کانال کتابخانه تخصصی علوم قرآن و حدیث

? بسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ


? معرفی مقاله ?

?عنوان مقاله: آوردگاه طف در آینه ی قرآن
?نویسنده: دکتر محمد علی مهدوی راد

? ارتباطی شگفت بین سوره ی مبارکه ی التین با وقایع عاشورا ?

چکیده ی مقاله:

آموزه های الهی و رهنمودهای وحیانی، فراتاریخی است؛ گو این که برای فهم آن باید بدان تاریخی نگریست؛
سوره ی مبارکه ی التین با آیاتی اندک و سوگندهای تنبه آفرین، آهنگ آن دارد که نشان دهد، انسان به لحاظ ساختارِ ظاهری و امکانات معنوی، خلاقیت ها، استعدادها، زمینه ها، به گونه ای است که می تواند چنان اوج گیرد که به جز خدا نبیند، یا چون از سیر فطرت جدا شود، چنان سقوط کند که در تصور نگنجد؛ قرآن کریم این حقیقت والا را پس از سوگندهای مکرر با دو آیه ی لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في‏ أَحْسَنِ تَقْويمٍ / ثُمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلين ؛ نشان داده است.
این مدح و ذم انسان، از آن نیست که انسان یک موجود دو سرشتی است: نیمی از سرشتش ستودنی است و نیمی دیگر نکوهیدنی؛ نظر قرآن به این است که انسان همه ی کمالات را بالقوه دارد و باید آن ها را به فعلیت برساند.
شرط اصلی وصول انسان به کمالاتی که بالقوه دارد، ایمان است.
سرزمین طف از 2 محرم تا 11 محرم سال 61 قمری، صحنه ی نمایش شگفتی است؛ حسین بن علی علیه السلام؛ در ستیغ کرامت، والائی، انسانیت، شرف، ... و یزید در پست ترین جایگاهی که انسان پس از سقوط در آن قرار می گیرد.

ادامه ی مطالب ... ???

اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم

? @OstadMahdaviRad

درخت چنار

از عظیم ترین و پرعمرترین درختان ایران است. این درخت هر ساله پوست انداخته و شاخه های آن رنگ سبز روشنی به خود می گیرند؛ این جوان شدن هر ساله چنار قداست خاصی به آن بخشیده است. چنار در فرهنگ ایرانی نماد شکوه و تعلیم محسوب می شود همچنان که در نگاره های ایرانی، جشن های با شکوه و آیین های سرور در سایه چنار برقرار است و چنار به نشانه ی بلندبالایی، به خارج کادر کشیده شده است. شاید چنار در نگاره ی لیلی و مجنون در مکتب نمادی از فضای تعلیم و چتر تربیت بر سر کودکان باشد

دكتر ناصر خليلي صاحب بزرگ ترين وجامع ترين مجموعه از دست نوشته هاي قرآني ست· تاكنون مجموعه اي شخصي با اين گستردگي وجود نداشته است· اين مجموعه تصويرگر تاريخ كامل كتابتِ قرآن كريم از قرن اول هـ ق تا عصر حاضر است· نمونه هايي كه محل نگارش آن ها در منطقه اي به وسعت سرزمين هاي ميان دو نقطه ي اسپانيا و هندوستان بوده است· از چهار جلدي كه در اين مجموعه به قرآن هاي دست نويس اختصاص يافته، جلد نخست به سبك عباسي پرداخته است· در اين جلد از سه سبك اصليِ كتابتِ قرآن كه تا پيش از قرن چهارم متداول بوده، بحث مي شود· در اين نمونه ها علاوه بر چندين نسخه ي كامل قرآن با جلد و صحافي اصلي، دو صفحه از نسخه اي معروف به قرآن آبي، كه متن آن با طلا بر پوستي آبي رنگ نقش بسته و متعلق به قرن سوم هجري است، همچنين دو دسته از برگ هاي قرآني كه در پالرمو و در اواخر قرن چهارم كتابت شده، ديده مي شود ـ قرآن پالرمو تنها نسخه اي ست كه در سيسيل تهيه شده است.

بخشى از" سخنرانی دکتر عبدالکریم سروش
"جواهرالقرآن" در سن خوزه، کالیفرنیا
فوریه 2016
جواهرالقرآن ابداع من نیست، عنوان برگزیده ‌ی من برای این سخنرانی "سقف و ستون مسلمانی" بود. تضادی در کار نیست! می خواستم به منزله ستون‌ های مسلمانی و سقفی که بر این ستونها زده می شود، پاره‌ ای از معارف قرآن را عرضه کنم و بگویم که یک مسلمان در چه خانه ای و زیر چه سقفی زندگی می کند که خود را بشناسد و بداند کجاست. وقتی که خویشتن را معرفی می کند به خود یا دیگران، به درستی بگوید که از کجا می آید و در کجا ساکن است. دانستن خانه ی خویش فریضه است، بخصوص برای کسی که نمی خواهد آواره باشد، نمی خواهد سرگردان باشد، نمی خواهد هیچ جایی باشد. چنین قصدی داشتم بعد اندیشیدم که این عنوان را قدری شفاف تر کنم. حالا که می خواهم در باره ی قرآن و معارف قرآنی سخن بگویم، عنوانی را انتخاب کنم که به دلالت مستقیمی چنین معنایی را افاده کند، لذا "جواهرالقرآن" را برگزیدم.
جواهرالقرآن نامی است که امام ابوحامد غزّالی به یکی از کتاب های خود داده است، یکی از کتاب هایی که از تألیفات پایانی اوست، یعنی بعد از اینکه کتاب های اصلی و مهم خود مثل احیاءالعلوم و کیمیای سعادت و الاقتصاد فی الاعتقاد و بسی کتاب های دیگر را نوشت، به فکر افتاد که کتابی در باره ی قرآن بنویسد. کتاب کوچکی نوشت در حدود صد صفحه و نام آن را جواهرالقرآن نهاد. این کتاب درنوع خود بی نظیر است، یعنی در حدی که من خبر دارم، کسی پس از غزّالی به راه او نرفته است و کتابی این چنین تألیف نکرده است. امروز هم اگر شما بشنوید و بدانید که غزّالی چه کرده است، شاید تعجب کنید. کمتر دیده شده است یا شاید اصلا دیده نشده است که کسی از قرآن گزینشی بکند و بگوید که اینها جواهر قرآن است. آن آیات مهم و اصلی قرآن است و این ها را در یک کتابی گردآوری کند، گویی برای مسلمانان برای مؤمنان و قرآن خوانان چنین کاری در حدّ کفرگویی و کافرکیشی است. اگر کلام خداوند است و اگر آیات فرستاده ی خداوند است، چه جای ما و چه حدّ ماست که در میان آنها گزینش کنیم و بگوییم این یکی از آن یکی بهتر است و آن گاه بیاییم و قرآن را خلاصه کنیم، دریک کتاب کوچکتری. ولی غزّالی این کار را کرده است و غزّالی، خُب به دلیل مقام و عظمتی که در تاریخ تفکر اسلامی داشته است، طبعا از او پذیرفته شده است، گرچه که اعتراضاتی هم بوده و هنوز هم شاید به دل بعضی ننشیند و امروزه کسی جرأت نکند که چنین کاری بکند. اما این کتاب اینک در اختیار ماست. می توانید خودتان آن را برگیرید و بخوانید. تا آنجا که من اطلاع دارم متأسفانه ترجمه ی فارسی از این کتاب به طبع نرسیده و در اختیار عموم نیست. ولی ترجمه ی انگلیسی آن هست، اصل عربی آن هست و می توانید مورد استفاده قرار بدهید و ببینید که این مرد در این کتاب چه کرده است. چنانکه نام آن نشان می دهد جواهر قرآن و درّهای قرآن را برگزیده و در این کتاب آورده است. از نزدیک به 6600 آیه قرآن، حدود 1500 تا را برگزیده و در کتاب خود آورده است، یعنی تقریباً 5000 آیه بیرون از کتاب افتاده است. دلایل آن را هم ذکر کرده است. من نمی خواهم اینجا وارد تفصیل و تشریح این کتاب شوم و نکات مختلف و دلایل متفاوت این مرد را بیان کنم. اگر کتاب را به دست آوردید و خواندید متوجه می شوید. من هم همین کار را کرده ام، منتها در پیروی ا ز غزّالی و در نهایت فروتنی نسبت به آن مرد بزرگ و در خور جلسه ای که اکنون در کنار یکدیگر نشسته ایم، اگر بنا بود که کتابی تهیه شود، چیزی شاید غیر از این درمی آمد.
ده آیه را انتخاب کرده ام که اینجا با شما در میان بگذارم و در باره ی هر یک از آنها سه چهار دقیقه ای سخن بگویم تا به پایان وقت برسیم. این آیات از قضا بدون اینکه من به کتاب غزّالی نظر کنم و تحت تأثیر او قرار بگیرم، آنها را خودم انتخاب کردم و بعدا دیدم که نیمی از آنها را غزّالی هم اختیار کرده و نیمی از آنها را آن بزرگوار انتخاب نکرده است. خصوصا به دو آیه اینجا تأکید خواهم کرد و دلایل آن را هم برای شما خواهم گفت و همین انتخاب شدن یا انتخاب نشدن پاره ای از آیات دلالت قوی دارد بر این که چگونه نگاه ها به این کتاب مقدس عوض می شود، بهره گیری ها تفاوت پیدا می کند. چیزی که برای کسی از درجه ی اول اهمیت برخوردار نیست، برای کس دیگری از درجه ی اول اهمیت برخوردار می شود. سرّ آن هم به اختصار این است که مسائل ما عوض می شود. من امروز به دنبال جواب و حل مسائلی در این کتاب می گردم که شاید در خاطر غزّالی نبوده است و از ذهن او عبور نمی کرده، مسئله ی زمانه ی او نبوده است، حالا خواه در عرصه ی کلام، خواه در عرصه ی اخلاق، خواه در عرصه ی اجتماع؛ و لذا او اهمیتی که آن آیات داشته آن چنان که باید به دست نیاورده است. اما امروز شاید ما در پرتو پاره ای حوادث فکری و غیرفکری روزگارمان به پاره ای وزن بیشتر می دهیم و به پاره ای وزنی کمتر.
من خودم گ

دكتر ناصر خليلي صاحب بزرگ ترين وجامع ترين مجموعه از دست نوشته هاي قرآني ست· تاكنون مجموعه اي شخصي با اين گستردگي وجود نداشته است· اين مجموعه تصويرگر تاريخ كامل كتابتِ قرآن كريم از قرن اول هـ ق تا عصر حاضر است· نمونه هايي كه محل نگارش آن ها در منطقه اي به وسعت سرزمين هاي ميان دو نقطه ي اسپانيا و هندوستان بوده است· از چهار جلدي كه در اين مجموعه به قرآن هاي دست نويس اختصاص يافته، جلد نخست به سبك عباسي پرداخته است· در اين جلد از سه سبك اصليِ كتابتِ قرآن كه تا پيش از قرن چهارم متداول بوده، بحث مي شود· در اين نمونه ها علاوه بر چندين نسخه ي كامل قرآن با جلد و صحافي اصلي، دو صفحه از نسخه اي معروف به قرآن آبي، كه متن آن با طلا بر پوستي آبي رنگ نقش بسته و متعلق به قرن سوم هجري است، همچنين دو دسته از برگ هاي قرآني كه در پالرمو و در اواخر قرن چهارم كتابت شده، ديده مي شود ـ قرآن پالرمو تنها نسخه اي ست كه در سيسيل تهيه شده است.

با سلام.
این که بیایند و برای شعری کهن سندسازی کنند و مثلا چون در آن گفته شده است «نحن بنات طارق» آن را به شاعری که دختر طارق نامی بوده است نسبت بدهند، امری باسابقه است و چیزی را ثابت نمی کند. ما در زبان فارسی هم نمونه های فراوانی از این تلاشها را شاهدیم؛ همچون کوششها برای این که نشان دهند حافظ معشوقی به اسم «شاخ نبات» هم داشته است؛ چون در شعری می گوید «... شاخ نباتم دادند». این به نظرم استنادی ضعیف و غیرقابل اعتنا ست.

وانگهی، همۀ هیاهوی چندصفحه ای آقای انصاری درواقع بر سر این بود که پاکتچی نام فردی را به اشتباه با دیگری خلط کرده است. می شد همین را متواضعانه و با حواس جمعی نسبت به حقوق شاگردی و شأن استادی نیز یادآوری کرد. نه با این حرفها چیزی از عظمت کارهای پاکتچی کاسته می شود و نه مقالۀ عالمانۀ جدیدی به نام انصاری ثبت می شود.

نکتۀ مهم تر این است که هنوز کسی نه در بارۀ آن خلط ادعایی، و نه در بارۀ بنات طارق نظر پاکتچی را نشنیده است.

با سلام. می بخشید، من دنبال مقاله ای از دکتر پاکتچی هستم که در این سخنرانی به آن اشاره می کنند. در مورد گونه های زمان تاریخی در قرآن است. متاسفانه در هیچ وبسایتی چنین مقاله ای را از ایشان نیافتم. اگر کسی از بزرگواران به این مقاله دسترسی دارند، ممنون میشوم به اشتراک بگذارند.

کوکبی حمیدپور:
چاکرای اول : چاكراى ریشه یا پایه ستون فقرات "مولادهارا "
چاکرای تکیه گاه ، محل ورود «پرانا» یا انرژى حیاتى است.طیف رنگى مربوط به این چاكرا قرمز است كه نشانه زندگى، قدرت، نیروى جسمانى و حیات است. این رنگ روى كم خونى و فقر غذایى اثرخوبى دارد و ارتعاشات تقویت كننده و درمان كننده دارد.


منطقه چاکرا : بین معقد و دستگاه تناسلی (نشیمنگاه

غدد مرتبط : فوق کلیوی که آدرنالین تولید می کند.

رنگ : قرمز تند

عطر: درخت سدر – درخت میخک

عضو وابسته: استخوان ها ،دندان ها، ناخن ، پا ،روده،مقعد، پروستات

شکل : نیلوفر چهار پر
تاثیرات: امنیت ، بقا ، ایمان ، ارتباط ، پول ، خانه . توانایی بنا کردن و حاضر بودن در زمان و مکان . همچنین این چاکرا ارتباط مادر با شخص را منعکس می کند و با احساس شخص در رابطه با بودنش بر روی زمین و همچنین با جسم در ارتباط است . تنشهایی که در جسم بوسیله این چاکرا کنترل می شود در قسمتهایی که به این چاکرا ارتباط دارد نشان داده می شود.

💠 بسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ


📄 معرفی مقاله 📄

🌷عنوان مقاله: آوردگاه طف در آینه ی قرآن
🌷نویسنده: دکتر محمد علی مهدوی راد

🌸 ارتباطی شگفت بین سوره ی مبارکه ی التین با وقایع عاشورا 🌸

چکیده ی مقاله:

آموزه های الهی و رهنمودهای وحیانی، فراتاریخی است؛ گو این که برای فهم آن باید بدان تاریخی نگریست؛
سوره ی مبارکه ی التین با آیاتی اندک و سوگندهای تنبه آفرین، آهنگ آن دارد که نشان دهد، انسان به لحاظ ساختارِ ظاهری و امکانات معنوی، خلاقیت ها، استعدادها، زمینه ها، به گونه ای است که می تواند چنان اوج گیرد که به جز خدا نبیند، یا چون از سیر فطرت جدا شود، چنان سقوط کند که در تصور نگنجد؛ قرآن کریم این حقیقت والا را پس از سوگندهای مکرر با دو آیه ی لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في‏ أَحْسَنِ تَقْويمٍ / ثُمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلين ؛ نشان داده است.
این مدح و ذم انسان، از آن نیست که انسان یک موجود دو سرشتی است: نیمی از سرشتش ستودنی است و نیمی دیگر نکوهیدنی؛ نظر قرآن به این است که انسان همه ی کمالات را بالقوه دارد و باید آن ها را به فعلیت برساند.
شرط اصلی وصول انسان به کمالاتی که بالقوه دارد، ایمان است.
سرزمین طف از 2 محرم تا 11 محرم سال 61 قمری، صحنه ی نمایش شگفتی است؛ حسین بن علی علیه السلام؛ در ستیغ کرامت، والائی، انسانیت، شرف، ... و یزید در پست ترین جایگاهی که انسان پس از سقوط در آن قرار می گیرد.

ادامه ی مطالب ... 👇👇👇

اللّهُمَّ صَلّ عَلَی محَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجّل فَرَجَهُم

🆔 @OstadMahdaviRad

چند منبع برای یک مقاله آکادمیک لازم است؟

🔸 در بسیاری از موارد دانشجویان این سوال را مطرح می کنند که ما حداقل باید چند منبع را در قسمت رفرنس های مقاله ی خود بیاوریم و جوابی که معمولا از دیگران می شنوند این هست که خوب، این سوال رو از استادتون بپرسین چون در آخر آنها هستند که به شما نمره خواهند داد.

🔸به تجربه ثابت شده است تعداد مشخص شده ای برای این سوال وجود ندارد. بلکه نکته ی اصلی ای که باید به آن توجه شود این است که اصلا هدف ذکر منابع چیست؟ پاسخ مشخص این است که تعداد مقالات و منابعی که در بخش رفرنس ها آورده می شوند باید به اندازه ای باشند که هدف از ارائه ی بخش منابع در انتهای مقاله را برآورده سازد.

✳️ هدف از بخش منابع چیست؟

🔹ما در مقالات منابعی را که از آنها استفاده کرده ایم لیست می کنیم تا در برابر سوال ها و ابهام های خواننده دربارهی ایده ها و فرض ها و نکات مهمی که در مقاله ی خود بیان کرده ایم، مقاله ی خود را پشتیبانی کنیم. در حقیقت ما می گوییم که همانطور که فلان دانشمندان نیز در تحقیق خود به فلان نتیجه رسیده اند.... یعنی ما داریم به خواننده می گوییم که این فرض یا جمله ای که بیان کردم در حقیقت از پشتوانه ی علمی برخوردار است.

🔹لذا بهتر است به تعدادی که نیاز است منابع را ذکر کنیم تا به اندازه ی لازم جملات مهم مقاله ی خود را به پشتوانه های علمی محکم کنیم.

👈 یک راه بسیار خوب برای دانستن اینکه آیا با این مقالات و این تعداد رفرنس توانسته ایم پشتوانه لازم را ایجاد کنیم یا خیر این است که به سوالات زیر پاسخ دهید:

1️⃣ آیا در متن علمی من، نکات و جملات مهمی هستند که بدون پشتوانه ی علمی رها شده باشند؟

2️⃣ آیا بیش از حد به یک منبع تکیه نکرده ام؟ آیا برای تحکیم نکات اساسی تحقیقم از 2 یا 3 منبع استفاده کرده ام؟

3️⃣ اگر جملات بدون پشتوانه علمی ای در متن وجود دارد، آیا از منابع موجود می توانم برای آنها نیز استفاده کنم؟

4️⃣ اگر موضوع تحقیق من مسئله ای است که نظرات مخالفی درباره ی آن وجود دارد، آیا از هر دو جنبه ی موضوع منابعی را ذکر کرده ام؟

🔺یکی از مهارت های تحقیق و مقاله نویسی این است که ما بتوانیم خلاء های اطلاعاتی را در کار تحقیقی خود شناسایی کنیم.