🔳 نامۀ تعدادی از اعضاء نشست دوره‌ای اساتید سطوح عالی و دروس خارج حوزۀ علمیّۀ قم به آیة الله وحید خراسانی: چگونه می‌توان این جنایات و مظالم و لگدمال کردن حدود الهی را، آن هم با نام دین، دید و سکوت کرد؟
باسمه تعالی شأنه
محضر مبارک زعیم حوزات علمیّۀ ایران، شیخ المراجع و استاذ الفقهاء و المجتهدین، حضرت آیة الله العظمی آقای وحید خراسانی (أدام الله ظلّه)
سلام علیکم
استاذنا المعظّم! دوازده سال پیش، در یکی از جلسات درس شکوهمند خارج فقهتان، از لسان مبارک خودتان شنیدیم که فرمودید: «فقیهی که به مُخّ فقاهت رسیده، می‌داند حبس در چه مواردی است و چقدر امر حبس، شدید است و اساس دین بر حرّیّت بشر است و حبس و زندانی کردن او و حرمان او از جامعه و از خانواده در چه حد از شدّت است و موارد حبس در شریعت در چه مواردی و با چه دقّتی مطرح شده است.» (۱۳۸۹/۱۲/۱) چندی بعد در یکی از چهارشنبه‌‌های درس تفسیرتان شنیدیم که فرمودید: «این دستگاه فاسد با این بساط اگر جایی، یک کلمه، بویی برای تزلزل «مقام من» [یعنی آقای خامنه‌ای] باشد همۀ قوا آنجا حاضر است، اما دین و ایمان از مغز جوان‌‌ها برده میشود، همه در خفقان و خوابند، دنبال مقام و مالند؛ سر ریاستشان مشغولند؛ دم از اسلام می زنند!» (۱۳۸۹/۱۲/۱۸)
پس از این بیانات حق‌طلبانۀ حضرتعالی، اعضاء مواجب‌بگیر جامعۀ موسوم به مدرّسین حوزۀ علمیۀ قم، با دست‌پاچگی خدمتتان رسیدند و خواستار تصحیح یا تعدیل مواضع شما شدند و حضرتعالی نیز در پاسخ، آب پاکی را روی دستشان ریختید و فرمودید: «تمام چیزهایی که من گفتم، اندیشه بوده، فکر کردم و با اعتقاد بیان داشته‌ام و برگشتی هم وجود ندارد و به امواج سیاسی هم ربطی ندارد و فقط از باب حق گویی و حق طلبی بوده است. اشخاص مهم‌ترند یا اسلام؟ بنیان‌گذار جمهوری اسلامی الآن کجا هستند؟ آقای خامنه‌ای و من تا کی خواهیم ماند؟ هیچ‌کس نخواهد ماند. اعلام خطر من به خاطر عملکردهاست و نباید به اسلام خدشه‌ای وارد شود؛ چون ما همه رفتنی هستیم و اسلام عزیز ماندگار است و بایستی پایدار بماند. حرف های بسیار اساسی‌تری دارم که در آینده به تدریج مطرح خواهم کرد و ممکن است نظرات من به هرکس که شما فکر می‌کنید هم بر بخورد.» مضافاً بر اینها، بارها این حکومت «گمراه» و دستگاه «فاسد» را به بردن آبرو و تحریم مالیات، تهدید فرموده‌اید.
شیخنا الاستاذ! خطری که سالها پیش نسبت بدان انذار داده بودید، الیوم بیش از هر زمانی دیگری ظاهر شده است. عملکرد ناصواب این حکومت، منتهی به فقر و فلاکت و فساد و اختناق شده و چون حکومت، پوستین اسلام را وارونه به تن نموده، دین را نزد بسیاری از مردم، بالخصوص جوانان، متّهم و منفور و مطرود کرده است. این حکومت فاسد و ظالم، به نام اسلام و شریعت محمّدی، به ناحق، خون می‌ریزد و از کشتن اطفال هم ابایی ندارند. قضات فاسق و بی‌سواد، از باب النّصر بالرّعب، مردم مظلوم معترض را محکوم به محاربه و حبس‌های طویل‌المدّة می‌کنند. اینها مشروعیّت احکامشان ناشی از کجاست و مأذون از قِبل چه کسی هستند؟ رئیس قوۀ قضائیه‌ای که در حد امثله، سواد ندارد و از رعایت حداقل‌های عدالت و مروءة و زی طلبگی، عاجز است؟ یا ناصبِ جفتک‌انداز او که یک شبه، مجتهد و مرجع تقلید شد و این چنین، بلای امّت گشت؟ چگونه می‌توان این جنایات و مظالم و لگدمال کردن حدود الهی را، آن هم با نام دین، دید و سکوت کرد؟ سکوت بزرگان شیعه، حکومت را متهوّر کرده، مردم را نسبت به دین و منتسبین به دین، بی‌اعتماد و مأيوس نموده و زمینه را برای میان‌داری بعض افراد مشکوک، مهیّا ساخته است. رأس حکومت دچار چنان طغیانی شده که دیگر کار از نصیحت و تذکّر غیر علنی گذشته است و حاجت به تشر و تأدیبی علنی از سوی مراجع عالیقدر دارد. آیا وقت آن فرانرسیده که سکوت خود را بشکنید و آن حرف‌های اساسی‌ترتان را بگویید و آبروی گروگان‌گیرانِ اسلام عزیز را ببرید و آبروی دین و مؤمنان را بخرید؟
جوانان بسیاری، به ناحق در آستانه اعدام هستند و چشم امیدشان به شماست. چنانچه سکوت مراجع ادامه یابد، باید گفت: إنّا لله و إنّا إلیه راجعون، و علی الإسلام السّلام...
و السّلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
هجدهم آذر هزار و چهارصد و یک
تعدادی از اعضاء نشست دوره‌ای اساتیذ سطوح عالی و دروس خارج حوزۀ علمیّۀ قم
@Hedayati114
باسمه تعالی شأنه
محضر مبارک زعیم حوزات علمیّۀ ایران، شیخ المراجع و استاذ الفقهاء و المجتهدین، حضرت آیة الله العظمی آقای وحید خراسانی (أدام الله ظلّه)
سلام علیکم
استاذنا المعظّم! دوازده سال پیش، در یکی از جلسات درس شکوهمند خارج فقهتان، از لسان مبارک خودتان شنیدیم که فرمودید: «فقیهی که به مُخّ فقاهت رسیده، می‌داند حبس در چه مواردی است و چقدر امر حبس، شدید است و اساس دین بر حرّیّت بشر است و حبس و زندانی کردن او و حرمان او از جامعه و از خانواده در چه حد از شدّت است و موارد حبس در شریعت در چه مواردی و با چه دقّتی مطرح شده است.» (۱۳۸۹/۱۲/۱) چندی بعد در یکی از چهارشنبه‌‌های درس تفسیرتان شنیدیم که فرمودید: «این دستگاه فاسد با این بساط اگر جایی، یک کلمه، بویی برای تزلزل «مقام من» [یعنی آقای خامنه‌ای] باشد همۀ قوا آنجا حاضر است، اما دین و ایمان از مغز جوان‌‌ها برده میشود، همه در خفقان و خوابند، دنبال مقام و مالند؛ سر ریاستشان مشغولند؛ دم از اسلام می زنند!» (۱۳۸۹/۱۲/۱۸)
پس از این بیانات حق‌طلبانۀ حضرتعالی، اعضاء مواجب‌بگیر جامعۀ موسوم به مدرّسین حوزۀ علمیۀ قم، با دست‌پاچگی خدمتتان رسیدند و خواستار تصحیح یا تعدیل مواضع شما شدند و حضرتعالی نیز در پاسخ، آب پاکی را روی دستشان ریختید و فرمودید: «تمام چیزهایی که من گفتم، اندیشه بوده، فکر کردم و با اعتقاد بیان داشته‌ام و برگشتی هم وجود ندارد و به امواج سیاسی هم ربطی ندارد و فقط از باب حق گویی و حق طلبی بوده است. اشخاص مهم‌ترند یا اسلام؟ بنیان‌گذار جمهوری اسلامی الآن کجا هستند؟ آقای خامنه‌ای و من تا کی خواهیم ماند؟ هیچ‌کس نخواهد ماند. اعلام خطر من به خاطر عملکردهاست و نباید به اسلام خدشه‌ای وارد شود؛ چون ما همه رفتنی هستیم و اسلام عزیز ماندگار است و بایستی پایدار بماند. حرف های بسیار اساسی‌تری دارم که در آینده به تدریج مطرح خواهم کرد و ممکن است نظرات من به هرکس که شما فکر می‌کنید هم بر بخورد.» مضافاً بر اینها، بارها این حکومت «گمراه» و دستگاه «فاسد» را به بردن آبرو و تحریم مالیات، تهدید فرموده‌اید.
شیخنا الاستاذ! خطری که سالها پیش نسبت بدان انذار داده بودید، الیوم بیش از هر زمانی دیگری ظاهر شده است. عملکرد ناصواب این حکومت، منتهی به فقر و فلاکت و فساد و اختناق شده و چون حکومت، پوستین اسلام را وارونه به تن نموده، دین را نزد بسیاری از مردم، بالخصوص جوانان، متّهم و منفور و مطرود کرده است. این حکومت فاسد و ظالم، به نام اسلام و شریعت محمّدی، به ناحق، خون می‌ریزد و از کشتن اطفال هم ابایی ندارند. قضات فاسق و بی‌سواد، از باب النّصر بالرّعب، مردم مظلوم معترض را محکوم به محاربه و حبس‌های طویل‌المدّة می‌کنند. اینها مشروعیّت احکامشان ناشی از کجاست و مأذون از قِبل چه کسی هستند؟ رئیس قوۀ قضائیه‌ای که در حد امثله، سواد ندارد و از رعایت حداقل‌های عدالت و مروءة و زی طلبگی، عاجز است؟ یا ناصبِ جفتک‌انداز او که یک شبه، مجتهد و مرجع تقلید شد و این چنین، بلای امّت گشت؟ چگونه می‌توان این جنایات و مظالم و لگدمال کردن حدود الهی را، آن هم با نام دین، دید و سکوت کرد؟ سکوت بزرگان شیعه، حکومت را متهوّر کرده، مردم را نسبت به دین و منتسبین به دین، بی‌اعتماد و مأيوس نموده و زمینه را برای میان‌داری بعض افراد مشکوک، مهیّا ساخته است. رأس حکومت دچار چنان طغیانی شده که دیگر کار از نصیحت و تذکّر غیر علنی گذشته است و حاجت به تشر و تأدیبی علنی از سوی مراجع عالیقدر دارد. آیا وقت آن فرانرسیده که سکوت خود را بشکنید و آن حرف‌های اساسی‌ترتان را بگویید و آبروی گروگان‌گیرانِ اسلام عزیز را ببرید و آبروی دین و مؤمنان را بخرید؟
جوانان بسیاری، به ناحق در آستانه اعدام هستند و چشم امیدشان به شماست. چنانچه سکوت مراجع ادامه یابد، باید گفت: إنّا لله و إنّا إلیه راجعون، و علی الإسلام السّلام...
و السّلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
هجدهم آذر هزار و چهارصد و یک
تعدادی از اعضاء نشست دوره‌ای اساتیذ سطوح عالی و دروس خارج حوزۀ علمیّۀ قم
@Hedayati114
