فی سیرة سید المرسلین حضرت رسالت پناه محمد صلی الله علیه و آله و سلم

شرح زندگانی و #غزوات و اسامی و #صفات #پیامبر و #نامه های ایشان
#اهلسنت
#ترکی
احمد بن خطیب قسطلانی
داراب نامه
#نامه
مرزبان نامه
#نامه
طوطی نامه
#نامه
مولوی نامه

#نامه
مولوی نامه
#نامه
باز نامه

#نامه
Forwarded From سنابرق
⚡️ستمکارترین شخص⚡️

🔻 نظر اهل بیت علیهم السلام نسبت به #دشنام_علنی به دشمنان خدا

🔸 مرحوم شیخ کلینی در کتاب کافی به #سند_صحیح از اسماعیل بن جابر نقل می کند :

عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ كَتَبَ بِهَذِهِ الرِّسَالَةِ إِلَى أَصْحَابِهِ وَ أَمَرَهُمْ بِمُدَارَسَتِهَا وَ النَّظَرِ فِيهَا وَ تَعَاهُدِهَا وَ الْعَمَلِ بِهَا فَكَانُوا يَضَعُونَهَا فِي مَسَاجِدِ بُيُوتِهِمْ فَإِذَا فَرَغُوا مِنَ الصَّلَاةِ نَظَرُوا فِيهَا ...

الی ان قال علیه السلام : َ إِيَّاكُمْ وَ سَبَّ أَعْدَاءِ اللَّهِ حَيْثُ يَسْمَعُونَكُمْ فَيَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَيْرِ عِلْمٍ وَ قَدْ يَنْبَغِي لَكُمْ أَنْ تَعْلَمُوا حَدَّ سَبِّهِمْ لِلَّهِ كَيْفَ هُوَ إِنَّهُ مَنْ سَبَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ فَقَدِ انْتَهَكَ سَبَّ اللَّهِ وَ مَنْ أَظْلَمُ عِنْدَ اللَّهِ مِمَّنِ اسْتَسَبَّ لِلَّهِ وَ لِأَوْلِيَاءِ اللَّهِ فَمَهْلًا مَهْلا ؛ الحدیث

🔹ترجمه : اسماعيل بن جابر روايت كرده كه امام صادق عليه السلام #نامه ذيل را باصحاب خود مرقوم داشت و به آنها #دستور داد كه آن را بيكديگر #درس_دهند و در آن نگاه كنند و از ياد نبرند و #بدان_عمل_كنند ، و آنها نيز اين نامه را در جاى نمازهاى خود در خانه‏ هاشان گذارده بودند و چون از نماز فراغت مييافتند در آن مینگريستند.

از جمله فرمایشات امام صادق علیه السلام در این رساله، فرمودند :
و مبادا در جايى كه #دشمنان_خدا #بشنوند آنان را #دشنام گوئيد تا در نتيجه آنها نيز از روى دشمنى و نادانى خدا را دشنام دهند.
و شايسته است كه شما حدّ دشنام دادن آنها را نسبت بخدا بدانيد كه چگونه است، براستى هر كه بدوستان خدا دشنام گويد خدا را مورد دشنام قرار داده؛
و چه شخصى #ستمكارتر از آن كسى است كه #وسيله_دشنام_دادن بخدا و اولياء او را #فراهم_سازد. آهسته، آهسته‏ (رفتار کنید)

📚 الكافي ج : 8 ص : 7

@sanabargh_channel
Forwarded From کتابخانه مجازی
کتاب #نامه های عاشقانه ی یک پیامبر مجموعه ای است از نامه های عاشقانه جبران خلیل جبران به ماری هکسل.
جبران در سال 1904 با ماری که مدیر یک مدرسه ی آمریکایی بوده و در حمایت از یتیمان ِ مستعد فعالیت می کرد، آشنا می شود که در روند زندگی جبران نقش فوق العاده و بسزایی داشته است. این آشنایی آغازگر یک دوستی همیشگی است که گاه به مرز عشق کشیده می شود و هرگز به ازدواج ختم نمی شود. ترجمه ی حاضر، زیر نظر پائولو کوئیلو از متن پرتغالی صورت گرفته است.

بخشی از نامه ها :

20 ژوئن 1914 - از دفتر خاطرات ماری
ماری، می خواهم مهم ترین چیزی را که در زندگی ام نقاشی کرده ام، به تو نشان بدهم: یک تصویر –بیرون کشیده از درون خاطراتم- از مادرم

9 دسامبر 1915
باور کن ماری، روزی انسانی خواهم شد که این نامه ها برای او نوشته می شود. می خواهم – با سراسر قلب و روحم – همین انسانی باشم که تو گمان می کنی هستم.

10 مه 1916
ماری عزیزم
تمثیلی را که تازه تمام کرده ام، برایت می فرستم. بسیار کم و فقط به زبان عربی نوشته ام. می خواهم نصیحت ها و پیشنهادهای تو را بشنوم
من و دوستم در سایه معبدی، نابینایی را دیدیم
دوستم گفت: این دانا ترین مرد جهان است
نزدیک شدیم و پرسیدم: از کی نابینایید؟
از وقتی زاده شدم
گفتم: من یک ستاره شناسم
نابینا پاسخ داد: من نیز
آن گاه دستش را روی سینه اش گذاشت و گفت: از درون اینجا، همه خورشیدها و ستارگان را رصد می کنم


23نوامبر1923
بدون تو، نمی توانستم پیامبر را بنویسم. زندگی سه چیز را نیک به من ارزانی داشته است: مادرم، که اجازه داد رهسپار شوم، تو، که به من و کارم ایمان داشتی و پدرم، که مبارزی را که در درونم ساکن بود، بیدار کرد.
@ketabkhaneh2015