عدم تحريف قرآن
نویسنده : طاهري خرّمآبادي، سيّد حسن
تاریخ انتشار : 1385-00-00
زبان: فارسي
ناشر : بوستان كتاب
شابک : 2-307-548-964
: چكيده کتاب
پژوهشي پيرامون تحريف ناپذيري قرآن مجيد است.
نگارنده در آغاز مطالبي درباره عدم تحريف در قرآن ارائه نموده آنگاه شيوههاي بحث درباره قرآن را مطرح نموده و اتهامات به شيعه در تحريف قرآن را ذكر ميكند. بررسي واژه تحريف موضوع ديگر بحث است كه وي از ديدگاهها و نظرات برخي بزرگان چون شيخ طوسي، شيخ صدوق، علامه حلي، حر عاملي، و علماي معاصري مانند علامه طباطبايي، امام خميني (ره) در تحريف ناپذيري قرآن ياد كرده است. ذكر برخي روايات تحريف از منابع شيعه و اهل سنت به همراه اقسام تحريف مانند الفاظ، معاني، تحريف موضوعي، تحريف در نقيصه و زياد كردن از مباحث ديگر اين كتاب است. در ادامه تحريف از ديدگاه اهل سنت بررسي شده سپس دلايل عدم تحريف قرآن را در كنار پاسخ به شبهات در اين زمينه مطرح كرده است. نويسنده در پايان دلايل قائلين به تحريف را متذكر و به بيان پاسخگويي آنان پرداخته است.
: موضوعات
تحريف قرآن، شيعيان، اقسام تحريف، اهل سنّت، عدم تحريف : کلید واژه
ادعاهای شما خالی از حقیقت است. این گونه نیست که فرق اسلامی بر محکم بودن هیچ آیه ای از قرآن اتفاق نداشته باشند. به عنوان نمونه همه مسلمان اصل توحید به معنای یگانگی باری تعالی که بر آمده از سوره توحید و دیگر آیات صریحه در یکتاپرستی است را محکم میدانند. همچنین آیات داله بر اصل نبوت و نبوت پیامبر و اصل معاد و اصل وجود بهشت ودوزخ. پس اگر عمان سامانی بسراید که امام علی از حدوث برکنار است، ازلی و ابدی است، بلکه محیی ابد است،برخلاف آیات محکمه مورد اتفاق همه مسلمانان سروده، آیاتی که به صراحت میفرماید: الله خالق کل شیء. حال من درشگفتم که شما حاضرید دردفاع از یک شاعر! کتاب خدا رایکسره متشابه بدانید و بنامید!
اگراندک اطلاعاتی از کلام داشتید میدانستید که متکلمان اصول عقاید را با واسطه خبر واحد ثابت نمیدانند و برای اثبات اصول اعتقادی تنها بر ایات محکمه و اخبار متواتر و دلیل عقلی قطعی تکیه میکنند. سیدمرتضی در جای جای رسائلش بر این امر تاکید میکند
#اعجاز_قرآن
#تحدی_قرآن
💠 اعجاز قرآن (قسمت ششم)
♦️ تحدی قرآن (همتا طلبی)
✅ معنای تحدی:
🔹در لغت تحدی به معنای همتا خواهی، مبارزه طلبی، هماوردی، یکتایی در مانند است.
🔹اصطلاحی است که قرآن پژوهان آن را در عصر گفتمان اعجاز بر اساس دسته ای از آیات، باب کردند. بنابراین هرچند اين اصطلاح در قرآن نيامده، اما محتوای آن در آيات بسياری مطرح شده است.
✅ روال منطقی: مشی اولیه هیچ یک از پیامبران تحدی نبوده است. آنان می خواستند که مردم با درک و دریافت ایجابی به حقیقت کلام برسند. آنها طالب هدایت مردم و توجه به حقیقت کلام و معارف الهی بوده اند. تنها در شرایط خاص است که پیامبران به تحدی روی می آوردند. تحدی الزامی ندارد که به کتاب باشد، چنانکه تحدی اختصاص به پیامبر اسلام نداشته است. حضرت نوح هم تحدی کرده است ، موسی هم به صورت عملی تحدی کرده است .
✅ جایگاه تحدی: تحدی امری عقلایی است. هرکسی که ادعایی دارد و مدعی است که این سخنان او نیست و امری قدسی و الهی است، باید برای ادعای خود دلیل بیاورد. نزدیک ترین راه آن است که بگوید، این کار من خارق العاده و خارج از توان شما است و اگر فکر می کنید که شما می توانید مانندش را بیاورید، پس بیاورید.
از سوی دیگر بحث اعجاز، برآمده از تحدی است. تحدی و يا مبارزه طلبی، يکی از موضوعات بحث اعجاز قرآن است که در کتاب های علوم قرآن به عنوان نقطه عطف، مطرح شده است. به عبارت دیگر تحدی سرآغاز و منشأ گفتمان اعجاز قرآن کريم است، زيرا با طرح اين آيات، زمینه بحث در باره اعجاز مطرح شد و از آن برای سند حقانيت پيامبر (صلی الله علیه و آله) و حجيت نبوت وی بوسيله کتاب مطرح شده است.
✅ تحدی در فرهنگ عرب: افزون بر سابقه تاریخی تحدی در میان پیامبران، در عرف و فرهنگ عرب كه شعر و سخن و عرضه بهترين و آهنگين ترين كلمات هنر آن قوم بود، رسم تحدی ادبی و هنری امر طبیعی بوده و به فراوانی وجود داشته است، لذا هم نظر به عادات و سنن آنان و هم نظر به اينكه ادعا می كردند كه اگر بخواهند می توانند نظير قرآن را بياورند، خداوند تحدی می كند.
🌺 ادامه دارد...
#سرفصل_علوم_قرآنی #آموزش
🆔 @qurunied
نکته ی دیگر این که روح در تعبیرات ایشان با آنچه اهل سنت مطرح میکنند دارای تفاوت است.
ایشان به بیان خودشان(بر خلاف عموم فقهای شیعه) روح را برآمده از "الاهداف العلیا" می دانند که آن هم منتزع از نصوص قطعیه است و همان را هم دارای تاثیر مستقیم در استنباط می دانند.همان چیزی که شهید صدر "الموشرات العامه" می نامد.این توجه به نص تفاوت مبنای ایشان با روح نزد اهل سنت است.
خیلی ممنون🌸
بنده با "من قال" های مقاله کاری ندارم و روزی که این مقاله رو میخوندم در نظرم چنین خطور کرد که:
شخصی یک چیز با ارزش را در تاریکی گم میکند و چند قدم آن طرف تر که روشن است دنبال گم شده اش میگردد!!!
بلانسبت قرآن که لفظ تاریکی را بیان کردم، این را میخواهم بگویم که قرآن خیلی از مباحث را صراحتا بیان کرده، نمیتوان در یک آیه بدون تفسیر بگوییم که مراد از این امام حسن عسکری یا امام جعفر صادق و... است، در تفاسیر طبق شان نزول به اهل بیت بخصوص امام عصر(عج) آیاتی را نسبت میدهند که کاملا اختلافی است بحث در این خصوص...
چطور ممکن است در تورات(که قابل قبول دین اسلام نیست) به وضوح به دوازده امام اشاره کرده باشد؟
نقدهای شما برای بنده قابل قبول است و شاید نگارنده خود مقاله نیز جوابی برای نقدهایتان داشته باشد، خوشحال میشدیم که نظر ایشان هم میدانستیم، اما در گروه شاید نباشند و به همین اکتفا میکنیم.
شب همگی بخیر🌹
باورداشت مهدویت در خطبه غدیر
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم به برخی صفات و ویژگیهای امام زمان عجل الله تعالی فرجه در خطبة غدیر اشاره فرمودند ؛ آن هم با عباراتی زیبا و در زمانی حساس که بحث انتساب امیرالمؤمنین علیه السالم مطرح بود. این نوشتار بر آن است تا
با بهرهگیری از آیات قرآن کریم و اخبار اهل بیت علیهم السلام این عبارات را که
حدود بیست و یک عبارت است شرح دهد. در این شرح، هم به ظرافتهای واژگانی
و هم به معنای کلی عبارات ـ با در نظر گرفتن آیات و احادیث ـ توجه شده است.
کتابخانه برهان
یاد دارم که چند سال پیش در قم، یکی از عزیزان در قم که در مناطق سنی نشین تبلیغ میکرد گفت: ما بجای اینکه مثالب صحابه را از کتب اهل سنت مطرح کنیم، فضایل اهل بیت را مطرح میکنیم و اقبال آنها به مبلغین ما بسیار بیشتر شده و مبلغین وهابی را نمیپذیرند.
رهبر انقلاب هم امسال قریب به این مضمون فرمودند که وقتی شما به آنها بد و بیراه بگویید دیگر حرف حق شما شنیده نخواهد شد.
عرض بنده این است که با ذکر فضائل اهل بیت علیهم السلام دیگر نیازی به معرفی دشمنان نیست
از صبح تا حالا عرض بنده این است که وقتی شما همانند اهل بیت علیهم السلام بصورت کلی لعن کنید و نام نبرید، نیز تمام ظالمان را لعن کرده اید، و جالب است که اهل سنت نیز دشمنان اهل بیت را لعن میکنند، پس چه کاری است که با نام بردن کسی، آنها را تحریک کنیم؟
متأسفانه شما هنوز فرق بین توهین به مقدسات دیگران و رد آنها با اثبات مطاعن را نمی فهمید.
علمای ما خطاها و گناهان آنها را با ادله اثبات میکردند ولی توهین و فحاشی نمیکردند. و این دو فرق دارد.
خداوند در ماجرای گوساله پرستی بنی اسرائیل میفرماید: و اشربت قلوبهم العجل بما کسبوا. و میفرماید: و اشربت قلوبهم العجل بکفرهم.
عرض بنده این است که محبت گوساله در دل آنها افتاده بود و هارون چاره ای جز مدارا تا بازگشت موسی علیه السلام نداشت و یا اینکه بر خلاف فرمایش موسی به توهین و فحاشی به آنها بپردازد و خون خود و خاندانش را بریزد و باعث تفرقه در بنی اسرائیل شود که بر خلاف فرمایش موسی بود.
بنده سالها درباره فضائل اهل بیت و مطاعن دشمنانشان مطالعه کرده ام و بیسواد نیستم ولی از آنجا که پیامبر فرموده:
کل ما کان فی بنی اسرائیل یکون فی هذه الامه حذو النعل بالنعل. و در روایات آمده که آن دو نفر، گوساله و سامری این امت هستند. ولی وظیفه ما تأسی به قرآن و اهل بیت است.
وقتی قرآن صراحتا فرموده: محبت گوساله در دل آنها افتاده بود و هارون پس از اتمام حجت سکوت کرد تا موسی بازگردد و خونش را حفظ کرد وگرنه کشته میشد در حالی که برای دفاع از حق، موسی را معصیت کرده بود زیرا موسی به او فرموده بود: اگر یاوری پیدا کردی جلوی آنها را بگیر وگرنه صبر کن تا خودم بازگردم.
اهل بیت نیز پیوسته پس از پیامبر اتمام حجت کردند ولی از آنجا که محبت آن دو در دل این امت افتاده، شما چاره ای جز صبر تا رجعت رسول خدا نداری وگرنه سخن پیامبر را که فرمود: واحقن دمک، معصیت کرده ای وباعث تفرقه شده ای دقیقا همانند ماجرای بنی اسرائیل حذو النعل بالنعل.
و این کشته شدن شما در راه حق و مبارزه با گوساله پرستی و شهادت نیست بلکه معصیت پیامبر است.
بنده باز هم میگویم: این که شما همانند اهل بیت بدون نام بردن کسی بصورت مطلق لعن کنی تمام دشمنان را شامل میشود و نیازی به نام بردن کسی نیست ولی شما باز بنده را متهم به بیسوادی و طرفداری از دشمنان اهل بیت کنید.
ولی راه درست، پیروی از سیره اهل بیت است که همانند هارون رفتار کردند و تمام حجت کردند نه اینکه در جمع مردم به کسانی که محبت آنها در دل مردم افتاده توهین و لعن کنند.
مگر امام صادق علیهالسلام نفرمود: دشمنان ما را علیه ما تحریک نکنید؟
اگر خطابتان با بنده است، که بنده هم هيچگاه عموم اهل سنت را ناصبي نخوانده ام. البته در معناي ناصبي قدري با ظاهر فرمايش شما مخالفت دارم و آن را موسعتر مي دانم. ناصبي اولا و بالذات کسي است که به مخالفت با اهل بيت عصمت و طهارت بپردازد. اما در مرحله بعد آنانيکه با شيعيان و مواليان اهل بيت (از آن باب که تبعيت از اهل بيت نموده و حب ايشان را در دل دارند) مخالفند، را نيز ناصبي مي دانم و اين صريح فرمايش اهل بيت است. (ليس الناصب من نصب لنا ...). لذا مثلا داعشيان کنوني که به ظاهر حب اهل بيت را دارند ولي با شيعيان ايشان، به دليل محبت اهل بيت، مخالفند ناصبي مي دانم. ان شاء الله در کلي و جزئي تابع اهل بيت باشيم و نه بر ايشان مقدم شده و نه عقب بمانيم.
این هم که فرمودید: ولایت جزء اصول دین است، بنده صحیح نمیدانم.
زیرا بحث اصول دین، ساخته متکلمین است.
بر اساس قرآن، دین فقط یک اصل دارد و آن هم ولایت است. و همه چیز تحت ولایت است. اگر به تعریفی که سایر ادیان و نیز فرق اسلامی از خدا و پیامبران و قیامت و ... دارند رجوع کنید میبینید که چقدر با حقیقت فاصله دارند.
خداوند پس از ۲۳ سال زحمت پیامبر و نزول تمام قرآن در روز غدیر فرمود: یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته.
دقت کنید خدا نفرمود: فما بلغت بعض رسالته، بلکه فرمود: رسالته.
یعنی تمام رسالت پیامبر، ابلاغ ولایت امیر المومنین است پس اصل دین همین است. و شما میبینید که موحدان و مومنان حقیقی که خدا را آنچنان که هست شناخته اند از اهل بیت بهره برده اند وگرنه دیگران خدا را به همه چیز تشبیه میکنند.
بنده وقتی از این منظر نگاه میکنم که خلیفه الله کیست، در همه آن امور دست خدا را میبینم که خود امیر المؤمنين ید الله است و صحنه گردانید میکند. بله در ظاهر غصب زعامت جامعه و فدک شد ولی در باطن، ولی خدا دقیقا بر اساس سفارش رسول الله ماجرا را پیش برد.
شما که این کلام امام را بارها شنیده اینکه فرمود: رسول خدا به من فرمود که با ناکثین و قاسطین و مارقین خواهی جنگید.
ایشان دقیقا مانند هارون رفتار کرد و همان سنت را در این امت به نمایش گذاشت.
من عرضم این است که امامت را در اوج مطرح کنیم تا لا یدانیه أحد را اثبات کنیم وگرنه محدود کردن آن مقوله عظیم به یک عده عرب ارزش ولایت را پایین میآورد.
بنده این کتابها را دیده ام ولی به نظرم باید طرحی نو در انداخت و بقدری قوی از قرآن این مباحث را مطرح کرد که کسی قدرت انکار نداشته باشد.
در این هزار و اندی سال علمای ما بخاطر علمای اهل سنت به پایین ترین درجات امامت پرداخته اند. آیا نمیشود از قرآن معیارهای بالاتری مطرح کرد تا آنها هم بالا بیایند؟
سلام. نمیدانم چه اصراری است که دوستان در این شرایط که دشمنان چون آمریکا و انگلیس و اسرائیل و عربستان و داعش و... بنا بر نابودی اسلام و شیعه و سنی دارند، ما از لابلای متون این سخنان را مطرح کنیم که امام در خلوت و یا در جمع چند نفر از شیعیانشان فرموده اند.
بخدا قسم بنده از اهل سنت خجالت میکشم وقتی بجای ترویج اخلاق و معارف و رفتار زیبای اهل بیت، ما را با این مطالب میشناسند.
اگر ما بدنبال شیعه کردن و یا القای محبت اهل بیت در قلب دیگران هستیم والله این راهش نیست و اگر میخواهیم دیگران را از اهل بیت برانیم، بهترین راه است.
قال الصادق عليه السلام: لو علم الناس محاسن کلامنا لاتبعونا.
شما دیروز شعری که دوستان از یک خانم زردشتی در گروه گذاشتند را دیدید و دو روز پیش هم در اخبار، تشرف هزار نفر از علما و پیروان اهل سنت به حرم امام رضا ع را مشاهده کردید و پیاده روی اسقف مسیحیان را در اربعین دیدید.
آخر این چگونه معرفی کردن تشیع است؟😞😞😞😞😞😞😞😞
سلام بر دوست عزیزم جناب کاشانی.
از تذکرات برادرانه شما تشکر میکنم.
گویا قلم قاصر بنده توان انتقال افکار حقیر را ندارد.
عرض بنده این بود که اولا:
ولایت و امامت و خلافت الهی غصب شدنی نیست. خصوصا خلافت اهل بیت که برتر از خلافت حضرت آدم علیه السلام است و تمام فرشتگان در برابر آن سر تسلیم فرود آوردند.
و امامتی که افضل از امامت ابراهیم علیه السلام است که اگر امامت او تمام انسانها را شامل میشود (انی جاعلک للناس اماما)، امامت امیر المؤمنين عليه السلام نه فقط انسان که همه چیز را شامل میشود (و کل شیء احصیناه فی امام مبین).
تنها چیزی که واقع شده است، غصب ۲۵ ساله حکومت ظاهری بوده وگرنه در همین مدت هم خود حضرت از جانب خدا ، امام شب قدر بود و امور عالم را اداره میکرد. ان غصب هم بدلیل تمایل نداشتن مردم به ایشان واقع شد همچنان که در برابر تمام حوادث مدینه، مردم سکوت کردند و اهل بیت را یاری نکردند.
بعد از ۲۵ سال هم شما شاهد رفتار آنها با حضرت و به راه انداختن ۳ جنگ علیه ایشان هستید.
در مورد بحث دوم هم عرض میکنم:
بنده مخالف بحث علمی و اثبات برتری اهل بیت بر دیگران و بیان اشتباهات و تناقضات خلفاء و صحابه با قران و سنت نیستم همچنان که سیره اهل بیت و نیز علمای ما بوده و حقانیت تشیع را از منابع اهل سنت اثبات کرده اند.
چیزی که بنده مخالفم، توهین به خلفاء و مقدسات اهل سنت در میان جمع است که باعث دوری آنها از اهل بیت و شیعیان و نشنیدن حرف حق ما خواهد شد. به هر حال(و اشربت قلوبهم العجل). آنها به این چند نفر ارادت دارند چون انها را باعث پیشرفت دین میدانند نه بخاطر اینکه خلفا دشمن اهل بیت بوده اند که انها را ناصبی بدانیم که دوستدار دشمنان اهل بیت هستند.
آن لعن و نفرینهای اهل بیت هم در خلوت و یا در جمع تعدادی خاصی از شیعیان بوده و اهل بیت هرگز کلامی که باعث تفرقه شود در جمع مردم بر زبان نیاورده اند و هرگز در جمع توهین نکرده اند.
بله مظلومیت خود را ذکر کرده اند که با توهین تفاوت دارد.
پس عرض بنده این است که حق را تبیین کنیم و حقیقت را با ادله محکم مطرح کنیم ولی توهین و لعن در جمع نکنیم چون باعث دشمنی اهل سنت با اهل بیت خواهیم شد. یادمان نرود که در بنی اسرائیل، محبت گوساله نسبت به هارون و خاندانش برتری داشت.
آخرین مطلب بنده هم این بود که چون در منابع اهل سنت به امامت و ولایت و خلافت نگاه سطحی دارند و بزرگان ما مجبور میشوند برای بحث، تنزل کنند و مطالب سطح پایین را مطرح کنند، باید پس از هزار و اندی سال مطالب و معارف سطح بالای اهل بیت را از قرآن که مورد قبول همه مسلمین است طوری مطرح کنیم که سطح فهم آنها را بالا بیاوریم و تا کی باید برای بحث تنزل کنیم.
اگر باز احساس میکنید که در کلام نقصی هست، واقعا عذر میخواهم چون احتمالا سطح سواد بنده بیشتر از این نیست.
👆مراجعه کنید به برداشت دیگران از حرف شما
متاسفانه نقد های شما ادب علمای سلف شیعه را ندارد
و به مخالفان نزدیک تر است نگاه تکفیری شما در رمی نظر مخالفان که از قضا از شما بسیار حلم و ادب بیشتری دارند .
حرف های بنده بیشتر شما را مصر در دفاع از خودتان می کند لذا ادامه ندهم مفید تر است .
ان شاالله که اصلاح کنید رویه خود را در این گروه
مطلب شما نقد دارد .
چون ایشان که مطالبه از روحانی را نفی نکرد،بلکه اصلا مطرح نکرد.
به قول معروف اثبات شیئ نفی ماعدا نمیکند.
به علت ایام بزرگداشت مقام معلم این بحث را مطرح کرده .
در مقام بیان اینکه از روحانیت هم باید مطالبه کرد نبوده.این روشن است
بحث حقیر این است که امامت در کلام شیعی معنایش واضح است ( که شما هم ذکر کردید ) و لکن آن امامی که در لسان ما به بزرگان دین اطلاق میشود همان اراده امامت اهل بیت (ع) میشود ؟؟ یعنی وقتی به آیت الله خوئی و مرحوم کاشف الغطا و سید محمود شاهرودی و سید موسی صدر و سید روح الله خمینی اطلاق کلمه " امام " میکنند منظورشان امامت به معنای امامت اهل بیت است ؟؟
نظر بنده این است که واضح است که مقصود در زیارت نامه امامت به معنای رایج در بین مردم که معنایش رهبری است میباشد . اگرچه معنای امامت را شما یک چیز بدانید ولکن در بین مردم ابدا به این چیز ها توجهی ندارند و آقای جوادی هم طبق این بیان زیارت نامه ای برای مردم عادی تنظیم کرده اند .
بسیاری از پیش فرض هایی که مطرح فرمودید جز تواتر قرآن ظاهرا تمام نیست حداقل ایشان به عنوان استاد متون مقدس قبول ندارد برخی از این متون دویست سال قبل از قرآن تولید شده چگونه رو نوشت است به نظرم به مغزای مراد ایشان پی نبردید قل فاتوا بالتوراه فاتلوها ان کنتم صادقین! به نظر شما چرا جعفر بن ابی طالب در محضر نجاشی سوره مریم را قرائت میکند و آنگونه آن جمع منقلب میشود؟ در اناجیل اربعه که داستان طور دیگری منقول است . ما نه تنها از قرآن دوریم متاسفانه از متون مقدس هم تا حدودی بی خبریم و حرکت ایشان حرکت بسیار مبارکی است و اتفاقا یکی از جلوه های اعجاز قرآن خبر از کتب سابق است که دقیقا مصداق اخبار غیبی است! لذا در مواردی میفرماید فاسئلوا اهل الذکر...
🔸استاد شریعتی نقل میکردند که یک روز حضرت آیة الله میلانی مرا فراخواندند و فرمودند: آقای پروفسور میراحمدعلی از علمای پاکستان، قرآن را به انگلیسی ترجمه کرده و مقدمهای بدان نگاشته و درباره تحریف قرآن از علمای بزرگ و مراجع سؤال کرده است تا فتاوا و آرای آنها را در مقدمه ترجمه خویش ثبت کند؛ از ما نیز پرسیده است و من اکنون حال و مجال چنین کاری را ندارم. شما بنویسید. من گفتم: آقا! شما مرجع هستید. لازم نیست به تفصیل بنویسید و بحث کنید، شما باید فتوا بدهید. یک سطر کافی است که نظر نهایی شما را منعکس کند. فرمودند: نه، میخواهم مفصل باشد. به یکی دیگر از آقایان هم گفتهام. شما هم زحمت بکشید. من میخوانم و هرکدام را پسندیدم، به عنوان نظر خودم میفرستم. من نوشتم و خدمتشان بردم. در دیدار بعدی بنده را مورد لطف قرار دادند و گفتند: نوشته شما بسیار خوب بود. همان را فرستادم. به همین سبب آیة الله میلانی به مرحوم استاد شریعتی عشق میورزید.
(استاد محمد علی مهدوی راد)
@bazmeghodsian
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com