#نقد_قوه_حکم
#ایمانوئل_کانت
#عبدالکریم_رشیدیان
نقد قوه حکم یا نقد سوم (به آلمانی: Kritik der Urteilskraft) کتابی فلسفی از ایمانوئل کانت است. این کتاب را عبدالکریم رشیدیان به فارسی ترجمه کرده است.
نقد قوهٔ حکم در «سه گانه ی» (تریلوژیِ) نقدیِ کانت ، اثری است که نقش میانجی و پیوند دهندهٔ دو اثر دیگر ، یعنی نقد عقلِ محض و نقدِ عقلِ عملی را بر عهده دارد و گذار از فلسفهٔ نظری به فلسفهٔ اخلاق را عملی میکند.
کانت ، همان گونه که برای عقل محض و عقل عملی اصولی پیشین جستجو میکرد ، برای قوهٔ حکم نیز ، که قوه ای است مربوط به احساس لذت و الم ، در جست و جوی مبانی پیشین برآمد و کوشید فلسفه ای پیشین از ذوق برپا کند.
مبنا یا اصل بنیادیِ نهفته در شالودهٔ قوهٔ حکم ، غایت مندی طبیعت است. این غایت مندی به دو صورت ممکن است : یا صوری و ذهنی یا واقعی و عینی.
حکم به غایت مندی صورت یک عین بدون آنکه هیچ غایت معینی برای آن قائل شویم ، حکم زیباشناختی است ، و اگر غایت معینی برای آن در نظر بگیریم ، حکم غایت شناختی است.
بر همین مبنا ، نقد قوهٔ حکم نیز به دو بخش اصلی تقسیم میشود: در بخش اول ، فلسفهٔ ذوق (مبحث زیبا و والا) ، و در بخش دوم ، غایت شناسی و غایت شناسیِ طبیعت بررسی می شود ، و بدین گونه سرانجام تأمل دربارهٔ زیبایی و نظم ، زیباشناسی و غایت شناسی ، در یک کل واحد ، به هم پیوند می یابد.
درک ساختار جامع فلسفهٔ نقادیِ کانت بدون درک مباحث این اثر ، که به گفتهٔ کاسیرر «بیش از هر اثر دیگری عصب زمانهٔ خود را تحریک کرده است» میسر نیست.⤵️⤵️⤵️
#ایمانوئل_کانت
#عبدالکریم_رشیدیان
نقد قوه حکم یا نقد سوم (به آلمانی: Kritik der Urteilskraft) کتابی فلسفی از ایمانوئل کانت است. این کتاب را عبدالکریم رشیدیان به فارسی ترجمه کرده است.
نقد قوهٔ حکم در «سه گانه ی» (تریلوژیِ) نقدیِ کانت ، اثری است که نقش میانجی و پیوند دهندهٔ دو اثر دیگر ، یعنی نقد عقلِ محض و نقدِ عقلِ عملی را بر عهده دارد و گذار از فلسفهٔ نظری به فلسفهٔ اخلاق را عملی میکند.
کانت ، همان گونه که برای عقل محض و عقل عملی اصولی پیشین جستجو میکرد ، برای قوهٔ حکم نیز ، که قوه ای است مربوط به احساس لذت و الم ، در جست و جوی مبانی پیشین برآمد و کوشید فلسفه ای پیشین از ذوق برپا کند.
مبنا یا اصل بنیادیِ نهفته در شالودهٔ قوهٔ حکم ، غایت مندی طبیعت است. این غایت مندی به دو صورت ممکن است : یا صوری و ذهنی یا واقعی و عینی.
حکم به غایت مندی صورت یک عین بدون آنکه هیچ غایت معینی برای آن قائل شویم ، حکم زیباشناختی است ، و اگر غایت معینی برای آن در نظر بگیریم ، حکم غایت شناختی است.
بر همین مبنا ، نقد قوهٔ حکم نیز به دو بخش اصلی تقسیم میشود: در بخش اول ، فلسفهٔ ذوق (مبحث زیبا و والا) ، و در بخش دوم ، غایت شناسی و غایت شناسیِ طبیعت بررسی می شود ، و بدین گونه سرانجام تأمل دربارهٔ زیبایی و نظم ، زیباشناسی و غایت شناسی ، در یک کل واحد ، به هم پیوند می یابد.
درک ساختار جامع فلسفهٔ نقادیِ کانت بدون درک مباحث این اثر ، که به گفتهٔ کاسیرر «بیش از هر اثر دیگری عصب زمانهٔ خود را تحریک کرده است» میسر نیست.⤵️⤵️⤵️