Forwarded From ادبیاتliterature9@
@literature9
دیدگاه استاد #شفیعی_کدکنی در مورد نگاه دولت به علم در ایران
«عنصر غالب در ادبیات»
درسِ استاد دکتر #شفیعی_کدکنی
در #دانش‌گاه_تهران
۳شنبه ۱۷ مهر ۹۷
"The Dominant" in Literature
#Shafiei_Kadkani's lecture at
#Tehran_University; Oct. 9, 18
• zinkelkexialangiz •
Forwarded From رامین
@literature9
اولین جلسه درس استاد «شفیعی کدکنی» در سال‌تحصیلی جدید
برگرفته از صفحه اینستاگرام #شفیعی_کدکنی
@litera9
سالروز تولد استاد محمدعلی موحد، یکی از بزرگان فرهنگ ماست. مردی که آثارش در زمینۀ عرفان، شناخت مولانا و شمس تبریزی، تاریخ، صنعت نفت و حقوق بین‌الملل، همگی جزو مراجع و منابع اصلی هستند. دکتر #شفیعی_کدکنی جایی گفته اگر وزیر بود مقاله «بازخوانی پروندۀ اتحاد اسلام نادر» موحد را در کتابهای درسی می‌گذاشت تا همۀ فرزندان ایران آن را بخوانند. این مقاله را که نمونه‌ای است از نثر روان و فن تحقیق استاد، در بزرگداشت او بخوانید و به دیگران هم بفرستید، «شادی شیخی که خانقاه ندارد»
Forwarded From چشم‌و‌چراغ
زادروز دکتر #شفیعی_کدکنی
@cheshmocheragh
Forwarded From احسان‌نامه
🔹رباعی خانم نرگس کاظمی‌زاده برای استاد #شفیعی_کدکنی و پاسخ جالب استاد: «تو شاعر خوبی هستی، منهای اینکه هی برای من شعر می‌گویی!» @ehsanname
Forwarded From احسان‌نامه
🗓۲۱ مهر، سالگرد درگذشت دکتر غلامحسین مصاحب، ریاضی‌دان برجسته است. مصاحب بجز تلاش در راه ترویج ریاضیات جدید در ایران، یک خدمت بزرگ دیگر هم کرده است: سرپرستی «دایرةالمعارف فارسی». دکتر مصاحب در سال‌های ۱۳۳۵ تا ۱۳۵۰ مسئولیت این دایرةالمعارف را به عهده داشت و بر ترجمه و تألیف کلیهٔ مقالات آن نظارت کرد. کتابی که نخستین دائرةالمعارف عمومی جدید و امروزی در زبان فارسی است. یکی از همکاران مصاحب در این کار، دکتر #شفیعی_کدکنی بود که سال‌ها بعد خاطراتش را از مصاحب در مقالۀ خواندنی «در صحبت مصاحب» (مجلۀ «مهرنامه»، شماره ۱۶، آبان ۱۳۹۰) بازگو کرد. بخش‌هایی از این مقاله را بخوانید:
@ehsanname
🔸مصاحب «استادِ» من نبود ولی ازو بیش از بسیاری از استادانم آموختم. همین «هیچ کس بن هیچ کس» که من هستم، بخش عظیمی از آنچه دارد آموخته از مصاحب است. کمترین چیزی که در همان روزِ اوّل مصاحب به من آموخت این بود که مرزِ «زبانِ عاطفی» emotive و «زبانِ گزارشی» discoursive را بازشناسم و این دو را در قملروِ یکدیگر دخالت ندهم. حتی در سلوک فردی نیز ازو بسیار آموختم. یک روز، در منزل او غبارِ شیشۀ عینکم را با گوشۀ پیراهنم پاک کردم. مصاحب رفت عینکش را برداشت و با وسیلۀ مخصوصی که پزشکان چشم و داروخانه‌ها می‌دهند شیشۀ عینک خودش را پاک کرد و دو سه تا از این عینک‌پاکن‌ها را به من داد و گفت: خدمتِ شما باشد. و هیچ چیز دیگر نگفت.

🔹دکتر مصاحب مردِ شگفت‌آوری بود. یکی از نوادرِ ایام بود. بسیار جوان، شاید ۱۸ساله، بود که دورۀ لیسانس ریاضی را در تهران تمام کرد و در همان ایام مجلۀ ریاضیات را ـ که اهل فن اعتبار بسیاری برای آن قائل‌اند ـ بنیاد نهاد و خود اغلبِ مقالاتِ آن را می‌نوشت. دکتر مصاحب علوم اسلامی، بویژه کتبِ حکمت قدیم را نزدِ بهترین استادان قدیم از قبیل آقاضیاء دُرّی و فاضل تونی به درس آموخته بود و در ادب فارسی و عربی اطلاعات درجۀ اول داشت. دکترای خود را از دانشگاه کمبریج داشت و رسالۀ دکتری‌اش را در ریاضیات، به نظرم، با برتراند راسل گذرانده بود. کتابِ «منطقِ صورت» او اولین و می‌گویند هنوز هم بهترین تألیف در منطق ریاضی است. کتابهای آنالیز ریاضی و تئوری اعداد او در نظر اهل فن هنوز بی‌مانند است. یکی از عاشقان حافظ بود و دوستدار شطرنج. طراز کارِ او سرمشقِ آیندگانی خواهد بود که بخواهند ما را از منجلاب جهل و تنبلی موجود نجات دهند.

🔸در کنارِ کار دایرةالمعارف که هفته‌ای سه روز بعدازظهر بود، هفته‌ای یک بعدازظهر از حدود ساعت ۴-۸ در منزل دکتر مصاحب در بلوار کشاورز جلسه‌ای بود که هدفش وضعِ لغات در برابر واژه‌ها و مفاهیم غربی بود. کارمان این بود که هر کس لغتی یا مفهومی را مطرح می‌کرد و از جمع می‌پرسید که در برابر این لغت یا این مفهوم چه باید گفت؟ اکثریتِ آراء ملاک بود. اگر به توافقی نمی‌رسیدند آن لغت تثبیت نمی‌شد. می‌ماند برای بعد. بسیاری از لغاتی که امروز مثل نُقل و نبات بر سر زبانهاست و چنان در فارسی جا افتاده که گویی در شعر فردوسی و سعدی هم سابقه دارد از «مضروباتِ» این مجمع است مثل «زندگینامه» برابر biography مثل «روزآمد» برای Up to date که اتفاقاً مهندس اصفیا مطرح کرد و بنده «روزآمد» را پیشنهاد کردم و گفتم: به قیاس «سرآمد» و همه پسندیدند و الآن بسیار رواج دارد و در فرهنگ‌های زبان انگلیسی هم برابر آن واژه دیده می‌شود.

🔹مصاحب از دخالتِ غیرمتخصصان در حوزه‌های تخصصی بسیار خشمگین می‌شد. معتقد بود که ایران مملکتِ «همه‌کاره‌های هیچ‌کاره» است. راست می‌گفت بخصوص، در علوم انسانی، تمام «کنگره‌»های فرهنگی ما با چند نفر آدم معین اداره می‌شود. کنگرۀ «خیام» باشد همانها سخنرانی می‌کنند که در کنگرۀ «شیخ طوسی». سمینارِ «هنر» باشد همانها مقاله ارائه می‌دهند که در سمینار «فلسفۀ اشراق» یا «کلامِ شیعی». برای عقب‌ماندگی یک ملّت نشانه‌ای بهتر از این می‌خواهید؟

🔸مصاحب می‌گفت: «هر کس می‌خواهد واردِ دایرةالمعارف شود، نخست باید بمیرد.» اصل اول، در ساختارِ مدخل‌های دایرةالمعارف، در سراسر این ۳ جلد و حدود ۷هزار ستون این است که نام هیچ شخص زنده‌ای در خلال مدخل‌ها نباید ذکر شود، نه تنها مدخلی به نام هیچ آدم زنده‌ای نباید بیاید که در خلال مدخل‌ها، حتی به عنوانِ ارجاع هم، نام هیچ آدم زنده‌ای دیده نمی‌شود. روزی از دکتر مصاحب علتِ این سختگیری را پرسیدم گفت: اگر این باب مفتوح شود، فردا فلان سرهنگِ ساواک با هفت‌تیرش می‌آید به دفتر دایرةالمعارف که «نام مرا هم باید وارد دایرةالمعارف کنید!» ... یک روز پرسیدم که در موردِ دکتر مصدق، در حرف میم چه خواهید کرد؟ گفت: سکوت. گفتم: چرا؟ گفت: «آنچه حق است نمی‌گذارند و من اهل نوشتن باطل هم نیستم و از به نعل و میخ زدن هم نفرت دارم‌.»
bit.ly/2pPoKyi
📌متن کامل «در صحبت مصاحب» را اینجا بخوانید:
http://kadkan-r.blogfa.com/post/225
Forwarded From ادبیاتliterature9@
@literature9

#خبر_خوب
برای اهالی ادبیات
اینکه کتاب ارجمند «تذکرة الاولیاء»
تصحیح دکتر #شفیعی_کدکنی
پس از سال‌ها کار و تحقیق استاد، بالاخره زیر چاپ رفته و به #نمایشگاه کتاب۹۸ می‌رسد. استاد کدکنی حدود چهار دهه است که مشغول کار بر روی مجموعه آثار عطار است (تصحیح اول «مختارنامه» سال ۵۸ منتشر شد) و تاکنون ۵جلد از آثار عطار (منظومه‌های منطق‌الطیر، الهی‌نامه، اسرارنامه، مصیبت‌نامه و مجموعه رباعیات مختارنامه) را تصحیح و منتشر کرده. اما انتشار دیگر اثر عطار یعنی «تذکرة الاولیاء» (که دکتر کدکنی آن را در کنار «اسرارالتوحید» و «تاریخ بیهقی» سه شاهکار نثر فارسی می‌داند) تاکنون طول کشیده بود. این تصحیح به خاطر اطلاعاتی که دربارۀ تاریخ زبان فارسی و نیز تاریخ تصوف دارد، اهمیت زیادی دارد.