مجموعه اشعار عارف قزوینی
@litera9
#کلیات_فلسفه
#ریچارد_پاپکین

از همان آغاز فلسفه در یونان باستان، یعنی از دو هزار و پانصد سال پیش، عقیده راسخ متفکرانی که به این نوع پژوهشی ها و تتبعات سرگرم بودند، این بود که نظریاتی را که دربارهٔ جهان و دربارهٔ خود قبول می کنیم باید مورد مداقه قرار دهیم تا ببینیم آیا عقلاً پذیرفتنی است یا نه. همهٔ ما عقاید و معلوماتی دربارهٔ جهان و انسان حاصل کرده ایم؛ لیکن فقط معدودی از ما تأمل و امعان نظر کرده‌ایم که آیا این عقاید و معلومات قابل اعتماد و معتبر است یا نه. ما معمولاً مایلیم که بدون بحث و چون و چرا اکتشافات علمی و بعضی عقاید جاری و متداول و افکار و آراء گوناگونی را که مبتنی بر تجارب شخصی خود ماست بپذیریم. اما فیلسوف اصرار دارد که این همه را در معرض مطالعه و بررسی انتقادی دقیق قرار دهد تا دریابد که آیا این نظریات و آراء و عقاید مبتنی بر دلیل و مدرک کافی است یا نه، و آیا یک شخص منصف می تواند با دلیل و منطق آنها را موجه بداند و تصدیق کند یا نه.

روش سقراطی: سقراط در محاکمهٔ خود در ۳۹۹ ق. م. چنین اظهار عقیده کرد که دلیل توجه و اعتنای وی به فلسفه این بوده است که «زندگی بی تحقیق و بدون مطالعه زندگی نیست و ارزش ندارد». وی دریافت که تقریباً همهٔ معاصران او زندگانی خود را در نیل به هدفها و اغراض گوناگون، مانند شهرت و ثروت و لذات، صرف می کنند بدون آنکه هرگز از خود بپرسند که آیا این امور مهم و قابل اعتنا است یا نه. و چون چنین
سؤالی طرح نمی کردند و در جستوجوی جدی برای یافتن جواب برنمی‌امدند نمی‌توانستند بدانند که درست عمل می‌کنند یا نه، و سراسر حیات آنان در طلب مقاصد و اغراضی بی فایدہ یا حتی مضر تلف می شد

همهٔ ما دیدی کلی دربارهٔ آن نوع جهانی که فکر می کنیم در آن زندگی می کنیم، و آن گونه اشیائی که در چنان جهانی باارزش است، و از این قبیل مسائل، داریم. لیکن اغلب ما، مانند معاصران سقراط، هیچ اهتمامی به تحقیق و بررسی افکار و نظریات خود و کشف اساس و پایهٔ آنها نداریم؛ و در مقام دانستن این نیستیم که آیا دلایل کافی و قابل قبول برای اعتقاد به آنچه می کنیم داریم یا نه، یا مجموع نظریات و آراء ما منطقی و هماهنگ و مرتبط است یا نه. پس اغلب ما به یک معنی نوعی «فلسفه» داریم، اما هیچ تفکر و تحقیق فلسفی نمی کنیم تا ببینیم که آن فلسفه درست و موجه است یا نه.