشت و از ویژگی‌های ممتاز همسرش این بود که همیشه همراه او بود و خوب شعر را می‌شناخت، اما خود نادعلی کربلایی نیز به خوش‌قولی شهرت داشت و هرگاه به کسی قول می‌داد، به طور حتم به وعده‌اش عمل می‌کرد؛ شرکت در هیئت‌ها و نوحه‌خوانی برای اهل‌ بیت(ع) برنامه ثابت زندگی حاج نادعلی بود و روزها هم به امور عادی زندگی می‌پرداخت. وی به مردم حرمت بسیار می‌گذاشت و به اندازه‌ توان مالی‌اش به مستمندان کمک می‌کرد. علاقه و احترام نادعلی کربلایی به ائمه دین(ع)، از وی فردی پرهیزکار ساخت و این تقوا خیلی از پامنبری‌ها را مرید وی ساخت. #حاج_نادعلی_کربلایی بر اثر سکته مغزی به مدت سه سال در بستر بیماری افتاد و در ۶ اسفند ۱۳۸۲ دار فانی را وداع گفت.
🔸کربلایی معتقد بود: مداح اهل بیت(ع) باید خود بهترین و نخستین عمل‌کننده به آن چیزی باشد که می‌گوید و همیشه با وضو به مجالس وارد شود. حاج نادعلی کربلایی برای هر مناسبتی، شعر مناسب پیدا می‌کرد و بسیار کتاب می‌خواند و تأکید داشت که برای مستمعانش مطالب تازه بخواند؛ پای منبر‌های نادعلی کربلایی شاگردان زیادی تربیت شده‌اند که امروز نام و یاد استاد زینت منبرهایشان است.
Forwarded From دعبل
#بزرگداشت
🌼۱۶ مهر: درگذشت
#محمد_علامه

📝در بین جامعه‌ء مدّاحان و ذاکران اهل بیت عليهم‌السّلام، برخی چهره‌ها هستند که واقعاً متمایز از دیگران است و الّا باید پس از خاموش شدن صدایشان فراموش شوند.

📖خصوصیّات اخلاقی، تقوا و اخلاص و دستگیری مردم از امور است که محمّدعلی علّامه را از دیگران متمایز کرده است.

🔖او شعر هم می‌ سرود و متخلّص به «علّامه» بود. در اواخر سال ۱۳۰۴ش در شهر تهران در محلّه‌ی دروازه دولاب متولّد شد.
نام پدرش احمد بود و خانواده‌ای مذهبی داشت.

🗓در بین عوام و خواص، شهرت و مقبولیت شایانی داشت امّا بیش از آن که او را یک شاعر بشناسند، به عنوان یک ذاکر مخلص آستان حضرت سیدالشّهدا عليه‌السّلام می‌شناختند. نوای گرم و دل‌نشین او در هیأت‌های قدیمی تهران مانند پیر عطا و صنف بزّازان بارها و سال‌ها طنین‌انداز بوده است.

📗«هدیه‌ی مور»، نام دیوان اشعار ایشان است که در زمان حیاتش با مقدّمه‌ها‌ی دو خطیب اهل منبر، محمّدتقی فلسفی و سیّد حسن افتخارزاده چند بار به دست چاپ سپرده شده است.

📕کتابی با نام «خ‍اطرات‌ ۶۰ س‍ال‌ خ‍دم‍ت‌گ‍زاری‌ در آس‍ت‍ان‌ اهل بیت عليهم‌السّلام» نیز عنوان خاطرات و داستان‌های ایشان در مسیری نوکری است.

⚛️عاقبت این پیرغلام دل‌سوخته‌، در تاریخ ۱۶ مهر ۱۳۸۰ش درگذشت و در صحن حرم حضرت عبدالعظیم عليه‌السّلام (باغ توتی) مدفون شد.


#جواد_هاشمی_تربت

@javadhashemi_torba
@deabelnews
Forwarded From دعبل
#بزرگداشت
#محمد_علی_مردانی

💠به انگیزه ۱۵ اردیبهشت، سالروز تولد زنده یاد محمدعلی مردانی

💠مجاهدی با سلاح گرم شعر

وقتی تاریخ باشکوه ادب پارسی را مطالعه می‌کنیم، به‌نام و نشان ادیبان و سخنوران بسیاری بر می‌خوریم که با وجود بهره‌مندی از قابلیت‌ها و توانمندی‌های ادبی سرشار - به هزار و یک دلیل - نتوانسته‌اند جایگاهی شایسته در ذهن و زبان نسل امروز برای خود فراهم کنند. به همین دلیل، ضرباهنگ نام شان در گوش مردم این روز و روزگار طنینی ندارد و در ذهن تاریخ، جز خاطره‌ای گنگ و مبهم از آنان باقی نمانده است.

سرنوشت زنده یاد محمدعلی مردانی نیز که براستی و درستی از مجاهدان نستوه عرصه شعرانقلاب، دفاع مقدس و ادب آیینی بود، شبیه سرنوشت این گروه از سخنوران مهجور و محجوب است. چرا که امروز از آن پیرسفرکرده وادی ادبیات که علاوه بر پیری و پدری و پیشکسوتی، یکی از معلمان شعر انقلاب بود - با وجود بزرگی - کمتر نام برده می‌شود. علت این امر نیز کمیت آثار و گم شدن سروده‌های فاخر و ارجمندش در میان کثرت شعرهای خطابی، تعلیمی و تبلیغی است که به حکم ضرورت و نیاز در مقطع دفاع مقدس سروده است. و البته این حکم در مورد بسیاری از شاعران انقلاب صادق است، چنان که قیصر امین‌پور نیز در فرازی از «شعری برای جنگ» گفته است:«بگذار شعر من هم/ چون خانه‌های خاکی مردم/ خرد و خراب باشد و خون آلود/ باید که شعر خاکی و خونین گفت...» ولی اگر اهل انصاف باشیم، با بازخوانی آثار مردانی اذعان می‌کنیم که آن شاعر وارسته و به حق پیوسته استحقاق بیش تری برای دیده شدن و شنیده شدن دارد. آثار ارجمندی چون: فروغ ایمان، پرتوی از خورشید، عصر انتظار، حریم عشق، خلوت دل، یوسف دل، مفاتیح نور، نوای رزمندگان و...


هم دوش رزمندگان، در سنگر شعر

«محمدعلی مردانی» از شاعران معتقد و باورمندی بود که با آغاز جنگ تحمیلی - با وجود کهولت سن و مشکلات جسمی - بارها و بارها برای شعرخوانی به دیار عاشقان سفر کرد و بی‌هیچ اغراقی حضوری مستمر و تأثیرگذار در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل داشت. او سرباز مخلص حضرت امام(ره) و دلداده انقلاب اسلامی بود و بی‌هیچ منتی حضور در جبهه‌ها را تکلیف خود می‌دانست. آن پیر فرزانه و روشن ضمیر برای تهییج رزمندگان با شعرهای حماسی، بیش از۱۴۰۰روز از عمر بابرکت خویش را در جبهه‌ها و در کنار رزمندگان حماسه آفرین اسلام سپری کرد. دکتر محمدرضا سنگری با تأیید این نکته می‌گوید:«استاد ارجمند محمدعلی مردانی، از شاعران پرکار و پرشوری است که از پیش قراولان سرایش مدیحه و مرثیه زمان به شمار می‌آید. نیم قرن عاشقانه سروده است و هشت سال جبهه به جبهه همپای رزمندگان، شهادت و ایثار را تجربه کرده و سروده است. از همین روست که شعرش از آشنایان «عالم بسیجی» و از همسازترین سرودها با ضربان قلب عاشقان حسین است.»

(همراز مرغان سحر، یادمان استاد محمدعلی مردانی، تهران، سوره مهر، چاپ اول، ۱۳۸۱، صص ۴۹ و ۵۰).

در آیینه ابیات زیر این شور وشوق زائدالوصف برای حضور در جبهه‌ها و همسنگری با رزمندگان اسلام را به روشنی می‌توان به تماشا نشست:

گر عرصه زندگی به ما گردد تنگ
ور غرقه به خون شویم در پهنه جنگ
یک نام به خون نوشته بر سینه سنگ
بهتر ز هزار نام آلوده به ننگ

(همراز مرغان سحر، یادمان استاد محمدعلی مردانی، تهران، سوره مهر، چاپ اول، ۱۳۸۱، ص۶۳).

ای دوست بیا که وقت جانبازی ماست
برخیز که هنگام سرافرازی ماست
اکنون که بنای فتنه ویران کردیم
هشدار که روز، روز خودسازی ماست

(محمدعلی مردانی، فروغ ایمان، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۶۷، ص ۷۱۱).

در سنگر اگر به خون شناور گردم
ور مثله و قطعه قطعه پیکر گردم
بهتر ز هزار سال عمر است که من
تسلیم به دشمن ستمگر گردم

(همان، ص ۷۱۷).

خونین دل دشمن از ستم سوزی ماست
چون شهد شهادت از ازل روزی ماست
تا لاله ز دامان چمن می‌روید
خون شهدا ضامن پیروزی ماست

(همان، ص ۷۱۵).

تا سهل شود عبور ما از پل سرخ
بستیم به هم هزارها کاکل سرخ
از قلب شهیدان وطن تا محشر
سر می‌زند از بهشت زهرا، گل سرخ

(همان، ص ۷۱۹).

استاد مردانی و حاج صادق آهنگران

زنده یاد مردانی شاعری کم حرف، فروتن، خلوت گزین و شهرت گریز بود. به‌همین خاطر به ندرت با کسی درد دل می‌کرد. اما در سال‌های آخر عمر که من و استاد در محدوده سرآسیاب دولاب تهران به نوعی هم محله و همسایه بودیم، یک بار که برای عیادت به منزل ایشان رفته بودم، استاد که از بعضی اتفاقات ادبی آن روزها سخت آزرده بود، سفره دلش را گشود و در قالب درد دل حرف‌های ناگفته‌ای را برای اولین بار با من در میان گذاشت.
👇👇👇
Forwarded From دعبل
#بزرگداشت
#حاج_محمد_علامه
🔸یکی از مداحان سده اخیر بود که اول خود می‌سوخت و می‌گریست، بعد مستمعش را می‌گریاند. سبک خواندن او، مانند همه مداحان گذشته، ساده، بی‌تکلف و بدون غنا بود. یعنی به جای آنکه دنبال تحریر وآواز باشد، با شعر و دکلمه، مخاطب را متوجه منبرش می‌کرد.
در سال 1304 در محله دروازه دولاب تهران متولد شد؛ محله‌ای که گویی خاک حاصلخیزی برای پرورش مداحان و ذاکران اهل بیت (ع) دارد و پدرش که خود نام احمد داشت با توجه به علاقه وافری که به آقا رسول‌الله داشت نام تمامی فرزندانش را منسوب به پیامبر قرار داد و نام اولین فرزند پسر خود را محمد علی نهاد. محمد علی در سن ۱۸ سالگی پدر خود را از دست داد و مسئولیت خانواده را بر عهده گرفت.
تقریباً از سال 1317، یعنی از نوجوانی به مداحی پرداخت و به جرأت می‌شود او را آخرین شاگرد حاج مرزوق حائری معروف به حاج مرزوق عرب دانست. اما در رهگذر مداحی، تأثیرات فراوانی از شاعران و مداحان معاصر خود پذیرفت که از جمع شاعران می‌شود به #مرحوم_خوشدل_تهرانی اشاره کرد.
🔸شاید همان سالها بود که خفقان‌ها و محدودیت های رژیم برای مجالس عزای حسینی آغاز شد و برای همین، مجالس و هیئات به طور مخفیانه برگزار می شد. اما با این وجود، او با بچه های محل به برگزاری مجالس روضه و عزای سیدالشهداء اهتمام می ورزیدند. در سال 1320، تحریم های حکومت شکسته شد و کم کم مجالس #عزاداری امام حسین(ع) علنی شد. در آن زمان کار او با روضه های سنتی و خانگی رونق گرفت و بی هیچ چشم داشتی، هر جا که از او دعوت می کردند شرکت می کرد. او در سن 18 سالگی پدر خود را از دست داد و تمام بار خانواده را به دوش کشید و به همین علت تحصیلات خود را تا مقطع سیکل به پایان رساند.
وی علاوه بر ذاکری و ستایشگری #اهل_بیت_علیهم_السلام به سراییدن اشعار آیینی نیز هنری آمیخته با سادگی داشت. خیلی از اشعاری که در مجالس میخواند از خودش بود؛ سروده‌هایی ساده که با دل مخاطب بازی می‌کرد. اما وقتی از سایر شعرا شعری می‌خواند، باز هم از آثاری انتخاب می‌کرد که سادگی و همه‌فهمی از ویژگی‌هایشان باشد. مثل این شعر صغیر اصفهانی که مرحوم شیخ احمد کافی را در نجف اشرف مجذوب خود کرد. او در اوایل جوانی در صحن مطهّر حضرت امیرالمومنین (ع) این ابیات «صغیر» را خواند:
در حقیقت جان ندارد، هر کسی جانان ندارد
هرکسی جانان ندارد، در حقیقت جان ندارد
راستی، بعد از قضایای غدیر، از بعد احمد
هرکه نشناسد علی را جانشین، وجدان ندارد
هرچه می‌خواهی، بخوان مدحش ز قول حق به قرآن
مدح‌خوانی به ز حق، مدحی به از قرآن ندارد
#حاج_محمد_علی_علامه، خود دست به قلم بود و خاطرات یک عمر نوکری‌اش را در کتاب «شصت سال خدمتگزاری» تحریر کرد که این کتاب، یک سال بعد از فوت او منتشر شد. این جمله معروف مرحوم حاج محمد علامه است که مدام در منبرهایشان آن را مطرح می‌کرد؛ (من شما را فراموش نمی‌کنم، شما هم مرا فراموش نکنید اگر روز قیامت در محضر حضرت زهرا(س) جای خالی مرا دیدید سراغ من را هم بگیرید).
او به طوری زندگی می‌کرد که ظاهر و باطنش یکی باشد؛ چنان به کانون خانواده علاقه داشت و اهمیت می‌داد که هر هفته علی‌رغم داشتن برنامه باید همه اعضای خانواده را می‌دید. نماز اول وقت اش ترک نمی‌شد و طوری رفتار می‌کرد که این خصلت را بچه‌هایش نیز یاد بگیرند. اهل نماز شب بود و توجه زیادی به تلاوت قرآن داشت. ماه‌های مبارک رمضان سه بار قرآن را ختم می‌کردند، یک بار برای امام زمان(عج)، یک‌بار برای پدر و مادرشان و یک بار هم برای خودشان. به مطالعه اهتمام زیادی داشتند و کمتر شبی بود که بدون مطالعه به خواب برود.
از دوستان بسیار صمیمی او در جامع مداحان می توان به حاج حسن محمدی دولابی، حاج احمد شمشیری، حاج اکبر کاظمی، اشاره کرد.
🔸این مداح با اخلاص که عمر خود را در هیئت‌هایی چون پیرعطا، صنف بزازان، مکتب القرآن، فاطمیون و بنی‌فاطمه سپری کرده بود، سرانجام در 16 فروردین 1380 درگذشت و در باغ طوطی، در جوار حرم حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) به خاک سپرده شد.
📚از مرحوم علامه سه کتاب به یادگار مانده است، عنوان کرد: کتاب «ارمغان حج» که خاطرات اولین سفر حج ایشان است، کتاب «هدیه مور» که یادگار اشعار ایشان است و کتاب «خاطرات ۶۰ سال خدمت‌گزاری» که خاطرات ایشان از ذاکری اهل بیت(ع) است و پس از فوت ایشان به چاپ رسیده؛ این کتب می‌تواند برای ذاکران اهل بیت(ع) مورد استفاده قرار گیرد که بدانند چگونه در آستان اهل بیت(ع) خدمت‌ کنند.
#دعبل
https://t.me/deabelnews