Forwarded From ادبیاتliterature9@
@literature9
#نورتروپ_فرای و #نقد_اسطوره_ای
ترجمه‌ی #بهار_مختاریان

رابطۀ میان اسطوره و ادبیات شکل‌هاي متغیري به خود گرفته و مشخص‌ترینش استفاده از اسطوره در آثار ادبی بوده است. ادبیات همواره مشتاقانه از اسطوره‌ها و شاخص‌هاي آن استفاده کرده است. نورتروپ فراي در کالبدشکافی نقد استدلال می‌کند که نه یک گونه، بلکه تمام گونه‌هاي ادبی از اسطوره سرچشمه می‌گیرند؛ به خصوص اسطوره‌ی زندگی قهرمان. فراي دوره‌ی زندگی قهرمان را در ارتباط با چندین دورة دیگر می‌داند: دوره سالانۀ فصل‌ها، دوره روزانۀ خورشید و دوره شبانۀ خواب دیدن و بیدارشدن. اصل ارتباط با فصلها از سِرجیمز فریزر است. ارتباط با خورشید، با آنکه هرگز گفته نشده است، شاید از ماکس مولر (Müller) باشد. ارتباط با رؤیا از یونگ است. ارتباط فصلها با قهرمانی، باز هم با آنکه هرگز گفته نشده است، شاید از رگلن (Reglan )باشد. فراي الگوي قهرمانی خود را با نام «اسطوره‌ی جست وجو» عرضه می‌کند، اما این الگو تنها چهار مرحلۀ وسیع را شامل می‌شود: تولد، پیروزي، انزوا و شکست قهرمان .(79: 2001, Segal)
هر گونۀ عمده ادبی، هم زمان، با یک فصل، با برهه‌اي از روز، با مرحله‌اي از آگاهی و بالاتر از همه با مرحله‌اي از اسطوره قهرمانی قابل قیاس است :
رُمانس، هم‌زمان، با بهار، طلوع خورشید، هشیاري و تولد قهرمان؛ کمدي با تابستان، میان روز، آگاهی بیدار شونده و پیروزي قهرمان؛ تراژدي با پاییز، غروب خورشید، خیال بافی و انزواي قهرمان؛ هزل با زمستان، شب، خواب و شکست قهرمان. گونه‌هاي ادبی نه تنها با اسطوره‌ی قهرمانی قابل قیاس‌اند، که از آن سرچشمه گرفته اند. خود اسطوره از آیین، سرچشمه گرفته است از روایت اسطوره‌اي_آیینی فریزر که در آن پادشاهان الهی کشته و تعویض می‌شوند.
Forwarded From ادبیاتliterature9@