🔰 چرا علی (ع) سقیفه را امضاء کرد؟

💠 یکی از آقایان درباره آن خطبه نورانی #حضرت_امیر (سلام الله علیه) که فرمود اگر حمزه و جعفر بودند، من تسلیم سقیفه نمی شدم؛ سئوال کرده بود.
این خطبه در کتاب شریف ( #تمام_نهج_البلاغه )، صفحه هشتصد و هشتاد و یک، این جمله هست که فرمود: اگر عمّ من حمزه و برادرم جعفر (سلام الله علیهما) بودند، من هرگز #سقیفه را امضاء نمی کردم. برای اینکه اینها ریختند، همسرم #زهرا (سلام الله علیها) هم که کنار درب بود؛ اینها هم ریختند دست مرا بستند، بردند. من دو تا از بستگانم بود؛ یکی عباس بود، یکی عقیل؛ اینها تازه مسلمانند، نه آن اعتقاد قوی و غنیّ حمزه و جعفر را دارند، نه آن شهامت و مبارز بودن و جهاد آنها را! کاری از این دو نفر ساخته نبود. اگر دستم باز بود، و اگر عمویم حمزه بود، و اگر برادرم جعفر بود؛ من هرگز سقیفه را امضاء نمی کردم.
معاویه بعد از اینکه آن اهانت را کرد؛ آن نامه #معاویه در #نهج_البلاغه نیست، ولی جواب حضرت هست؛ فرمود: ما که انکار تکردیم، بله مرا با دست بسته بردند؛ (اردت ...
Forwarded From کتاب آبی
#نهج_البلاغه
مطلب بسیار بسیار مهمی مذکور در #مروج_الذهب که خطب #حضرت_امیر که مابین مردم متداول و مروی است، چهارصد و هشتاد و اند خطبه است که این فقره دال است دلالة الصریحه بر صحت نسبت خطب نهج البلاغه به حضرت امیر و واهی بودن حرف ذهبی و امثال او که این خطب تالیف #سید_رضی است. و از قراری که این اواخر شنیدم بعضی از مستشرقین مثلا #ماسینیون هم همین عقیده را (لابد به تبع آن اشخاص متعصب...) اختیارکرده است.

یادداشتهای محمد #قزوینی
به کوشش ایرج #افشار، ج4
انتشارات #دانشگاه_تهران
@ketabeabii
🔰 موقع شرح نهج البلاغه، خجالت می کشم

💠 ما الآن داریم #نهج_البلاغه را شرح می کنیم، درست است؟ واقعاً خجالت (یعنی خجالت) ...؛ هر وقت من دست به قلم می کنم، می خواهم شرح بکنم؛ واقع خجالت می کشم!! برای اینکه آن #علی کجا، این خطبه های حماسیِ نظامی کجا؛ افراد عادی هم که بلدند اینجور حرف بزنند! آن علوم #حضرت_امیر در آن خطبه هاست که #سید_رضی آنها را نقل نکرد! (در این نهج البلاغه) حرب جمل بود و صفین بود و نهروان بود و یک قدری گِله بود و این خطبه های نظامی! گاهی هم می نویسم که من الآن از حضرت خجالت می کشم دارم شرح می کنم؛ حضرت این نیست، آن (سلونی قبل ان تفقدونی)* است! این که سخنرانی حماسه ای است!
بعضی از بزرگان تبریز برای هزار و نود و دو بودند، یعنی چهارصد سال قبل؛ اینها هم که نهج البلاغه را شرح کردند، (اصلاً یعنی اصلاً) این خطبه ها را شرح نکردند، گفتند: اینها در شان حضرت امیر نیست! اینها که شرح نمی خواهد! خدا مرحوم آقا سیّد عبدالله شیرازی را غریق رحمت کند، نوه ایشان این کتاب را احیاء کرده؛ نهج البلاغه آن است!* آن هم باید درسی شود ...👇
آیت الله العظمی مرعشی_نجفی بارها فرمودند شبی توسلی پیدا کردم تا یکی از #اولیاء خدا را در خواب ببینم. آن شب در عالم خواب، دیدم که در زاویه #مسجد_کوفه نشسته ام و وجود مبارک مولا #امیرالمومنین (علیه السلام) با جمعی حضور دارند.

حضرت فرمودند: شاعران اهل بیت را بیاورید. دیدم چند تن از شاعران عرب را آوردند. فرمودند: شاعران فارسی زبان را نیز بیاورید. آن گاه #محتشم و چند تن از شاعران فارسی زبان آمدند. فرمودند: #شهریار ما کجاست؟ شهریار آمد. حضرت خطاب به شهریار فرمودند: شعرت را بخوان! شهریار این شعر را خواند:

علی_ای_همای_رحمت_تو_چه_آیتی_خدا_را
که به #ما_سوی فکندی همه سایه‎ی هما را

آیت_الله_العظمی_مرعشی_نجفی فرمودند: وقتی شعر شهریار تمام شد از خواب بیدار شدم و چون من شهریار را ندیده بودم، فردای آن روز پرسیدم که شهریار شاعر کیست؟

گفتند: شاعری است که در #تبریز زندگی می‎کند. گفتم از جانب من او را دعوت کنید که به #قم نزد من بیاید.

چند روز بعد شهریار آمد. دیدم همان کسی است که من او را در خواب در حضور #حضرت_امیر (علیه السلام) دیده ام. از او پرسیدم: این شعر «علی ای همای رحمت» را کی ساخته‎ای؟ شهریار با حالت تعجب از من سوال کرد که شما از کجا خبر دارید که من این شعر را ساخته‎ام؟ چون من نه این شعر را به کسی داده‎ام و نه درباره‌ی آن با کسی صحبت کرده‌ام.

مرحوم #آیت_الله_مرعشی_نجفی داستان خوابی که دیدند را برای شهریار تعریف می‌کنند. شهریار فوق العاده منقلب می‌شود و می‌گوید: من فلان شب این شعر را ساخته‌ام و همان‌طور که قبلا عرض کردم، تا کنون کسی را در جریان سرودن این شعر قرار نداده‌ام.

#آیت_الله_مرعشی نجفی فرمودند: وقتی شهریار تاریخ و ساعت سرودن شعر را گفت، معلوم شد مقارن ساعتی که شهریار آخرین مصرع شعر خود را تمام کرده، من آن خواب را دیده‌ام!

ایشان چندین بار به دنبال نقل این خواب فرمودند: یقینا در سرودن این غزل، به شهریار الهام شده که توانسته است چنین غزلی با این مضامین عالی بسراید. البته خودش هم از فرزندان فاطمه زهرا (سلام الله علیها) است و خوشا به حال شهریار که مورد توجه و عنایت جدش قرار گرفته است.

27 شهریور، روز شعر_و_ادب_فارسی
و روز بزرگداشت استاد شهریار است
مردم، ستون دین هستند

#حضرت_امیر (ع) در #عهدنامه_مالک ، به او فرمود: (( #ستون_دین ))، #مردم هستند.* مردم اگر رنجیدند و تو را رها کردند، هیچ ممکن نیست تو بتوانی روی پای خود بایستی و #دین را حفظ بکنی!
اگر امام (رضوان الله علیه) فرمود: معیار #رای_ملت است؛ چون اگر مردم برنجند، با هیچ عاملی نمی شود اینها را سر پا نگه داشت. ستون دین، احترام به #افکار_مردم ، #حقوق_مردم ، #اموال_مردم و #اعراض_مردم است. #حاکم_شرع باید این ستون را نگه بدارد تا بتواند به این ستون تکیه کند.

* نهج البلاغه
نامه ۵۳ _ کتبه للاشتر النخعی


آیت_الله_جوادی_آملی

#امام_خمینی، ره،
میزان_رای_ملت_است