مقاله ای بسیار خواندنی از
#محمود_درویش درباره ی شعر
درباره ی کلاشان ادبی که به نام نوگرایی و شعر مدرن سال هاست بر روح و روان ادبیات و دغدغه مندانش تازیانه می زنند .
درباره ی پُر رویانِ تهی از معرفت و اندیشه ای که تنها رمز ماندنشان در حال وحشی گری و پریدن به این و آن است.
درباره ی عقده ای های بی هنری که جامعه ی آشفته را شناخته اند و در این میان دزد راه شده اند.
درباره ی ناشران پست فترتی که به قیمت چند سکه ی سیاه شرافت هنری و شغلی شان را حراج می کنند.(که البته امروزه چشم و ابرو و لب و لوچه ی مراجعین هم بی تاثیر نیست)
و درباره ی خیلی چیزهای دیگر از جمله مخاطبان و منتقدان بزدلی که از ترس متهم شدن به نفهمی یا در برابر این خزعبلات سکوت می کنند یا تایید می کنند.