افتاده ایم خسته و نالان در
انتظاریعنی که هست این دل سوزان در
انتظارشمعیم و سوخت جان ز فراقت نیامدی
باشد هنوز دیده ی گریان در
انتظارماییم و اشک بهر وصال تو ای عزیز
ماییم و هجر بی سر و سامان در
انتظاربازآ که هست این سخن از خیل عاشقان
ماییم و عشق ای مَه تابان در
انتظارحتما" رسد به ساحل دیدار روی یار
هر کس که بود در دل توفان در
انتظارای وارث حسین در این فصل بی کسی
باشد هنوز آن شه عطشان در
انتظارکی می روید ای گل زهرا به کربلا
آنجا که هست چشم یتیمان در
انتظاردر دیده داشت اشک مصیبت به خیمه ها
طفلی که بود جانب میدان در
انتظاردر
انتظار تا که بیاید پدر ولی
خشکیده گشت چشمه جوشان در
انتظاررفت از خیام جانب گودال قتلگاه
این زینب است زار و پریشان در
انتظارای تیغ انتقام به دست شریفتان
بازآ که هست پیکر عریان در
انتظارافتاده است آن تن بی سر به روی خاک
بازآ که هست آن تن بی جان در
انتظاربر نیزه خواند آیه ی قرآن سر حسین
یعنی که هست آیه ی قرآن در
انتظاریک تن نشست تا که بیایی ز قتلگاه
یک تن نشست گوشه ی ویران در
انتظارآنجا که بود عطر وصال و فراق تو
«یاسر» گشود دیده ی حیران در
انتظار #محمود_تاری🖤اللهـم_عـجل_لولیـک_الفـرج