به بهانه سالروز امضای معاهده پاریس
خیانت میرزا آقاخان نوری و جدایی هرات از ایران
در مذاکرات پاریس که میان ایران و انگلیس در سال ۱۲۳۶ در جریان بود؛ میرزا آقاخان نوری، صدراعظم ناصرالدینشاه، به مسوول تیم مذاکرات ایرانی (فرخخان امینالدوله) پیام فرستاد:
«شما اختیار دارید در هر مسالهای که مورد تقاضای انگلیسیهاست موافقت کنید؛ مگر دو مورد: یکی سلطنت ناصرالدینشاه و دیگری صدارت من»!
نتیجه مذاکرات البته چنین شد: جدایی هرات از ایران و به رسمیت شناختهشدن افغانستان توسط ایران؛ پایانی بر از دست رفتن ایران بزرگ وقتی بخشهای شمالی را سالهای پیشتر روسیه به خاک خود الحاق کرده بود.
در ۱۱ شهریور ۱۲۳۵ معاهده پاریس میان ایران و انگلستان منعقد شده که بر اساس آن هرات افغانستان که یکی از بخشهای مهم ایران در دوره ناصرالدین شاه قاجار بود از خاک آن جدا شد و تحت نفوذ انگلستان قرار گرفت.
این اتفاق که با تلاش انگلیس و همراهی برخی از سیاستمداران ایرانی در عهدنامه پاریس تحقق یافت، از اهمیت موقعیت افغانستان برای انگلیس و اعمال حاکمیت سیاسی بر آن نشان داشت.
بریتانیا، در سراسر قرن نوزدهم، گرفتار این نگرانی و ترس بود که یکی از قدرتهای اروپایی دیگر بخواهد از فرصت فروپاشی سیاسی آسیا بهره برداری کند. فرانسه در اولویت اول این بدبینی قرار داشت و سپس روسیه که از مسیرهای کاروان فاتحان قدیم عبور کرده بود و تهدید میکرد که میخواهد بر ویرانههای حکومتهای باستانی، یک حکومت جدید پادشاهی جهانی جدید تأسیس کند.
دولتهای بریتانیایی از پیامدهای حرکت امپراتوری روسیه به سمت جنوب آسیا به شدت میترسیدند. در نیمه اول این قرن کانون نگرانی استراتژیک، قسطنطنیه بود اما بعد از آن ارتشهای تزاری به آسیای مرکزی هجوم آوردند و بتدریج توجه خود را به استیلا بر ایران، افغانستان و گذرگاههای کوهستانی هیمالیا معطوف کردند.
افزایش توجه روسیه به ایران و افغانستان بیش از پیش انگلیس را نگران کرد؛ زیرا افغانستان پل ارتباطی به سوی مستعمرات این کشور یعنی هندوستان بود. از این رو حفظ هرات و نفوذ سیاسی و اقتصادی بر آن، به یکی از موضوعات محوری در سیاست انگلیس تبدیل شد که ریشههای آن در دوره ناصرالدین شاه کاشته شد.
اما از اوایل حکومت فتحعلی شاه، شورشهایی در هرات توسط افغانها و با حمایت انگلستان بر ضد حکومت مرکزی قاجار رخ داد که هربار سرکوب شد. در دوره محمدشاه نیز حاکم هرات از اجرای فرمان حکومت مرکزی خودداری کرده و به همین دلیل باعث شد تا شاه در پی احیای حاکمیت خود بر هرات باشد. با اینکه وزیرمختار انگلیس در نامهای به دولت خود در سال ۱۲۵۲ مقصر بودن امیر هرات و محق بودن دولت ایران را تأیید کرده بود، دولت انگلیس محمدشاه را از تصرف هرات منع کرد؛ البته محمدشاه بدون توجه به نظر انگلستان، هرات را محاصره و به تصرف خود درآورد و حاکمیت ایران بر هرات را احیا کرد.
پس از این قضیه، حاکمیت سیاسی ایران بر افغانستان تا زمان ناصرالدین شاه حفظ شد و حاکم هرات نیز به حکومت مرکزی ایران اعلام وفاداری نمود تا اینکه در زمان صدارت میرزا آقاخان نوری، سندی از سوی شاه امضا شد که طی آن ایران متعهد گردید تنها در صورتی که نیروهایی از قندهار و کابل و یا نقاط دیگر به هرات تجاوز کنند، قشونی برای دفاع از آن شهر بفرستد و پس از دفع دشمن نیروها را به کشور بازگرداند.
این سند تا حدودی حاکمیت سیاسی ایران بر هرات را خدشهدار کرد، اما پس از این اتفاقات و روی کار آمدن محمدیوسف میرزا در هرات، حاکم کابل به تحریک انگلیس دست به شورش زد. در این شرایط محمدیوسف میرزا از حکومت مرکزی درخواست کمک کرد و ناصرالدین شاه هم با اعزام نیرو شورشها را سرکوب کرد اما از آنجا که ایرانیان به عنوان فاتح وارد هرات شده و نسبت به اهالی شهر رفتار بدی داشتند محمدیوسف خان از کار خود پشیمان شد و به آن اعتراض کرد.
به همین دلیل یوسف خان تلاش کرد با ایجاد شورش، سپاه ایران را از هرات بیرون کند که در نهایت با حمله سپاه ایران تسلیم شد و جای خود را به امیر جدید، عیسی خان داد که وی هم در نهایت به سرنوشت یوسف خان دچار شد.
در چنین شرایطی انگلیس به هرات حمله کرد و ایران را در شرایط نامناسبی قرار داد. ناصرالدین شاه وقتی در عمل انجام شده قرار گرفت، به توصیه دولتهای روسیه و فرانسه به نیروهای ایرانی دستور ترک هرات را داد و تقاضای صلح کرد، تقاضایی که سرانجام به انعقاد معاهده پاریس در ۴ مارس ۱۸۵۷ میلادی ختم گردبد.
براساس این معاهده ایرانیان توافق کردند که سپاه خود را از هرات خارج کنند، در هنگام بازگشت سفیر انگلیس به ایران از او عذرخواهی کنند و یک قرارداد تجاری استعماری را نیز بپذیرند. و یک سری امتیازات سرزمینی به سلطان مسقط که در آن زمان متحده انگلیس بشمار میآمد بدهند. انگلستان نیز متعهد شد که دیگر مخالفان شاه را در سفارت خود پناه ندهد.
#فرهنگ_ایرانی@farhangirani700