Forwarded From مدایح ومراثی اهل بیت عصمت وطهارت علیهم السّلام
صلّی الله علیک یا أبا عبدالله و علی الأرواح التي حلّت بفِنائک

العینُ فی غرقِِ والقلبُ محترقُُ
فهَل تری احداً فی الیمِّ یحترِق

کیفَ السُّلوُّ واعضاءُ الحُسَینِ غدَت
مِنَ الاسنَّه والاسیافِ تَفترِقُ

قالوا تَنزَّهتِ الاملاکُ مِن حزَنِِ
لا انَّهُم فی مصابِ السّبطِ قدغرقوا

اشاره؛

در بالای واژۀ " غَرِقُوا " کلمۀ «أي» تفسیریّه آمده و کاتب می خواسته فعل " غَرِقُوا " را با واژه ای دیگر معنی کند.

غَرِقَ في شيءٍ: یعنی: در چیزی غرق شد و فرو رفت.
عينان غارقتان في الدُّموع : چشمان مملوّ از اشک که گریۀ شدید کرده باشند.

بیت اوّل این ابیات شهریار راتداعی می کند :

در وصل هم زعشق تو ای گل در آتشم
عاشــق نمی شوی کـه ببینی چــه می کشم
با عقل آب عشق به یک جو نمــی رود  
بیــچاره مــن ، کــه ساخــته از آب و آتــشم

بیت سوّم یادآور این بیت ازمحتشم کاشی است :

دربارگاهِ قُدس که جای ملال نیست
سرهای قدسیان همه برزانوی غم است

باسپاس ازبزرگان گروه تُراثی که درخوانش عبارت مساعدت نمودند .

#حسینی


🌾🍃🍃@madihehvamarsiah
Forwarded From مدایح ومراثی اهل بیت عصمت وطهارت علیهم السّلام
صلّی الله علیکَ یااباعبدالله الحسین المظلوم روحی لکَ الفِداء

جام بلا به دستِ قدر، ساقی قضا
پرکرد و کم نمود به مقدارِ هر ولا

لیک ازبرای سبط نبی شاهِ اولیا
هرقدر داشت ریخت به صحرای کربلا

#حسینی

🌾🍃🍃@madihehvamarsiah
Forwarded From مدایح ومراثی اهل بیت عصمت وطهارت علیهم السّلام
صلّی الله علیکَ یااباعبدالله الحسین المظلوم روحی لکَ الفِداء

چاووشی¹

آه ازدمی که بست سلیمان کربلا
بارسفر به سمتِ بیابان کربلا

ای ساکنان اهل حرم ،ما مسافریم
منزل شده است روضهٔ رضوان کربلا

می ریخت اشک حسرت ومی گفت یاحسین
مارا زمانه خواند به مهمان کربلا

ایضاً چاووشی

می روم چون بلبل شیدا به بستان حسین
می سُرایم روز و شب اندر گلستان حسین

آتش دوزخ نخواهد دید در روز جزا
هرکه بگذارد قدم درصحنِ ایوان حسین

کربلا را صدشرف ازکعبه باشد زآن که هست
صدچو اسماعیل ازهر گوشه قربان حسین

_____

عزیزمن دوسه روزی که مهلتی داری
شتاب کن که روی سوی کربلای حسین

چه کربلاست عزیزان خدا نصیب کند
که تارویم و ببینیم خیمگاهِ حسین

چه خیمه گاهست که جمعی نشسته درماتم
تمام چشم فکندند درقفای حسین

سکینه ازغم بابش نشسته درماتم
چه گویم آه زاحوالِ طفلهای حسین

چسان بیان کنم احوال عابد بیمار
زدرد بی پدری گشته مبتلای حسین

زبس ضعیف شده ازهجوم بیماری
نهاده زیر سرخویش متّکای حسین

دلش زهجرپدر هرزمان کباب شده
به هرنفس که نظر می کند به جای حسین

اگرتو شیفتهٔ اویی دلت کباب شود
درآن زمان که ببینید قتلگاه حسین

درآن زمین مقدّس به خاک افتاده
نهال قامتِ زیبای رسای حسین

هزار زخم فزون تر زدند بربدنش
بیا شماره کن ای شه تو زخمهای حسین

فِدا نمود سرو جان برای ما وشما
توهم دودانهٔ اشکی نما فدای حسین ²

___

1_چاووش خوانی: عمل چاووش خوان . آواز و اشعاری که چاووش قافله ٔ زوار خواند. خواندن چاووش قافله زوار اشعار در منقبت ائمه و مناسب با زیارت اعتاب مقدسه .
2_به نقل ازبیاضی درمرثیه محفوظ درکتابخانهٔ ملّی ایران .
چاووش خوانان بااخلاص ومتدیّن وخادمان درگاه امام حسین علیه السّلام چون عموماً ازتودهٔ مردمان بوده و تحصیلات عالیه نداشتند بعضاً اشعاررا خود سروده وتابع معیارهای شعری نبودند ولذا اشعار ایشان بعضاً منطبق بر قواعد شعری دررعایت قافیه ووزن وغیره نبوده واشعارفوق نیز ازاین باب ،بعضاً دارای اشکال می باشد امّا این مطلب ازاخلاص وارادت وسوز بیان وآواز سوزناک ایشان نمی کاهد .

#حسینی


🌾🍃🍃@madihehvamarsiah
Forwarded From الحجة
الدر الثمین فی #انساب الطالبیین
#نسخه_خطی
احمدبن محمدبن حسن بن عبیدالله علوی #حسینی
در نسب فرزندان و خانواده ی پیامبر اسلام و ابوطالب
صلوات الله و سلام الله علیهم
Forwarded From مدایح ومراثی اهل بیت عصمت وطهارت علیهم السّلام
بابی الحسینِ المظلوم

این نکته رسول بارها گفت
درشانِ شهیدِ کربلا گفت
آن را که به کربلا گذاراست
باآتشِ دوزخش چه کاراست

#حسینی

🌾🍃🍃@madihehvamarsiah
Forwarded From مدایح ومراثی اهل بیت عصمت وطهارت علیهم السّلام
خطبهء امام حسین {علیه السّلام} هنگام خروج به سرزمین عراق

سیّدبن طاوس علیه الرّحمه درکتاب لهوف می نویسد :

ورُوی انّه {علیه السّلام} لمّا عزم علی الخروجِ الی العِراق قام خطیباًفَقَالَ:

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ وَ مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ وَ لاٰ قُوَّةَ إِلاّٰ بِاللّٰهِ وصلّی اللهُ علی رسولِهِ وسلّم، خُطَّ اَلْمَوْتُ عَلَى وُلْدِ آدَمَ مَخَطَّ اَلْقِلاَدَةِ عَلَى جِيدِ اَلْفَتَاةِ وَ مَا أَوْلَهَنِي إِلَى أَسْلاَفِي اِشْتِيَاقَ يَعْقُوبَ إِلَى يُوسُفَ وَ خُيِّرَ لِي مَصْرَعٌ أَنَا لاَقِيهِ، كَأَنِّي وَ أَوْصَالِي تَقَطَّعُهَا ذئابُ اَلْفَلَوَاتِ بَيْنَ اَلنَّوَاوِيسِ وَ كَرْبَلاَءَ فَيَمْلَأَنَّ مِنِّي أَكْرَاشاً جُوفاً وَ أَجْرِبَةً سُغْباً لاَ مَحِيصَ عَنْ يَوْمٍ خُطَّ بِالْقَلَمِ رِضَى اَللَّهِ رِضَانَا أَهْلَ اَلْبَيْتِ نَصْبِرُ عَلَى بَلاَئِهِ وَ يُوَفِّينَا أُجُورَ اَلصَّابِرِينَ لَنْ تَشُذَّ عَنْ رَسُولِ اَللَّهِ لَحْمَتُهُ وَ هِيَ مَجْمُوعَةٌ لَهُ فِي حَظِيرَةِ اَلْقُدْسِ تَقَرُّ بِهِمْ عَيْنُهُ وَ يُنَجَّزُ بِهِمْ وَعْدُهُ مَنْ كَانَ بَاذِلاً فِينَا مُهْجَتَهُ وَ مُوَطِّناً عَلَى لِقَاءِ اَللَّهِ نَفْسَهُ فَلْيَرْحَلْ مَعنا فَإِنِّي رَاحِلٌ مُصْبِحاً إِنْ شَاءَ اَللَّهُ


الملهوف علی قتلی الطّفوف ،سیّدالعارفین والسّالکین رضی الدّین ابی القاسم علیّ بن موسی بن جعفربن طاوس المتوفّی سنه ۶۶۴،تحقیق شیخ فارس تبریزیان ،صفحه۱۲۶

محمّد ابراهیم نوّاب تهرانی ملقّب به بدایع نگار درترجمهء خطبهء امام می نویسند :

وپیش ازبیرون شدن درمیان جمع بایستاد وخطبه کرد وگفت :
پس از سپاس خدای سبحانه و اعتراف به فضل ومشیّت وشمول حول وقوّت او ودرودبررسول وآل او می گوید :

مرگ قلاده صفت ،پیرامن بنی آدم فراگرفته که البتّه از او گریزی نتواند بود ومرابه صحبتِ نیاکان واسلافِ بزرگوارخویش همان آرزومندی است که یعقوبِ نبی را به پسرخویش یوسف بود ومرا آن زمین که خویش رابدان جای فتاده خواهم دیداز این زندگانی بسی بهتربود .گویی عضوهای خویش ،همی نگرم که گرگان بیابانها درزمین کربلا ازیکدیگر همی برند وشکمهای تهی ،بدان همی آکَنند .ازآن روز که باقلم برکشیده اند گریزی نباشد ورضای ما اهل بیت همان رضای خداوندباشد ،بربلای او صابریم واو مزدصابران به وفاهمی دهد واَرومتِ پاک وگوشت تنِ رسول هرگز ازرسول جدا نماند ،بلکه درحظیرهء قدس وبهشت عدن بااوبود وچشمِ او بدان روشن باشد ووعدِ خویش درحقّ ایشان به ادا رساند .هرکس جان خویش درطلبِ رضایِ ما بذل کند وبردیدارپروردگارِ ،تن دردهد وثبات ورزد ،باماکوچ کند که مارابامدادان عزم رحیل است انشاءالله تعالی .

فیض الدّموع ،محمّدابراهیم نوّاب تهرانی بدایع نگار ،تحقیق اکبرایرانی قمی ،صفحه۱۲۶

#حسینی

🌾🍃🍃@madihehvamarsiah
Forwarded From مدایح ومراثی اهل بیت عصمت وطهارت علیهم السّلام
حرکت امام حسین {علیه السّلام} به طرف عراق

ابوجعفر محمّدبن جریرطبری درتاریخش دربارهٔ خروج امام حسین {علیه السّلام} ازمدینه به مکّه و ازمکّهٔ مکرّمه به سوی عراق چنین می نویسد :
وکان مخرَج الحسین من المدینة إلی مکّة یوم الاحد للیلتین بقیتا من رجب سنة ستّین .ودخل مکّة لیلة الجمعة لثلاث مضین من شعبان ،فاقام بمکّة شعبان و شهررمضان و شوّال و ذا القعدة ،ثمّ خرج منها لثمان مضین من ذی الحجّة یوم الثّلاثاء ،یوم التّرویة فی الیوم الّذی خرج فیه مسلم بن عقیل .¹
ماحصل عبارت چنین است که امام حسین {علیه السّلام} درروز یک شنبه ،دوروز مانده ازماه رجب سال شصت ازمدینه به سوی مکّه خارج شد .ودرشب جمعه ،سه روز ازشعبان گذشته وارد مکّه شد.وماه شعبان و رمضان وشوّال و ذی القعده را درمکّه ماند .سپس هشت روز از ذی الحجّه گذشته ،روز سه شنبه ،یوم التّرویه [به سوی عراق ]خارج شد.همان روزی که مسلم بن عقیل خروج کرد .

محدّثان وارباب تواریخ چنین نقل می کنند که چون امام {علیه السّلام} عزم برخروج ازمکّه نمود ایستاد وپس ازحمد وثنای إلهی خطبه ای ایراد کرد که مرحوم میرزا ابراهیم ساغر اصفهانی ،خطبهٔ حضرت را چنین به رشتهٔ نظم کشیده است :

سیّدطاوس که طاوس جان
شاخهٔ طوباش بود آشیان

کرده روایت که شهِ باوفاق
کرد عزیمت چو به سمتِ عراق

خطبهٔ شیوا به زبانی سرود
کَش خُطَب جدّ وپدر می نمود

بعدسپاس حق و نعتِ رسول
گفت به اصحابِ سعادت شُمول

آنچه زحق گشته مقدّرتمام
درعمل البتّه رسد لاکلام

قوّه وحولی نبود جز بدو
نیست پناهی به جهان غیر هو

مرگ که قلّادهٔ بس محکم است
بسته براو گردنِ بِن آدم است

شوق من از دیدن جدّ وپدر
هست چو یعقوب به وصل پسر

شایقِ اسلاف کرامم چنان
که بُوَدی تشنه به آب روان

ازپی دفنم به زمین کردگار
کرده یکی بقعهٔ نغز اختیار

زود درآنجای بخواهم رسید
شهدِ شهادت به ارادت چشید

خود همه می بینمشان گوئیا
حادثه های سفرِ کربلا

نیزهمی بینمی این جسم زار
شرحه وشرحه شده وپاره پار

روزچنین آمده قسمت به من
چاره نه جزدیدن و دریافتن

آنچه خدا خواسته ما خاندان
مایل آنیم سراسر به جان

تن به قضا،دل به رضا داده ایم
کزپی تسلیم ورضا زاده ایم

صبرنمائیم بلایِ وِرا
تاکه جزا نیک کُنَدمان عطا

دربرِ جدّم به حظیرهٔ جنان
زود بیاید که مرا بی گمان

سربه سر اعضای زهم ریخته
جمع بخواهد شد و انگیخته

حق بکند دیدهٔ وی روشنا
خارسِتانها بکند گلشنا

وآنچه به ما وعده بداد از ازل
خواهدی آورد همه درعمل

هرکه درآن شوق شهادت بود
وزپیِ جاوید سعادت بود

هم به رهِ نصرتِ ماجان نثار
سازد ازآنگونه که عاشق به یار

روزدگر باره² کشد برطریق
آیدو با ماشود ایدر³رفیق

ساغر اگر مرد رهی و رفیق
باش بدین راهروان هم طریق ⁴

____

1_تاریخ الطّبری ،ابوجعفر محمّدبن جریر الطّبری ،بیروت ،دارإحیاء التّراث العربی،۱۴۲۹،الجزء الخامس ،صفحة ۲۵۷
2_باره :اسب
3_ایدر :به معنی همین دم و همچنین است .
4_ماتم سرا ،ساغراصفهانی ،نسخهٔ خطّی کتابخانهٔ مرکزی دانشگاه تهران به شمارهٔ ۱۱۱۲۷،برگ ۱۵۹و۱۶۰

#حسینی

🌾🍃🍃@madihehvamarsiah
Forwarded From مدایح ومراثی اهل بیت عصمت وطهارت علیهم السّلام
یا أباعبدالله الحسین أدرکنی

چون که افتاد شهِ دین به زمین از سرِ زین
شد زمین عرشِ برین
قاب قَوسَین شد از جای برای تمکین
کرد توقیرِ زمین

چرخ شد زیر و زبر تا ملک العرش زعرش
جای بگرفت به عرش
راست شد این که زمین عرش کند عرش زمین¹
بی و شک و شبهه ،یقین

داد از دست عنان، کرد تهی پا زرکاب
زان ملک سیر عقاب
شد زرفتار و فرو ماند به جا چرخِ برین
یعنی اسب شه دین

دید شاهَش شده فرزین و رخ آغشته به خون²
با بساطِ وارون
در عَری³ مانده زبازیّ فلک گوشه نشین
پیل تن گشت غمین

به ادب رفت کنار شهر و زانو ته کرد
عقل را گُمره کرد
گفت ای معنی «رحمنُ علی العرشِ مکین»⁴
خیز و بر سِدره نشین

لامکان است تو را خرگه و کرسیست اساس
ای بَر از وهم و قیاس
اوّلین پایهٔ درگاه تو چرخِ نهمین
از چه ماندی به زمین⁵

شاه فرمود که ای تيزتر از چرخ به تک⁶
هم زنَسرَینِ⁷ فلک
نعل و میخ سمِ زرّینْت هلال و پروین⁸
شو رهِ خیمه گزین

خبر قتل من ای مرکبِ فرخنده فَرَم
رو ببر سوی حرم
گو که از ناخنِ غم رخ مخراشید و جبین
صبر باید پس از این

لاجرم کرد به خونِ شه دین،کاکُل و یال
رنگ ،آن نیک خصال
واژگون زین به حرم رفت و لب پر نفرین
بر آن قومِ لعین

شد چو در خیمه صدای⁹ فرسِ شاه بلند
از حرم کودک چند
حلقه وارش بگرفتند میان ،همچو نگین
زبَنات و ز بَنین

پاک می کرد یکی خون زبرِ سنبل آن
یعنی از کاکل آن
می کشید آن دگری از بدنش تیرسَفین¹⁰
به خروش و به حَنین

آن یکی¹¹ گفت که ای رفرفِ معراج رسول
سفرت خیر و قبول
گو چه از آل زنا رفت به آل یس
به خداوند مبین

ای صبا سیر چو می کرد پدر خواهشِ آب
گو کَسَش داد جواب
یا لبش تشنه بُد آن ترجمهٔ ماء مَعین
ای به تک آهوی چین

گفت ای پرده نشینان حریمِ اجلال
به خدای متعال
که پی کشتنش این طائفه کردند کمین
زیَسار و زیمین

تا که شد خاک به فرق من و ذوقیّ¹² و ملک
از سَما تا به سَمک
اشک ریزند شفق وار به هر صبح و پَسین
از دو چشمِ خونین

روزگاری است شها ذوقیت از رنج و الم
تیر قدّش شده خم
چند گیرد به بغل زانوی خود را چو جَنین
نیستش جز تو مُعین

چه شود از کرم ای داروی درد دل من
حل کنی مشکل من
که مرا نیست طبیبی¹³ زکهین و زمهین
چون تو غمخوار و امین¹⁴

ذوقی اصفهانی

___________________

1_در روایت آمده که :من زارَ الحسین کمَن زار اللهَ في عرشه.
آیة الله وحید خراساني« دام ظلّه»می فرمودند که : کربلای او شد عرش برین.
2_اشارتی است به اصطلاحات شطرنج.اسب ،شاه ،فرزین (وزیر)،رخ،عری .
بهترین شعری که با این شعر مناسب است مطلعی است از حجّة الاسلام نیّر تبریزی که می فرمایند:

ای فرس باتو چه رخ داده که خود باخته ای
مگر این گونه که ماتی تو شَه انداخته ای

3_عَری:در اصطلاح شطرنج آن است که شاه شطرنج در برابر مهره ٔ حریف افتد.
4_الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى ﴿طه/۵﴾
خداى رحمان كه بر عرش استيلا يافته است.

5_یاد آوراین بیت معروف است:

نُه کرسی فلک،نهد اندیشه زیر پای
تا بوسه بر رکاب قزل ارسلان دهد

6_تَک: تاختن و دویدن
7_نَسر : در لغت کرکس است و نام دو ستاره که یکی را نَسرِ واقع و دیگری را نسرِطایر گویند.وبه صورت مثنّی نَسَرین گویند.
نسرِ طایر:ستاره ای در صورت فلکی عقاب.
نسرِ واقع: ستاره ای در صورت فلکی چنگ (شلیاق ).
8_نعل را از جهت خمیدگی به هلال و میخ‌های آن را به ستاره پروین تشبیه کرده است.
9_در حاشیه صَهیل نوشته و صهیل درلغت بانگ اسب است.
10_در حاشیه سَفین را وزنده و پرّان معنی کرده است.
11_در حاشیه کودکی نوشته.
12_ذوقی: مرحوم مهدوی در تذکرة القبور/۳۲۱از میرزا ابوالقاسم ذوقی نام برده و وفات وی را درسال ۱۳۳۶هجری قمری دانسته و اگر صاحب این شعر همان ذوقی باشد تاریخ وفات وی صحیح نیست زیرا در نسخهٔ خطّی که به خطّ خود ذوقی است تاریخ ۱۳۴۰به چشم می خورد.
13_ زیر کلمه طبیبی پناهی نوشته است.
14_دیوان ذوقی اصفهانی ،نسخهٔ خطّی کتابخانهٔ مرکزی دانشگاه تهران به شمارهٔ۱۱۲۶۶،برگ ۶۲

#حسینی

🌾🍃🍃@madihehvamarsiah
Forwarded From مدایح ومراثی اهل بیت عصمت وطهارت علیهم السّلام
صلّی الله علیکَ یااباعبدالله الحسین المظلوم روحی لکَ الفِداء

رباعی

در روزِ جزا که ماجرا خواهد بود
خون شهدا گره گشا خواهد بود

پیشانی خونینِ حسین بن علی
آئینهٔ رحمتِ خدا خواهد بود ¹

_
1_این رباعی را درمجموعه ای خطّی دیدم افسوس که نام شاعرش قید نشده است.

#حسینی

🌾🍃🍃@madihehvamarsiah
Forwarded From مدایح ومراثی اهل بیت عصمت وطهارت علیهم السّلام
یاحسین شهید

آماده ساز دیده برای گریستن
بی شک بود بهشت بهایِ گریستن
نقلِ جفا وذکرِ مصیبت ضرور نیست
نامِ حسین بس است برایِ گریستن

#حسینی

🌾🍃🍃@madihehvamarsiah