Forwarded From دعبل
#امام_عصر_علیه_السلام
#اربعین
#محمد_علی_بیابانی

کنون که بال زدم در دیار شیدایی
مسلم است برایم تو نیز اینجایی

چه کربلاست که وقتی خداست زائر آن
تو در معیت اجداد خویش می‌آیی

تو و حرم، سفر اربعین، شب جمعه
برای هرکسی‌ امشب شبی ست رویایی

به ما نگاه کن ای ساحل نجات بشر
تو را طلب کند این دیده‌های دریایی

کجا سیاه، به تن کرده‌ای غریبانه
کجا به سینه خود می‌زنی به تنهایی

اگرچه فاطمه در بین قتلگاست ولی
دلم گواست تو‌امشب کنار سقایی


🔹@deabelnews
Forwarded From
#حضرت_رقیه_شهادت

سلام کرد و نشان داد جای سلسله را
چه بی مقدمه آغاز می کند گله را

نه از سنان و نه از شمر گفت نه خولی
بهانه کرد فقط طعنه های حرمله را

نگاش چون که به رگهای نامرتب خورد
نکرد شکوه و پوشاند زخم آبله را

از استلام لب و خیزران حکایت کرد
از اینکه چوب رعایت نکرد فاصله را

کشید زجر هم از دست زجر هم پایش
شبی که گمشده گم کرده بود قافله را

ودر ازای دو تا بوسه داد جانش را
ندیده چشم کسی اینچنین معامله را


#محمد_علی_بیابانی

@raziolhossein1
Forwarded From دعبل
#امام_حسین_علیه_السلام
#اربعین
#محمد_علی_بیابانی

بگیر جان مرا بر همین تراب حسین
که جان بگیرم ازاین لطف بی‌حساب حسین

نه نای ماندن دارم نه پای برگشتن
مخواه این که بمانم در این عذاب حسین

ندیده مثل شب و روزهای زینب را
به عمر خویش نه ماه و نه آفتاب حسین

اسیر دردم اسیر غمم چهل روزست
چهل شب ست‌ندارم به‌دیده خواب حسین

چهل شب ست که می‌گویم السلام علیک
چهل شب ست که نشنیده‌ام جواب حسین

گمان کنم که شب وروز مادرم این جاست
معطرست مزارت به یاس ناب حسین

چگونه می‌رود از خاطر من آن روزی
که می‌زدند تو را از پی ثواب حسین

کسی به نیزه دهان تو را نشانه گرفت
و یک سه شعبه تو را کرد انتخاب حسین

چه خوب شدکه سرت زودکوفه رفت ونبود
شبی که برسرمان خیمه شد خراب حسین

هنوز هم سرم از آن شراره می‌سوزد
هنوز هست به دستم ردِ طناب حسین

چگونه با که بگویم یک آستین پاره
برای اهل و عیال تو شد حجاب حسین

به سنگ و چوب پذیرایی از لبت کردند
و هم چنان به لبت ماند داغ آبْ حسین


🔹@deabelnews
Forwarded From دعبل
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#محمد_علی_بیابانی

نشستم عشق رامعنا كنم،دل گفت يا زينب
نشستم ديده رادريا كنم،دل گفت يا زينب
نشستم يادي اززهرا كنم،دل گفت يا زينب
قيامت خواستم برپاكنم،دل گفت يا زينب

زني عاشق که زهراگونه معناشد قیامت را
و معصومانه بر دوشش كشد بار امامت را

همينكه لحظهءاز او نوشتن شد قلم لرزيد
ازاوخواندم هوادر دم نفس دربازدم لرزيد
به خودگفتم به سويش گام بردارم قدم لرزيد
حريمي محترم كزحرمتش صدهاحرم لرزيد

خداونداحريمي اينچنين راكيست سلطانش
هزاران جان فداي اوهزاران تن به قربانش

نخوانش زينت بابا بگو جان علي زينب
نگو دختر بخوانش مرد ميدان علي زينب
سر وسامان مولا روح و ريحان علي زينب
علی دستان الله ست و دستان علي زينب

علي راآنچنان درپوست ودرخون خوددارد
كه گوياجسم زينب يك علي در كالبد دارد

سلام اي روزميلادت هم اشك چشم هاجاري
سلام آموزگار عشق در آیین دلداری
تلاطم داشت بين چشمهايت شوق ديداري
واين يعني حسينت راتوخيلي دوست ميداری

هنوز ای خواهرعاشق نخوردی شیرمادررا
که می خواند طپش های دلت نام برادر را

كجاوصف كسي همچون تودرقاموس من باشد
كه مداح مقامات تو بايد پنج تن باشد
نگهبانان اجلالت حسين ست وحسن باشد
كدامين زن شبيه توچنين مردانه زن باشد

کدامین خشم درخوداین همه احساس رادارد
و در پای رکابش اکبر و عباس را دارد

اگردرچشمت اقیانوسی از امواج غم داری
اگرحال پریشان،دست بسته، قد خم داری
همان دست کریمی که حسن داردتو هم داری
و این یعنی برای دوست ودشمن کرم داری

به زیردین الطاف تو و آل‌ات همه سرهاست
کرامت کمترین کارشما خواهر برادرهاست

چنانکه جزعلی نامی پس ازاحمدروی لب نیست
پس ازنام حسین اسمی به غیر ازاسم زینب نیست
مثال عشق تودرهیچ دین وهیچ مذهب نیست
دلی غیر ازتو ازعشق حسین اینسان لبالب نیست

میان سینه ام شوری زشعرمنزوی برپاست
که این آقایک عاشق داردآن هم زینب کبراست

الا ای عقل مبهوتت الا ای عشق حیرانت
چگونه از تو بنویسم نگویم از شهیدانت
شهیدانی که گردیدند بی پروا به قربانت
که نگذارند بنشیند خطی بر کنج ایوانت

و ای کاش این شهیدان کربلادوروبرت بودند
درآن بی محرمی سربازهای محضرت بودند

مبین که کاغذ شعر من از این بند نم دارد
که مدح توبدون روضه ات یک چیزکم دارد
چنان نام حسین بن علی نام تو غم دارد
دگربرعهدهٔ من نیست، از اینجا قلم دارد...

دلم را می برد گویا دم دروازهٔ ساعات
میان خنده هامیریخت اشک عمهٔ سادات


🔹@deabelnews