Forwarded From Shirazi
🌾نام‌های ناآشنای کربلا 🌾 [ ۶ ]


✔️ «ابوبکر بن حسن(ع)‌»


🔹أبوبکر بن حسن بن علی بن أبی طالب علیهم السّلام‌، فرزند امام حسن مجتبی(ع) و مادرش ام ‌وَلَد بود. نام مادر وی را «رَمْلَه» و نیز «نُفَیْلَه» نوشته‌اند. كه نفیله، مادر «قاسم» و «عبدالله» نيز بوده است.
به روایت برخی منابع، امام حسین(ع) دخترش سکینه را به ازدواج وی درآورد.
ابوبکر همراه عمویش امام حسین(ع) از مدینه تا مکه و سپس به کربلا آمد و در روز عاشورا به میدان رفت و پس از نبردی دلاورانه با تیر «عبداللَّه عُقْبَه غَنَوی» به شهادت رسید.
در حدیثی از امام باقر(ع)، قاتل وی عُقْبَه غَنَوی معرفی شده است، ولی برخی قاتل او را حرملة بن کاهل اسدی دانسته‌اند. بنابراین احتمال می‌رود، چنان که علامه مجلسی اشاره کرده است، عبداللَّه بن عقبه و حرمله در به شهادت رساندن وی شریک بوده باشند.

ابوالفرج اصفهاني شهادت ابوبكر را قبل از حضرت قاسم دانسته است. ولي برخي ديگر، شهادت وي را بعد از حضرت قاسم گزارش نموده‌اند.
برخی گفته‌اند ابوبکر در هنگام شهادت شانزده سال داشت. بعيد نيست كه او از قاسم بزرگ‌تر باشد؛ ولي به حتم از «عبدالله»، ديگر فرزند شهيد امام حسن(ع) بزرگ‌تر است.

💠 در زیارت منسوب به ناحیه مقدسه از وی چنین یاد شده است:
«السَّلامُ عَلی أَبِی بَکْرِ بْنِ الْحَسَن بْنِ عَلِیِّ الزَّکِیِّ الْوَلیِّ المَرْمِیِّ بالسَّهْمِ الرَّوِی لَعَنَ اللَّهُ قاتِلَهُ عَبْدِاللَّهِ بْنِ عُقْبَةِ الغَنَوِیَّ.»
درود بر ابوبکر فرزند حسن بن علی پاک، یاری‌کننده و تیرخورده با تیر کشنده، خدا قاتل او «عبداللَّه بن عقبه غنوی» را لعنت کند.


📚 ر. ک بخش اول
#شهدای_کربلا #نامهای_ناآشنای_کربلا
🍀
Forwarded From Shirazi
🌾نام‌های ناآشنای کربلا 🌾 [ ۱۱ ]


✔️ «عَمرو بن عَبد اللّه جَنْدَعی‌»


🔹بنی جندع، تیره‌ای از همدانیان به شمار می‌آمدند.
عمرو بن عبد اللّه همدانی جندعی‌ از جمله افرادی بود که قبل از آغاز جنگ در کربلا خدمت امام حسین علیه السّلام شرفیاب شد و در کنار آن حضرت ماند.
از جزئیات زندگی وی اطلاعی، در دست نیست و در چگونگی شهادتش، اختلاف است. برخی نوشته‌اند که در نخستین حمله لشکریان ابن‌سعد به یاران حسین علیه السلام شهید شد.

ولی برخی دیگر از جمله فضيل بن زبير گزارش نموده اند که وی در رکاب ابا عبد اللّه علیه السّلام مبارزه کرد و در اثر زخم کاری که از ناحیه سر بر او وارد شده بود، از اسب به زمین افتاد و هنوز رمقی در بدن داشت که مردان قبیله و پسرعموهایش بدن او را از صحنه خارج کردند و به مدت یک سال نزد آنان بستری بود. تا این‌که سرانجام به فیض شهادت نایل آمد.
عبارتی که در زیارت ناحیه مقدسه ذکر شده نیز گواه بر همین معناست.

💠 در زیارت منسوب به ناحیه مقدسه آمده است:
السَّلامُ عَلی الْجَریحِ الْمَأسُورِ سَوَّارِ بْنِ ابی حمْیَر ... السَّلامُ عَلی المُرتَّثِ مَعَهُ عَمْرُو بن عَبْداللَّه الْجَنْدَعی
سلام بر مجروح اسیر، سوّار بن ابی حمیر ... سلام بر مجروح با وی، عمرو بن عبداللَّه الجندعی.

🔹بنابر آنچه نقل شد، او آخرین شهید کربلاست که یک سال پس از واقعه عاشورا (و البته خارج از میدان جنگ) به شهادت رسید.


📚 ر. ک بخش اول
#شهدای_کربلا #نامهای_ناآشنای_کربلا
🍀
Forwarded From Shirazi
🌾نام‌های ناآشنای کربلا 🌾 [ ۳۲ ]


✔️ «سوّار بن مُنْعم»


🔹سوّار بن مُنْعم هَمْدانی ، در کوفه می‌زیست. او، از جمله کسانی بود که قبل از آغاز نبرد، حضور امام حسین علیه السّلام شرفیاب شد و به سپاه امام پیوست و تا روز عاشورا همراه آن حضرت بود.

دربارۀ زمان شهادتش اختلاف است.
به باور برخی، او در همان حملۀ نخستین سپاه عمر سعد پیش از ظهر عاشورا به شهادت رسید.
ولی برخی دیگر نوشته‌اند که او مجروح و سپس دستگیر شد. عمرسعد فرمان به کشتنش داد. امّا عموزاده‌هایش میانجی‌گری کرده او را از مرگ رهانیدند. سوّار نزد آنها ماند تا سرانجام بر اثر جراحت‌های وارده به شهادت رسید.

در حدائق الوردیه می‌گوید: سوّار بن منعم، تا زمانی که از اسب به زیر افتاد، مبارزه نمود، او را اسیر کرده، نزد عمر سعد بردند. وی خواست او را به قتل برساند، قبیله‌اش واسطه شدند. با همان جراحات نزد آنان باقی ماند و شش ماه بعد به شهادت رسید.
به گفتۀ برخی دیگر از تاریخ‌نگاران: استدعای قبیله سوّار موجب آزادی وی نشد و وساطت آنان، صرفا برای رهایی او از کشتن صورت گرفت.
بر اساس این نقل، وی در زندان کوفه در اسارت باقی ماند تا به شهادت نایل شد.

💠 عبارتی که در زیارت منسوب به ناحیۀ مقدسه آمده نیز، گزارش مربوط به اسارت وی را تأیید می‌کند. در آن زیارت از «سوّار» به عنوان «اسیر مجروح» یاد شده است:
«السلام علی الجریح المأسُور سَوّارِ بْنِ أبی حِمْیَرِ الْفَهْمی (أبی عمیر النهمی) الهَمْدانی»


📚 ر. ک بخش اول
#شهدای_کربلا #نامهای_ناآشنای_کربلا
🍀
Forwarded From Shirazi
🌾نام‌های ناآشنای کربلا 🌾 [ ۷ ]


✔️ «مسعود بن حجّاج» و «عبدالرحمن بن مسعود»


🔹مسعود بن حجّاج تیمی‌ و پسرش عبدالرحمن از قبیله «بنی تیم بن ثعلبه» و از شیعیان سرشناس به شمار می‌آمدند.
هر دو به شجاعت مشهور بودند. در تاریخ جنگ و نبردها از مسعود یاد شده است.
این پدر و پسر، در زمرۀ یاران ابن سعد از کوفه به کربلا آمدند، ولی در روز هفتم و پیش از آغاز جنگ خود را به امام حسین علیه السلام رسانده و در صف یاران آن حضرت قرار گرفتند. و با امام بودند تا آنکه در حمله نخستین به شهادت رسیدند.

💠 در زیارت منسوب به ناحیه مقدسه آمده است:
«السّلام عَلی مَسعُودِ بْنِ حَجّاجْ و ابْنِه»
سلام بر مسعود بن حجاج و پسرش

⭕️جای تأمل است:
عدۀ بسیاری، در روزهای نخست و یا قبل از ورود به کربلا، با شنیدن خبرهای تلخ و دیدن طلایه سپاه یزیدیان، امام را تنها گذاشتند و گریختند و در مقابل، عدۀ کمی نیز همچون این پدر و پسر، با سخت تر شدن موقعیت و قطعی شدن جنگ و دیدن شرایط نابرابر دو سپاه، به کاروان امام(ع) می پیوندند.‼️


📚 ر. ک بخش اول
#شهدای_کربلا #نامهای_ناآشنای_کربلا
🍀
Forwarded From Shirazi
🌾نام‌های ناآشنای کربلا 🌾 [ ۳۹ ]


✔️ «منجح بن سهم‌»


🔹وی از اصحاب امام حسین علیه السلام و از غلامان آن خاندان به شمار می‌رفت.
از ربیع الابرار تألیف زمخشری نقل شده که مادرش «حسینیه» کنیز امام علیه السلام بود و در خانه امام سجاد علیه السلام خدمت می‌کرد.
هنگامی که امام حسین علیه السلام راهی عراق شد، حسینیه نیز با فرزندش منجح آن حضرت را همراهی کرد.

و نیز گفته‌اند که وی از غلامان امام حسن علیه السّلام بود و همراه با فرزندان امام حسن علیه السلام ، در حالی که از آنان محافظت می‌کرد، به کربلا آمد.
چون هنگامه نبرد فرا رسید، منجح قهرمانانه به نبرد پرداخت.
صاحب حدیقه الوردیّه می‌گوید: در آغاز جنگ، حسّان بن بکر حنظلی، به او یورش برد و وی را به شهادت رساند.

💠 در زیارت رجبیه درباره اون چنین می‌خوانیم:
«السلام علی المنجح مولی الحسین بن علی علیه السلام.»


📚 ر. ک بخش اول
#شهدای_کربلا #نامهای_ناآشنای_کربلا
🍀
Forwarded From Shirazi
🌾نام‌های ناآشنای کربلا 🌾 [ ۴۰ ]


✔️ «جُنْدَبِ بْنِ حُجَیْرِ»


🔹جندب بن حجیر کندی خولانی، از بزرگان شیعه و از یاران امیر المؤمنین علیه السّلام است.
جندب اهل کوفه و از جمله کسانی است که عثمان او را از کوفه به شام فرستاد.
وی در جنگ صفین شرکت داشت و از سوی حضرت علی علیه السلام فرماندهی قبیله «کنده» و «ازْد» را عهده‌دار بود.
ابن‌عساکر می‌گوید که جندب در صفین کشته شد. ولی دیگران او را در شمار شهیدان کربلا قرار داده‌اند.
گفته‌اند که وی از شیعیان نامدار و سرشناس کوفه بود که پیش از برخورد حرّ با امام حسین علیه السلام ، در منزلگاه حاجز به کاروان حسینی پیوست، و همراه آن حضرت وارد کربلا شد.
سیره‌نویسان گفته‌اند: او در روز عاشورا به میدان رفت و در حمله نخست به شهادت رسید.
صاحب حدائق گفته است: فرزند جندب نیز همراه او در آغاز جنگ به شهادت رسید.
ولی ظاهرا این نظر، چندان مقرون به صحت نیست، چنانکه در زیارت ناحیه مقدسه نیز از فرزند او یادی نشده است.

💠 در زیارت منسوب به ناحیه مقدسه درباره وی چنین آمده است:
«السَّلامُ عَلی جُنْدَبِ بْنِ حُجَیْرِ»


📚 ر. ک بخش اول
#شهدای_کربلا #نامهای_ناآشنای_کربلا
🍀
Forwarded From Shirazi
🌾نام‌های ناآشنای کربلا 🌾 [ ۳۷ ]


✔️ «یَزِیدِ بْن ثُبَیْتِ» و دو پسرش


🔹«یزید بن ثبیط (ثبیت یا نبیط) قیسی عبدی» از شیعیان و یاران ابا عبدللّه الحسین علیه السلام است که در بصره زندگی می‌کرد و از بزرگان قبیله‌اش بود.
زمانی که نامۀ امام حسین علیه السلام مبنی بر دعوتِ همراهی حضرتش، به بزرگان بصره رسید، یزید از جمله کسانی بود که بلافاصله و بدون کوچکترین تردید و سستی، تصمیم به یاری امام علیه السلام گرفت.
طبرى به نقل از «ابومخارق راسبى» می‌گوید: «يزيد بن نُبَيط» كه از قبيله «عبدالقيس» بود، تصميمِ رفتن به نزد حسين علیه السلام گرفت.
او ده پسر داشت. به آنان گفت: كدام يك با من مى آيد؟ عبد اللّه و عبيد اللّه پاسخ مثبت دادند.
ابن زیاد بر کلیه راه‌ها دیده‌بان گمارده و گذرگاه‌ها را بسته بود.

یزید در خانۀ «ماریه» دختر سعد، که محل اجتماع و گفت و گوی شیعیان بصره بود، تصمیم خود را آشکار کرد و گفت: من اینک راهی هستم، چه کسی با من می‌آید؟
یارانش به او گفتند: ما از مأموران ابن زیاد بیم و هراس داریم.
یزید گفت: به خدا سوگند! اگر سم اسبانم به زمین‌های سخت برسد، از تعقیب کسی پروا ندارم.
سپس خود و پسرانش به همراهی چند تن از شیعیان، رهسپار گردیدند و در بیابان خشک و بی‌آب و علف راه پیمودند تا در منطقه ابطح مکه، به امام علیه السلام رسیدند.
وقتی خبر آمدن او را به اباعبدالله علیه السلام دادند، امام خود به دیدار او رفت.
از سوی دیگر، او به خيمه امام علیه السلام آمد. به وى گفته شد: ايشان به خيمه تو رفته است.
او به سرعت در پی امام بازگشت و دید که امام حسين علیه السلام نشسته و انتظار او را می‌كشد.
يزيد بن نُبَيط وارد خيمه‌اش شد و خطاب به امام علیه السلام این آیه شریفه را تلاوت کرد:
«به فضل و رحمت‏ خداست كه [مؤمنان] بايد شاد شوند و اين از هر چه گرد می‌‏آورند بهتر است»(یونس/۵۸)
سپس عرض کرد: السلام علیک یا بن رسول اللّه! و آنگاه نزد اباعبدالله علیه السلام نشست و امام را از تصمیم خود برای یاری حضرتش آگاه ساخت.
امام علیه السلام در حق او دعای خیر فرمود.

سپس او منزلگاه خود را به نزدیکی سراپرده امام منتقل ساخت و همواره ملازم رکاب حضرت بود تا اینکه در کربلا و در جنگ تن به تن در برابر دیدگان اباعبدالله علیه السلام به فیض شهادت نایل آمد.
به گفته سروی: عبدالله و عبیدالله، پسران یزید، در نخستین حمله سپاه عمر سعد، پیش از ظهر عاشورا به شهادت رسیدند.

💠 در زیارت منسوب به ناحیۀ مقدسه، و نیز زیارت رجبیه درباره او چنین آمده است:
« السَّلامُ عَلی زید بْن ثُبَیْتِ القَیْسیِّ»

💠 و نیز از دو فرزند او عبدالله و عبیدالله چنین یاد شده است:
«السَّلامُ عَلی عَبْدِاللَّهِ و عُبَیْدِ الله ابْنَیْ یَزِیدِ بْن ثُبَیْتِ القَیْسیِّ»

📚 ر. ک بخش اول
#شهدای_کربلا #نامهای_ناآشنای_کربلا
🍀
Forwarded From Shirazi
🌾نام‌های ناآشنای کربلا 🌾 [ ۳۸ ]


✔️ «عبد الرحمن ارْحَبی»


🔹 بنی ارحب تیره‌ای از قبیله هَمْدانیان‌اند.
عبدالرحمن بن عبداللَّه ارْحَبی ، شخصیّتی بارز، مردی شجاع و کاردان و فصیح بوده و یکی از تابعین به شمار می‌آمده است.
سیره‌نویسان گفته‌اند: کوفیان، عبدالرحمن را به اتفاق قیس بن مسهّر به مکه نزد امام حسین علیه السّلام اعزام کردند.
این دو تن نزدیک به پنجاه و سه نامه با خود داشتند که هر نامه متعلق به گروهی بود و دومین پیک‌های اعزامی به شمار می‌آمدند؛ زیرا اعزام عبد اللّه بن سبع و عبد اللّه بن وال در مرحله نخست و اعزام قیس و عبد الرحمن، مرحله دوم و سعید بن عبد اللّه حنفی و هانی بن هانی سبعی، سومین گروه اعزامی به شمار می‌رفت.
راوی می‌گوید: عبد الرحمن شب دوازدهم رمضان وارد مکه شد و در آنجا با سایر فرستادگان، دیدار نمود.

به نقل ابو مخنف: هنگامی که امام حسین علیه السّلام مسلم را خواست و او را قبل از خود به کوفه اعزام نمود، قیس و عبد الرحمن و عمارة بن عبید سلولی را نیز با وی همراه ساخت، بدین ترتیب، عبد الرحمن در زمره یکی از نیروهای اعزامی قرار داشت که بعدا خدمت امام علیه السّلام بازگشت و در شمار یاران آن حضرت در آمد.
روز دهم محرم، عبد الرحمن با مشاهده شهادت اصحاب، از امام علیه السّلام اجازه میدان خواست و حضرت بدو رخصت داد.
گفته‌اند وی در حالی که این رجز را می‌خواند، شمشیر میان سپاه دشمن گذاشت:
صبرا علی الأسیاف و الأسنّة / صبرا علیها لدخول الجنّة
در برابر شمشیرها و نیزه‌ها صبر و شکیبایی خواهم کرد / صبری در مقابل آنها برای ورود به بهشت.
سپس همواره مبارزه می‌کرد تا به فیض شهادت نایل آمد، رضوان اللّه علیه.

💠 در زیارت منسوب به ناحیه مقدسّه از وی چنین یاد شده است:
«السَّلامُ عَلی عَبدِ الرَّحمنِ بْنِ عَبْدِاللَّهِ بْنِ الْکِدِرِ ألْأَرْحَبی»

📚 ر. ک بخش اول
#شهدای_کربلا #نامهای_ناآشنای_کربلا
🍀
Forwarded From Shirazi
🌾نام‌های ناآشنای کربلا 🌾 [ ۳۱ ]


✔️ « نُعَیْمِ بْنِ عِجلانِ انصاری»


🔹نضر و نعمان و نعیم، سه برادر از طایفۀ خزرج بودند. به روایتی این سه برادر، رسول خدا صلی الله علیه و آله را درک کردند.
آنان از یاران امیر المؤمنین علیه السّلام به شمار آمده و در جنگ صفین از خود رشادت‌ها نشان دادند که در خور ذکر و معروف است.
هر سه، افرادی شجاع و از قریحۀ شاعری برخوردار بودند. امام علی علیه السلام مدتی نعمان را بر ولایت بحرین گمارد.

نعمان از جمله کسانی بود که به حدیث پیامبر در روز غدیر، شهادت داد.
ابن عقده، از اصبغ بن نباته روایت کرده که گفت:
علی علیه السّلام مردم را در «رحبه» سوگند داد و فرمود: «هر کس در روز غدیر خم سخنان رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم را شنیده است بپاخیزد و جز کسانی که آن سخنان را با گوش خود شنیده‌اند، کسی بپانخیزد.»
راوی می‌گوید: تعدادی بیش از ده تن از جمله نعمان بن عجلان انصاری، بپاخاستند و گفتند: ما از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم شنیدیم که می‌فرمود:
«آگاه باشید! خدای عزّ و جلّ ولیّ من است و من ولیّ مؤمنانم.
آگاه باشید! کسانی که من مولا و سرپرست آنانم، علی مولای آنان است.
خدایا! دوستدارانش را دوست و دشمنانش را دشمن‌دار، آنان را که به او محبت می‌ورزند، مورد محبت خویش و کسانی که بغض و کینه‌اش را به دل دارند، مورد خشم خود قرار ده و آنان که علی را یاری کرده‌اند، یاری نما».

نضر و نعمان در زمان امام حسن علیه السلام از دنیا رفتند؛ و نعیم در کوفه باقی ماند.
«نعیم بن عجلان انصاری خزرجی» از اصحاب امام حسین علیه السلام و از شهدای کربلاست.
زمانی که امام حسین علیه السّلام وارد عراق شد، رهسپار کوی آن حضرت شد و ملازم رکابش گردید و در روز دهم محرم به میدان جنگ شتافت و در نخستین حملۀ لشکریان ابن سعد به خیل شهیدان پیوست.

💠 در زیارت منسوب به ناحیۀ مقدسه و نیز در زیارت رجبیّه دربارۀ او می‌خوانیم:
«السَّلامُ عَلی نُعَیْمِ بْنِ الْعِجلانِ الْانْصاری»


📚 ر. ک بخش اول
#شهدای_کربلا #نامهای_ناآشنای_کربلا
🍀
Forwarded From Shirazi
🌾نام‌های ناآشنای کربلا 🌾 [ ۴ ]


✔️ «حَجّاج بن مَسْروق»


🔹«حَجّاج بن مَسْروق جُعْفی» از قبيله «مذحج» و از شیعیان امیرالمؤمنین علی(ع) در کوفه بود.
همینکه باخبر شد امام حسین(ع) از مدینه به سوی مکّه حرکت کرده است، رهسپار مکّه شد و به آن حضرت پیوست.
هنگام حرکتِ اباعبدالله از مکّه به سوی عراق در کنار و همراه امام بود و در اوقات نماز، مؤذّن آن حضرت بود.
در جریان ملاقات حرّ با امام حسین(ع) چون ظهر شد، امام به حجّاج فرمود که اذان بگوید.
در «قصر بنی‌مقاتل»، وی و یزید بن مغفّل از طرف سیّدالشّهدا به خیمه عبیداللَّه حرّ جعفی رفتند؛ و پیام امام را به او رساندند و از او برای یاری آن حضرت دعوت به عمل آوردند.

وقتي كه روز دهم جنگ آغاز شد، حجاج بن مسروق جعفي به نزد امام(ع) آمد و براي ورود به ميدان اجازه خواست. امام به او اجازه داد.
حجاج وارد ميدان شد و پس از نبردي خونين در حالي كه محاسن شريفش به خون رنگين شده بود، به نزد امام بازگشت و در حق حضرت این اشعار را خواند:

جانم به قربانت که هدایت‌کننده و هدایت شده‌ای.
امروز به دیدار جدّت پیامبر خواهم شتافت.
سپس پدرت علی؛ آن انسان بزرگوار.
که او را وصی پیامبر می‌دانم، ملاقات می‌کنم.

🔅امام حسین(ع) فرمود: «آری! من نیز بعد از تو به دیدار آنان خواهم شتافت»
حجّاج به میدان بازگشت و مبارزه کرد تا به فیض شهادت نایل آمد، رضوان اللّه علیه.

💠در زيارت ناحيه مقدسه آمده است: «السَّلامُ عَلی حَجَّاجِ بْنِ مَسْرُوقِ الْجُعْفِی»


📚 ر. ک بخش اول
#شهدای_کربلا #نامهای_ناآشنای_کربلا
🍀