Forwarded From Azin Naderi
‍ ‍ ‍ #شب_هشتم
◾شب حضرت علی اکبر (ع)

مثل آیینه ی در خاک مکدر شده ای
چشم من تارشده؟ یا تو مکدر شده ای؟

إربا إربا شده چون برگ خزان می ریزی
کاش می شد که تو چون معجزه ای برخیزی

مانده ام خیره به جسمت که چه راهی دارم؟
باید انگار تو را بین عبا بگذارم

باید انگار تو را بین عبایم ببرم
تا که شش گوشه شود با توضریحم ، پسرم
Forwarded From سلیس: ادب پژوهی شیعی
◾◾

#شب_هشتم
#غزل_عاشورایی

.

گمان مدار که گفتم برو، دل از تو بریدم
نفس شمرده زدم همرهت پیاده دویدم

محاسنم به کف دست بود و اشک به چشمم
گهی به خاک فتادم، گهی ز جای پریدم

دلم به پیش تو، جان در قفات، دیده به قامت
خدای داند و دل شاهد است من چه کشیدم

دو چشم خود بگشا و سؤال کن که بگویم
ز خیمه تا سر نعش تو من چگونه رسیدم

ز اشک دیده لبم تر شد آن زمان که به خیمه
زبان خشک تو را در دهان خویش مکیدم

نه تیغ شمر مرا می‌کشد نه نیزه‌ی خولی
زمانه کشت مرا لحظه‌ای که داغ تو دیدم

هنوز العطشت می‌زد آتشم که ز میدان
صدای یا ابتای تو را دوباره شنیدم

سزد به غربت من هر جوان و پیر بگرید
که شد به خون جوانم خضاب موی سفیدم

کنار کشتۀ تو با خدا معامله کردم
نجات خلق جهان را به خون‌بهات خریدم

بگو به نظم جهان سوز، میثم! این سخن از من
که دست از همه شستم رضای دوست خریدم

#غلامرضا_سازگار

.

@salis110ir 🏴

◾◾