ﻓﻲ ﺣﻀﺮﺓ ﺃﻧﻴﺲ ﺍﻟﻨﻔﻮﺱ ﺍﻹﻣﺎﻡ ﺍﻟﺴﻠﻄﺎﻥ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﻣﻮﺳﻰ ﺍﻟﺮﺿﺎ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺑﺪﻋﻮﺓ ﻛﺮﻳﻤﺔ ﻣﻦ
ﻭﺯﺍﺭﺓ ﺍﻟﺜﻘﺎﻓﺔ ﻭﺍﻻﺭﺷﺎﺩ ﺍﻻﻳﺮﺍﻧﻴﺔ ﻭﻣﺮﻛﺰ ﻭﻣﻜﺘﺒﺔ ﺍﻟﺴﻴﺪﺓ ﻓﺎﻃﻤﺔ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ ﻋﻠﻴﻬﺎ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻟﺘﻤﺜﻴﻞ
ﺟﻤﻬﻮﺭﻳﺔ ﺍﻟﻌﺮﺍﻕ ﻭﺣﻀﻮﺭﺣﻔﻞ ﺍﻓﺘﺘﺎﺡ ﻣﺘﺤﻒ ﺍﻟﺴﻴﺪﺓ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ ﻋﻠﻴﻬﺎ ﺍﻟﺴﻼﻡ
✅مدیحه دختر گرامی پیامبر اسلام سیده نساء العالمین
?شعر از آیت الله شیخ محمدحسین اصفهانی مشهور به آیت الله کمپانی رحمة الله علیه
?دختر فکر بکر من، غنچه لب چو واکند
از نمکین کلام خود حق نمک ادا کند
?طوطى طبع شوخ من گر که شکر شکن شود
کام زمانه را پر از شکر جانفزا کند
?بلبل نطق من زیک نغمه عاشقانهاى
گلشن دهر را پر از زمزمه و نوا کند
?خامه مشکساى من گربنگارد این رقم
صفحه روزگار را مملکت ختا کند
?مطرب اگر بدین نمط ساز طرب کند گهى
دائره وجود را جنت دلگشا کند
?شمع فلک بسوزد از آتش غیرت و حسد
شاهد معنى من از جلوه دلربا کند
?و هم به اوج قدس ناموس اله کى رسد؟
فهم که نعت بانوى خلوت کبریا کند؟
?ناطقه مرا مگر روح قدس کند مدد
تا که ثناى حضرت سیده نسا کند
?فیض نخست و خاتمه نور جمال فاطمه
چشم دل از نظاره در مبدأ و منتهى کند
?صورت شاهد ازل معنى حسن لم یزل
و هم چگونه وصف آیینه حق نما کند
?مطلع نور ایزدى مبدأ فیض سرمدى
جلوه او حکایت از خاتم انبیا کند
?بسمله صحیفه فضل و کمال معرفت
بلکه گهى تجلى از نقطه تحت «با» کند
?دائره شهود را نقطه ملتقى بود
بلکه سزد که دعوى لو کشف الغطا کند
?حامل سر مستمر حافظ غیب مستتر
دانش او احاطه بر دانش ماسوى کند
?عین معارف و کم بحر مکارم و کرم
گاه سخا محیط را قطره بى بها کند
?لیله قدر اولیا، نور نهار اصفیا
صبح جمال او طلوع از افق علا کند
?بضعه سید بشر ام ائمه غرر
کیست جز او که همسرى با شه لافتى کند؟
?وحى نبوتش نسب، جود و فتوتش حسب
قصهاى از مروتش سوره «هل اتى» کند
?دامن کبریاى او دسترس خیال نى
پایه قدر او بسى پایه به زیر پا کند
?لوح قدر به دست او کلک قضا به شست او
تا که مشیت الهیه چه اقتضا کند
?در جبروت، حکمران، در ملکوت، قهرمان
در نشئات کن فکان حکم به ماتشا کند
?عصمت او حجاب او عفت او نقاب او،
سر قدم حدیث از آن ستر و از آن حیا کند
?نفخه قدس بوى او جذبه انس خوى او
منطق او خبر ز «لاینطق عن هوى» کند
?قبله خلق، روى او، کعبه عشق کوى او
چشم امید سوى او تا به که اعتنا کند
?بهر کنیزیش بود زهر کمینه مشترى
چشمه خور شود اگر چشم سوى سها کند
?مفتقرا متاب رو از در او بهیچ سو
زانکه مس وجود را فضه او طلا کند
?????
@mirathshiatabriz
✅مدیحه دختر گرامی پیامبر اسلام سیده نساء العالمین
?شعر از آیت الله شیخ محمدحسین اصفهانی مشهور به آیت الله کمپانی رحمة الله علیه
?دختر فکر بکر من، غنچه لب چو واکند
از نمکین کلام خود حق نمک ادا کند
?طوطى طبع شوخ من گر که شکر شکن شود
کام زمانه را پر از شکر جانفزا کند
?بلبل نطق من زیک نغمه عاشقانهاى
گلشن دهر را پر از زمزمه و نوا کند
?خامه مشکساى من گربنگارد این رقم
صفحه روزگار را مملکت ختا کند
?مطرب اگر بدین نمط ساز طرب کند گهى
دائره وجود را جنت دلگشا کند
?شمع فلک بسوزد از آتش غیرت و حسد
شاهد معنى من از جلوه دلربا کند
?و هم به اوج قدس ناموس اله کى رسد؟
فهم که نعت بانوى خلوت کبریا کند؟
?ناطقه مرا مگر روح قدس کند مدد
تا که ثناى حضرت سیده نسا کند
?فیض نخست و خاتمه نور جمال فاطمه
چشم دل از نظاره در مبدأ و منتهى کند
?صورت شاهد ازل معنى حسن لم یزل
و هم چگونه وصف آیینه حق نما کند
?مطلع نور ایزدى مبدأ فیض سرمدى
جلوه او حکایت از خاتم انبیا کند
?بسمله صحیفه فضل و کمال معرفت
بلکه گهى تجلى از نقطه تحت «با» کند
?دائره شهود را نقطه ملتقى بود
بلکه سزد که دعوى لو کشف الغطا کند
?حامل سر مستمر حافظ غیب مستتر
دانش او احاطه بر دانش ماسوى کند
?عین معارف و کم بحر مکارم و کرم
گاه سخا محیط را قطره بى بها کند
?لیله قدر اولیا، نور نهار اصفیا
صبح جمال او طلوع از افق علا کند
?بضعه سید بشر ام ائمه غرر
کیست جز او که همسرى با شه لافتى کند؟
?وحى نبوتش نسب، جود و فتوتش حسب
قصهاى از مروتش سوره «هل اتى» کند
?دامن کبریاى او دسترس خیال نى
پایه قدر او بسى پایه به زیر پا کند
?لوح قدر به دست او کلک قضا به شست او
تا که مشیت الهیه چه اقتضا کند
?در جبروت، حکمران، در ملکوت، قهرمان
در نشئات کن فکان حکم به ماتشا کند
?عصمت او حجاب او عفت او نقاب او،
سر قدم حدیث از آن ستر و از آن حیا کند
?نفخه قدس بوى او جذبه انس خوى او
منطق او خبر ز «لاینطق عن هوى» کند
?قبله خلق، روى او، کعبه عشق کوى او
چشم امید سوى او تا به که اعتنا کند
?بهر کنیزیش بود زهر کمینه مشترى
چشمه خور شود اگر چشم سوى سها کند
?مفتقرا متاب رو از در او بهیچ سو
زانکه مس وجود را فضه او طلا کند
?????
@mirathshiatabriz
با نوای سیدمجید بنی فاطمه
?????
این دایره را به مشک و زعفران و گلاب به پوست آهو در ساعت زهره بنویسد، و میخی از آهن ریزه بر حرف اول فرو کند، و هشت مرتبه عزیمه را بخواند، و به قدر مسافت صبر کند، اگر حاضر نشد، به حرف دویم فرو کند، باز به قدرت مسافت صبر کند، اگر نیامد، به حرف دیگر هم چنین تا حاضر شود ان شاءالله.
بسم الله الرحمن الرحیم... المسلوش، المملوش، المبلوش، هیوش، عزمت علیکم یا بکمیوش ابکهوش یکهوش ایکهیوش ...
اینها بخشی از علومی بوده که قرار بوده مشکلات اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و امور گمشدگان و ... را حل کند.
سلام خدمتم دوستان ، بعید نیست که خاک برداشتن از اطراف قبور آنان نیز امری ناپسند باشد. امّا اینکه چرا آن شیعه را به صراحت و با زبان از این کارش نهی نفرموده ، جای تأمل دارد. اگر این کار ناپسند بوده ، چرا نهی نفرموده و اگر پسندیده بوده ، چرا آنهمه به خود زحمت داده. او هم می توانست یک دکّانی درست کند و خاک کف پایش را به عنوان تبرّک به این و آن بدهد و دستمال و روسری به سمتش بیندازند و تبرّک کند و به سمت جماعت یا اشخاص ، پرت کند. می خواهم این سؤال را مطرح کنم که کار آن شیعه درست نبوده که به دنبال خاک زیر پا بوده یا کار او که از این کار گریزان بوده و به تغییر روش راه رفتن روی آورده و این همه به خودش زحمت داده و دیگری را به دنبال خود کشانده و از کار او به صراحت نهی نکرده؟
راستش آدم وقتی میان عامه مردم می رود، ضمن این که زیبایی های خاص زندگی را می بیند، نکاتی که واقعا چشم نواز و شیرین طعم است، اما حس می کند، فرهنگ عامه، چنان استواری دارد که اگر به فرض کسی فکر می کند می تواند یک سر سوزن آن را تغییر دهد، آن هم بدون ابزارهای لازم، باید در عقل خود تردید کند. یک بار در باره دوران طفولیتم جایی از مکتب رفتن نوشتم و این که معلمی داشتیم که چوب بدست، ضمن این که به ما تعلیم عم جزء و ابجد هوز می داد، کار دهها زن را که نیاز به نوشتن ادعیه و طلسمات داشتند، سروسامان می داد. کاغذهای دراز که روی آنها کلمات و شکل ها نوشته و کشیده می شد و لوله شده، یا گفته می شد در آب گذاشته شده و نوشیده شود و ... وقتی انقلاب شد، گویی دنیا عوض شده بود و این معلم، دو جوانش را در میدانهای نبرد از دست داد که خدای رحمتشان کند. خودش هم چند سال بعد درگذشت و در امامزاده محله ما دفن شد. من فکر می کردم نسل آن کارها برافتاده یا تقلیل یافته است. این بار شنیدم که نواده آن مرحوم، که از نسوان است که علائق بیشتری به این امور دارند، با گرفتن ویزیت سی هزار تومانی، همان روال را ادامه داده و آن قدر سر او شلوغ و صف اندر صف است که بسیاری کارشان به فردا و فرداها موکول می شود. مردم هم که البته، علاوه بر باورها، آن قدر گرفتاری بویژه خانوادگی دارند که از هر وسیله ای که احتمال موفقیت بدهند، استفاده خواهند کردم. یک قدری فکر کردم که اصلا آن رویه، در ژن این مرد مرحوم بوده است و ما ادریک ما ژن، چه قدر چیز منتقل می کند. اول قدری منفعل شدم، اما سعی کردم به خودم مسلط شوم و بیشتر به فکر سلامتی خودم باشم.
@jafarian1964
هیچ چیزی به اندازه افزایش قدرت فراگیری و بالا رفتن کیفیت آموزش، روی سرنوشتی ملتی تأثیر ندارد. اگر مردمی نخواهند بدانند، و بیسوادی را بر سواد و علم ترجیح دهند (مثل حالا که ده میلیون بی سواد مطلق داریم)، اگر حکومت، هیچ برنامه جدی برای بالا بردن سطح فکر و دانش مردم نداشته باشد، اگر دولت ها، فضای شفاف علم و دانش را با سیاست های نحس کدر کنند، اگر به هر بهانه ای راه علم مسدود شود، اگر عدد دانشگاه ها را به اسم دولتی و آزاد و پیام نور و غیر انتفاعی بالا ببرند، اما آنها را از علم تهی کنند، اگر دریچه های گشوده به جهان دانش به هر دلیل مسدود شود، اگر استعداد ها برای یادگیری به بلاد دیگر بروند، و اینجا را پر از جاهلان و کند ذهنان کنند، اگر دانشمندان در این جامعه، سر به زیر و بی اعتبار باشند، و غوغا سالاران جای عالمان و فهمیده گان را بگیرند، اگر همه همت دولت ها و بودجه ها، برای شکم باشد و به بالا بردن سطح عقل و توانایی علمی مردم بها ندهند، اگر بچه های جاهل و خودسر را بر مردمان با تجربه و فهیم مسلط سازند، اگر دانشگاهها را از نظر سنجش علمی رها کنند، اگر در پی آوردن وزیران سیاسی برای وزارت علوم باشند تا عوض بالا بردن علم دانشجویان، فضای سیاسی دانشگاه را در اختیار بگیرند، اگر هیچ اندیشه ای برای پیشرفت علم نداشته باشند، و ظرف چندین سال، حتی یک تکان کوچک به وضعیت آموزشی دانشگاه ندهند و نداده باشند، اگر مسیر علم را که باید در جهت دانستن باشد، به سمت علوم من درآوردی و شبه علمها مثل همین طب های عجیب و غریب ببرند، اگر هر دولتی یک دانشگاه برای خود تأسیس کند و بقیه را رها سازد، اگر کتابخانه ها دانشگاهها بی حرمت باشند و منابع تهیه نکنند، آری اگر به کتاب و دفتر و قلم و هارد، و دیتا سنتر و کیبورد و مونیتور و آزمایشگاه و .... حرمت ننهند، و.... بلی در این صورت انتظار نداشته باشند کشوری پیشرفته، با درآمدی بالا، آبادان و خرم، و سرشار از امید و سرزندگی داشته باشند.
@jafarian1964
به دستهایش دقت کنید هر چند تلاش می کنند صورتش را بپوشانند و یا چشم راستش در قاب عکس نشان ندهند اما آنقدر تصویر از او در پشت سرش در تاریخ زندگیش از او برداشته است که هر چه تلاش کند نمی تواند آنها را بپوشاند. چشم راست نماد اعتقاد و ایمان است!
#مطالب بحث_اصولی ۳۲
📌📌
مشتق۱
⬇️⬇️
معنای مشتق در ادبیات:
مشتق لفظی است که از لفظ دیگری گرفته شده باشد.
مثل:فعل ماضی ثلاثی مجرد که از مصدر گرفته می شود.
🔵🔵
معنای مشتق در اصول:
هر چیزی که بشود آن را بر ذاتی حمل نمود به طوری که با آن ذات متحد شود و اگر آن را از ذات ، سلب کنیم آن ذات از بین نرود.
🔴🔴
تعریف علمی تر مشتق اصولی:
مفهومی است که از یک ذات انتزاع می شود البته با توجه به اینکه آن ذات متصف به مبدأ آن مفهوم شده است.
💥💥
مثال:اگر زید به مبدأ کتابت و نویسندگی مُتَلَبِّس و مشغول شود و لباس نویسندگی را بر تن کند ، در آن صورت ما به خاطر اتصاف او به کتابت ، کاتب را بر او حمل می کنیم و اگر کاتب را از زید سلب کنیم ، ذات زید به قوت خود باقی است.
🔴🔴
@yortchi_bosjin_pdf
بحث_اصولی ۳۲
📌📌
مشتق۱
⬇️⬇️
معنای مشتق در ادبیات:
مشتق لفظی است که از لفظ دیگری گرفته شده باشد.
مثل:فعل ماضی ثلاثی مجرد که از مصدر گرفته می شود.
🔵🔵
معنای مشتق در اصول:
هر چیزی که بشود آن را بر ذاتی حمل نمود به طوری که با آن ذات متحد شود و اگر آن را از ذات ، سلب کنیم آن ذات از بین نرود.
🔴🔴
تعریف علمی تر مشتق اصولی:
مفهومی است که از یک ذات انتزاع می شود البته با توجه به اینکه آن ذات متصف به مبدأ آن مفهوم شده است.
💥💥
مثال:اگر زید به مبدأ کتابت و نویسندگی مُتَلَبِّس و مشغول شود و لباس نویسندگی را بر تن کند ، در آن صورت ما به خاطر اتصاف او به کتابت ، کاتب را بر او حمل می کنیم و اگر کاتب را از زید سلب کنیم ، ذات زید به قوت خود باقی است.
#مطالب
🔴🔴
@yortchi_bosjin_pdf
گاه باشد که تجلی قلبی به قدری قوة کند که از باطن ظهور کند و در خارج متمثل گردد و ملحوظ چشم ظاهر گردد.
حضرت نور علیشاه اول
رساله کنزالأسرار صفحه ۴
کلیپی پربازدید، در هند از فردی که گوش های سگی را گرفته و شروع به آزار او می کند در حالی که انسان ها تماشا می کنند و میخندند یک گاو برای دفاع از او آمده و او را آزاد میکند برای تنبیه به مرد حمله می کند.
انسانیت اینطوری میره زیر سوال!!!؟؟
💦آب نیسان
(25 فروردین تا ۲۳ اردیبهشت)
♦️وَ يُنَزِّلُ عَلَيْكُمْ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لِيُطَهِّرَكُمْ بِهِ وَ يُذْهِبَ عَنْكُمْ رِجْزَ الشَّيْطَانِ وَ لِيَرْبِطَ عَلَى قُلُوبِكُمْ وَ يُثَبِّتَ بِهِ الْأَقْدَامَ (الانفال ۱۱)
مى فرستد حق تعالى بر شما از آسمان آبى (آب) براى آنكه پاك گرداند شما را به آن و ببرد از شما وسوسه شيطان را و دلهاى شما را محكم گرداند و ثابت گرداند به آن قدم هاى شما را.
✅ آب نیسان به آب بارانی اطلاق میشود که در فصل بهار مطابق با ماه نیسان رومی سریانی فرود میآید.
بارش باران در این زمان درگاهشماری کشاورزی و دامپروری بسیار حائز اهمیت است . چرا که باعث نشاط و سرسبزی ویژه در طبیعت و قوت پذیری گیاهان و در نتیجه دام میگردد.
همچنین از لحاظ طبی نیز دارای قدرت درمانی و متفاوتی میباشد.
اما جدا از همه ی در این خصوص توصیه های جالبی ارایه شده که بدان اشاره خواهیم کرد.
♦️ پیامبر(صل الله عليه واله ) میفرماید:
«تعليم نمايم شما را دوائى كه جبرئيل مرا تعليم كرده است كه محتاج به دواى اطبا نباشم .در ماه نيسان رومى آب باران مى گيرى و
🔸سوره الفاتحة و
🔸آية الكرسي و
🔸الخلاص و الفلق و
🔸الناس و الکافرون و
🔸سوره قدر
هر يك را هفتاد بار مى خوانى
🔸{و به روايت دیگر نیز به جای سوره قدر، سوره ی الاعلی ۷۰مرتبه میخوانی}
و هفتاد مرتبه
🔸اللَّهُ أَكْبَرُ
و هفتاد مرتبه
🔸لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ
مى گويى و هفتاد مرتبه
🔸صلوات بر محمد و آل محمد مى فرستى
🔸{جای دیگر در ادامه اضافه شده: هفتاد مرتبه
🔸سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ}
❗{و سپس بر روی آب میدمی(فُووت نکنید) به ارامی "هااا" بکشید}
و هفت روز در بامداد و پسين {ناشتا و عصر} از آن آب مى آشامى. به حق آن خداوندى كه مرا به راستى بر خلق مبعوث گردانيده است سوگند ياد مى كنم كه جبرئيل گفت كه حق تعالى بردارد از كسى كه اين آب را مى آشامد هر دردى را كه در بدنش باشد و عافيت بخشد او را و بيرون كند دردها را از بدن او و استخوانهاى او و اگر در لوح دردى براى او مقدر شده باشد محو نمايد و به حق پروردگارى كه مرا به حق فرستاده اگر فرزند نداشته باشد و فرزند خواهد آب نيسان را به آن نيت بياشامد او را فرزند روزى گردد و اگر زن عقيم باشد و فرزند نياورد و از اين آب با این نيت بیاشامد فرزند از او به وجود آيد و اگر مرد و زن پسر خواهند يا دختر از آن آب بياشامند مقصود ايشان به عمل آيد »
پس حضرت محمد (صل الله عليه واله) فرمود: « كه اگر كسى درد سر داشته باشد و از اين آب بياشامد صداع (سر درد) او ساكن گردد به قدرت الهى و اگر درد چشم داشته باشد و در چشم هاى خود قطرهاى از اين آب بچكاند و بياشامد و چشم هاى خود را از آن آب بشويد به اذن خداى تعالى شفا يابد و آشاميدن از آن آب بن دندانها را محكم گرداند و دهان را خوشبو كند و و بلغم را كم كند و از بادهاى قولنج و غير آن متاذى (متضرر) نگردد و درد پشت و درد شكم بهم نرساند و از زكام آزار نكشد و درد دندان بهم نرساند و درد معده و كرم معده را زائل گرداند و محتاج به حجامت نگردد و از مرض بواسير و خارش بدن و آبله و ديوانگى و خوره و پيسى و رعاف و قى (حالت تهوع) نجات يابد و كور و لال و كر و زمين گير نشود و آب سياه در ديده اش نزول نكند و دردى كه موجب افطار روزه و نقصان نماز او باشد او را عارض نگردد و از وسوسه هاى جنيان و شياطين متاذى نگردد»
پس حضرت رسول صلى الله عليه و آله فرمود :«كه جبرئيل گفت: هر كه از اين آب بياشامد و به جميع دردهائى كه در مردم مى باشد مبتلا باشد موجب شفا از جميع آنها گردد و به حق خداوندى كه ترا به راستى فرستاده هر كه اين آيات را بر اين آب بخواند و بياشامد حق تعالى دلش را مملو گرداند از نور و روشنى و الهام خود را در دل او وارد سازد و حكمت بر زبان او جارى گرداند و پر كند دل او را از فهم و بينائى و به او عطا كند از كرامتها آنچه به احدى از عالميان عطا نكرده باشد و هزار مغفرت و هزار رحمت بر او بفرستد و غش و خيانت و غيبت و حسد و بغى و كبر و بخل و حرص و غضب را از دل او بردارد و سردى بر طبع او غالب نگردد و از عداوت و دشمنى مردم و بدگويى ايشان نجات يابد و موجب شفاء جميع امراض او گردد و در خواص آن مذكور است كه اگر در زندان باشد و از آن بياشامد از حبس نجات يابد.
#سرمه
#جواهر_سرمه
جواهر سرمه منقول از حضرت امیر المؤمنین علیه السلام برای تاریکی چشم :
توتیا قلم دو مثقال ، سرمه ی اصفهانی دو مثقال ،
نمک اندرانی دو مثقال ، زعفران خوب نیم قیراط ، کافور یک حبه ، هلیله ی کابلی پنج عدد
(و اگر هلیله ی زرد هم باشد خوب است)
هلیله ها را در آب جوشانیده،با کارد دو نصف کند و دانه ی آنها را بیرون کند و ادویه ی بالا را کوفته،در میان هلیله کند و با ابریشم کمر آنها را ببندد و در ظرفی پاک کند و اینقدر آب در آن کند که از سر آن بگذرد و بجوشاند تا ربع بماند.
پس با پارچه ای صاف کند و آب را خشک کند و صلایه کند.از کهنه ی نازک بیرون کرده،در وقت غروب آفتاب در چشم کشد.اگر پیر صد ساله باشد نور چشم او به حالت جوانی باز آید
إن شاء الله.
در علاج اعراض نفسانی طریقی دیگر است و آن را علاج روحانی گویند و این چنان باشد که مردم همت بزرگ دارد و بر هرچه پیش آید از شادی و لذت و نومیدی و ترس، خویشتنداری کند و در آن حادثه به چشم حقارت نگرد و قدر ان حادثه کمتر از آن نهد که شاید که به این سبب تغیید در وی پدید نیاید و اگر نیز تغییری پدید آید، ظاهر نکند و از دوست و دشمن پوشیده دارد تا به این طریق به نیک و بد روزگار دیده کشیدن، عادت کند تا حوادث و تغییر احوال در وی اثر ظاهر نکند.
💐
✅مدیحه دختر گرامی پیامبر اسلام سیده نساء العالمین
🌺شعر از آیت الله شیخ محمدحسین اصفهانی مشهور به آیت الله کمپانی رحمة الله علیه
💫دختر فکر بکر من، غنچه لب چو واکند
از نمکین کلام خود حق نمک ادا کند
💫طوطى طبع شوخ من گر که شکر شکن شود
کام زمانه را پر از شکر جانفزا کند
💫بلبل نطق من زیک نغمه عاشقانهاى
گلشن دهر را پر از زمزمه و نوا کند
💫خامه مشکساى من گربنگارد این رقم
صفحه روزگار را مملکت ختا کند
💫مطرب اگر بدین نمط ساز طرب کند گهى
دائره وجود را جنت دلگشا کند
💫شمع فلک بسوزد از آتش غیرت و حسد
شاهد معنى من از جلوه دلربا کند
💫و هم به اوج قدس ناموس اله کى رسد؟
فهم که نعت بانوى خلوت کبریا کند؟
💫ناطقه مرا مگر روح قدس کند مدد
تا که ثناى حضرت سیده نسا کند
💫فیض نخست و خاتمه نور جمال فاطمه
چشم دل از نظاره در مبدأ و منتهى کند
💫صورت شاهد ازل معنى حسن لم یزل
و هم چگونه وصف آیینه حق نما کند
💫مطلع نور ایزدى مبدأ فیض سرمدى
جلوه او حکایت از خاتم انبیا کند
💫بسمله صحیفه فضل و کمال معرفت
بلکه گهى تجلى از نقطه تحت «با» کند
💫دائره شهود را نقطه ملتقى بود
بلکه سزد که دعوى لو کشف الغطا کند
💫حامل سر مستمر حافظ غیب مستتر
دانش او احاطه بر دانش ماسوى کند
💫عین معارف و کم بحر مکارم و کرم
گاه سخا محیط را قطره بى بها کند
💫لیله قدر اولیا، نور نهار اصفیا
صبح جمال او طلوع از افق علا کند
💫بضعه سید بشر ام ائمه غرر
کیست جز او که همسرى با شه لافتى کند؟
💫وحى نبوتش نسب، جود و فتوتش حسب
قصهاى از مروتش سوره «هل اتى» کند
💫دامن کبریاى او دسترس خیال نى
پایه قدر او بسى پایه به زیر پا کند
💫لوح قدر به دست او کلک قضا به شست او
تا که مشیت الهیه چه اقتضا کند
💫در جبروت، حکمران، در ملکوت، قهرمان
در نشئات کن فکان حکم به ماتشا کند
💫عصمت او حجاب او عفت او نقاب او،
سر قدم حدیث از آن ستر و از آن حیا کند
💫نفخه قدس بوى او جذبه انس خوى او
منطق او خبر ز «لاینطق عن هوى» کند
💫قبله خلق، روى او، کعبه عشق کوى او
چشم امید سوى او تا به که اعتنا کند
💫بهر کنیزیش بود زهر کمینه مشترى
چشمه خور شود اگر چشم سوى سها کند
💫مفتقرا متاب رو از در او بهیچ سو
زانکه مس وجود را فضه او طلا کند
💫💫💫💫💫
@mirathshiatabriz
با نوای سیدمجید بنی فاطمه
👇👇👇👇👇
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#غلامرضا_سازگار
ذبیح دوّم آل پیمبر
علیّ اوّل شاه شهیدان
عیان از طلعتش یک آسمان نور
نهان در سینه اش یک بحر ایمان
گل رویش تمام باغ جنّت
خط و خالش همه سی جزء قرآن
جلال چارده معصوم در قد
جمال پنج تن در رخ نمایان
رسول کبریا را جان شیرین
امیرالمؤمنین را شیرۀ جان
نه ماهش می توان گفتن نه مهرش
که باشد بهتر از این برتر از آن
شمیم طرّه اش بر زخم، مرحم
غبار مقدمش بر درد، درمان
ز ما چشم امید و دست خالی
از او بذل عنایت باب احسان
اگر چشمی گشاید عالمی را
کند با یک نگاه خویش سلمان
چو چشمش باز شد بر روی بابا
برای دادن جان بست پیمان
نشاید وصف او گفتن، گرفتم
که گوهر از دهان ریزم چو باران
من و نعت رسول الله ثانی؟
من و وصف جمال الله سبحان؟
علیّ ابن حسین ابن علی را
حسین ابن علی باید ثنا خوان
رسول الله پا تا سر زهی قدر
ولیّ الله سر تا پا زهی شان
نبوّت در جمال اوست پیدا
ولایت در وجود اوست پنهان
ز خشم او شراری نار دوزخ
ز مهر او بهاری باغ رضوان
گهی زینب در این آئینه مبهوت
گهی عبّاس از این آیینه حیران
اگر می دید یوسف روی او را
نمی آمد برون از چاه کنعان
حرام ست از کنار این گل رو
کسی رو آورد سوی گلستان
شرف، آزادگی، ایثار، تقوی
کنار سفرۀ او چار مهمان
زهی چشم و زهی ابرو که باشد
یکی نرگس یکی شمشیر برّان
دو گیسویش دو حبل محکم دین
دوصورت سورۀ نور است و فرقان
دو بازویش دو دست قدرت حق
دو لب دو پاره از لعل بدخشان
گهی با ناز از بابا برد دل
گه از لبخند بر مادر دهد جان
توانایی به خاک او زمین گیر
خرد در پیش او طفل دبستان
مگر مهرش بگیرد دست «میثم»
و گر نه جای او باشد به نیران
@deabelnews
صلّی اللهُ علیکِ یاسَیّدتی ومولاتی یافاطمة الزّهراء روحی لکِ الفِداء
فی مدحِ سیّدةِ النّساء سلامُ اللهِ علیها
دختر فكرِ بكرِ من، غنچهٔ لب چو واكند
از نمكين كلام خود، حقّ نمك ادا كند
طوطى طبع شوخ من گر كه شكر شكن شود
كام زمانه را پر از شكّرِ جانفزا كند
بلبل نطق من زيك نغمهٔ عاشقانه اى
گلشن دهر را پر از زمزمه و نوا كند
خامه مشكساى من گربنگارد اين رقم
صفحه روزگار را مملكت خَتا كند
مطرب اگر بدين نمط ساز طرب كند گهى
دائرهٔ وجود را جنّتِ دلگشا كند
منطقِ من هماره بندد چو نِطاقِ نطق را
منطقهٔ حروف را منطقة السّما کند
شمع فلك بسوزد از آتش غيرت و حسد
شاهد معنى من ارجلوهٔ دلربا كند
نظم برد بدین نسق ،ازدمِ عیسوی سبق
خاصه دمیکه ازمسیحا نفسی ثنا کند
وهم به اوج قدس ناموس اله كى رسد؟
فهم كه نعت بانوى خلوت كبريا كند؟
ناطقهٔ مرا مگر روح قُدُس كند مدد
تا كه ثناى حضرت سيّدهٔ نسا كند
فيض نخست و خاتمه، نور جمال فاطمه
چشم دل از نظاره در مبدأ و منتهى كند
صورت شاهد ازل معنى حسن لم يزل
و هم چگونه وصف آئينهٔ حق نما كند
مطلع نور ايزدى مبدأ فيض سرمدى
جلوهٔ او حكايت از خاتم انبيا كند
بسملهٔ صحيفهٔ فضل و كمال معرفت
بلكه گهى تجلى از نقطهٔ تحت «با» كند
دائرهٔ شهود را نقطهٔ ملتقى بود
بلكه سزد كه دعوى لو كُشِف الغِطا كند
حامل سر مستسرّ،حافظ غيب مستتر
دانش او احاطه بر دانش ماسوى كند
عين معارف و حكم ،بحر مكارم و كرم
گاهِ سخا محيط را قطرهٔ بى بها كند
ليلهٔ قدر اوليا، نور نهار اصفيا
صبح جمال او طلوع از افق علا كند
بِضعهٔ سيّد بشر، امّ ائمّه غُرَر
كيست جز او كه همسرى با شه لافتى كند؟
وحى نبوّتش نسب، جود و فتوّتش حسب
قصّه اى از مروّتش سوره «هل اتى» كند
دامن كبرياى او دست رسِ خيال نى
پايهٔ قدر او بسى پايه به زير پا كند
لوح قدر به دست او، كلكِ قضا به شست او
تا كه مشيّتِ الهيّه چه اقتضا كند
در جبروت حكمران، در ملكوت قهرمان
در نشَئَاتِ كن فكان حكم به ماتَشا كند
عصمت او حجاب او، عفّت او نقاب او
سرّ قدم حديث از آن ستر و از آن حيا كند
نفخهٔ قدس بوى او ،جذبهٔ انس خوى او
منطق او خبر ز «لاينطقُ عن هوى» كند
قبلهٔ خلق روى او، كعبهٔ عشق كوى او
چشم اميد سوى او تا به كه اعتنا كند
بهر كنيزيش بود زهر كمينه مشترى
چشمهٔ خور شود اگر چشم سوى سُها كند
مفتقرا متاب رو از در او به هيچ سو
زانكه مس وجود را فضّهٔ او طلا كند
حضرت آية الله شیخ محمّدحسین غروى اصفهانى رحمة الله علیه (متولّد ۱۲۹۶ ومتوفّی به سال ۱۳۶۱هجری قمری)
دیوان شیخ محمّدحسین غروی اصفهانی ،تهران ،دارالکتب الاسلامیّه ،۱۳۶۷شمسی ،صفحهٔ ۳۹
#فاطمیّ
🌾🍃🍃@madihehvamarsiah
صلّی الله علیکَ یااباعبدالله الحسین المظلوم روحی لکَ الفِداء
ذِکرِ لعلِ جان پرور حسین، جانِ مرده را زنده می کند¹
آری ار کند بنده بندگی ،کارِ آفریننده می کند
جان فِدایِ او کز سرِ صفا ،از خدا نجُستی بجز خدا
بنده کاین چنین آمد از رضا ،کاینات را بنده می کند
چرخِ پرده در بین که بر مَلا،پرده می درد از جفا
بانوئی که از سایه اش حیا،آفتاب تابنده می کند
پیشِ روی زینب دل غمین ،کف زنان و شادی سپاه کین
پیشِ چشمِ گریانِ عابدین ،قاتلِ حسین خنده می کند
نیزه دار را کاو سرِ حسین ،در مقابلِ زینب آورد
کاو به راهِ شام این شبِ سیه ،کارِ ماهِ تابنده می کند
جودیا غمِ کربلای او ،هر شبم کشد در هوایِ او
باز امید روزِ لقایِ او ،هر سحر گهی زنده می کند²
میرزا عبدالجواد جودی خراسانی رحمة الله علیه
______________________
1_این مرثیه به اقتفای غزلی از فروغی بسطامی سروده شده که این بیت معروف از آن غزل است:
هر گه از درش خیمه میکنم، جامه میدرم، نعره میزنم
من به حال دل گریه میکنم، دل به کار من خنده میکند
2_از مجموعه ای در مرثیه ،کتابخانهٔ ملّی ملک
#حسینیّ
🌾🍃🍃@madihehvamarsiah
اگر بنا به تفسیر شخصی از نظر شیخ انصاری باشد، من برداشتم اینه که شیخ، سوال کننده را «سر کار گذاشته»
و از بس ملای رومی در نظرش حقیر بوده، حتی نخواسته عمر شریفش را برای توضیح در بارهاش تلف کند
با یک جمله از خود ملای رومی دهن سوال کننده را بسته و دنبال نخود سیاه فرستاده🙁
هو
سلطان ابراهیم ادهم قـدس الّلـه تعـالی روحـه، می فرماید که شـبی به خـواب دیـدم کـه فرشـته طومـاری در دسـت، و چیزي می نـوشت، وی را گفتـم این چیست که می نویسی؟
گفت نام دوستان او می نویسم.
گفتم نام من نوشتی؟
گفت نی.
گفتم اگر من نه از ایشانم نه آخر از جمله دوسـتان اویم، و ایشان را دوست می دارم؟!
درین بودم که فرشته در رسید، گفت طومار از سر فراگیر و نام وی را فرا پیش گیر و نام وی بنویس که دوستِ دوستان منست!
ابوالعبـاس عطار نور الّله مضـجعه می گویـد: اگر نتوانی دست در وي زدن دسـت در دامـن دوسـتان او زن، که اگر به درجه ایشان نرسی به شفاعت ایشان مشرف گردی ...
نکته: ای درویش کسی که دوست خدای تعالی را دوست می دارد، لذت بهشتیان می یابد، وکسی که خداي تعالی را بی واسطه دوست دارد ببین که چه دولت و سعادت یابد.
تفسیر حدائق الحقایق
معین الدین هروی
@yarekhaksar
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com