🌈میرزا ابراهیم گوهری هروی (1256- ق.)
*
خوش آن زمان رویم به صد «شین» و «عین» و «فِ»
بر مرقد حسین گذاریم «لام» و «بِ»
شک نیست اینکه رخ چو بمالند بر درش
دیگر به زائرش نبود «گاف» و «نون» و «هِ»
بی شبه، زائرین درِ آن فلک جناب
دارند پیش نزد خدا «قاف» و «را» و «بِ»
اندر فرات اوست چه خوش « غین» و «سین» و «لام»
وآنگه شدن به جانب آن «کاف» و «واو» «ی»
هفتاد «حا» و «جیم» و از آن روضه، یک طواف
نی نی دو چند هست از این «شین» و «را» و « فِ»
بادا نثار درگه او «سین» و «را» و جان
گردد فدای مرقد او «را» و « واو» و «حِ»
در کیش عاشقان درش، حج اگر کنی
بی کعبه زیارت او «عین» و «با» و «ث»
بادا به قاتلان حسین، «لام » و «عین» و «نون»
از جن و انس تا به دم «حا» و «شین» و «رِ»
بادا به یاوارن حسینی ز «حِ» و «قِ»
هر دم درود تا به درِ «جیم» و « نون» و «ت ِ»
نار است بهر هر که بُود «عین» و « دال» و « واو »
خلد است بهر آنچه بُود «میم» و «حا» و «بِ»
در «نون» و «جیم» و « فا» برسانم ز کربلا
تا بوسم آستان در « عین» و «لام» و «ی ِ»
یارب دمِ ممات، مرا «چ» و «شین» و «میم»
کن باز تا که توشه دهد او ز «را» و «خِ»
در آن دمی که جان شود از تن جدا نما
ملحق تمام را تو به آن چار و « دال» و «ه ِ» «ر ِ»
فضلی کن ای کریم که در «طا» و «واو» و «سین»
زین خاکدان نصیب شود « قاف» و «با» و «ر»
یا منتقم، ظهورِ شهِ عصر، دیر شد
ما را سیاه تا به کی این «را» و «واو» و «زِ »
از «جیم» و «را» و «میم» مکن اندیشه گوهری
باشد اگر گناه تو چون «کاف » و « واو» و «ه ِ»
(از: نسخه خطی جنگ اشعار گوهری به شماره 6453 کتابخانه ملی ملک)