شيخ سهل بن عبد اللّه تسترى فرموده است كه: «روز عاشورا مىگريستم و با خود مىگفتم اگر آن روز حاضر نبودم كه در پيش آن شهيد، خونم بريزند، امروز بارى در حسرت آن قطرهاى چند از آب چشم خود بريزم، شبانه حضرت رسالت صلى اللّه عليه و آله را در واقعه ديدم كه مرا گفت اى سهل به جلال حضرت ذو الجلال كه يك قطره آب ديده، در مصيبت فرزند دلبند من ضايع نيست و بدان گريهاى كه امروز كردى فردا ترا چندان ثواب مىدهند كه محاسبان تخته خاك و مستوفيان دفتر خانه افلاك، از عهده حصر و حساب ثواب آن بيرون نتوانند آمد».
@jafarian1964