#مرثیه_سید_الشهدا_علیه_السلام

دل‌ها نگشته آب از این ماجرا، دریغ
لب تشنه شد شهید، شه کربلا، دریغ

تا کشتی حسین به گرداب خون نشست
طوفان گریه جوش زد از دیده‌ها، دریغ

از خار نیزه‌های مخالف در این چمن
چون گل دریده شد جگر مصطفی، دریغ

از قحط آب با همه طغيان موج خون
پژمرده شد گل چمن مرتضی، دریغ

شد بارش خدنگ ز ابر کمان ظلم
بر نونهال گلشن خیرالنّسا، دریغ

زهر غم حسین ترقی چنان نمود
کز وی شهید شد حسن مجتبی دریغ

نیلی شد از طپانچۀ بیداد کوفیان
گلگون عذار حضرت زین العبا، دریغ

بر نوجوان حضرت اکبر، هزار آه!
بر پاره پاره تن پر زخم‌ها، دریغ

گردید خشک، شیر به پستان ز تشنگی
تر شد گلوى طفل ز تیر جفا، دریغ

از شیون عروس، پی قاسم شهید
گردید حجله، خانۀ ماتم‌سرا، دریغ

از پشت زین فتاد چو عباس تشنه لب
شد سرنگون ز غم علم کبریا، دریغ

از دستبرد زمره کفّار نابکار
تاراج گشت خيمۀ آل عبا، دریغ

از نالۀ سکینه و فریاد اهل بیت
شد گنبد سپهر برین پرصدا، دریغ

از تندباد ظلم سیه‌باطنان شام
شد کشته شمع دین رسول خدا، دریغ

چون مهر رفت آن سر پر نور بر سنان
چون سایه ماند آن تن نازک بجا، دریغ

از بی کسی آل پیمبر، هزار حیف!
وز آه و زاری حرم کبریا، دریغ

ای کاش، آن زمان همه آتش شدی جهان
افتاده انتقام به روز جزا، دریغ

آن دم که سیل اشک فرو ریخت فاطمه
عالم چرا خراب نشد ای خدا، دریغ

جز اشک لاله گون که برون جوشد از جگر
این درد جانگداز ندارد دوا، دریغ

ای مؤمنان! چو محسن خونین‌جگر ز غم
هر لحظه واحسین بگوئید وا دریغ

#محسن_تتوی
#مرثیه
#سید_الشهدا
#سلیس
#ادب_پژوهی_شیعی

@salis110ir