@literature9
اجرای خصوصی افشاری
استاد #جلال_تاج_اصفهانی
در محضر امام موسی صدر
@litera9
در سفری که استاد #تاج_اصفهانی به سوریه داشته اند با امام موسی صدر دیدار کرده و در حضور ایشان آوازی در مایه افشاری می‌خوانند
سید صادق طباطبایی خواهرزاده امام موسی صدر در توصیف این دیدار می‌گوید:

من به همراه #امام_موسی_صدر در زینبیۀ سوریه بودیم که ناگهان صدای کسی را شنیدیم که با لهجۀ اصفهانی گفت: «ای آقای صدر، قربونت برم!» برگشتیم و دیدیم که آقای تاج است. دوید و آمد و امام را بغل کرد و گفت صبح رفته بودم لبنان که شما را ببینم، گفتند شما آمده‌اید سوریه، پرسیدم در سوریه کجا باید پیدایتان بکنم و گفتند زینبیه.و حالا بالاخره پیدایتان کرده‌ام.

دایی جان هم خیلی به ایشان محبت کردند و گفتند زود زیارتتان را بکنید و برویم دفتر

بعد به دفتر ایشان در ابورمانه رفتیم. جای خوب و بزرگی بود. دایی جان از تاج احوال‌پرسی کردند، از اصفهان، از کسانی که می‌شناختند، از رفقا و آشنایان و هنرمند‌ها و به هر حال مجلس گل انداخته بود. آقای تاج از من پرسید که «هنوز می‌خوانی؟» گفتم اینجا مثل ایران نیست که بتوانم تمرین کنم اما چرا، دنبال می‌کنم. آقای تاج توضیح داد که آمده است این‌جا که اگر بشود به عراق برود و می‌خواست که امام برایش ویزای عراق بگیرد. دایی جان دعوت کردند که مهمانشان باشد و آن‌جا بماند اما تاج گفت که نه، خانواده‌ام در هتل هستند و باید بروم. بعد، از این شیرینی‌های لبنانی آوردم و تعارفش کردم. برداشت و گفت: این برای خودم و این هم برای عیالم. من هم گفتم پس با ظرف ببرید این‌طوری که زشت است. خلاصه، بعد از همۀ این‌ها و حرف‌های مختلفی که زده شد امام به آقای تاج گفتند برایمان چیزی بخوان.

من همیشه یک ضبط صوت کوچک همراهم بود و آن را روشن کردم. ایشان شروع کرد به خواندن آواز، همین که در این نوار ضبط شده است؛ و شعر «ندانمت به حقیقت که در جهان به که مانی / جهان و هرچه در او هست صورت‌اند و تو جانی» را خواند. بعد هم با‌‌ همان لهجۀ شیرینش توضیح داد که این آواز افشاری است و اوجش هم گوشۀ «عراق» است. که دایی جان بلافاصله گفتند: «عراق هم می‌خوای بری!» و تاج هم زیر خنده زد و گفت: «به به!» «قبلش هم امام خیلی از تاج و صدایش تعریف می‌کند. موقعی که تاج این را خواند، شاید نزدیک هشتاد سالش بود. چون وقتی که من پیشش بودم شصت سالش بود. استاد خوبی بود. به من می‌گفت که پدرم همیشه می‌گفت جلال، اول شعر را تحویل بده، بعد تحریر بده. چون بعضی آوازخوان‌ها فکر می‌کنند آواز فقط چه چه زدن است. می‌گفت پدرم می‌گفت: «شعر را فدای آوازت نکن» و خود تاج می‌بینیم که چه قدر قشنگ شعر را دکلمه می کند.
@moosighi_sonati
@yekhezaran