Forwarded From 🌿 حیدریم حیدری
#با_حسین_علیه_السلام
#اشعار_حسینی

امید آخر دل های بی قرار حسین
مرا هزار امید است و هر هزار حسین

به کوه امنیت و بندگی رسید سریع
به کشتی توهرآن کس که شدسوار حسین

تویی که شان نزول تبارک الهی
خدا به خلقت تو کرده افتخار حسین

خدا به طالع ما مهر نوکری زده است
به غیر نوکریت نیست کار و بار حسین

غلام و نوکر و مداح و شاعر و خادم
گذاشتی سر ما اسم مستعار حسین

گناهکارم و در بین خلق محترمم
غلامی تو به من داده اعتبار حسین

ازاین محبت واین عشق واین حسینیه ها
هزار شکر که لایمکن الفرار حسین

اگرحبیب به عشقت دوبارجان داده ست
هزار جان بده تا من هزار بار حسین
#مجتبی_خرسندی

🔆 کانال #حیدریم‌حیدری
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @heydariam_heydari110
Forwarded From M M
حضرت مسلم(ع) - شهادت

نکرده است به عهدش کسی وفا مسلم
رسیده ای به سرانجام ماجرا مسلم

علی ندیده وفا از اهالی این شهر
نشسته ای به امید وفا چرا مسلم؟

نماز مغرب اگر صدهزارتا باشند
دوباره یک نفری موقع عشا مسلم

دوچشم مردم این شهر کور خواهد شد
اگر اشاره کند برقی از طلا مسلم

ببین که مردتر از مردهاست پیرزنی
امید نیست به این قوم بی حیا مسلم

شب نجات تو از دست شبه مردان است
هزار شکر که دیگر شدی رها مسلم

نمانده راهی و تو بی پناهی و باید
فقط بلند کنی دست بر دعا مسلم

رسیده ای به سرانجام و حیله ی کوفی
ببین خیال تو را برده تا کجا مسلم

اگر چه از سر دارالعماره می افتی
سرت نمی رود اما به نیزه ها مسلم

هزار شکر خدا را دگر نمی ماند
تن تو روی زمین زیر دست و پا مسلم

ولی قرار شده تشنه لب شهید شوی
به احترام لب شاه کربلا مسلم

#مجتبی_خرسندی
Forwarded From 🌿 مطالب ناب در منبر..
#با_رقیه_علیهاالسلام
#اشعار_رقیه_ای
#5صفر

◾️ ترکیب‌بند مدح و مرثیه حضرت رقیه سلام‌الله علیها

بگو به عشق بخواند کمی رساله‌ی ما را
که احترام کند مرجع سه‌ساله‌ی ما را

هزارشکر که اجداد من غلام تو بودند
سپرده است خدا دست تو سلاله‌ی ما را

چه افتخار بزرگی‌ست این که از دم خلقت
سند زدند به عنوان تو قباله‌ی ما را

یقین که اهل سعادت نمی‌شدیم، که جز تو
کسی نگفت به ما فرق چاه‌وچاله‌ی ما را

فقط تو از غم ما باخبر شدی و نگفتی
که گوش کس نشنیده‌است آه‌وناله‌ی ما را

بریده بود دل ما از آستانه‌ی رحمت
که گریه بر تو روا کرد استحاله‌ی ما را

گدای هیچ‌کسی نیستیم غیر تو بی‌بی
که دست لطف تو پر می‌کند پیاله‌ی ما را

بهشت قسمت ما می‌شود اگر که رقیه
به دست کوچکش امضا کند حواله‌ی ما را


همان که لطف و بزرگیش سهم اهل‌زمین شد
ولی به جور ستم‌پیشگان خرابه‌نشین شد


هزارشکر که آخر، سری زدی به خرابه
مسیح نیزه‌نشینم خوش‌آمدی به خرابه

چه‌خوب شد که به دیدارم آمدی دم رفتن
چه‌خوب داشتی ای ماه مقصدی به خرابه

دوباره آیه‌ی قرآن بخوان که از نفحاتت
وزیده عطر گلاب محمدی به خرابه

بگو به دیدنم آخر، چگونه آمدی ای‌سر؟
چرا که از تو نمانده به‌جا ردی به خرابه

مرددی سر ماندن به احترام دل من
اگر هرآینه در رفت‌وآمدی به خرابه

چقدر فاصله افتاده است بین من و تو
که از تمامی سرها سرآمدی به خرابه

سر جسارت دشمن قدی به علقمه خم شد
قدی به خیمه، قدی در حرم، قدی به خرابه

مرا ببر که کنار تو راحت است خیالم
که ناگهان نرسد آدم بدی به خرابه


خوش‌آمدی که خوش‌آمد مرا رسیدن بابا
که آرزوی دل دختر است دیدن بابا


همین که بر سر نی آمدی به سوی رقیه
شده‌ست با تو برآورده آرزوی رقیه

دلیل اصلی آن ای عمو نبودن آب است
گرفته است اگر رنگ خون وضوی رقیه

دوباره راه مغیره رسیده است به مادر
همین که زجر می‌آید به جست‌وجوی رقیه

چنان که تیر کشیده کم از سه‌شعبه ندارد
که بغض مرگ علی مانده در گلوی رقیه

دلم خرابه‌نشین شد، از آن زمان که شنیدم
که یک‌خرابه گرفته‌ست رنگ‌وبوی رقیه

برای گریه پی یک بهانه بودم و دیدم
روانه کرد دلم را یکی به سوی رقیه

صدای هاتفی آمد که خواند مرثیه‌ای را؛
" فلک بسوز که آتش گرفته موی رقیه

سری به‌نیزه بلند است رو‌بروی رقیه
خدا کند که نباشد سر عموی رقیه"


دوباره در دل صحرا غزل به‌بار می‌آید
به احترام تو روزی که آن سوار می‌آید
#مجتبی_خرسندی

🔆 کانال #مطالب‌ناب‌درمنبر
#با_افتخار_عبدالحسینم
🆔 @matalebe_nab_dar_menbar