Forwarded From unknown
فیلمی تاریخی و تبلیغاتی در دهه ۵۰ ، برای جلب توریست و جهانگرد به ایران ...





#تاریخ_معاصرایران 👇👇👇
📚https://t.me/joinchat/AAAAAEEhqxyFmzRqfJG52Q
Forwarded From unknown
فیلمی تاریخی در مورد داستان انقلاب مشروطه سلطنتی...

روز «قدرت مشروط » به جای «سلطنت مطلقه»

چرا شاه قاجار حکومت خود را با مردم تقسیم کرد؟

قانون اساسی مشروطه سلطنتی ایران ،قانونی بود که در ان رهبر یا پادشاه کشور، حق سلطنت داشت ولی حق حکومت نه!!

حق حکومت از ان مردم بود و این با انتخاب دولت توسط ملت شکل می گرفت و مطابق قانون اساسی مشروطه دولت منتخب مردم ،همه امور کشور و سیاست داخلی و خارجی را در دست داشت ...

این قانون بعداز انقلاب سال 57،جای خود را به قانون اساسی جمهوری اسلامی داد...




#تاریخ_معاصرایران 👇👇👇
📚https://t.me/joinchat/AAAAAEEhqxx3Z00nJrdwFg
Forwarded From unknown
در چنین روزهایی..

فیلمی نادر و تاریخی از کودتای 28مرداد و سقوط دولت مصدق که به اعدام دکتر حسین فاطمی منجر شد..

شرحی مستندی از مبازرات دکتر فاطمی در نهضت_ملی_ایران:

همچنین مصاحبه با دکتر_مهدی_آذر (وزیر فرهنگ دکتر مصدق)
بانو سلطنت_فاطمی (خواهر دکتر فاطمی)
دکتر_سعید_فاطمی (خواهرزاده دکتر فاطمی).

در این فیلم تاریخی درباره کودتای نافرجام 25 اَمرداد 1332 و کودتای 28 مرداد 1332، و سخنرانی دکتر فاطمی در_25_امرداد در میدان بهارستان، دستگیری دکتر مصدق و دکتر فاطمی.

اعدام دکتر فاطمی و دادگاه دکتر مصدق، زندان و تبعید وی به احمدآباد، صحنه‌ها و مطالب بکری وجود دارد...

#ببینید...

#تاریخ_معاصرایران 👇👇👇
📚https://t.me/joinchat/AAAAAEEhqxx3Z00nJrdwFg
Forwarded From unknown
آیا آیت الله کاشانی برای کمک به سرنگونی مصدق از شاه پول گرفته بود؟

سایت بی‌بی‌سی فارسی با انتشار دو برگه دست‌نویس مدعی است که یکی از صورت‌حساب‌های کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ را از میان اسناد اهدایی اردشیر زاهدی - فرزند سرلشکر فضل‌الله زاهدی - به موسسه هوور دانشگاه استنفورد یافته که حکایت از آن دارد در جریان کودتا یا مدت کوتاهی پس از آن به روحانیون سرشناسی نظیر ابوالقاسم کاشانی، محمد بهبهانی و محمدتقی فلسفی مبالغ زیادی پول پرداخت شده است.

طبق آنچه در این برگه‌ها نوشته شده آیت‌الله کاشانی و بهبهانی ۸۰۰ هزار ریال، شعبان جعفری (بی‌مخ) و دسته‌جات او ۲۰۰ هزار ریال دریافت کرده بودند.

سهم «وعاظ مختلف» ۵۰۰ هزار ریال ثبت شده است. در حاشیه سند توضیح داده شده که محمدتقی فلسفی، خطیب معروف به طور جداگانه «در بهمن‌ماه ۱۰ هزار تومان از شاه گرفته.» 

به نوشته بی‌بی‌سی، سند در واقع با نام بردن از کاشانی، بهبهانی، فلسفی و اینکه «توسط مساجد ۳۰ هزار تومان خرج شد» تصویر تازه‌ای از نقش این روحانیون در کودتا ارائه می‌کند.

بنا بر این سند که در یک پوشه اسناد سال‌های ۱۹۵۳ تا ۱۹۵۵ میلادی (۱۳۳۲ تا ۱۳۳۴ خورشیدی) قرار دارد، ۱۵ تن کاغذ بین مطبوعات توزیع شده بود که ۳۰۰ هزار ریال هزینه داشته است.

در سند نوشته شده: «انعام‌های مختلف را خودمان می‌دهیم» که بنا بر ترجمه انگلیسی یعنی از حساب دولت پرداخت شده است.  

اردشیر زاهدی - که مانند اکثر هواداران شاه واقعه ۲۸ مرداد را یک قیام مردمی و رستاخیز ملی توصیف می‌کند - به بی‌بی‌سی فارسی می‌گوید که این صورت‌حساب دست‌خط او یا پدرش نیست و هویت نگارنده آن را به خاطر نمی‌آورد.

به نظر می‌رسد این هزینه‌ها مربوط به واقعه ۲۸ مرداد یا مدت کوتاهی پس از آن بوده باشد زیرا ابوالقاسم کاشانی خیلی زود بر سر قدرت با دولت زاهدی اختلاف پیدا کرد و چند سال بعد در حالی که توسط حکومت خانه‌نشین شده بود مخفیانه به دوایت آیزنهاور، رئیس‌جمهوری آمریکا نامه‌ای نوشت و از وضع بد اقتصادی و میزان بالای بیکاری گرفته تا فقدان آزادی بیان و زیر نظر پلیس بودن، گله کرد. 

بنا بر اسناد جدید آمریکا، سازمان اطلاعات مرکزی ایالات متحده (سیا) پس از کودتا خیلی سریع به دولت زاهدی کمک مالی سری می‌کند.

بنا بر یک سند، سیا در مجموع پنج میلیون و ۳۳۰ هزار دلار صرف پروژه سرنگونی محمد مصدق کرده بود که شامل کمک مالی اضطراری به دولت زاهدی بوده که از محل آن به اشخاصی مانند کاشانی و بهبهانی پول می‌داده است.

در یک گزارش سیا به نقل از منابع نزدیک به سرلشکر زاهدی نوشته شده که زاهدی در چهارم مهر ۱۳۳۲ حداقل ۱۰ هزار تومان و یک هفته بعد پنج هزار تومان به بهبهانی داد «تا حسن‌نیت بهبهانی را حفظ کند و او را حامی دولت نگه دارد.» 

یعقوب توکلی، مورخ و پژوهشگر تاریخ معاصر در گفت‌وگو با خبرگزاری تسنیم در واکنش به سند منتشرشده در بی‌بی‌سی گفت:

«آنچه اخیراً از آرشیو اردشیر زاهدی (وزیر خارجه پهلوی و پسر فضل‌الله زاهدی عامل کودتای ۲۸ مرداد) درآمده جعلی است.

جالب است آن‌ها که پول گرفتند مانند شعبان جعفری، منکر پول گرفتن می‌شوند اما آن‌هایی که پولی نگرفتند برایشان سند تنظیم می‌شود.

اصل سند هم ببینید یک کاغذی است که بدون سربرگ نوشته شده و کاملاً قلم و ادبیاتش متعلق به امروز است و سند تاریخی نیست و دست‌نوشته امروزی با هدف تخریب شخصیت مرحوم کاشانی است.»

سید محمود کاشانی، فرزند آیت‌الله کاشانی در گفت‌وگو با روزنامه «جوان» با انکار وقوع کودتا گفت:

«بین مصدق و زاهدی توافقات پنهانی وجود داشت و انتقال قدرت به صورت مسالمت‌آمیز صورت گرفت.»

به گفته او «فکر انحلال مجلس بسیار خطرناک بود، چون این نهاد در هر نظامی، پایگاه اصلی هر ملت و نظام است.

به نظر من و بر اساس اسناد موجود، مصدق با این کار عملاً قدرت تصمیم‌گیری و انتخاب نخست‌وزیر جدید را در دست‌های شاه قرار می‌دهد.

شاه هم بلافاصله او را عزل و زاهدی را به نخست‌وزیری نصب می‌کند.
این شیوه‌ای بود که انگلیس برای به زمین زدن نهضت ملی به کار برد و موفق هم شد.» 

کاشانی افزود:
«در کودتای نظامی، واحد‌های نظامی ارتش علیه دولت رسمی وقت اقدام می‌کنند، اما در ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ هیچ ‌یک از واحد‌های نظامی تهران یا شهرستان‌ها اقدامی علیه مصدق انجام ندادند.

ارتش ایران به نهضت ملی وفادار بود و این ادعا با دلایل و اسناد متعددی قابل اثبات است، بنابراین در آن مقطع هیچ نوع اقدامی از سوی ارتش علیه نهضت ملی و مصدق نمی‌بینیم.

به همین دلیل من با واژه کودتای نظامی موافق نیستم و معتقدم در ماه‌های تیر و مرداد سال ۱۳۳۲، سلسله اقداماتی توسط انگلیس و امریکا در ایران علیه نهضت ملی ـ. و نه مصدق ـ. صورت گرفت تا قدرت به شکلی مسالمت‌آمیز از مصدق به زاهدی منتقل شود.»

#تاریخ_معاصرایران 👇👇👇
📚https://t.me/joinchat/AAAAAEEhqxx3Z00nJrdwFg
Forwarded From unknown
نظام، پس از جنگ با صدام مانند دشمن برخورد نکرد...

سردار حسین علایی در مراسم سالروز پایان جنگ هشت ساله، روز بازگشت صدام به قرارداد 1975 را روز بسیار مهمی دانست و تأکید کرد:

ما باید نامه‌ها و دست خط صدام را در عراق و کشورهای عربی، منتشر کنیم و بدانیم که کارمان با عراق تمام نشده و باید طلب خود را بگیریم...

سردار علایی، از فرماندهان سپاه در دوران دفاع مقدس، با بیان اینکه «چگونه پایان هر جنگی، مسأله بسیار مهمی است»، تأکید کرد:

جنگ برای پایان، به تصمیم‌گیران بیشتر متکی است تا به رزمندگان...؛
رزمندگان با آفریدن پیروزی‌های میدانی شرط لازم پایان جنگ هستند ولی شرط کافی نیستند...
خاتمه جنگ، نیازمند راهبرد عملیاتی است.

وی با اشاره به اینکه «در جنگ ما دو راهبرد مطرح بود»، راهبرد نخست را متعلق به نظامیان یا سپاه دانست که معتقد بودند ما باید تا ساقط کردن صدام بجنگیم و امروز نیز تأکید دارند اگر به ما امکانات می‌دادند می‌توانستیم این کار را بکنیم.

علایی گفت:

این حرف قشنگی است اما باید دید حتی اگر صدام را ساقط می‌کردیم و به بغداد هم می‌رسیدیم، آیا ادامه این راه از نظر اجرایی برای ما ممکن بود؟

او دومین راهبرد مطرح در جنگ را راهبرد آیت‌الله هاشمی رفسنجانی خواند و گفت:

ایشان معتقد بود ما با دست برتر در میدان و با انجام یک کار بزرگ نظامی، می‌توانیم از طریق دیپلماسی جنگ را تمام کنیم.

وی با اشاره به قطعنامه 598 افزود:

اگر ما این سیاست را در ساختار حاکمیت داشتیم که ابزار دیپلماسی را بیشتر استفاده کنیم...
اگر در پخت و پز قطعنامه بیشتر حضور داشتیم و کنار نمی‌کشیدیم...
اگر زمان مناسب‌تری آن را می‌پذیرفتیم...
حتما دستاوردهای بهتری داشتیم...

من خاطرات آقای هاشمی را کاملا خوانده‌ام، در این خاطرات هم روشن است که فضا و جوّ اجازه نمی‌داد ما از ظرفیت دیپلماسی به نفع منافع ملی بهتر استفاده کنیم...

سردار علایی با اشاره به حوادث پس از جنگ و تغییر معادلات جهانی، گفت:

صدام را علیه انقلاب اسلامی تجهیز کرده بودند و حالا یک ارتش بزرگ روی دست کسی مانده بود که روحیه جنگ‌طلبی و توسعه‌طلبی داشت و بعد از اینکه در جنگ با ایران موفق نشد، به سراغ کویت رفت.

آمریکایی‌ها این روحیات او را به خوبی می‌دانستند و سیاست‌شان، مهار دوجانبه بود.
آقای هاشمی این تغییرات را به خوبی دریافته بود و می‌دانست که در آن مقطع می‌تواند با استفاده از ظرفیت دیپلماسی صدام را تا بازگشت به 1975 بیاورد.

وی ادامه داد:

نظام در برابر نامه صدام نگفت که او دشمن است و نباید به نامه‌اش پاسخ بدهیم، بلکه گفتند شاید خدا خواسته از مسیر دشمن راه را برای ما باز کند.

سردارعلایی تصریح کرد:

دیپلماسی مکاتبه‌ای کار خودش را کرد و نکته مهم این بود که آقای هاشمی زمام این کار را شخصا در دست گرفت و البته اختیارات کافی هم داشت.
صدام هم همین کار را کرد و برزان برادرش را برای این کار گذاشته بود و به این ترتیب، مذاکرات، مکاتبه‌ای و مع‌الواسطه ولی مستقیم در رأس دو کشور انجام شد.

وی خاطرنشان کرد:
آقای هاشمی، تغییر سیاسی اوضاع را به خوبی درک کرد و با حمایت رهبری تصمیم درستی گرفت.
کل این مکاتبات سه ماه و نیم طول کشید و این روز بزرگ رقم خورد.

علایی، 23 مرداد را روز بزرگ پیروزی ایران دانست و تأکید کرد:
ما باید این روز را در بوق و کرنا کنیم. عراقی‌ها نمی‌دانند چه اتفاقی افتاده است. نامه‌های صدام به آقای هاشمی در عراق پخش نشده است.

این دست‌خط‌های شخصی صدام را باید در تمام عراق و در تمام کشورهای عربی پخش کنیم. مسأله ما با عراق تمام نشده است.
ما هزار میلیارد دلار از عراقی‌ها طلب داریم.
نباید این روزها که ما در تحریم هستیم، اینطور تصور شود که عراق، فضای تنفسی ایران است.
باید ایران برود و این طلب را بگیرد، عراق به ایران بدهکار است./انتخاب

#تاریخ_معاصرایران 👇👇👇
📚https://t.me/joinchat/AAAAAEEhqxx3Z00nJrdwFg
Forwarded From unknown
فیلمی در مورد تاریخ دریانوردی در ایران....

آیا می دانستید که کشورمان در 2500سال پیش بزرگترین و قدرتمند ترین نیروی دریایی جهان را داشت...





#تاریخ_معاصرایران 👇👇👇
📚https://t.me/joinchat/AAAAAEEhqxx3Z00nJrdwFg
Forwarded From unknown
#یک_دقیقه_مطالعه...

دلایلی که باعث حرکت امام حسین علیه السلام به طرف کوفه شد..

یادداشتی از : عبدالکریم_سروش

از دلایلی که باعث شد امام حسین، حرکتش را آغاز کند عبارت بودند از :

فضای رعب‌آور امنیتی...
سازش‌ناپذیری با یزید...
و جستجو به دنبال جای امن...

هیچ سند معتبری هم وجود ندارد که هدف امام حسین قیام و انقلاب بوده است..
این واژه‌ها ترمولوژی زمانۀ ما هستند و ابداً ارتباطی با انگیزۀ امام حسین ندارند.

واقعۀ عاشورا بزرگ شده است..
چرا که شیعیان نیاز داشتند از این واقعه یک اسطوره بسازند و با پیوند زدن خود به این اسطوره، هم کسب هویت نمایند، هم ابراز مظلومیت کنند و هم از مخالفان خود هویت‌ستانی کنند...

از ماجرای عاشورا فقط در انقلاب اسلامی استفاده شد...
حتی صفویان وقتی روی کار آمدند و قدرت سیاسی را تصرف کردند از عاشورا استفاده ننمودند...
فقط بعدها در مقابله با ترکان عثمانی ملیّت ایرانی را به هویت شیعی گره زدند و سد استواری در برابر ترکان عثمانی ایجاد کردند...

امام حسین در بین ائمه اطهار یک استثنا بود...
امّا علی شریعتی این استثنا را به قاعده تبدیل کرد و با مخدر خواندن تفسیر سنت‌گرا از عاشورا، جنبۀ خون و مبارزه در آن را پر رنگ کرد....

روحانیت اگر چه با شریعتی میانه‌ای نداشت اما به خوبی از این تحلیل او استفاده کرد....

این رویکرد تازه فقط برای قبل از پیروزی انقلاب قابل استفاده بود...

«امام حسین انقلابی» دیگر به درد حکومت نمی‌خورد...
این تفسیر به درد زمان شاه می‌خورد...

این حکومت بنا به مبانی و مواضع فقهی‌اش می‌گوید:

«مجازات قیام علیه حکومت مرگ است...
حتی انتقاد نیز جایز نیست و مجازاتش زندان و حتی خیلی چیزهای بدتر از زندان است.»

لذا امام حسینی که اکنون توسط حکومت ترویج می شود فقط امام حسینی است که گریه بر او ثواب دارد و باعث شفاعت در روز جزا می‌گردد...

وگرنه اگر کسی بخواهد امام حسین را الگوی خود قرار دهد و با فساد این حکومت به مقابله برخیزد حکومت هم چون یزید بنام مخالفت با اسلام او را خواهد کشت....

#تاریخ_معاصرایران 👇👇👇
📚https://t.me/joinchat/AAAAAEEhqxx3Z00nJrdwFg
Forwarded From Islamic art
«قرنطینه در عهد قاجار»

وبا بلای جان ایرانیان بود و هر از گاهی در گوشه‌ای از ایران در ابعاد محلی یا سراسری تازیانه‌های مرگبارش مردم را به خاک سیاه می‌نشاند.

بیماری هر جا می‌رسید تارومار می‌کرد و به دهستان و شهری دیگر می‌تاخت.
از زمان امیرکبیر اطلاع‌رسانی دربارۀ وبا آغاز شد.
در روزنامۀ وقایع اتفاقیه درباره‌اش مطلب نوشته می‌شد و جزوه‌ای با عنوان «قواعد معالجۀ وبا» در اختیار روحانیان و کدخدایان گذاشته شده بود.
او همچنین برای اجرای قاعدۀ «گراختین» (همان قرنطینه) دستوراتی داد.

برای مثال دستور امیرکبیر به حاکم کرمانشاه را برای اجرای قرنطینه بخوانید:

«از قراری که... کارپرداز اول دولت علّیه مقیم دارالسلام بغداد نوشته است، ناخوشی وبا همۀ عربستان را فراگرفته و از اول خانقین الی نجف طغیان تمام دارد.
اهالی بغداد کاملاً متفرق شده‌اند...
چون آنجا معبر عام است و هر روزه زوّار عتبات و سایرین به همه ممالک محروسه تردد دارند، بسیار لازم است که برای محافظت ممالک محروسه از آلودگی ناخوشی مزبور و نشر و سرایت آن... بنای گراختین [= قرنطینه] که منفعت آن به کرات به تجربه رسیده است، گذاشته شود.
لهذا می‌شود که... به زودی گراختین را در اول دخول زوار و مترددین به خاک علّیه داده باشد...»

اما اهمیت و لزوم قرنطینه برای مقامات ایران چندان آشنا نبود.
برای مثال چند سال بعد وقتی دولت عثمانی به دلیل شیوع عمومی وبا مرزها را بسته بود...
میرزا آقاخان نوری می‌گفت:
«از حالت قرانتین دولت عثمانی به ستوه آمده‌ایم!»
می‌گفت باید به دولت عثمانی حالی کرد اصلاً حق ندارد وضع قرانتین بگذارد.
گویا حاکمان عثمانی درک بیشتری نسبت به ضرورت قرنطینه داشتند.
اعتمادالسلطنه دربارۀ وبای ۱۲۷۱ شمسی (۱۸۹۲ م) با لحن خودانتقادی می‌گوید:
«سلطان عثمانی از جیب خود ۱۵۰ هزار لیره خرج قرانتین حدود خود نمود که رعیتش را سالم بدارد. این نوع حفظ جان رعیت را می‌کنند».

سال‌ها پیش از آن در حدود 1857 در محدودۀ گسترده‌ای از جهان وبا شیوع یافت، به پیشنهاد فرانسه کنفرانسی برای مقابله با وبا برگزار شد و از جمله در این کنفرانس از ایران به دلیل انتقال جنازه از ایران به نجف انتقاد شد.
سفیر ایران در ترکیه به این ادعا پاسخ داد و منکر این بود که جنازه باعث انتقال بیماری شود. او می‌گفت:
«از درجۀ امکان خارج است که به مغز فرنگی‌ها توان نمود که حمل‌ونقل اموات مُخل صحت عمومیه نیست.
فدوی [= اینجانب] نیز در تدارک ادله و براهین می‌باشم که حمل نعش اموات هیچ وقت وسیلۀ ایجاد ناخوشی وبا نشده است.»

در دوران ناصرالدین شاه، پزشک مخصوص او، دکتر طولوزان کوشید «مجلس حفظ‌الصحه» (چیزی معادل شورای عالی پزشکی) در ایران تشکیل شود که یکی از اهداف اصلی آن مبارزه با وبا بود.
این مجلس در یازدهم اسفند ۱۲۴۶ شمسی (۱۸۶۸ م) تشکیل شد.
هدف آن چنین ذکر شده بود:
«مسائل متعلقه به حفظ صحت عامۀ ایران و نگاهداری جمیع بُلدان این مملکت از امراض شایعۀ وبائی».
از خدمات دکتر طولوزان این بود که موارد شیوع وبا در سال‌های گذشته را بررسی کرد و با تأکید بر لزوم قرنطینه ذکر کرد:
«علت عمدۀ شیوع وبا عبور سیاحان و کاروان‌ها و زوّار است... به گاه لزوم در معابر معینه و مشخصه عبور مال‌التجاره یا کاروان و یا زوّار را قدغن بلیغ [= اعلام] نمایند، یعنی قرانتین بگذارند، می‌توان متعهد شد این گزند در خارج مانده، سرایت به بلاد داخله نخواهد نمود...
وبا مرضی است که منتقل می‌شود به واسطۀ عبور مال‌التجاره و به خصوص مردمان از بلادی که گرفتار آن هستند، به شهرهایی که از گزند آن محفوظند.»

همین ادارۀ صحه در شهریور ۱۲۶۸ (۱۸۸۹ م) گزارش داد دستورالعملی برای پیشگیری از وبا به ولایات فرستاده شده است.
در این دستورالعمل آمده بود اگر فرد مبتلا به وبا در خانه‌ای پیدا شد، اهل خانه آنجا را برای پانزده روز ترک کنند، بیمار در فضای باز نگهداری شود و خانه با «آب و آهک و دود گوگرد و زاج و نمک» عفونت‌زدایی شود.
گفته شده بود اگر در شهری وبا آمد، مردم خانه‌ها را ترک کنند و در زیر چادرها جدا از یکدیگر منزل نمایند...
بهتر آن است که از شهر بیرون روند.»

البته همۀ این‌ها عملاً راه به جایی نمی‌برد.
زیرا رجال سیاسی گاه اصل شیوع را انکار می‌کردند.
مانند حکیم‌الممالک که نزد ناصرالدین‌شاه چاپلوسانه می‌گفت:
«الحمدلله به زیر سایۀ شاه نه وبا داریم نه بلا، نه جنگ داریم و نه منگ». یا وجود وبا را به دلایلی مهمل نسبت می‌دادند:
می‌گفتند دلیل وبای گیلان پرخوری و سختی هواست و دلیل وبای خراسان اراجیف و تخلف‌گویی است!
برخی روحانیون نیز چاره را در روضه‌خوانی می‌دیدند و خوردن تربیت سیدالشهدا را تجویز می‌کردند.

منبع : هما ناطق، کتاب «مصیبت وبا و بلای حکومت»

اقتباس از:

#تاریخ_معاصرایران

🆔 @tiart
Forwarded From unknown
فیلمی تاریخی از نسخه کامل
مصاحبه محمدرضا شاه پهلوی با خبرنگار تلویزیون سی بی اس کانادا
که به پارسی برگردانده شده است ....

نکته جالب این مصاحبه در این است که خبرنگار ، محمدرضا شاه پهلوی را قدرتمند ترین رهبر جهان در آنزمان عنوان می کند ، که شاه در جوابش می گوید من دو بازو بیشتر ندارم و اگر قدرتی هم دارم بخاطر این هست که مردمم این قدرت را به من دادند.

این مصاحبه در رابطه با جنگ اقتصادی ایران و غرب در دهه پنجاه می باشد که سیاست های ایران باعث تورم و گرانی در اروپا و آمریکا شده بود...



#ببینید...

#تاریخ_معاصرایران 👇👇👇
📚https://t.me/joinchat/AAAAAEEhqxx3Z00nJrdwFg
Forwarded From unknown
تصویری تاریخی از جلد
کتاب کادر نیروی هوایی ایران در قبل از انقلاب
سال ۵۷


#تاریخ_معاصرایران 👇👇👇
📚 https://t.me/joinchat/AAAAAEEhqxyFmzRqfJG52Q