🔼🔼🔼
♨️امیرحسین ترکاشوند، نویسنده «حجاب شرعی در عصر پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم» در ⚡️اولین مصاحبه رسانه ای⚡️خود:
‼️پوشش اجمالی سَر، کارکرد شرعی نداشته است‼️
✔️امیرحسین ترکاشوند دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته دانشگاهی علوم قرآن و حدیث و بازنشسته ی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پس از انتشار کتابش در فضای مجازی، هرچند برخی جلسات نقد و بررسی کتابش را میپذیرفت اما هیچ گاه حاضر به مصاحبه در رابطه با آن نشد تا ....
❓❓❓برخی از سؤالاتی که وی در مجله الکترونیکی «حجاب؛ تکلیف یا قانون؟» به آن ها پاسخ داده است:
🔵آیا فعالیت علمی شما یک کار تیمی است یا کار شخص خودتان است؟
💢نحوه ی ورود شما و سیرتان در مسیر این تحقیق چگونه بوده است؟ آیا از یک الگوی تعریف شده استفاده کردید یا این که خودتان مسیر جدیدی را تعریف کردید؟
⭕️مستحضر هستید که ما باب الحجاب در روایات نداریم. شما برای اینکه همه ی روایات حجاب را بخوانید، چه کاری انجام داده اید؟ آیا کل وسایل الشیعه را خوانده اید؟
🔴..... شما با این حجم وسیع از مطالعه که از قرآن و روایت تا کتب لغوی داشته اید، چطور این روایت را اینجا آوردید، وقتی در سومین روایت بعد از آن درع سابغ را توضیح میدهد. لااقل آن را هم میآوردید و جمعبندی میکردید و بعد رد میکردید. چرا از پیش خود درع سابغ را معنا میکنید، در حالیکه در همان منبع درع سابغ را معنا کرده است؟
‼️در جاهایی شما آن قدر به این تصویری که از پوشاک عرضه میکنید مطمئن میشوید که مثلاً حتی واژهای مثل خمار را که خیلیها و شاید همه آن را به پارچهی یسترالشعر معنا کرده اند، به شکل دیگری معنا می کنید.... فکر نمیکنید که این کار، خروج از موازین پذیرفته شدهی تحقیق در علوم تاریخی است؟ بر اساس موازین علمی هنگامی که با یک لغت رو به رو شدیم، باید به اهل لغت مراجعه کنیم و چنانچه دیدیم همه دارند این لغت را این طور معنا میکنند، ما به هیچ وجه نمیتوانیم برای این لغت معنای جدیدی درست کنیم.
⁉️با تصویری که از پوشش زمان پیامبر صلی الله علیه و آله در نظر داریم، آیا این روش درستی است که با اتکا به آن تصویر با فقها و لغویون مخالفت کنیم؟
♨️بیشتر لغویها گفته اند خمار یعنی پارچهای که سر را میپوشاند، ولی در آن روایت که پیامبر صلی الله علیه و آله به ام سلمه فرمودند که این خمار را بر این دختر بپوشان، ..... پس معنای جدید یا شاذی را اختیار می کنیم، چون با شرایط آن زمان مناسبتر است. آیا این استدلالی است که در کتاب شما وجود دارد؟
🚫با توجه به تصویری که شما از حجاب شرعی در کتاب نشان دادهاید، چرا فتاوا به این سمت و سو رفت و در واقع چرا نظر اکثر فقها با نظر شما مخالف است؟
مشاهده متن کامل مصاحبه:
http://ijtihadnet.ir/?p=114
🔽🔽🔽🔽
@ijtihadnetwork
پيامبر با بزرگواريهاي اخلاقي دينش را به دل ها نشاند. ماجراي فتح مكه براي ما چون خيلي تكرار شده عادي هم شده. مي گويند پيامبر اهل جنگ بود. نبود همه جنگ هايش دفاعي بود. اگر اهل جنگ بود با اهل مكه چنين رفتار نمي كرد. در تمام تاريخ و جنگ ها بگرديم چه كسي خانه فرمانده دشمن را خانه امن اعلام مي كند؟ حاصل تمام پيروزي ها بعد از جنگ هاي طولاني چيست؟ اعدام. كشتن. دار زدن. خوب خوبش تبعيد و حصر. پيامبر به شهري برگشت كه از انجا اخراجش كرده بودند. همه مال و اموال مسلمانان بعد از اخراج غارت شده بود. اما پيامبر وقتي برگشت همه اهل شهر رابخشيد. گفت در امانيد. از انها پرسيد از من چه انتظاري داريد؟ انها همان چيزي را گفتند كه سالها از او ديده بودند. گفتند تو كريمي. پيامبر روز غلبه بر دشمنش را روز خشم و انتقام اعلام نكرد. گفت اليوم يوم المرحمه. امروز روز رحمت است. اين ها شعر و افسانه نيست و تواريخ بر اين گواهند. بعد برايش چادري زدند چون خانه اش را قبلا مصادره كرده بودند. گفتند به خانه تان برويد. گفت نه.. ومدتي كه در مكه بود در همان چادر اقامت كرد. مثل يوسف همان جمله اي را گفت كه او گفته بود: لَا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ ۖ يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ ۖ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ
باكي بر شما نيست. خدا مي بخشد و او ارحم الراحمين است. رحمت خدا را به رخ اهل شهر كشيد. ميخواست نفرت و خشم ها بشورد و پاك كند..
كدام تاريخ كدام جنك كجا مثلش تكرار شده؟ رحمت پيامبر جاري بود. الان هم هست. نه فقط براي مسلمان ها و مومن ها. اين ها را ما امروز اينطوري تفسير مي كنيم. پيامبر همان موقع براي همه بود الان هم براي همه است. براي هر كسي كه دلش در اشوب ها و سرگرداني ها دنبال يك پناهگاه مي گردد بي قيل و قال ... ميلادش مبارك. 🍀💐🍀
@sokhanetarikh
✅ معرفی #كتاب «پنهان در تاريخ؛ اعزام هاى ديپلماتيك پيامبر(ص) پيش از بدر»
كتاب «پنهان در تاريخ؛ اعزام هاى ديپلماتيك پيامبر(ص) پيش از بدر» تألیف مهديه پاكروان » اثری تاریخی در حوزه بخشی از حوادث تاریخ صدر اسلام است که در زمستان 98چاپ و به ویترین انتشارات پناه اضافه شد. این کتاب با رویکردی علمی و نگرشی متفاوت در پی پاسخ به این سوالات است که آیا مسلمانان با هجرت به مدینه به قدرتی متمرکز تبدیل شدند و در اولین گام برای انتقام ورزی به کاروانهای تجاری قریش حمله کردند؟ اهداف غزوات و سرایای آغازین بعد از هجرت چه بوده است؟
ضرورت این تحقیق به جهت اتهامی بوده است که ساحت پیامبر (ص) و مسلمانان را نشانه گرفته و آنها را افرادی غارتگر میداند. باید دید ریشه این خوانش به کدام گزارشهای تاریخی و به اقوال کدام یک از مورخان میرسد و در نهایت باید به این سوال پاسخ داد که این سرایا و غزوات چه اهدافی در پی داشتهاند. از سوی دیگر جنگ بدر از حوادث مهم تاریخی است که در موردش همچنان این سوال وجود دارد که آیا جنگی ابتدایی است یا مانند سایر نبردهای پیامبر(ص) دفاعی است. ارتباط جنگ بدر با سرایای پیش از آن بر اهمیت پژوهش افزوده است...
👉 https://b2n.ir/076982
تأملی در تاریخ اسلام:
پاسخ:
اینکه مورخان علت این عمل را، نامساعد بودن آب و هوای مکه، وبکر بودن آب و هوای خارج مکه، فصاحت و بلاغت اهل بادیه، یا کمبود شیر آمنه، مادر پیامبر(ص) و یا وجود برخی بیماری ها از قبیل طاعون، وبا و دلایلی دیگر ذکر کرده اند، کمی دور از ذهن است!
چون اگر سنت اهل مکه اين بوده که فرزندان خود را به خاطر آب و هوای مکه به دايه ی بيرون از شهر بسپارند، بايد علی(ع)، عقيل،جعفر و حمزه را نيز به دايه می سپردند، در حالی اين گونه نبود.
یا اگر علت به دايه سپردن پيامبر(ص) بی شيری آمنه بود، پس چرا بیش از مدت دوران شیر خوارگی حضرت(ص) یعنی تا پنج سالگی پیامبر(ص) نزد حلیمه ماند؟
و وجود بیماری هم در مکه به اثبات نرسیده، و درمنابع معتبر نیامده است.
واینکه بادیه نشین ها فصیح تر باشند هم، مسلم نیست. بلکه امر بر عکس بوده و معمولا مردم شهر فصیح تر از بادیه نشین ها هستند.
پس علت؛ خطری بود که از جانب یهود، وجود مطهر پیامبر(ص) را تهدید می کرد!
یهودیان بنی اسراییل گزارش دقیق از علایم پیامبر آخرالزمان را از پیامبران بنی اسراییل مخصوصا از حضرت موسی(ع) پرس و جو کرده بودند.
یهودیان کسانی بودند که در هنگام پرس وجو، تمام جزئیات را می پرسیدند، که پدرش کیست؟
در کجا؟ کی به دنیا خواهد آمد؟ و علایم ظاهری و..
یهود طبق تعاریفی که از پیامبر آخر الزمان شنیده بودند، او را برای دین خود، خطری مهم می دانستند.
و می دانستند که در آينده نزديک دينش جهانی خواهد شد و موجوديت آنها را به خطر خواهد انداخت، ودر کل، از ظهور ایشان خوف داشتند.
پس آنان درصدد از بین بردن پیامبر(ص) در سن طفولیت بودند، که به دایه سپردن پیامبر(ص) از حیث امنیتی راهی بود، که از وجود پیامبر(ص) حفظ می شد. تا از این طریق، او را دور از چشم اغيار در سرزمينی دور محافظت کند. چون مکه شهر توريستی و تجاری بود، از اين رو ورود و خروج افراد مشکوک و شرور و غريبه به آن آسان است و حساسيت ايجاد نمی کند و مردم شهر به حضور غريبه ها عادت کرده بودند، و ربودن و ترور کردن فردی به آسانی امکان پذير است. فلذا چاره را در آن ديدند تا به اين بهانه پیامبر(ص) را از شهر خارج سازند و به محل امنی که بر اهل کتاب ناشناخته بود،[چون آنها در مکه دنبال پيامبر(ص) بودند و می دانستند که او در مکه مبعوث خواهد شد و تا هجرت به مدينه در آنجا خواهد بود] به قبيله ی کوچک چادرنشين که رفت و آمد افراد غريبه به راحتی قابل کنترل و شناسائی می باشد و اگر کسی به آنجا تردد داشته باشد، فوراً معلوم می شود، کيست و چه هدفی را دنبال می کند، بفرستند.
ولی در شهرهای بزرگ و مخصوصاً تجاری، کنترل و شناسائی افراد غريبه و تردد آنها و فهميدن اهدافشان امکان پذير نمی باشد و شايد برای رد گم کردن اگر کسی می پرسيد:
محمد کجاست؟
می گفتند: به خاطر بی شيری مادرش او را به دايه سپرديم و بی شيری مادر پيامبر(ص) حقيقت ندارد و اگر به خاطر بی شيری بود، در مکه مرضئه می گرفتند، مخصوصاً با علاقه ای که آمنه به تنها يادگار شوهر جوانش داشت، چگونه ممکن است او را به خاطر شير از خود دور کرده و در مدينه به يک قبيله باديه نشين بسپارند؟
شاهد بر این ادعا یعنی خطر یهود، نقلی از حلیمه سعدیه که می گوید:
(..به من خبر رسید که گروهی غریبه با لباس های عجیب، در حالی که سراغ کودک قریشی را
می گرفتند، دیده شدند، تا اینکه محمد(ص) را پیدا کرده، و وی را وارسی بدنی می کردند!
از این واقعه بهشدت نگران شدم و محمد(ص) را نزد کاهنی بردم تا در اینباره حکم کند.
کاهن پس از شنیدن سخنان محمد(ص)، هشدار داد که او در آینده دین مردم را تغییر خواهد داد.
من نگران تر شدم و تصمیم گرفتم، برای حفظ جان محمد(ص) از دست دشمنان، او را به نزد مادرش در مکه بازگردانم.)
📚منابع:
۱)بحارالانوار،ج۱۵،ص۳۴۱
۲)سیره ابن هشام،ج۱،ص۱۱۲
۳)تاريخ صحيح اسلام عربشاهی،ج۱،ص۱۱۵
@TarikhEslam
روشن است که در کلام آقای محسن کديور نوعی ابهام وجود دارد. در عصر پيامبر و بعد از پيامبر حکومت به معنای مدرن آن و حتی به معنایی که حکومت های سلطانی در سده های بعدی وجود داشت هنوز در "مخيال" مسلمانی و در افق ديد انديشه سياسی اعراب و مسلمانان وجود نداشت. به همين ترتيب در آن زمان در امر سياسی، "انتخاب" به معنی آزادی اختيار سياسی وجود نداشت. "اختيار"ی بود در مقابل "انتصاب". اختيار به گواهی تجربه سياسی دو قرن نخستين يا انتخاب از نوع سقيفه بود که در واقع در آن آزادی انتخاب از سوی همه آحاد جامعه وجود نداشت بلکه نوعی اتفاق نظر شماری محدود از نمايندگان جناح های قدرتمند مدينه در غياب جناح های ديگر آن و تحميل يک پيشنهاد از طريق اعمال بيعت بود؛ يا در شکل ديگرش در "شورا" تحقق پيدا می کرد که هيچ ربطی به انتخاب آزاد و دموکراسی در برابر انتصاب نداشت بلکه تنها تمهيدی بود برای سامان دادن به همان نوع "انتخاب" از شکلی شبیه انتخاب سقيفه اما اين بار با رايزنی مهار شده و پيشينی نمايندگان (و نه همه آحاد مردم) گروه های نفوذ و قدرت اجتماعی با هدف اينکه اتفاق سقيفه که نوعی تحميل يک پيشنهاد بدون رايزنی بود تکرار نشود (به تعبير خليفه دوم: "فلتة"). خوب؛ با اين حساب ما انتخابی نداشته ايم تا بگوييم: "این شأن سیاسیِ امامتْ انتخابی است نه انتصابی. این مسلمانان هستند که باید زمامدار سیاسی خود را انتخاب کنند." پس بايد اين دوگانه انتخاب/ انتصاب را در سياق خلافت بعد از پيامبر به درستی فهميد. در واقع انتصاب يعنی دقيقا همان توصيه پيامبر به امير المؤمنين در مقابل "انتخاب"ی که همان تحميل رأی چند نفر بود بر ساير مؤمنين از طريق راهکار سقيفه/ يا شورای عمر. روشن است که در اين وضعيت عمل به گفته پيامبر در واقع عمل به توصيه پيامبر است در برابر عمل به توصيه يک يا چند نفر محدود غير از پيامبر؛ به تعبيری ديگر احترام و عمل کردن به مقتضای انتصاب از جانب پيامبر در برابر "انتخاب" يک يا چند نفر غير پيامبر که "انتخابشان" هر چه بود انتخاب آزاد جامعه و مردم نبود.
باری راست است که عملا جانشينی بالفعل امير المؤمنين بعد از پيامبر بدون قبول و اراده مردم برای پذيرش گفتار پيامبر در حديث غدير ممکن نبود. به همين دليل هم آنگاه که در سقيفه تصميمی ديگر از سوی جمعی محدود برنامه ريزی شد و بعد برای آن "اعمال بيعت" شد حضرت امير ناچار به خانه نشينی شد. درست به همان دليل که اگر پيمان مردم يثرب با پيامبر اکرم (ص) شکل نمی گرفت پيامبر نمی توانست اداره جامعه مدينة النبي را عهده دار شود. به اين معنا طبعا جانشينی حضرت امير نمی توانست با اعمال زور از ناحيه حضرت شکل بگيرد و تازه اگر هم صورت می گرفت معلوم نبود که چه سرنوشتی برای او و مهمتر از آن جامعه نوپای اسلامی رقم می خورد. اما اين چه ربطی به اين ادعا دارد که با وجود آنکه پيامبر شايسته ترين را برای جانشينی سياسی بعد از خود تعيين کرده بود همچنان به ادعای آقای کديور "شأن سیاسیِ امامتْ انتخابی است نه انتصابی. این مسلمانان هستند که باید زمامدار سیاسی خود را انتخاب کنند"؟
در منطق غدير مردم مدينه و شبه جزيره از طريق ايمان به خدا و پيامبر و "هجرت" به مدينه و پذيرش "ولايت" پيامبر و پذيرش اولويت دادن "انتخاب" پيامبر بر "انتخاب" خود در دايره "مؤمنان" قرار گرفته بودند. همان پيامبر با تعبير "من کنت مولاه فهذا علي مولاه" اين گزاره را برای جامعه مؤمنان مطرح می کند که هر آنکس که با پذيرش ولايت من (يعنی تمکين به "النَّبِيُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ") داخل در دايره جامعه مدينه شده بداند که علی (ع) هم همان موقعيت را با جامعه مؤمنين دارد. طبيعی است که اين سخن پيامبر بدين معنا انتصاب/ نصّ / نصب است و لو اينکه همچون زمان خود پيامبر بدون پذيرش مردم مدينه و شبه جزيره امکان عملی تحقق خواست و نصّ پيامبر فراهم نمی شد. به اين معنا سخن پيامبر در حديث غدير در واقع وصيت پيامبر برای جامعه پس از خود در مدينه بود؛ پيشنهادی نبود که تازه می بايست مورد "انتخاب" و رايزنی و تصميم جامعه مؤمنين قرار گيرد؛ بلکه توصيه ای بود که اگر ولايت من را قبول داريد بايد ولايت علی را هم قبول کنيد گرچه همانند هر پيمان سياسی و اجتماعی ديگر و از جمله پيمان يثربيان با پيامبر تحقق امر جانشينی حضرت امير (ع) بدون همراهی و قبول مردم ممکن نبود؛ امری که متأسفانه با "برنامه ريزی" سقيفه ممکن نشد و رفت آنچه رفت و به تعبير سلمان فارسی (رض): " كرديد و نكرديد".
https://t.me/azbarresihayetarikhi
❇️امامشناسی در محضر امامرضا علیهالسلام1⃣1⃣
➖➖➖▪️🌑🔶🌑
🔻بسم الله الرحمن الرحیم
📌فرض کنید بعد از #شهادت رسول خدا به مدینه آمدهاید! میخواهید در یک #مدرسه یا آموزشگاه ثبت نام کنید تا آداب پیامبر صلّی الله علیه و آله را بیاموزید. طبیعی است که سراغ #جانشینش میروید.
🔶 به شما مدرسهای را معرفی میکنند و میگویند: مسئولین این مدرسه همگی از #اصحاب پیامبرند؛
🔹منتها #بیشتر عمرشان را در #شرک و بت پرستی گذراندهاند‼️
🔸خیلیها هم بعد از #فتح_مکه #به_اجبار مسلمان شدهاند‼️
🔹علمشان به قرآن کریم، در حدی است که اگر از آنها سوال کنی، یا جوابت را با #کتک میدهند یا به شهر دیگری #تبعیدت میکنند‼️
🔸نقل احادیث پیامبر را هم #ممنوع کردهاند‼️
🔹در وصف شجاعتشان هم باید بگوئیم که در جنگهای زمان پیامبر، یا در #رفاه و #امنیت بودند یا به #اعتراف خودشان و شهادت #تاریخ، مثل جنگ #احد و #خیبر از میدان #فرار میکردند‼️
...
🔷 میگویند اتفاقاً یک مدرسه دیگر هم هست که مسئولش از ابتدای #تولد، با پیامبر بوده است.
🔸پیامبر، خودشان، او را #تربیت فرمودهاند و در کودکی و نوجوانی، ایشان را بین خانواده خویش، #جانشین خود #معرفی فرمودهاند‼️
🔹دخترشان را به امر خدا به #ازدواج او در آوردهاند‼️
🔸از لحاظ #علمی، جملهای فرمودهاند که تا به حال، کسی #جرات نکرده آن جمله را به زبان بیاورد و اگر هم آن را عنوان کرده #رسوا شده‼️ 💎جمله این است:
"سَلونی قبلَ ان تَفقَدونی"
از من بپرسید قبل از اینکه مرا نیابید.
🔹در علم و دانش قرآن کریم، اصحاب پیامبر به او #نیازمند بودند -یعنی مسئولین مدرسه اولی- و او به کسی نیاز #نداشت‼️
🔸در جنگهای زمان رسول خدا، #شیر میدان نبرد بود و در هیچ جنگی پرچم را از رسول الله تحویل نمیگرفت مگر اینکه خدا به دست او #فتح و #پیروزی را نصیب مسلمانان میکرد. در وصف #شجاعتش، ناگفته نماند که زرهاش پشت نداشت؛ چون #هیچ_گاه از میدان نبرد فرار نمیکرد‼️
✅ #امیر_المومنین علی بن ابیطالب علیه السلام را میگوئیم و اینها که گفتیم، حقیقتا قطره ای از #فضائل او هم نیست!
💠امام رئوف علیه السلام فرمودند:
"انَّ الامامهَ... و مقامُ امیرِ المومنینَ علیه السلام"
همانا #امامت ... مقام امیر المومنین است.
🤔راستی شما در کدام مدرسه #ثبت_نام میکنید⁉️
🔺با ما همراه باشید.
#امام_شناسی #امام_رضا #امامت
┏━━━━━━━━━━━┓
🆔 @rabeaolanam
┗━━━━━━━━━━━┛
✅ در #دیدار صمیمی جمعی از علما و اندیشمندان اهل سنّت اندونزی و هند مطرح شد :
🔶 #تأکید مرجع عالیقدر جهان تشییع حضرت آیت الله العظمی صافی
بر لزوم همکاری و همدلی مسلمانان در مقابل دشمنان.
👉🏻https://telegram.me/joinchat/CDX-LDubqALs7q-UMkhuvA
صبح روز سهشنبه 11 خردادماه 1395، جمعی از علماء و اندیشمندان أهل سنّت اندونزی و هند با حضور در بیت مرجع عالیقدر حضرت آیة الله العظمی صافی گلپایگانی مدظلّهالوارف با ایشان دیدار کردند.
🔸معظّم له در این دیدار، که در فضایی آکنده از صمیمیّت برگزار شد، با ابراز خرسندی از این دیدار، هدف همه مسلمانان را عظمت اسلام دانسته و فرمودند: اين جلسه براي من اسباب خوشحالي و سرور است. وقتی انسان چنین جمعيت و گروهی را از جاهای مختلف ولي در عين حال همه مسلمان، متديّن، مؤمن به قرآن مجيد و حضرت رسول اکرم صلّيالله عليه و آله میبیند، واقعاً لذّت میبرد. با همبودن مسلمانان و همدلی آنها، نشانگر این است که همه؛ چه شیعه و چه اهل سنّت، با هدف واحد، در راه اعتلای اسلام و عظمت دین اهتمام دارند.
🔸ایشان در قسمت دیگری از بیانات خود، با خواندن اشعاری در وصف پیامبر بزرگ اسلام صلّیالله علیه و آله افزودند: شما اشعار بزرگان و دانشمندان غیر مسلمان و مسلمان را ملاحظه کنید. همه با یک زبان، وصف پیامبر گرامی را دارند و آن حضرت را آقای همه میشمارند که باید به آن بزرگوار تمسّک کرد.
🔸مثلاً آن شاعر در وصف پیامبر اعظم صلّیالله علیه و آله میگوید:
محمّد سيّد الکونين و الثّقلين
و الفريقين من عرب و من عجم
نبیّنا الآمر النّاهی فلا أحد
أبرّ فی قول (لا) منه و لا (نعم)
هو الحبیب الّذی ترجی شفاعته
لکلّ هول من الأهوال مقتحم
🔸مرجع عالیقدر در بخش دیگری از این دیدار، با اشاره به عظمت قرآن مجید و دعوت این کتاب الهی به وحدت و اعتصام به حبل الله بیان کردند: قرآن مجید با آن همه عظمت که حتّی آن شخص که مسیحی هم نبوده، بلکه کافر بوده، شعر سروده است که :
إنّي و إن أك قد كفرت بدينه
هل أكفرن بمحكم الآيات
ببلاغة القرآن قد خلب النهى
و بسيفه أنحى على الهامات
نعم المدبّر و الحكيم و انّه
ربّ الفصاحة مصطفى الكلمات
من دونه الأبطال في كلّ الورى
من سابق أو غائب أو آت
🔸همه مسلمانان را با آیه شریفه « وَ إعتَصِمُوا بِحَبلِ اللهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا » به همدلی، همکاری و اعتصام به حبل الهی دعوت میکند. این آیه، پیام امروز به همه مسلمانان است که با ایمان به خداوند و قرآن و پیامبر گرامی اسلام، علیه دشمنان واحد شوند و عظمت دیرینه اسلام را برگردانند.
🔸معظّم له در ادامه دیدار، فتنه داعش را، فتنه بدنامکردن اسلام دانسته و فرمودند: در مقابل دشمنانی که داریم، هر چه بيشتر با هم، همکاري و اتّفاق داشته باشيم سربلندتر و با عظمتتریم.
🔸الان گروه داعش که موجب فتنه بدنامکردن اسلام و مسلمانان شدهاند، واقعاً اسباب زحمت است. اینها باعث شدهاند دينی که برای حمایت از صلح و دوستی و حمايت از ضعفاست، در نظر دنیا، اسباب اذيّت و آزار مردم شود و مردم متنفّر شوند. امّيدوارم که با همبستگی و همکاری همه مسلمانان، انشاءالله اين دشمنان هم منکوب و مخذول شوند.
🔸آیت الله العظمی صافی در پایان این دیدار، با آرزوی توفیق بیشتر برای اندیشمندان حاضر در جلسه، عزّت و عظمت اسلام و مسلمین را از خداوند متعال مسألت نمودند.
http://www.saafi.com/news/4976
👉https://telegram.me/saafi_ir
💠 گردنبند رهایی بخش 4⃣
🔻نگاهی به تاریخ زندگی ابوالعاص بن ربیع - داماد پیامبر اکرم(ص) -🔻
🔹 زندگی زینب و ابوالعاص همچنان ادامه داشت تا اینکه مشرکین برای جنگ با پیامبر، راهی بدر شدند. ابوالعاص نیز در جنگ بدر شرکت کرد و در کنار مشرکین و در مقابل پیامبر(ص) قرار گرفت. در نهایت مسلمانان پیروز میدان شدند و تعدادی از مشرکین، که ابوالعاص نیز در میان آنان بود، اسیر کرده و با خود به مدینه نزد پیامبر خدا (ص) بردند. پس از کلی بحث و گفتگو بر سر اینکه با اسرا چه کنند، قرار بر این شد که در مقابل آزادی آنها ، درخواست فدیه کنند. اطرافیان و خانوادهی هر یک از مشرکین به اسارت برده شده، مبلغی را که به عنوان فدیه تعیین شده بود، با پیکی به سوی مسلمانان رهسپار کردند تا بتوانند اسیرشان را آزاد سازند.
🔹 وقتی خبر اسارت ابوالعاص به زینب رسید، وفاداری نشان داده، تمامی تلاشش را می کند تا مبلغ مورد نیاز برای رهایی شوهرش را فراهم نماید. از این رو برادر ابوالعاص را فرا خوانده، به او کمی وجه نقد و یک کیسه می دهد و به او می گوید: اینها را برای آزادی برادرت به مدینه ببر و او را با خود بیار.
🔺 چیزی که در آن کیسه بود، اهمیت ویژهای داشت! فقط مکملی برای اندک مبلغ نقدی فدیهی آزادی ابوالعاص نبود....
🔹پیک زینب به مدینه می رسد. نزد پیامبر (ص) و اصحاب حضرت رفته و به ایشان می گوید : اینها را زینب برای آزادی شوهرش فرستاده است.
آنها مرسولهی زینب را گرفته و می بینند مقداری سکه است و یک کیسه؛ کیسه را که گشودند چشمانشان به گردنبندی زیبا میافتد که به جای وجه نقد در آن کیسه گذاشته شده بود تا مبلغ فدیه کامل گردد.
🔺وقتی پیامبر اکرم (ص) به آن گردنبد نگاه کردند ، ناگهان چشمان مبارکشان پر از اشک شد، دلشان شکست و غمی تمام وجودشان را فرا گرفت.
یاران پیامبر(ص) با تعجب، ایشان را نگریسته و در این فکر فرو رفتند که پیامبر را چه شده! که با دیدن این گردنبند بدین حال افتاده است؟!
✔️ آری، این گردنبند، گردنبند همسر باوفای رسول خدا (ص) ، خدیجه کبری بود. گردنبندی که خدیجه آن را درروز عروسی زینب، به گردن دخترش آویخته بود و اکنون حضرت با دیدن آن، به یاد خدیجه افتادهاست. دلتنگ همسر از دست رفته میشوند و دلشان برای زینب می سوزد. حضرت می دانستند که چقدر این گردنبند برای زینب ارزشمند بوده، اما به دلیل عشق به همسر و وفاداری به او از این یادگار مادر و هدیهی عروسیاش گذشت کرده تا بتواند شوهرش را آزاد کند.
🔻پیامبر اکرم (ص) پس از این واکنش غم انگیز، لب به سخن گشوده و از مسلمانان در خواستی کردند:
« اگر می توانید این گردنبد و مال این دختر را به او بازگردانید و شوهرش را هم آزاد کنید؟ گرچه که حق شماست و می توانید از آن نگذرید!»
یاران پیامبر وقتی این حال حضرت را دیده و درخواست ایشان را شنیدند ، با تمام وجود به خواستهی ایشان پاسخ مثبت داده و گفتند :
« به روی چشم، ای رسول خدا! جان و مالمان فدایتان باد.»
سپس اسیر را آزاد کرده و گردنبد و مال زینب را نیز به او دادند تا به همسرش بازگرداند.
🔹 زمانیکه ابوالعاص آمادهی سفر به مکه شد، رسول خدا (ص) از او قول گرفتند وقتی به مکه رسید، زینب را رها کند تا به مدینه نزد ایشان بیاید.
البته براساس برخی از گزارش ها پیامبر او را به شرطی آزاد کردند که وقتی به مکه رسید، زینب را به سوی مدینه بفرستد. برخی نیز گفته اند که خود ابوالعاص پس از دیدن این همه لطف پیامبر ، به آن حضرت قول داد وقتی به مکه رسید، زینب را به مدینه نزد پدر بفرستد.
به هر روی در این شکی نیست که ابوالعاص زینب را از مکه به سوی مدینه گسیل کرده و پیامبر (ص) نیز دو نفر از یارانشان را به دروازهی مدینه برای تحویل گرفتن زینب فرستاده اند و این خود بیانگر وجود نوعی توافق، میان پیامبر(ص) و ابوالعاص بوده است.
وگرنه، چرا باید پیامبر (ص) کسانی را برای تحویل گرفتن زینب به دروازه مدینه میفرستادند؟!
🖋سید مهدی مصباح موسوی
↩️ادامه در #گردنبند_رهایی_بخش5⃣
📌 لینک قسمتهای قبلی #گردنبند_رهایی_بخش (قسمتهای ۱ تا ۳) :
1⃣ https://t.me/tarikhandisheh/63
2⃣ https://t.me/tarikhandisheh/64
3⃣ https://t.me/tarikhandisheh/69
🔘 کانال تاریخ و اندیشه
🔘 t.me/tarikhandisheh
در مدینه زینب دختر بزرگ پیامبر شبانه به ابوالعاص همسر مشرک خود پناه داده است. هیچکس خبر ندارد.
"صدای اذان نماز صبح از مسجد مدینه، که دیوار به دیوار خانة پیامبر بود،برخاست. پیامبر برای گزاردن نماز صبح به مسجد رفت و صفوف نماز بسته شد. زینب نیز خود را به دیگر مسلمانان رساند و در کنار سایر زنان مسلمان به نماز جماعت ایستاد. درست بعد از سلام پایانی نماز، برخاست و در حالی که صدایش از هیجان و اضطراب میلرزید، بلند فریاد زد:
- ای مردم مدینه! من ابوالعاص را به خانهام پناه دادهام! او در پناه من است. لذا هیچ کس حق آسیبرساندن به او را ندارد.
پیامبر که نمازش را تازه تمام کرده بود، از شنیدن غیرمترقبة صدای زینب از میان جمعیت نمازگزار یکّه خورد. آیا شما نیز صدای زینب را شنیدید؟
آری ای رسول خدا!
...
- به خدا سوگند که من هیچ اطّلاعی از این جریان نداشتم تا همین ساعت که صدای زینب بلند شد و آنچه شما شنیدید من هم شنیدم."
محمّد رهبر مسلمانان غافلگیر شده است. امّا لختی بعد چنین ادامه میدهد:
"ولی پناه او مورد قبول ماست چراکه کوچکترین فرد مسلمان نیز میتواند هر شخصی را که بخواهد پناه دهد!" (مشرکی در خانوادة پیامبر، صص 142-140).
بدین ترتیب، زنی سببساز شکلگیری قاعدهی حقوقی بسیار بزرگی در امّت اسلامی میشود؛ پناه دادن به مخالفترین مخالفان عقیدتی و دینی و دگراندیشترینِ دگراندیشان،پناه دادن به مشرک در اجتماع اسلامی. با خواهش پیامبر از به غنیمت گیرندهگان کاروان تجاری ابوالعاص، مسلمانان احسان میکنند و اموال او و مردم مشرک مکّه را به وی باز میگردانند. مسلمانان به او یادآوری میکنند که اگر اکنون مسلمان شود، همهی اموال بازگردانده شده مال او خواهد شد. ابوالعاص داماد مشرک پیامبر سخنی تکان دهنده میگوید:
"اسلامی که آغازش با خیانت در اموال مردم صورت گیرد به درد من نمیخورد" (همان: 152).
ابوالعاص تاجر امین و جوانمرد مکّه است. کیست که امانتداری و جوانمردی این مشرک را تحسین نکند و چه کسی میتواند عمل صالح این مرد مشرک را خوار بشمارد؟! بار دیگر، وقت جدایی زینب و ابوالعاص است و مجال این دیدار کوتاه که با خطر کردن زن و شوهر دورافتاده از هم میسّر شده است، سرآمده است. گفتوگویی که در این لحظات بین این زن زیبای عاشق (زینب) و شوهر جدافتادهاش (ابوالعاص) درمیگیرد، بس دردناک است:
"زینب (رض) بر ابوالعاص گفت: خواری بر تو باد، که در این مدت خود را از من دور کردی.
ابوالعاص در حالی که دستش را بر بالای قلبش گذاشته بود، در جوابش گفت: یا زینب! به خداوند سوگند! هیچ وقت محبت تو از قلبم دور نبوده است و در فراق تو زندهگی راحتی را سپری نکردم.
و بعد زینب (رض) از او سؤال کرد: تا چه وقت میخواهی در این عذاب باشی! و تا چه وقت میخواهی ادامه دهی؟ این حالت را ختم کن.
ابوالعاص گفت: تا خداوند حکم خود را بر ما جاری کند، ...
زینب (رض) گفت: خداوند بر تو رحم کند، ای پسر خاله!" (غریق، 2017).
این داستان تراژیک دختر بزرگ پیامبر است که زندهگیاش و عشقاش فدای اسلام شده است امّا تاریخ اسلام و تاریخنگاری اسلامی در طیِّ سدههای متمادی ما را از شناخت این زن بزرگ و والامقام و نیز از آشنایی با ابوالعاص این مشرک نیکوخصال و امین و جوانمرد که دیرهنگام به اسلام پیوست، محروم ساخته است. در تاریخ اسلامِ سنّتی، نه عشق و نه دگراندیشی هیچیک مکانت معتبری نداشتهاند. تاریخنگاری سنّتی -چه در میان تشیّع و چه در میان تسنّن- فرقهای و اعتقادی نگاشته شده و بیشتر دستاندرکار نفت ریختن در پای آتش نزاعهای فرقهای بوده است و همچنان درگیر چنین مشغولیّتی است. صدبار حق داشت علی شریعتی که میگفت من از تاریخ بداَم میآید؛ تاریخی که عزیزانی چون زینب و ابوالعاص را از ما پنهان میکند، و ما را از لذّت شنیدن داستان شورانگیزشان محروم میسازد، اما داستانهایی برای تیز کردن شعلهی دشمنی بین شیعه و سنّی جعل میکند، تاریخ زشتی است.
حسن محدّثی گیلوایی / 15 آذر 1396 / اختصاصی برای فصلنامه مطالعات ایرانی پویه
https://t.me/pooyemagazine
🔸 〰 ⚜ 🌀☀️🌙 🌀 ⚜ 〰 🔸
در آن روز که ابراهیم ، فرزند خردسال پیامبر ، از دنیا رفت ؛ خورشید ☀️ گرفت ؛ مردم مدینه گفتند : خورشید به خاطر مرگ ابراهیم پسر پیامبر ، گرفته است ‼️
پیامبر علیه و آله السلام ، با شنیدن این سخن ، به منبر رفتند و فرمودند :
« اى مردم همانا خورشید ☀️ و ماه 🌙 دو نشانه از نشانه هاى قدرت حق تعالى هستند که تحت اراده و فرمان او هستند و براى مرگ و حیات کسى نمىگیرند و هر زمان دیدید آن دو یا یکى از آنها گرفت ، نماز بگزارید .
#داستان_کوتاه
🔹🔶🔷 @dorostrah 🔷🔶🔹
https://telegram.me/dorostrah
🔵 ما دچار خدایان شده ایم
وقتی پیامبر در مکه رسالتش آغاز شد، مردم آن سرزمین، پرستش می کردند. خدایان داشتند. آنها حتی چند خدا را می پرستیدند. با موضوعات دین بیگانه نبودند. از این رو بود که سخنان پیامبر برای آنها آشنا بود. در شهر مکه ( قبل از اسلام )، سه خدای مونث محل عبادت بوده است :لات ، منات ، عزی . به این سه بت، بنات الله نیز میگفتند، یعنی قبل از ورود اسلام نیز، مردم الله را می شناختند
پیامبر، خدا را برای مردم نیاورد. دین را و پرستش را نیاورد. اینها که به وفور و فراوانی رایج بود. خدایان بودند. پرستش ها هم بود. پیامبر که آمد، توحید را آورد. پیام ضمنی اش این بود که می خواهم گریبان شما را از دست این همه خدایان برهانم. از این همه پرستش.
پیامبر می خواست مردم، خدایان را رها کنند و تنها یک خدا را بپرستند.
🔹در واقع پیامبر، دو کار کرد:
➖ 1. یکی این که از بارهای سنگین پرستیدن ها و شعایر دینی و .... بشدت کم کرد. مردم را از زیر بار این همه خدا نجات داد.
➖ 2. دوم این که به پرستش های شان جهت و وحدت بخشید .
پیامبر نگران بی دین شدن و بی خدا شدن مردم نبود، برعکس، مسئله ی او این همه خدایی بود. .از این جهت پیامبر، پیامبر رهایی بخش بود. رهایی از خدایان رنگارنگ . پرستش هایی که بار سنگینی بر دوش انسان می نهاد.
اکنون ما هم بیش از آن که نگران بی خدا شدن باشیم باید نگران ظهورخدایان باشیم. خدایی در قامت انسان، در شمایل پول، قدرت، ریاست، و......امروزه ما هم نیازمند ندای توحید هستیم تا از این همه سنگینی بار پرستش های خسته کننده رها شویم... ما دچار خدایان شده ایم.
مگر پرستش چیست؟
اطاعت بی چون و چرا و مطلق از انسانی دیگر
خویش را در برابر او وانهادن و از میان بردن
سخنانش را وحی منزل دانستن
خود را و دیگران را قربانی او کردن
او را محور عالم دانستن
در برابرش سرخم کردن
❇️در خود بکاویم که چه کسی و یا کسانی را پرستش می کنیم.
اگر زمانه ی بعثت پیامبران گذشته است اما پیامبر درون را مبعوث کنیم. پیامبری که ما را از اسارت و بند بت ها نجات دهد و از پرستش های خسته کننده، رهایی بخشد. پیامبر درونی، عقل است. عقل که سرکوب شود، خدایان از هر گوشه و کنار سر بر می آورند.
آفتاب خرد که غروب کند، خدایان طلوع می کنند.
✍️ علی زمانیان - 97/01/25
https://t.me/kherade_montaghed
شاه
صدها نفر سپهبد و سرلشکر
خدمتگزار و نوکر او بودند
سردار , کمتر از سگ دربانش
دهقان و کارگر خر او بودند
شد دربدر , به درک واصل
مرگ است عاقبت همه را حاصل
🏵
گویا برای مردم بیچاره
کاری نکرد و رفت به قبرستان
هرگز ندید کوخ نشینان را
کاری چنان نکرد که کارستان
اما شما چطور ؟
چه ها کردید ؟!
کاری برای مشدی بابا کردید ؟
مصطفی خلیلی فر ( با ویرایش)
🌺🌸😭😳😢
🔻پيغمبر روزی وارد مسجد مدينه شد و ديد عبدالرحمن ابن عوف، كه از بزرگان مكه بود، بدون لباس و برهنه پارچهای به خودش بسته است. پیغمبر گفت: عبدالرحمن تو اينجا چكار ميكني؟
🔻گفت: من مسلمان شدم. در مکه من را تهديد و غارت كردند. من هم فرار كردم و به مکه پناه آوردم. فقط همین پارچه را دارم كه بستهام دور كمرم تا عورتم را بپوشاند. پيغمبر خيلي ناراحت شد، سفارشش را كرد.
🔻اين عبدالرحمن كه از قبيلهاش این گونه جدا ميشود كارش بعدها اوج میگیرد. ميگويند بعد از مردنش انبار طلايش را با تبر ميشكستند، اما اين عبدالرحمن ابن عوف بعد از پيغمبر چه شد که این گونه به ثروت می رسد؟ نقش او را ببينيد که چه کرده است ؟
🔻مشكل اين است كه پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم اين مردم را هدايت كرد. اين رهبري اگر به همان صورت ميماند و ادامه پيدا ميكرد آنچه پيغمبر آورده بود امتداد ميیافت، خيلي قضايا عوض میشد. امروز بعد از گذشت 1440 سال از هجرت، خدمت رسول اكرم عرض كنيم: يا رسول الله، امت شما در روزگار خوبي نیست، ما بعد از شما در موقعیت خوبي نيستيم. قدر نعمت وجود شما و دين شما را بهخوبي درنيافتيم. ما امروز مدام باهم ميجنگيم. چه بر سر زنهاي مسلمان ميآورند. اينها مگر نواميس اسلام نيستند. در گوشهوكنار دنيا چه بر سرشان ميآورند، آنهایی كه پول و امكانات دارند، مدام برای خریدن بمب هزینه میکنند تا آنها را بر سر مسلمانان بريزند. در یمن با مسلمانان چه میکنند؟
🔻امروز به پيغمبر چه بگویيم؟ بگویيم يا رسول الله بعد از تو امت خوبي نبوديم. بعد از شما راه شما را ادامه نداديم. شما امروز ميفرموديد نسبت طايفههاي ديگر « َضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ » آیا این کلام خداوند امروز در مورد آنهاست يا در مورد ما مسلمانان است.
🔻آیا منافع دشمنان اسلام هر گونه اقتضا كند خیلی از این مسلمانان را به هر سمتي که بخواهند نميچرخاند؟ این واقعيت نيست! بعد از گذشت اين همه سال ما در برابر پيغمبر شرمندهايم و باید سرمان را پايين بياندازيم.
🔻عذر تقصير به پيشگاه پيغمبر داريم. ما چگونه تعاليم ایشان را عرضه كرديم؟
🔸وسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
🔹[1]. آل عمران: 164
#بخش3
@alaviboroujerdi
📅 - ۶ جمادی الاولی سالروز شهادت نخستین مبلغ مسلمان در میان مسیحیان، حضرت جعفر بن ابیطالب سلام الله علیهما در جنگ موته
در سال پنجم بعثت و به دنبال اذیت و آزار کفار به مسلمانان، پیامبر به مهاجرین فرمود: گروهی از شما به حبشه هجرت کنید. سرپرستی کاروان مهاجرین، بر عهده حضرت #جعفر_بن_ابیطالب سلام الله علیهما بود.
نجاشی، پادشاه حبشه پس از ورود مهاجران مسلمان، آنان را به دربار طلبید. جعفربن ابی طالب رو به نجاشی گفت: «من آن چه را از راهنما و پیامبرم شنیدهام خواهم گفت.» سپس جعفر به منزله سخنگوی اسلام، چنین گفت:
ما را پیامبری آمده که ما را به کنار گذاردن بتها، ترک رباخواری، حرمت ظلم و خونریزی به غیر حق، حرمت فحشا و پلیدی امر کرده و به نماز، زکات، عدل و احسان خویشاوندان ملزم ساخته است.
سپس نجاشی از جعفربن ابی طالب پرسید: «آیا از آن چه پیامبرتان از سوی خدا آورده است، چیزی همراه داری؟ جعفر نیز آیههایی را از سوره مریم سلام الله علیها که جایگاه حضرت #مریم و #عیسی علیهما السلام را روشن میساخت، خواند. نجاشی با شنیدن آن آیهها گریست.
#تقویم_شیعه
@dorostrah
🏴🏴🏴 اکنون....
در همین لحظات یعنی چاشت دوشنبه 28 صفر پیامبر بزرگ اسلام الی الرفیق الاعلی پر می کشد
ابوبکر برای مذاکره با قبیله اسلم و کمک گرفتن از آنان در کودتا از شهر خارج شده است عمر ماموریت حفظ و کنترل شهر را دارد و بعد از فوت پیامبر قرار است با شعار پیامبر نمرده است فضا را آشفته کند و مردم را تا رسیدن ابوبکر سردرگم نگه دارد
انصار تحریک شده اند که جانشین پیامبر قصد دارد پایتخت اسلامی را از مدینه به مکه منتقل کند به همین منظور قصد دارند در سقیفه بنی ساعده دور هم جمع شوند اخبار انصار لحظه به لحظه به وسیله جاسوسانی به اطلاع عمر رسانده می شود.
https://telegram.me/dr_shokouhi
🏴🏴🏴 اکنون....
در همین لحظات یعنی چاشت دوشنبه 28 صفر پیامبر بزرگ اسلام الی الرفیق الاعلی پر می کشد
ابوبکر برای مذاکره با قبیله اسلم و کمک گرفتن از آنان در کودتا از شهر خارج شده است عمر ماموریت حفظ و کنترل شهر را دارد و بعد از فوت پیامبر قرار است با شعار پیامبر نمرده است فضا را آشفته کند و مردم را تا رسیدن ابوبکر سردرگم نگه دارد
انصار تحریک شده اند که جانشین پیامبر قصد دارد پایتخت اسلامی را از مدینه به مکه منتقل کند به همین منظور قصد دارند در سقیفه بنی ساعده دور هم جمع شوند اخبار انصار لحظه به لحظه به وسیله جاسوسانی به اطلاع عمر رسانده می شود.
https://telegram.me/dr_shokouhi
🌺حقایقی درباره ام ً المومنین خدیجه کبری (سلام الله علیها)
🔷 به خاطر شدت پاکی و عفت در دوران جاهلیت، به ایشان طاهره و سیده قریش می گفتند.
🔷 خواستگاران بسیار از بزرگان قریش داشت که با هیچ کدام ازدواج نکرد و برای ازدواج ، خود رسول خدا را انتخاب نمود.
🔷 ازدواج ایشان در حالی بود که هم پیامبر ص و هم حضرت خدیجه هر دو در سن بیست و پنج سالگی بودند.
🔷 همچنین نه پیامبر ص و نه حضرت خدیجه تا آن زمان هرگز ازدواج نکرده بودند.
🔷 مهریه ازدواج حضرت خدیجه معادل پانصد درهم نقره بود که همان را هم خود حضرت خدیجه به عهده گرفت.
🔷 حضرت خدیجه نخستين بانوی مسلمان است که بلافاصله در همان شب آغاز رسالت ، اظهار اسلام کرد و پیش از آن نیز هرگز کافر نبود بلکه به دین حنیف معتقد بود.
🔷 حضرت خدیجه نه تنها با مال خود که حتی با به خطر انداختن جان و سلامتی خود همواره و در طول حیات مبارک خود ، از پیامبر اکرم دفاع نمود.
🔷 تنها همسر پیامبر است که از ابتدا به آیین یکتاپرستی بود ولی سایر همسران دورانی را در شرک و کفر گذرانده بودند.
🔷 شدت علاقه پیامبر به ایشان به حدّی بود که تا سالها بعد از وفات ایشان همواره یاد و حرمت وی را پاس داشته و گوشزد می کرد.
🔷 تنها همسر دائمیِ پیامبر است که صاحب فرزند شد و سایر زنان پیامبر یا در سن فرزندآوری نبودند ( مثل ام سَلَمه ) یا عقیم و نازا بودند ( مثل عایشه) .
🔷 تنها همسر پیامبر است که مادر و مادر بزرگ دوازده انسان کامل و معصوم از افتخارات اوست ، و در قیامت نیز هم ردیف پیامبر ص و معصومین علیهم السلام قرار دارد.
🔷 حضرت خدیجه سلام الله علیها اولین همسر پیامبر صلوات الله علیه هستند و تا وقتی ایشان زنده بودند پیامبر هیچ همسری اختیار نفرمودند و بقیه همسران پیامبر همگی بعد از فوت حضرت خدیجه به همسری پیامبر درآمدند
🖤 صلی الله علیکِ یا امّ المومنین و رحمةالله..🖤
____________
@drhadiansarii
🔺میراث امام خمینی جمهوری اسلامی است، نه حکومت اسلامی!
🔸پیامبر اکرم (ص) که هم عقل کلّ است و هم معصوم از هرخطا، طبق امر الهی: «وشاورهم فی الأمر» موظّف است در مسائل حکومتی به آرای عمومی رجوع کند و نظر مردم را ملاک تصمیم قرار دهد، نه نظر صائب خود را.
🔹سیره آن حضرت در دوران حکومت که نمونه آن، پذیرش نظر مردم در باب چگونگی دفاع در جنگ احد است را همه شنیده ایم.
🔸پس چه حاکم را نماینده مردم بدانیم، و چه نماینده خدا! چه در دوران غیبت معصوم (ع) و چه در دوران حکومت او، حاکم جامعه اسلامی به امر الهی موظّف است که نظر جمهور را ملاک قرار دهد و بر اساس خواسته اکثریت مردم و بخصوص صاحب نظران و متخصصان از همه اقشار تصمیم بگیرد، و استبداد به رأی - نه در جمهوری اسلامی و نه در حکومت اسلامی - پذیرفته نیست.
@bazmeghodsian
🔸 استاد شهید مرتضی مطهری:
🔻همه امر به معروف و نهی از منکرهای ما در اطراف دگمه لباس مردم بوده است، در اطراف بند کفش مردم بوده است، در حول و حوش موی سر مردم بوده است. در حول و حوش دوخت لباس مردم بوده است!
🔻ما اصلا چه میشناسیم معروف که چه است؟ ما منکر چه می شناسیم که چه هست؟
🔹ما معروف ها را به جای منکر میگیریم و منکرها را گاهی وقتها به جای معروف. بهتر این که ما جاهل ها امر به معروف و نهی از منکر نکنیم.
🔻چه منکرها که بنام امر به معروف و نهی از منکر به وجود نیامد!
@bazmeghodsian
سلام علیکم
درباره مطلبی که در مورد بیت الاحزان گذاشتین یه سوالی داشتم:
این که گریه حضرت زهرا (سلام الله علیها و لعنة الله علی قاتلیها) موجب اذیت اهل مدینه بشه مخالف با مقام عصمت ایشان نیست؟
_____________________
سلام علیکم
خداوند میخواهد ما را به وسیله حجتهای خود هدایت کند و این هدف اصلی ما در این دنیا است نه آسایش و استراحت. و همیشه بعثت انبیا باعث رفع آسایش از دشمنان خدا شده است.
آیا اینکه حضرت نوح دعا و نفرینشان باعث نابودی مردم زمانه خودشان شدند موجب اذیت مردم نیست؟
آیا مردمی که در آرامش در خانههای خود نشستهاند ولی به یکباره پیامبری از سوی خدا میآید و بعد از فتح مکه ایشان را دعوت به پذیرش اسلام و یا قبول جزیه و مشقتهای دیگر میکند آیا اذیت مردم کافر نیست؟
و دهها مثال دیگر
اما در مورد سؤال:
آن مردم از گریه اذیت میشدند و نه صدای گریه! در واقع اصلا بعید است که آنها صدایی شنیده باشند، بلکه گریه حضرت فضای غم را در مدینه حاکم میکرد و آنها اعتراض داشتند. البته این اثر گریه حضرت برای آنها یک امر عادی بود، چرا که معجزات فراوانی از پیامبر خدا و امیرالمومنین و حسنین علیهم السلام دیده بودند. مانند آنهایی که معجزاتی از دیگر پیامبران میدیدند و نورانیت آنها را متوجه میشدند اما با آنها مبارزه میکردند.
و درواقع این گریه حضرت یک تنبه و تذکر دیگر بود به آنهایی که گمراه شده بودند و این هدایت توسط حجتهای خدا همیشه باعث آزار دشمنان دین بوده است.
کسانی که فرستاده خدا را رها کردند و به او ظلم کردند و آسیب رساندند و او را به گریه انداختند، اکنون میگویند گریه اذیتمان میکند؟!
اینها جهنمیهایی هستند که ما منتظر عذابشان هستیم.
کل زمین و... ملک حضرت زهرا سلام الله علیها و متعلق به حجت خداست و آن مردم بودند که با ظلم و ستم خود در مقابل حق ایستادند و حاضر به پیروی از دینی که آن همه معجزه از آن دیده بودند نشدند. نه تنها یک اذیت معمولی، بلکه حق واقعی آنها عذاب الیم الهی است که بعد از مردن به آن میرسند.
پس این گریهها دقیقا مطابق با عصمت و هدایتگری حضرت بود که البته کم بودند افرادی که راه خدا را در پیش گرفتند.
@nosakh_shii
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com