András Barati
کلمه اول :برَواتها
دوم :که تاوقتی دارد ...مهمسازی نماید
سوم:که درعوض ایشان
چهارم :که جوانان قجاق اعتباری کارآمد سیاهی گرفته
پنجم:که لشکرنویسان .....
☠ الهه مرگ
یاسمن اشکی یا طراز مریم رجوی تروریست در برنامه ماه عسل!

آیا احسان علیخانی نفوذی است؟
#واکسن_گارداسیل عقیم کننده زنان
قاتل زنان ایران
حتما منتشر شود

اخ کسی نیست ب این ادمهای ازخدابیخبر ک شیعه وسنی وب کشورهای ضعیف آدمهای ضعیف حمله می کنند
#بگه بدبخت #بیچاره# زنده ها #روکشتی نسل مسلمان ازبین بردی وهیچکسی زنده نموند
#تاوقتی# امام زمان #حضرت #مهدی #عجل الله تعالی #فرجه #ظهورکنند

#بیچاره ها وقتی آن قائم رسول الله ویوسف زهرا سلام الله قدم برچشم مسلمین گذارند
#مرده ها هم ب اذن خداوند جهانیان زنده خواهند شد وتحت فرمان آقا ولی عصر عج میشوند با آنها چکارمیتونی کنی نکنه از این واکسن ها میخواین بزنید 🤣


@yortchi_bosjin_pdf
سربرگ کاغذ:ارسلان خلعتبری وکیل درجه اول دادگستری،تهران خیابان ایرانشهرجنوبی خیابان مهزادشماره ۱۰:
،روزنامه اطلاعات تاریخ۲۲،امرداد۲۵۳۵
درشماره روزسه شنبه ،۱۱ امردادجاری آن روزنامه که شرح استنطاق میرزا رضا کرمانی درج شده( صفحه ۲۲۰ ضمیمه)درچند سطربآخرستون اول. ازمیرزا رضاکرمانی چنین نقل شده است:(دو بار ب او مراجعه کردم. ودیگربجایی نرفتم ،حکایت رفتن من ب سرخه حصارو زرگنده،درباغ نصرالسلطنه دروغ محض است)؛< لذا>بموقع است اطلاعی را که دراینموضوع دارم برای روشن شدن اینمطلبِ میرزارضاکرمانی،ازابتداءورود بتهران قصد کشتن ناصرالدین شاه راداشته ،برای درج در آن روز نامه مختصر بنویسم؛:نصرالسلطنه،همان میرزا ولی خان تنکابنی ست،که بعدا درزمان مظفرالدین شاه،ملقب به سپهداراعظم شد،وسپس لقب سپهسالاراعظم گرفت.؛ مشهدی مسئب ، آبدارباشی نصرالسلطنه .روزی بهنگام صحبت باینجانب می گفت:
ناصرالدین شاه،سالی یکمرتبه ،بمهمانی حبیب اله خان ساعدالدوله سردار،(پدر نصرالسلطنه وجدبزرگ اینجانب)تشریف فرما میشد،واین مهمانی هرساله درباغ ییلاقی زرگنده صورت میگرفت،درآخرین بار که ناصرالدین شاه بباغ زرگنده تشریف فرماشد،مدتی کوتاه قبل ازکشته شدنش بود،نصرالسلطنه(سپهسالار) مراخواست وگفت؛ازقراریکه خبرداده اند.،میرزا رضا دراطراف باغ دیده شده است،!تاناصرالدین شاه نیامده او رابگیر ودرکالسگه خانه واصطبل ودراتاقی اورانگاه دار،وپذیرایی کن!ازاتاق خارج نشود،وبشدت مراقب اوباش وبعدآنکه شاه رفت اورا ول کن وپنجاه تومان هم باو بده!من هم رفتم میرزارضاراپیداکردم ودراطاقی کنارانبارکاه وتاآخرغروب اوراتحت نظرقراردادم،بعدازآنکه شاه رفت پنجاه تومن هم ب اودادم ،وتاشاه رفت ازاوپذیرایی تاوقتی دراتاق کردم،پس ازرفتن میرزا رضا ب زرگنده( واقعه فوق الذکر) نصرالسلطنه روزکه ناصرالدین شاه ب مهمانی ساعدالدوله پدرنصرالسلطنه میرفته،صحیح ( مطلب بجا) بوده از اوهم..
ﺳﻠﺴﻠﻪ ﺻﻔﻮﻱ بی ﺮﺣﻤﺘﺮﻳﻦ ﺳﻠﺴﻠﻪ ﻫﺎﻱ ﺗﺎﺭﻳﺦ اﻳﺮاﻥ ﺑﻮﺩﻩ اﺳﺖ...پیشاپیش ازاشتباهات واژه ها عذرخواهی دارم چون کپی است.... ﺷﻤﺎ ﺑﺎ ﺧﻮاﻧﺪﻥ اﻳﻦ ﻣﻂﻠﺐ ﺗﺼﻮﺭ ﻛﻨﻴﺪ چه ﺟﻨﺎﻳﺎﺗﻲ اﺯ ﺩﺳﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﻣﻲ ﺁﻣﺪﻩ اﺳﺖ. اﻳﻦ ﻣﻂﻠﺐ ﺭا از ﺩﻭ ﻭﺑﻼﮒ ﻛﭙﻲ ﻧﻤﻮﺩﻥ ﻛﻪ ﻣﻨﺒﻊ اﻭﻟﻲ ﻟﻐﺘﻨﺎﻣﻪ ﺩﻫﺨﺪا ﻣﻴﺒﺎﺷﺪ:
چگین ها (آدمخواران قزلباش): قزلباش ها یا فداییان شاه اسماعیل صفوی که نفش موثری در به قدرت رسیدن وی ایفا کردند عموما از قبایل نه گانه تاتار اناتولی (ترکیه امروزی)بودندکه تا پیش از همراهی با شاه اسماعیل هرگزوارد ایران نشده بودندوبا زبان وفرهنگ ومذهب مردم به کلی بیگانه بودند . برخی از مورخان جنایات و فجایعی که این گروه در اغاز تشکیل دولت صفوی ابتدا در تبریز وبعدها در دیگر نقاط ایران مرتکب شدند را با جنایات اسکندر وچنگیز قابل مقایسه دانسته اند. قزلباشان شاه اسماعیل را بر گزیده خداوند بر روی زمین ونماینده ونایب امام زمان می د انستند وحاضر بودند درراه او به هر جنایتی دست یازند.درمیان قزلباشان عده ای بودندکه به چگین ها یاادمخواران معروف بودند.اینان مردمانی سنگدل وبیرحمی بودندکه به فرمان شاه دشمنان او را می خوردند.ترتیب خوردن انسان ها چنین بود که ابتدا گوشش را با دندان می کندندومی خوردند سپس به سراغ بینی و گوشت بازوان و ران های قربانیان می رفتند. این کار را تاوقتی که فرد کشته می شد ادامه می دادند.این رفتاری بود که چگین های شاه طبق "حکم ولایی"با بسیاری از بزرگان ایران وحتی مردم عادی داشتند.یکی از کسانیکه جسدش به دستور شاه اسماعیل توسط ادمخواران تکه پاره گردید شهیبک خان(شیبک خان) حاکم وقت نواحی وسیعی ازشمال شرق ایران بود. مولف جهانگشای خاقان در وصف نحوه ادمخواری قزلباشان می نویسد: " شاه اسماعیل فرمودند هرکه سرمرا دوست دارد ازگوشت دشمن من طعمه سازد. به مجرد سماع این فرمان ازدحام برای اکل میته شیبک خان به مرتبه ای رسیدکه صوفیان تیغ ها کشیده قصدیکدیگر نمودندوان گوشت متعفن با خاک وخون اغشته را به نحوی از یکدیگر ربودند که چرغان شکاری در حال گرسنگی اهورابدان رغبت از یکدیگر بربایند.
شاه عباس صفوی در دربارش مومنینی تربیت کرده بود که انسان را در حالی که زنده بود ، می خوردند
زنده یاد علی اکبر سعیدی سیرجانی یکی از معدود نویسندگان و روشنفکران ایرانی بود که در زمینهء قتل ها و آدمکشی ها و آدمخوری هایی که در طول تاریخ کشورمان توسط مردم ایران و سلسله های حکومتی در ایران به دلایل مذهبی و با انگیزه های دینی انجام شده اند ، دست به تحقیقات فراوانی زد و حقایق هولناکی را در این زمینه کشف کرد و افشا نمود . سعیدی سیرجانی شرح داد که چگونه حکومت هایی با نام دین و در لوای دین مخالفین ----- خود را می کشتند و به چه سان جماعتی که خود را مومن و مسلمان و بسیار معتقد به اصول دینی و مقید به فرایض مذهبی می دانستند ، نقش جلادها و آدمکشان آن حکومتهای ریاکار و جنایت پیشه را ایفا می کردند تا لابد خداوند خود را و لابدتر از آن ، حکومت و مقامات عالی آن و خداوندگاران خود را خشنود کنند . سعید سیرجانی از جمله در مقدمهء کتاب شگفت انگیز و بی نظیر وقایع اتفاقیه که تدوینش کرده است ، می نویسد
شاه عباس صفوی یک دسته جلاد داشت به نام چیگیین ها یا کسانی که گوشت را خام می خورند . کار چیگیین ها این بود که مقصران را به امر شاه ، زنده زنده می خوردند . ( یعنی روی سرش می ریختند و هر یک با دندان تکه ای از بدن آن نگون بخت را در حالی که از درد به خود می پیچید ، می کندند و می خوردند ) . به روایت موئلف روضه الصفویه ، مورخ رسمی دربار صفوی ، آن فرقه ( یعنی آدمخوران مذهبی صفوی ) آلت سیاست و غضب حکومت بودند ، که گناهکاران واجب التغدیر را از یکدیگر می ربودند و انف و اذن ایشان را به دندان قطع نموده و بلع می فرمودند و همچنین بقیهء اعضای بدن ایشان را به دندان افصال داده ( یعنی می کندند ) و می خوردند .. ( زندگانی شاه عباس اول تالیف نصرالله فلسفی ، جلد دوم ، صفحهء ۱۲۵ ) . برای آنهاییکه فرصت مراجعه به این ماخذ را ندارند ، نقل همین چند سطر از همان کتاب شاید تامل برانگیز باشد : شاه اسماعیل اول پس از آنکه بر شیبک خان ازبک غلبه کرد و او را کشت ( جنازه اش را به میان مومنین و متدینین صوفی انداخت ) و به صوفیان گفت هر که سر مرا دوست دارد از گوشت این دشمن بخورد ( تازه این صوفیان جزو علمای دینی دربار بودند ونه آن آدمخوران رسمی که چیگیین ها باشند!) . خواجه محمود ساغرچی که در آن معرکه حاضر بوده گفته است که پس از فرمان شاه ازدحام صوفیان برای خوردن جسد شیبک خان به جایی رسید که جمعی تیغ کشیدند و (برای خوردن آن جسد) به جان یکدیگر افتادند و آن مردهء به خاک و خون آغشته را مانند لاشه خواران از دست یکدیگر می ربودند و می خوردند ( نقل از روضه الصفویه ) .
@aaadab1397farhang