#پیامبر_اعظم_صلی_الله_علیه_وآله
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#غلامرضا_سازگار
گفتم که عمرماه صفررو به آخراست
دیدم شروع محشرکبرای دیگراست
گردون شده سیاه وفضاپر ز دود آه
تاریکترزعرصه ی تاریک محشراست
گرد ملال بر رخ اسلام و مسلمین
اشک عزابه دیده ی زهرای اطهراست
گفتم چه روی داده که زهرازندبه سر
دیدم که روز،روز عزای پیمبر است
پایان عمر سیّد و مولای کائنات
آغاز دور غربت زهرا و حیدر است
قرآن غریب وفاطمه ازآن غریب تر
اسلام راسیاه به تن،خاک برسراست
روی حسین مانده به دیواربی کسی
چشم حسن به اشک دوچشم برادراست
ای دل بیابه گریه ی زینب نظاره کن
مانندپیرهن جگر خویش پاره کن
زهرابه خانه و ملک الموت پشت در
از بهر قبض روح شریف پیامبر
ازهیچ کس نکرده طلب اذن و ای عجب
بی اذن فاطمه ننهد پای پیش تر
با آنکه بود داغ پدر سخت، فاطمه
در بازکرد واشک فرو ریخت از بصر
یک چشم اوبه سوی اجل چشم دیگرش
محو نگاه آخر خود بود بر پدر
اشک حسن چکیده به رخسارمصطفی
روی حسین بر روی قلب پیامبر
دیگر نداشت جان که کند هر دو را سوار
برروی دوش خویش به هر کوی و هر گذر
زد بوسه ها به حلق حسین و لب حسن
ازجان ودل گرفت چو جان هر دو را به بر
هر لحظه یادکردبه افسوس واشک وآه
گاهی زطشت وگاه ز گودال قتلگاه
پیغمبری که دیدستم های بی شمار
ازکس نخواست اجر رسالت به روزگار
چون ارتحال یافت خلایق شدندجمع
تا هدیه ای دهند به زهرای داغدار
گویا نداشت شهر مدینه درخت گل
کآن را کنند در قدم فاطمه نثار
بر دوش،بارهیزمشان جای دسته گل
رنگ شرارت از رخشان بود آشکار
بابی که بود زائر آن سید رُسل
آتش زدند عاقبت آن قوم نابکار
برروی دست وسینه ی آن بضعه الرسول
تقدیم شدسه لوحه به عنوان افتخار
سیلی و تازیانه و ضرب غلاف تیغ
ای دل بگیر آتش و ای دیده خون ببار
آید صدای فاطمه از پشت در به گوش
تا صبح روز حشر مباد این صدا خموش
درداکه بعد فاطمه روز حسن رسید
روز ملال وغصه ورنج ومحن رسید
اززهرهمسرش جگرش پاره پاره شد
بس تیرهاکه لحظه ی دفنش به تن رسید
بعد ازحسن به نیزه عیان شدسر حسین
بیش ازهزار زخم ورا بر بدن رسید
برپیکری که بودپرازبوسه ی رسول
ازگردوخاک ونیزه شکسته،کفن رسید
از جامه های یوسف کرببلا فقط
بر زینب ستم زده یک پیرهن رسید
پاداش آن نصایح زیبا از آن گروه
تیرش درون سینه، سنان بر دهن رسید
«میثم»بگوبه فاطمه زآن خیمه هاکه سوخت
یک کربلا شراره ی آتش به من رسید
مرثیه خوان خامس آل عبا منم
درخیمه های سوخته اش سوخت دامنم
🔹@deabelnews
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#غلامرضا_سازگار
گفتم که عمرماه صفررو به آخراست
دیدم شروع محشرکبرای دیگراست
گردون شده سیاه وفضاپر ز دود آه
تاریکترزعرصه ی تاریک محشراست
گرد ملال بر رخ اسلام و مسلمین
اشک عزابه دیده ی زهرای اطهراست
گفتم چه روی داده که زهرازندبه سر
دیدم که روز،روز عزای پیمبر است
پایان عمر سیّد و مولای کائنات
آغاز دور غربت زهرا و حیدر است
قرآن غریب وفاطمه ازآن غریب تر
اسلام راسیاه به تن،خاک برسراست
روی حسین مانده به دیواربی کسی
چشم حسن به اشک دوچشم برادراست
ای دل بیابه گریه ی زینب نظاره کن
مانندپیرهن جگر خویش پاره کن
زهرابه خانه و ملک الموت پشت در
از بهر قبض روح شریف پیامبر
ازهیچ کس نکرده طلب اذن و ای عجب
بی اذن فاطمه ننهد پای پیش تر
با آنکه بود داغ پدر سخت، فاطمه
در بازکرد واشک فرو ریخت از بصر
یک چشم اوبه سوی اجل چشم دیگرش
محو نگاه آخر خود بود بر پدر
اشک حسن چکیده به رخسارمصطفی
روی حسین بر روی قلب پیامبر
دیگر نداشت جان که کند هر دو را سوار
برروی دوش خویش به هر کوی و هر گذر
زد بوسه ها به حلق حسین و لب حسن
ازجان ودل گرفت چو جان هر دو را به بر
هر لحظه یادکردبه افسوس واشک وآه
گاهی زطشت وگاه ز گودال قتلگاه
پیغمبری که دیدستم های بی شمار
ازکس نخواست اجر رسالت به روزگار
چون ارتحال یافت خلایق شدندجمع
تا هدیه ای دهند به زهرای داغدار
گویا نداشت شهر مدینه درخت گل
کآن را کنند در قدم فاطمه نثار
بر دوش،بارهیزمشان جای دسته گل
رنگ شرارت از رخشان بود آشکار
بابی که بود زائر آن سید رُسل
آتش زدند عاقبت آن قوم نابکار
برروی دست وسینه ی آن بضعه الرسول
تقدیم شدسه لوحه به عنوان افتخار
سیلی و تازیانه و ضرب غلاف تیغ
ای دل بگیر آتش و ای دیده خون ببار
آید صدای فاطمه از پشت در به گوش
تا صبح روز حشر مباد این صدا خموش
درداکه بعد فاطمه روز حسن رسید
روز ملال وغصه ورنج ومحن رسید
اززهرهمسرش جگرش پاره پاره شد
بس تیرهاکه لحظه ی دفنش به تن رسید
بعد ازحسن به نیزه عیان شدسر حسین
بیش ازهزار زخم ورا بر بدن رسید
برپیکری که بودپرازبوسه ی رسول
ازگردوخاک ونیزه شکسته،کفن رسید
از جامه های یوسف کرببلا فقط
بر زینب ستم زده یک پیرهن رسید
پاداش آن نصایح زیبا از آن گروه
تیرش درون سینه، سنان بر دهن رسید
«میثم»بگوبه فاطمه زآن خیمه هاکه سوخت
یک کربلا شراره ی آتش به من رسید
مرثیه خوان خامس آل عبا منم
درخیمه های سوخته اش سوخت دامنم
🔹@deabelnews