Forwarded From مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
@literature9
#غزل


ﺗورﺍ ﺩﻝ ﺩﺍﺩﻡ ﺍﯼ ﺩﻟﺒﺮ ﺷﺒﺖ ﺧﻮﺵ ﺑﺎﺩ ﻣﻦ ﺭﻓﺘﻢ
ﺗﻮ ﺩﺍﻧﯽ ﺑﺎ ﺩﻝِ غم‌خوﺭ، ﺷﺒﺖ ﺧﻮﺵ ﺑﺎﺩ ﻣﻦ ﺭﻓﺘﻢ


ﺍﮔﺮ ﻭﺻﻠﺖ ﺑﮕﺸﺖ ﺍﺯ ﻣﻦ، ﺭﻭﺍ ﺩﺍﺭﻡ ﺭﻭﺍ ﺩﺍﺭﻡ
ﮔﺮﻓﺘﻢ ﻫﺠﺮﺕ ﺍﻧﺪﺭ ﺑﺮ، ﺷﺒﺖ ﺧﻮﺵ ﺑﺎﺩ ﻣﻦ ﺭﻓﺘﻢ


ﺑﺒُﺮﺩﯼ ﻧﻮﺭ ﺭﻭﺯ ﻭ ﺷﺐ، ﺑﺪﺍﻥ ﺯﻟﻒ ﻭ ﺭﺥ ﺯﯾﺒﺎ
ﺯﻫﯽ ﺟﺎﺩﻭ ﺯﻫﯽ ﺩﻟﺒﺮ، ﺷﺒﺖ ﺧﻮﺵ ﺑﺎﺩ ﻣﻦ ﺭﻓﺘﻢ


ﺑﻪ ﭼﻬﺮﻩ ﺍﺻﻞ ﺍﯾﻤﺎﻧﯽ، به ﺯﻟﻔﯿﻦ ﻣﺎﯾﻪٔ ﮐﻔﺮﯼ
ﺯ ﺟﻮﺭ ِ هر ﺩﻭ ﺁﻓﺘﮕﺮ، ﺷﺒﺖ ﺧﻮﺵ ﺑﺎﺩ ﻣﻦ ﺭﻓﺘﻢ


ﻣﯿﺎﻥ ﺁﺗﺶ ﻭ ﺁﺑﻢ ﺍﺯﯾﻦ ﻣﻌﻨﯽ ﻣﺮﺍ ﺑﯿﻨﯽ
ﻟﺒﺎﻥِ ﺧﺸﮏ ﻭ ﭼﺸﻢ ِﺗﺮ، ﺷﺒﺖ ﺧﻮﺵ ﺑﺎﺩ ﻣﻦ ﺭﻓﺘﻢ


ﺑﺪﺍﻥ ﺭﺍﺿﯽ ﺷﺪﻡ ﺟﺎﻧﺎ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺣﺎﻟﻢ ﺧﺒﺮ ﭘﺮﺳﯽ
ﺍﺯﯾﻦ ﺁﺧﺮ ﺑﻮﺩ ﮐﻤﺘﺮ؟ ﺷﺒﺖ ﺧﻮﺵ ﺑﺎﺩ ﻣﻦ ﺭﻓﺘﻢ


#سنایی
Forwarded From unknown
"آن پنج‌ماهه کودک"
شاید در آثار ادبی، از میان قهرمانان ادب عاشورایی، هیچ نامی چون طفل شیرخواره، حضورِ عاطفی نیافته باشد و چنانکه از متون دینی، مقتل‌ها و زیارات دریافت می‌شود، در تاریخ و ادبیات عاشورا، از شهیدِ شیرخواره، با نام‌ها و القابی چون: عبدالله‌بن‌الحسین، علی اصغر، طفل رضیع و ... یادشده است (بنگرید به فرهنگ عاشورا، ص ۳۴۸)؛ البته در اشعار شیعی پس از عصر صفوی، غالبا نام علی اصغر برای آن بزرگوار کاربرد داشته است.
اگر مقتل منظوم #کسایی را اقدم سوگ‌سروده‌های عاشورایی در ادب فارسی بدانیم، در خلال آن می‌توان نخستین اشارات موجود به نام شخصیت‌های شاخص واقعه‌ی کربلا را مشاهده کرد. کسایی در مقتل خود، از طفل شهید عاشورا این‌گونه یاد کرده است:

آن پنج‌ماهه کودک، باری چه کرد ویحک؟
کز پای تا به تارک مجروح شد مفاجا
(دیوان کسایی، ص۷۴)

نکته‌ی قابل توجه این است که خلاف متون و اشعار متاخر، در اشعار کهن، عمدتا از آن حضرت بدون نام یادشده و لقب علی‌اصغر توصیف کننده‌ی امام سجاد(ع) بوده‌است؛ چنانکه سنایی در روایت حوادث پس از ظهر عاشورا می‌سراید:

علی الاصغر ایستاده به‌پای
وان سگان ظلم را بداده رضا[ی]
(حدیقه، ص ۲۶۹)

شهربانوی پیر گشته حزین
علی‌الاصغر آن دو رخ پر چین
(حدیقه، ص ۲۷۰)

نقلِ برخی از متون تاریخی هم موید استفاده‌ی این لقب برای امام سجاد(ع) است؛ چنانکه نویسنده‌ی مجمل‌التواریخ می‌گوید:

"و زنان را با علی‌الاصغر به کوفه آوردند و باز به دمشق فرستادند پیش یزید".
(مجمل‌التواریخ، ص ۴۵۱ و ۴۵۲؛ همچنین بنگرید به ص ۶۴۳)

#شعر_عاشورایی
#امام_سجاد_علیه_السلام
#علی_اصغر
#سنایی
@drmmoradi
در فضیلت امیرالمومنین حسن ابن علی علیه السلام ذکر الحسن یذهب الحزن
از کتاب حدیقه الحقیقه و شریعه الطریقه

بوعلی آنکه در مشام ولی
آید از گیسوانش بوی علی

قرّة‌العین مصطفی او بود
سیّدالقوم اصفیا او بود

آن جنان دُر در آن صدف او بود
انبیا را به حق خلف او بود

جگر و جان علی و زهرا را
دیده و دل حبیب و مولی را

چون بهار است بر وضیع و شریف
منصف و خوب‌رو و پاک و لطیف

فلک جامه کوه زهره دواج
قمر تخت مهر پروین تاج

در سیادت شرف مؤیّد اوست
در رسالت رسول و سیّد اوست

نسبش در سیادت از سلطان
حسبش در سعادت از یزدان

چون علی در نیابت نبوی
کوثر داعی و عدو دعی

نامهٔ دوست حاکی دل اوست
دوست را چیست به ز نامهٔ دوست

منهج صدق در دلائل او
مهتری زنده در مخایل او

بود مانند جد به خُلق عظیم
پاک علق و نفیس عِرق و کریم

فلذه‌ای بود از دلِ زهرا
جدّهٔ او خدیجهٔ کبری

زهر قهر عدو هلاکش کرد
فقد تریاک دردناکش کرد

پاک ناید ز مردم بی‌باک
عود ناید ز دود چوب اراک

ماه در چشم او هلال نمود
زهر در کام او زلال نمود

زانکه زان واسطه چشیدن زهر
وان ز دشمن بسی کشیدن قهر

بجهانید جانش از رهِ حلق
برهانیدش از دنائت خلق

روز باطل چو حق شود پنهان
اهل حق را تو به ز کور مدان

پای باطل چو دست بر تابد
دل دانا به مرگ بشتابد

چون جهان حیز را امیر کند
زال زر روی چون زریر کند

گرچه این بد به روی او آمد
پشتِ اقبال سوی او آمد

بود با این دُژم دلی همه روز
همچو خورشید دهر شهرافروز

آن بهی طلعت بزرگ نسب
آن ز علم و ورع چراغ عرب

خواسته چون خرد ز بهر پناه
شرف از منصب کریمش جاه

خاطرش همچو بحری اندر شرع
راسخ اصل بود و شامخ فرع

مسند و مرقدش بر از افلاک
مشرب و منهلش ز عالم پاک

مشرب عِرق و منهل جگرش
بود از حوض جدّش و پدرش

مانده آباد از سخای کفش
خاندان نبوّت از شرفش


#سنایی
Forwarded From شاه‌بیت
تو چنان زی که بمیری برهی
نه چنان چون تو بمیری برهند

#سنایی

@ShaahBeyt
شما دو زندگی دارید، دومی زمانی آغاز می‌شود که درمی
حضرت عیسی علی نبینا و آله و علیه السلام:لن یلج ملکوت السماوات من لم یولد مرتین[کسی که دوبار نمیرد هرگز به ملکوت آسمان دست پیدا نمی کند]


بمیر ای دوست پیش از مرگ اگر می زندگی خواهی
که ادریس از چنین مردن بهشتی گشت پیش از ما
#سنایی


ای خنک آن را که پیش از مرگ مُرد
یعنی او از اصل این رَز بوی برد
#مولوی