صبر را از دهنت حوصله تنگ آمده است
نالهها را ز دلت تیر بهسنگ آمده است
مژهات آفتِ جان، ترک نگاهت خونریز
بسته آن غمزه دو شمشیر و بهجنگ آمده است
چه قمارست که در کوی بُتان میبازند؟
هرکه باز آمده در باخته رنگ آمده است
عیبِ آن زلف رساییست، که در دامنِ تو
هرکه دستی زده آن طره بهچنگ آمده است
اره تا نخل تمنای مرا قطع کند
همه تن پا شده وز پشت نهنگ آمده است
درِ دل بر رخ هر کس نگشاییم کلیم
ای بسا عکس که در آینه زنگ آمده است""""""""""""""""""''''''"""""""""""""""""
#کلیم_کاشانی