پیرمردی را دیدم؛
کنار شش گوشه،
کفنش را آورده بود،
نَه برای تبرّک؛
آورد و گریست و گذاشت و رفت ...
می‌رفت و می‌گفت: ارباب بی‌کفَنَم!
کفَن بعد "تـو" به چه کار عاشقت می‌آید ...؟!

یاد پیرمردان گودال افتادم؛
همگی با عصا آمده بودند،
و آه که تو را برای دِرهمی،
چه دَرهمت کردند ...‌
‌‌
#صلي_الله_عليك_يا_اباعبدالله
#اللهم‌العنهم‌جمیعا
#شب_جمعه

به قلمِ #سید_یاس

@seyyede_yass
@Shahrah