Forwarded From |بررسی‌های کلامی|
#شیخیه

🅾تقسیم بهشت و جهنم در دستان شیخ احمد احسایی و سید کاظم رشتی
دشمنان شیخ احمد و سید کاظم ناصبی هستند!
سخنان عجیب کریمخان کرمانی در دوبرگ پایانی کتاب هدایة الصبیان
کتابخانه سریزدی یزد، شماره نسخه ۵۸/۳
________________
◀رکن رابع سابق بر این بخاطر جور ظالمین مخفی بود، مؤمنان بدست ایشان نجات می‌یابند و هلاک می‌شوند کافران، و ایشان به بهشت می‌برند به اذن ائمه.
◀ظاهر شدن رکن رابع بواسطه جناب شیخ احمد احسایی بود، آن بزرگوار این رکن را اظهار کرد و بعد از آن بزرگوار ظاهر کننده امر جناب سید کاظم رشتی بود.
◀بندگان بواسطه این دو بزرگوار آزمایش شدند و هرکس حکم و علم ایشان را قبول کرد نجات یافت و هرکس قبول نکرد گمراه شد.
واجب است دوستی ایشان و دشمنی دشمنان ایشان.
هر کس دشمنی ایشان را بورزد و حال آنکه علم و ایمان ایشان به ائمه را بداند، ناصبی است!

*هدایة الصبیان حدود پنجاه سال پیش چاپ شده بود ولی بدلیل اهمیت مطلب نسخه خطی آن را قرار دادیم، نسخه دستخط مؤلف نیز به شماره ۶۸۶۸ در کتابخانه ملی نگهداری می‌شود.
@kalam_shia
نسخه خطی ارزشمند اجوبه مسائل ابن شدقم


#خطی
#شیخیه

🔽🔽

@yortci_bosjin_pdf
Forwarded From |بررسی‌های کلامی|
♦️شیخیه چون دیدند ادعای نبوت و امامت از ایشان مسموع نیست اوضاعی دیگر ترتیب داده و رکنی تازه بر ارکان ایمان اضافه کردند.

تنبیه الانام علی مفاسد ارشاد العوام
سید محمدحسین شهرستانی

شهرستانی در این کتاب به نقد ارشاد العوام کریمخان کرمانی پرداخته است.
«تریاق فاروق در فرق بین شیخیه و متشرعه» کتاب دیگر شهرستانی در رد شیخیان است.

سید محمدحسین شهرستانی، حسینعلی تویسرکانی و شیخ هادی تهرانی نجفی از علمای پر کار علیه شیخیه بودند و هر کدام چندین رساله در نقد شیخیه نگاشته‌اند. ظاهرا هر سه مخالف فلسفه و تصوف نیز بودند.

#شیخیه
@kalam_shia
Forwarded From |بررسی‌های کلامی|
🔴یک مسیحی که در عصر قاجار شیعه شد و کتابی در رد سنی‌ها، مسیحی‌ها، صوفیه، فلاسفه، بابی‌ها و شیخیه نگاشت.

حسینقلی جدید الاسلام، (متوفی۱۳۳۳ق)، کتاب اثبات تشیع را بعد از تشرف به مذهب شیعه نگاشت.
نسخه خطی این کتاب در کتابخانه مجلسی نگهداری می‌شود.
اطلاعات بیشتر درباره این نسخه را در لینک زیر ببینید:
https://t.me/nosakh_shii/2594
حسینقلی جدید الاسلام در این کتاب عمدتا به نقد عامه و دفاع از تشیع پرداخته است اما به مناسبت به نقد صوفیه، فلاسفه و شیخی‌ها پرداخته است؛ [از جمله بنگرید به صفحات: ۲۲-۲۳، ۲۱۰الی۲۱۵، ۲۲۴الی۲۲۹، ۲۹۸الی۳۰۱].
حسینقلی جدید الاسلام علاوه بر نقد بابیه در صفحات مختلف رساله، بخش پایانی آن را نیز مستقلا به رد این فرقه ضاله اختصاص داده است.
◀️پیشتر به یک مسیحی دیگر که در عصر صفویه شیعه شده و آثاری در نقد مسیحیت، و فلسفه و تصوف نگاشته بود اشاره کردیم؛ توضیحات درباره پدر آنتونیو دوژِزو معروف به علی‌قلی جدید الاسلام را در لینک زیر ببینید:
t.me/kalam_shia/51
#شیخیه
@kalam_shia
شیخ هادی طهرانی: اتباع شیخ احمد احسایی طریقه و مزخ
شیخ هادی طهرانی:
شیخ احمد احسایی در مزخرف‌گویی عالمی از احمقان را مبهوت کرده
این مرد احمق جز نساجی چیزی ندارد

مزخرف‌گویی‌های شیخ احمد احسایی و واکنشی از شیخ هادی طهرانی

با مراجعه به آثار شیخ احمد احسایی ملاحظه می‌شود اسراری که ادعای کشف آن را می‌کند مطالبی است که یا واضح البطلان است و یا در خوشبینانه‌ترین حالت هیچ دلیلی بر آن سخنان وجود ندارد بلکه گاهی اموری بسیار بیهوده است. ما چند مورد از مطالب او و پاسخ‌هایش به برخی پرسش‌ها را نقل می‌کنیم:¹
«چرا قبل از زیارت جامعه کبیره ذکر تکبیر وارد شده است؟
چون ظهور به کبریاست.
چرا ظهور به کبریاست؟
چون خشیت، خشوع و تذلّل به حواس ظاهری است.
چرا قبل از زیارت سی بار تکبیر گفته می‌شود؟
چون هر ماه سی روز است.»
تراث الشیخ الاوحد، ج۱، ص۹۱ (شرح زیارت جامعه).


🔻
شیخ هادی طهرانی ضمن نقل برخی از مزخرف‌گویی‌های شیخ احمد احسایی می‌نویسد:

همه از تعلیم ابلیس است و هیچ اصل و معنایی ندارد، بلکه محض این است که احمقان را به این چیزهای عجیب گول بزند چنانچه زد و دو کلمه جواب سؤال سائل را نداد.
...و به طول دادن و مزخرف‌گویی عالمی را از احمقان مبهوت کرد.
...این مرد احمق جز نساجی چیزی ندارد.
رساله دو پرسش و پاسخ، کتابخانه مرکز احیاء، نسخه شماره ۴۲۶۵/۴، ص۳۶۴
#شیخیه
https://t.me/nosakh_shii/2597
-----------------------------
۱. نمونه‌های دیگر از کلمات او، و نیز واکنش برخی دیگر از علما بر مهمل‌گویی احسایی در تصحیح رساله رد رکن رابع تویسرکانی ارائه خواهد شد.

@nosakh_shii
Forwarded From |بررسی‌های کلامی|
رد رکن رابع، حسینعلی تویسرکانی
تا: ۱۲۷۹ق

#شیخیه
تویسرکانی(متوفی۱۲۸۶ق) از علمای بزرگ قاجار و از مراجع تقلید این عصر بود.
صاحب روضات، صاحب طرائف المقال، صاحب المآثر والآثار، و همچنین آقا بزرگ در الکرام البررة و محدث نوری در خاتمه مستدرک از تویسرکانی تمجیدهای فراوانی کرده‌اند.
♦️از تویسرکانی سه کتاب در نقد شیخیه بجای مانده است:
شهاب ثاقب وقارعة القوارع
رد رکن رابع
رد شیخیه [تنها ۸صفحه ابتدایی آن باقی مانده است]
شهاب ثاقب و رد رکن رابع علاوه بر نقد مبانی شیخیه حاوی اطلاعات بسیار ارزشمندی از اوضاع و احوال فعالیت‌های بابی‌ها و شیخی‌ها در زمان ناصر الدین شاه است.
♦️تویسرکانی شهاب ثاقب را در رد مبانی شیخیه می‌نگارد و با اشاره به بدعت رکن رابع در اندیشه سید کاظم رشتی و پیگیری آن توسط کریمخان کرمانی مطالب مفصلی در رد آن می‌نویسد.
کریمخان کرمانی با اعتراف به مقام علمی و تقوای تویسرکانی، تشکیک در نویسنده کتاب می‌کند و در مقام جواب رساله‌ای نگاشته و ادعای دشواری فهم رکن رابع می‌کند، که تویسرکانی را وادار به نوشتن رساله رد رکن رابع می‌کند.
♦️«الرد علی الاخباریة» رساله دیگری از کتب معرفی شده از تویسرکانی است.
@kalam_shia
چند عبارت از کریمخان کرمانی، و سپس پاسخی از شیخ ها
کتاب "رد رکن رابع" تویسرکانی و بر ملا کردن دروغ‌های کریم‌خان کرمانی

♦️کرمانی و تناقض‌گویی درباره علت ظهور و مخفی بودن رکن رابع، و باطل کردن ادله خود!

۱. امام غائب دردی را دوا نمی‌کند و باید بابی داشته باشد که ظاهر باشد و مردم او را ببینند.
۲. رکن رابع، اینک به دلیل ظلم ظالمین مخفی شده است!

کریمخان می‌گوید رکن رابع در دیگر زمانها ظاهر نشد به خاطر ظلم و جور! پس چرا نمی‌پذیرد که امام علیه السلام هم به خاطر ظلم و جور غایب باشد؟ با این تفاوت مهم که امام حضور دارند ولی ظهور ندارند، و فیض الهی به واسطه حضورشان به خلق می‌رسد، اما رکن رابع ادعایی در زمان‌های سابق حضور نداشت! و دین هم با وجود امام غائب بدون باب ناقص نشد!
مضافا، هر منحرفی می‌تواند ادعای رکنیت و بابیت و نیابت کند!
--------------------------
چنانکه گذشت کریمخان کرمانی دلیل مخفی بودن رکن رابع را _که به گفته ایشان از اصول دین است_ چنین بیان کرد:
«باید دانست که امر این رکن از دین،‌ سابق بر این از جور ظالمین مخفی بود». هدایة الصبیان، کریمخان کرمانی،‌ ص۳۰.
«لکن تا حال مخفی بود بجهت عدم استعداد مردم». ارشاد العوام، کریمخان کرمانی، ج۴، ص۱۰۲.
و چنانکه گذشت درباره اینکه چرا رکن رابع در زمان پیامبر بیان نشد می‌نویسد:
«همه مردم اهل جاهلیت و ضلالت بودند و بت‌ها در خانه خدا چیده و سر کوه‌ها نصب کرده آن‌ها را می‌پرستیدند و هر قومی خدایی داشتند پس فکر کن که آن حضرت برای چنین طایفه و چنین قومی چه از اسرار بگوید و مدت‌ها به گفتن قولوا لا اله الا الله گذشت». ارشاد العوام، ج۴، ص۸۲.
و سپس دلیل ظهور آن در این زمان را چنین بیان می‌کنند:
«تا آنکه در این ایام فهم مردم زیاد شد و عقل‌ها بالا رفت و دقایق امر توحید و نبوت و امامت را فهمیدند و می‌فهمند پس خداوند جل شأنه چون استعداد ایشان را زیاده دید خواست رکن دیگر از ایمان را بر ایشان القا کند و آنچه خدا در کتاب خود و نبی و ائمه در سنت خود ذخیره کرده بودند از برای اهل آخر الزمان ابراز فرماید پس از این بود که ابراز فرمود مقامات رکن رابع ایمان را و برخی فضائل ظاهره ایشان را». ارشاد العوام، ج۴، ص۸۸
و می‌گوید:
«آنچه امروز مردم متحملند صد سال قبل بلکه پنجاه سال قبل هرگز متحمل نبودند پس با وجود استعداد ایشان جایز نبود که خداوند اخلال به این امر که علت غایی از وضع شرایع است نماید». ارشاد العوام، ج۴، ص۸۵

🔹اما گویا شیخیه ادعای افزایش استعداد و قابلیت مردم را بهانه‌ای برای بیان مطالب باطل خود قرار داده‌اند وگرنه بارها در کتب خود به جهل مردم و لزوم پنهان کردن اسرار دین از ایشان تصریح کرده‌اند، محمدخان کرمانی می‌نویسد:
«بیش از این نوشتن و در دست این خلق منکوس انداختن روا نیست».
«پنهان داشتن آن‌ها لازم است چرا که این خلق منکوس ادراک آنها نکرده و به ضلالت می‌افتند». ارشاد العوام، ج۱، ص۴۲۷

🔹و کریمخان کرمانی پس از بیان این همه ادله واهی که امام غائب دردی را دوا نمی‌کند و باید شخصی وجود داشته باشد که مردم به او رجوع کنند و جواب مسائل خود را از او بپرسند و اگر امام غائب کفایت می‌کرد خود خداوند غائب بود و نیازی به ارسال رسل نبود و...، در نهایت همه رشته‌های خود را پنبه کرده و درباره اینکه اکنون رکن رابع کیست و کجاست، می‌گوید وی به دلیل جور و ظلم مردم غائب است و این ایام محنت زمان آشکار کردن رکن رابع نیست، و خود امام هم از همین جهت غائب است!
🔹جالب است که ابتدا با ادعای کافی نبودن امامِ غائب، برای خود رکن رابعی می‌تراشند که مظهر جمیع صفات امام است! و سپس می‌گویند به همان دلیل که امام غائب است، رکن رابع نیز غائب شده است!
کریمخان کرمانی می‌نویسد:
«نقباء و نجباء را یاوری نیست مگر کم، و اظهار ادعای ایشان بی‌فایده محض است پس این ایام محنت انجام از حکمت نیست که احدی از ایشان ابراز کند، و اگر می‌شد خود امام بروز می‌فرمود، و غیبت خود امام هم از همین جهت است». ارشاد العوام، ج۴، ص۴۳۵
«اگر صلاح تو را در شناساندن خود می‌دید می‌شناساند، حال ندیده و نکرده و اگر اصرار داری و این را نمی‌پسندی اولِ مخالفت و خودپرستی و هواپرستی تو است». ارشاد العوام، ج۴، ص۴۳۶

تویسرکانی در این رساله دروغ‌ها و نیرنگ‌ها و تناقضات شیخیه را به تصویر کشیده است.
#شیخیه
@nosakh_shii
Forwarded From بررسی‌های کلامی
Forwarded From |بررسی‌های کلامی|
متکلم خبیر، شیخ هادی طهرانی در پاسخ به چند شبهه‌ای که درباره عقاید شیخیه از ایشان پرسیده‌اند این رساله با عنوان [پاسخ به دو پرسش در فهرستگان نسخه‌های خطی آمده است] در ده بخش به نقد عقاید شیخ احمد احسایی و شاگردان او می‌پردازد. در بخش دهم این رساله آمده است:
«این طایفه ضاله مضله خذلهم الله تعالی، این طریقه را چون سایر مزخرفات خود از صوفیه مانند محیی الدین و اتباع او _لعنة الله علیهم وعلی من تأمّل في لعنهم بعد الإطّلاع علی ما یقولون_ اخذ نموده‌اند هرچند بسیار بر ایشان طعن می‌زنند و نهایت خصومت و عداوت را با ایشان اظهار می‌نمایند به جهت گول زدن عوام کالأنعام».

شیخ هادی طهرانی برای دیدن انحرافات شیخ احمد احسایی و اتباع او ارجاع به رساله مفصل خود می‌دهد. ظاهرا مراد او همان رساله‌ای است که آقا بزرگ طهرانی در الذریعة با عنوان رد رد هدیة النملة معرفی کرده است.
این رساله که در تملک مرحوم محدث ارموی بود اکنون در کتابخانه مرکز احیاء نگهداری می‌شود.

لازم به ذکر است در زندگی‌نامه و معرفی آثار شیخ هادی طهرانی که فاضل محترم آقای هادی مکارم در ابتدای «رسائل کلامیه شیخ هادی طهرانی» آورده‌اند هیچ اشاره‌ای به نسخه «رد رد هدیة النملة» نشده است، و درباره رساله «پاسخ به دو پرسش» نیز صرفا چنین القا شده است که نقد بر شیخیه از جانب سؤال کننده و به دلیل ناآشنایی او با شیخیه بوده است! و هیچ اشاره‌ای نشده است که شیخ هادی طهرانی اساس مطالب شیخ احمد احسایی و اتباع او را به نقد کشیده است.
#شیخیه
@kalam_shia
Forwarded From |بررسی‌های کلامی|
#شیخیه
🔴سوء قصد به جان ناصرالدین شاه توسط بابی‌ها و زنده ماندن ناصرالدین شاه و قلع و قمع کردن بابیان

رساله شهاب ثاقب، حسینعلی تویسرکانی؛
تویسرکانی پس از اشاره به اختلاف اتباع شیخیه بعد از وفات سید کاظم رشتی می‌نویسد:
«یکی از آنها میرزا علی محمد شیرازی و اتباع او بودند و خود میرزا علی محمد اولا مدعی شد که خود رکن رابع و شیعه کامل است».
«و ادعا نمود که من باب امام هستم و بالاخره مدعی شد که من خود امام هستم» و «خود را فوق مرتبه پیامبر دانست».
تویسرکانی می‌گوید اتباع میرزا علی محمد شیرازی «در مازندران و زنجان و تبریز خروج کرده و جمع کثیری از مسلمانان را کشتند و اموال مردم را غارت کردند و فتنه عظیمی به پا کردند تا آنکه به برکت وجود ناصرالدین شاه فتنه‌ آنان خاموش شد و توسط او قلع و قمع شدند تا آنکه کم کم باز اجتماع نمودند و ظاهر شدند و دعاوی عجیبی کردند و اباطیل غریبی اظهار نمودند مثل اینکه من جناب سید الشهدا می‌‎باشم و بعضی دیگر مدعی شد من امام رضا هستم و دیگری گفت که من سلمان فارسی هستم و جمعی دیگر اتفاق کردند بر قتل سلطان عصر خلد الله ملکه حتی آنکه در روز روشن علی رؤس الاشتهار با اجتماع عساکر در رکاب تشریف سلطان آلت حرب از قبیل طپانچه و قمه بر سلطان زدند و انداختند و آن جان جهانیان و قبله مسلمین و سلطان مؤمنین را مجروح نمودند و خداوند عالم بر عامه ناس ترحم فرموده حفظ وجود شریف را فرمودند و به این جهت باز آن حافظ دین و ناصر ملة و آیین ادام الله شوکته در مقام قتل آنها برآمدند و آنها را از گوشه و کنار پیدا کردند و به قتل رسانیدند و الحال کسی از آنها ظاهر و پیدا نیست».
«فرقه دیگر کریمخان کرمانی و اتباع اویند والحال حیات دارد و هنوز خداوند از او انتقام نکشیده و با او به حلم سلوک می‌فرماید تا وقتی که مشیت الله تعلق بگیرد به انقراض او و اتباع او نیز یفعل الله ما یشاء ویحکم ما یرید؛ باری این مرد هم از اتباع شیخ احمد و از تلامذه سید کاظم رشتی است و آنها را رکن رابع می‌دانسته و الان می‌گوید که رکن رابع موجود‌ و ظاهر است جوینده یابنده است و از بیانات و تفاصیلی که ذکر می‌کند خود را رکن رابع می‌داند».
📕نسخه خطی رساله شهاب ثاقب وقارعة القوارع، نسخه شماره ۱۰۱/۱ مرکز احیاء میراث اسلامی، ص۶ الی ۸.

تصویر نسخه خطی را در لینک زیر ببینید:
t.me/kalam_shia/66
توضیح بیشتر درباره تویسرکانی را در اینجا ببینید:
t.me/kalam_shia/58