نویسنده: علی رووف
ماجرای داستان "با کفشهای برفی" که برای نوجوانان و جوانان نگارش یافته، سرگذشت گربه کوچکی است که با اندیشه پرواز و کسب نام و نشان، زادگاهش را رها میسازد .
پدیدار شناسی روح هگل
نویسنده: سیدجواد طباطبایی
درس گفتارهای: دكترسيد جواد طباطبایی
تقرير: مصطفی نصيری
تعداد صفحه: 303
پدیدارشناسی روح ، به طور استثنایی کتاب بسیار بسیار دشواری است و در چهارـ پنج دهه گذشته کوششهای بسیاراساسی برای فهم این کتاب و تعیین جایگاه آن صورت گرفته است. یکی از وجوه اهمیت این کتاب این است که در سال های آغازین قرن ۱۹ یعنی در سال ۱۸۰۷ منتشر شد و فیلسوفان بعدی همه به نوعی سعی کردند نظری به آن داشته باشند، حتی هایدگر که آخرین فیلسوف مهم قرن بیستم است و چندین بار هگل را درس داده، بویژه یک بار در یک ترم، تنها مقدمه کتاب را که چند صفحه بیش نیست، تدریس کرده که جلد ۳۶ مجموعه آثار وی است. برخی از مفسران بر آنند که هایدگر در پیکار با تمام متن های مهم تاریخ فلسفه، از هراکلیتوس و افلاطون و ارسطو گرفته تا آخرین فیلسوف، موفق شده برآنها چیره شود ولی در رویاویی با پدیدارشناسی روح، تمام نیروی خود را برای تفوق به آن به کار بسته اما از عهده آن برنیامده است.
پدیدارشناسی از زمان انتشار در سال ۱۸۰۷ بارها، بویژه در آلمان و توسط شاگردان هگل و شاگردان آنها و مفسران آلمانی خوانده شده و مورد تفسیر قرارگرفته که امروزه بسیاری از آنها را در فهم این کتاب درست ارزیابی نمی کنند. این درس گفتار به مناسبت دویستمین سال انتشار پدیدارشناسی هگل در هشت جلسه در تهران توسط دکترسیدجوادطباطبایی عرضه شده است که آقای مصطفی نصیری با دقت آن ها را از نوارپیاده وبازنویسی کرده است.
#هگل
#جواد_طباطبایی
👇👇👇👇👇
@philosophic_books
عقل در تاریخ
نام نویسنده : گ. و. هگل
مترجم : حمید عنایت
تعداد صفحه : 350
هگل که با همۀ نوآوری هایش هیچ گاه نمی تواند خود را از قید کیش عیسوی برهاند – تجلی ذاتی خدایی را در مسیح ، آغاز عصر مطلق تاریخ جهانی می داند ، عصری که عقل مطلق در آن آرام آرام ، ولی آگاهانه به جلوه آغاز می کند . بدینگونه زندگی اجتماعی بشر گام به گام به سوی عقلانی شدن بیشتر پیش می رود . تاریخ ، داستان این پیشرفت است که بشر در رهگذر آن ، از خود آگاه می شود و همراه با این خود آگاهی ، آزادی اش نیز بیشتر می گردد . آگاهی انسان از ظرورت عقلی آزادی برای پرورش توانایی های مادی و معنوی خود و به کار بردن خردمندانۀ این آزادی ، یا به اصطلاح هگل پیشرفت خود آگاهی آزادی غایت تاریخ است .
#هگل
👇👇👇👇👇
@philosophic_books
استقرار شریعت در مذهب مسیح
نویسنده: گ. و. هگل
مترجم: باقر پرهام
هگل دستگاه رسمی کلیسا را متهم می کند که تعالیم اخلاقی مسیحیت نخستین را از جامه سترگ اش بیرون آورده و با شریعت ساختگی از جلوه انداخته است
صدو هفدهمین شماره ی ماه نامه ی تخصصی اطلاعات حکمت و معرفت منتشر شد
ویژه نامه فردریش هگل و جواد طباطبایی
ویژه نامه «ما و هگل 3» ماهنامه اطلاعات حکمت و معرفت منتشر شد که بخش دوم آن به دکتر سیدجواد طباطبایی اختصاص دارد.ماهنامهی اطلاعات حکمت و معرفت، تاکنون، دو ویژهنامه با موضوع نسبت «ما و هگل» منتشر کرده است که طبق وعدهای که در همان ابتدا داده شد، بنا بود شمارهی سوم و آخری هم داشته باشد. در این شماره آخر نیز به روال سابق، تمرکز ما معطوف به همین نسبت میان «ما و هگل» از جهات و جوانب مختلف است و در همین راستا مصاحبهها و مقالات متعددی دربارۀ «نسبت ما و با هگل» گردآوری شده است. بر این اساس، ابتدا مصاحبهای با دکتر محمدرضا بهشتی، هگلپژوه و استاد دانشگاه تهران، انجام شده است که در آن، به جنبههای مختلف این نسبت، تاریخچهی هگلخوانیِ ما، امکان فهم ما نسبت به هگل و نهایتاً مسالهی امکان ترجمه پرداخته شده است. سپس مصاحبهای با دکتر محمدعلی مرادی، دانشآموختۀ فلسفه از دانشگاه برلین، صورت گرفته است که این مصاحبه نیز از نسبت میان ما و هگل آغاز شده و به آسیبشناسی فلسفهخوانیِ ما و شیوهی ترجمۀ آثار فلسفی منجر شده است. متن سوم، مقالهای است از سالور ملایری که به کاربرد مفهوم خودآگاهی هگلی در شناخت و همچنین آسیبشناسیِ روشنفکری ایرانی (با تمرکز بر نمونۀ آخوندزاده) در ساحت ادبیات و فرهنگ پرداخته است. این مقاله بیش از آنکه به هگل بپردازد به «ما» اختصاص دارد و میتوان در پرتو آن دستکم تلاشی برای بهرهگیری از مفاهیم هگلی در بازخوانی و واکاویِ «ما» را مشاهده کرد.
بخش دوم این ویژهنامه اما کوشیده است تا فقط در سطح نسبت «ما و هگل» باقی نماند و به بحث از نسبت «ما با خودمان» به میانجی هگل وارد شود. روشن است که در این میان، یکی از نامهایی که احتمالاً به ذهن متبادر میشود، دکتر سیدجواد طباطبایی است. شهرت دکتر طباطبایی بیشتر به دلیل استفاده از روشهای مدرن غربی در تامل و تاریخنگاریِ اندیشهی ایرانی و تکیه بر مبانی فلسفی، به ویژه هگل است. در نتیجه، این بخش شامل چهار متن در همین خصوص است که از یک سو، به ارزیابی و بررسی هگلپژوهیِ طباطبایی و از سوی دیگر به روششناسی و تاریخنگاریِ اندیشه، سیاست و فرهنگ ایرانی توسط ایشان میپردازد. در نتیجه متن چهارم این ویژهنامه به قلم احمدرضا آزمون به روششناسی دکتر طباطبایی اختصاص دارد که تلاشی است برای بررسی و تحلیل برخی از مهمترین شاخصههای روش فکری ایشان. متن پنجم از مهسا اسداللهنژاد با نقد وجوه هگلیِ اندیشههای دکتر طباطبایی، بر تاثیرپذیری ایشان از هانری کُربن متمرکز شده و نهایتاً به نقد انسداد و مشکلات ناشی از این رویکرد میپردازد. متن ششم، اما مشخصاً به هگلپژوهی طباطبایی اختصاص دارد. دکتر علیاصغر مروت در این مقاله تلاش کرده است تا شرح و البته نقدی همهجانبه نسبت به درسگفتارهای ایشان در خصوص پدیدارشناسی روح به دست دهد و هگلپژوهی ایشان را مورد ارزیابی انتقادی قرار دهد و نهایتاً نشان دهد که تفسیر طباطبایی از هگل، تا چه حد قابل دفاع و تا چه میزان قابل انتقاد است. به دلیل ماهیت عمدتاً انتقادیِ مطالب، تلاش شد تا با خود دکتر طباطبایی نیز مصاحبهای انجام شود که ایشان علیرغم تلاشهای مکرر به دلیل کسالت از انجام آن امتناع ورزیدند. همچنین با وجود پیگیریهای مکرر شرایط مصاحبه یا دریافت مطلب از شاگردان ایشان نیز فراهم نشد. به هر ترتیب، نهایتاً دکتر بستانی تقاضای ما را برای مصاحبهای کوتاه پذیرفتند که این مصاحبه علاوه بر مسالۀ هگلپژوهی دکتر طباطبایی و همچنین بررسی نوع استعمال ایدههای هگلی در تاریخنگاری اندیشه و سیاست ایرانی، به پاسخهای دکتر بستانی به انتقادات مختلف مطرح شده در خصوص سایر وجوه اندیشۀ دکتر طباطبایی اختصاص یافت. به هر ترتیب، امید است که این سه ویژهنامه دستکم بر مواجههی ما با هگل و همچنین مواجههی ما با مدرنیته و فلسفۀ غربی به طور خاص، و مواجههی ما با خودمان از طریق آئینۀ «دیگری» به طور عام پرتوی بیافکند.
در انجیل مکتوب است که روزی مسیح با شاگردانش به آبادی رسیدند،خسته و گرسنه. از مردم خوراک خواستند و آنان گفتند امروز شنبه است و قانون شریعت موسی آن است که "یوم سبت" مومن یهودی هیچ کار نکند. ما به شما خوراک نمیفروشیم!گرسنگی به اضطرار رسید،مسیح از مردمان خواست اجازه دهند که خود از گندمزار به مقدار نیاز خوشه برگیرند و گندم از کاه جدا کنند و آرد بیزند و نان پزند. چنین شد. علمای یهود را خبر رسید که مسیح،آن مدعی نبوت که زحمت شما شده، یوم سبت به کار مشغول شده،بشتابید که مدعی رسوا شد و دلیل انحراف و دروغگوییش هویدا. علمای نیز شتافتند که به سخن مسیح: علمای دینی (البته یهودیان) خار در چشم دگران بینند و چوب در چشم خویش نی! خاخام ها آمدند و ناله ها سردادند و گریبانها چاک که ای مدعی نبوت خدا، شریعت خدا را گسستی و به روز سبت گندم آرد کردی و نان پختی! و کلمه خدا، مسیح فرمود: شریعت خدا بهر آدمی است، نه آنکه آدمی از بهر شریعت...
این سخن پیامبر خدا مسیح است که شریعت آمده تا آدمی را نیک روز کند،امروز دنیا و فردای واپسینش. و اگر کسی گوید که ما مسلمانیم و دلیل از قرآن خواهیم این کریمه وی را کفایت است که فرمود:
یامرهم بالمعروف و ینهاهم عن المنکر و یحل لهم الطیبات و یحرم علیهم الخبائث و یضع عنهم اصرهم و الاغلال التی کانت علیهم...
پیامبر آخرین آمده است تا به نیکی فرمانشان دهد و از زشتی بازشان دارد و پیراسته ها را بر آنان روا داند و پلیدیها را بر آنان حرام کند و آن بار سنگین و زنجیر اسارت که بر دوششان بود از آنان بردارد....
شریعت برای آدمی است، نه آدمی برای شریعت...
محمدسلطانی
از چند جهت قابل تأمل هست:
1- همانطور که در قرآن اشاره به دین واحدی به نام اسلام شده، از یهودیت و نصرانیت هم نام برده و در واقع با این تعبیر، آن شریعت ها هم به رسمیت شناخته است.
2- در حقیقت بحث ایشان در باب قرائات مختلف از یک دین مشترک است که باید توجه کرد آیا خلط موضوع نمی شود اگر یهودیت و مسیحیت را نیز یک قرائت از اسلام بدانیم؟
3- قرآن خود جلوی شریعت های غیر از اسلام را می گیرد و آن را تفکیک می کند.
و…
سابقا بنده در کتاب جریانها در باره اسم شریعت سنگلجی چنین نوشته و نقل کرده ام:
پدرش حاج شیخ حسن شریعت و جدش حاج رضا قلى در سلك علما و فقها بودند. در یادداشتى در باره «نام و نسب شریعت سنگلجى» در مجله آینده (سال دوازدهم، ش 3، ص 73) آمده است: نام شریعت، میرزا رضاقلى است، و نام پدرش آیت الله حاج شیخ حسن سنگلجى است كه ابن عمّ شیخ فضل الله نورى است. فرزند ارشد (از ذكور) شیخ حسن، آقارضا قلى است معروف و مشهور به شریعت. (تمام). در ادامه توضیح داده شده است كه پدرش نام رضا قلى را به خاطر ارادت صوفیانه اش به حضرت صفا كه نام اصلى اش رضا قلى بوده روى فرزندش گذاشته است. اما باید توجه داشت كه بسا شیخ حسن، نام پدرش كه رضا قلى بوده روى فرزندش گذاشته كه طبیعى تر مى نماید. نویسنده آن یادداشت مى افزاید كه لقب شریعت را هم حاج سید محمد كاظم یزدى روى وى گذاشت، و این زمانى بود كه همراه پدرش به نجف رفت و كتابى از آثارش را به مرحوم یزدى داد. در ادامه آن یادداشت آمده است: شریعت سنگلجى در روز پنج شنبه 15 دى ماه 1322 مطابق با تاسوعاى 1363 ق در سن 53 سالگى از دنیا رفت.
@jafarian1964
رفع نزاع علمی و دفع خلاف عقلی، به جنگ راست نیاید
این عنوان، برگرفته از متنی صفوی است که گزارش آن در اینجا آمده است، نویسنده که حوالی سال 1075 می زیسته و می گوید که وظیفه اش آن است تا نزاع میان اهل صفوت، یعنی صوفیان را با اهل شریعت حل کند. تأکیدش همین است که این کار با بستن و زدن و کشتن بدست نمی آید. در جایی از همین مقاله گوید: خلاف علمی را به زدن و بستن دفع نتوان نمود و نزاع عقلی را به گرفتن و کشتن رفع نتوان فرمود که اگر چه در ظاهر زبان خاموش و سینه بیجوش و بیداد آید، لیکن در باطن چنان در جوش و کینه در خروش و فریاد آید.
مقدمه: داستان نزاع عالمان رسمی از فقها و نیز عالمان اخباری، با صوفیه در تمام دوره صفوی رواج دارد و هر بار برگ تازه ای از آن بدست می آید. این بار، مروری بر بخشی از یک رساله با عنوان زیبای «گوهر یکدانه بحر حکیم» داریم، رساله ای در دفاع از تصوف در برابر انتقادهای «تعییر و تکفیر» که از سوی علمای اهل شریعت و «منبریان» رواج داشته است.
نویسنده در بخش نخست متن خود، دفاع کلی و مروری بر این نزاع، و شامل توصیه هایی برای کاهش این درگیری و راه حلی برای حل دشواری مزبور است. به رغم آن که نثر آ« تا اندازه ای مصنوع و ادیبانه است، اما نکات با ارزشی در آنجا ارائه شده است. مزاج نویسنده، نرم، و با تأکید بر پرهیز از نوع نوع منازعه و تلاش برای خاموش کردن این آتش است.
نسخه این رساله، به شماره 1040 در کتابخانه مجلس است، و تاریخ آن در پایان نسخه 1075. (در باره برخی از گفتگوها در باره مولف و نسخه ها، بنگرید: فهرستواره کتابهای فارسی: 6/215 ـ 216).
این تاریخ یعنی سال 1075 از این نظر جالب است که از همین دهه و دهه بعد ازآن، به تدریج فشار بر صوفیه بیشتر می شود. نویسنده خود را چنین معرفی می کند: «ذرّه ی غبار هوای راه اوصیا، و قطره بحار ثنای شاه اولیا، بنده خیرخواه، اقلّ عباد الله ابوالخیر عماد حکیم مدعو به عماد بن عبدالله». در باره هدفش هم می گوید: «چون در میان جمعی از مؤمنین حامی دین مبین، اندازه خلافی دید و آوازه نزاعی شنید، و از جمعی عقلا و علمای سعید نیز در باب نوشتن فارقی فرید و حاکمی وحید که در دفع خلاف باشد سدید، و در رفع نزاع آید رشید، تکلیف به الحاح کشید، به خاطر فاترش رسید که برای آگاهی حال دین که هست از واجبات اهل یقین، و سزای خیرخواهی مؤمنین که هست از ضروریات دین مبین، به ریاضت بر خود باید پیچید، و به حکمت خیری باید گزید که انما المؤمنون اخوة فاصلحوا بین اخویکم».
وی از همان ابتدا از «خلاف بیجایی علما» و «نزاع رسوایی عقلا» یاد کرده و وظیفه اهل علم را این می داند تا آن نزاع را از بین ببرند. وی که صوفیان را در اینجا «اهل حکمت و صفوت» می نامد، جناح مقابل را «اهل شریعت می داند» و دو علم نخست یعنی حکمت و صفوت را دو مرتبه بلند از «علم شریعت» توصیف می کند. نویسنده وظیفه اهل علم را این می داند تا به «دفع نزاع رسوا در میان عقلا به مداوا بکوشند». در این زمینه، چشم آن دارد که علاوه بر علما، سلطان نیز کمک کند، و البته سلطان هم نظرش «بر اتفاق علمای ایمان است».
مقاله را در لینک پایین ملاحظه فرمایید 👇👇👇👇
http://yon.ir/lgLCE
@jafarian1964
@litera9
رابینسون کروزو: متن کوتاه شده
نویسنده: دانیل دفو
مترجم: مهدی سحابی
رابینسون کروزو اثر معروف دانیل دفو (۱۶۶۰ - ۱۷۳۱)، نویسنده انگلیسی است که به خاطر این رمان، معروفترین اثرش، به او لقب «پدر رمان انگلیسی» را دادهاند. .کروزوئه، قهرمان این رمان، پسری است که شوق ماجراجویی او را به ترک خانه برمیانگیزد، به کشتی مینشیند و بر اثر غرق کشتی به جزیرهای دور دست میافتد که مدت بیست و چهار سال را به تنهایی در آن جا میگذراند .او با دشواریهای زندگی بدوی روبهرو میگردد، به جوانی بومی برمیخورد که از مرگ نجاتش میدهد و او را مصاحب خویش میسازد. برای این دو نفر حوادث گوناگون پیش میآید که مهمترین آن جنگ با آدمخواران است .سرانجام...
@litera9
نویسنده کوشش بسیار بخرج داده تا اثری بظاهر با دیدگاه مذهبی را ارائه نماید که البته در این راه موفق نیز نبوده است. کتاب حاصل ترجمه و کپی برداری از مطالب نویسندگان و محققان غرب است که نویسنده (یا مترجم) کلمات و جملاتی از آن را به سلیقه خود تغییر داده است. به عبارت دیگر نویسنده تنها یک ضلع را به شکل قبلی افزوده و با هوش سرشاری که داشته مثلث را بدست آورده است !
@litera9
از چشم نابینایان
نویسنده: دنی دیدرو ، گرت هوفمان آندره ژید
مترجم: اسکندر آبادی
کتاب از چشم نابینایان نوشته دنی دیدرو، گرت هوفمان و آندره ژید
از چشم نابینایان کتابی است درباره نابینایی و شامل چهار بخش. بخش اول رسالهای است از دنی دیدرو، فیلسوف نامدار دوران روشنگری، که در آن به شکل ویژه به نابینایی و جوانب مختلف آن پرداخته است. بخش دوم داستان سقوط کوران است نوشته گرت هوفمان، که گوشهای از تاریخ هنر را دستمایه قرار داده و روند شکلگیری تابلوی معروفی از پیتر بروگل را با ظرافت بازگو کرده است. سپس داستان سمفونی پاستورال آندره ژید آمده که قصه زندگی دخترکی نابیناست و از مشهورترین آثار این نویسنده فرانسوی به شمار میرود. بخش پایانی کتاب نیز مصاحبه با مترجم کتاب میباشد که خود نابیناست.
نام اثر: مسیح، هگل، واگنر
نویسنده: اسلاوی ژیژک
مترجم: سارا پورحسنی
نشر: شخصی
@litera9
بریدهای از مقاله:
«زخم تنها با نیزهای که آن را ایجاد کرده است
شفا می یابد»
@litera9
این کتاب متن مصاحبه و گفتگوهای بورجین با بورخس است. خورخه لوییس بورخس نویسنده بزرگ آرژانتینی است. بورخس بنابر گفته مترجم همین کتاب، یکی از غریبترین نویسندگان دنیاست. به این خاطر که غربی است اما شرقی دیده میشود. او از یهود و اسلام و فرهنگهای ایران و هند به نحوی دقیق خبر دارد و مینویسد که گویی برآمده از دنیای شرق است. در واقع بورخس به تنهایی یک دایره المعارف شگفتانگیز است از ادبیات. دانش و آگاهی وی در تمام علوم، کمنظیر است.
مهمترین ویژگی این نویسنده مشهور آرژانتینی، ذهن بهشدت خلاق اوست. نوشتههایش به اندازهای شگفتانگیز است که مخاطب در حین مطالعه، تمام ماجرا را گویی که با چشمهای خود میبیند. این کتاب یکی از بهترین اسناد برای آشنایی با طرز تفکر و نوع اندیشه مردی است که دنیا را بهتر از دیگر انسانها میشناخت.
📰نویسنده کتاب تاریخ مختصر علم آنقدر برای بررسی اجمالی تاریخ علم تعجیل داشته است که از هر گونه نوشتن مقدمات خودداری کرده و مخاطب وقتی کتاب را باز میکند، به یکباره خود را در میانه موضوع کتاب مییابد. مترجم فارسی نیز ترجیح داده تا سنت نویسنده اصلی کتاب را نشکند و هیچ متنی را به عنوان پیشگفتار و در معرفی کتاب و نویسنده آن به رشته تحریر درنیاورد. البته فصل اول به عنوان «در آغاز» را میتوان به حساب مقدمه نویسنده گذاشت. اما مخاطب وقتی مطالعه کتاب را تمام میکند، میبیند فصل اول جزئی از روند کتاب است و جای مقدمهای که در آن تمهیدی برای ورود به بحث تاریخ علم باشد خالی است. هر چند که کتاب مدعی ارائه تاریخی تخصصی نیست و نویسنده آن درصدد ارائه یک روایت تفننی و عمومی از تاریخ علم بوده است.البته با این توضیحات نباید کتاب را دستکم گرفت. ناشر کتاب خود را اینگونه در پشت جلد معرفی کرده است: «علم حیرتانگیز است. از پهنای بیکران فضا برایمان میگوید و از ریزترین موجود زنده؛ از اندام انسان و از تاریخ سیارهمان. دانشمندان و دانشورزان، از سرِ شگفتی و حیرت، شروع کردند به بررسی و آزمایش و محاسبه و گاه به چنان کشفهای تکاندهنده و بهتآوری رسیدند که آدمیان، پس از آنها، با دنیا به طرز کاملاً جدیدی مواجه شدند. کتابی که در دست دارید داستانی است پرماجرا در خلال زمان و مکان از روزگاران کهن تا به امروز؛ تا تازهترین دستاوردهایی که انسان معاصر هنوز با آنها درگیر است. و در این روایت از زندگیِ دانشمندانی میگوید که بعضی نامآشنا و برخی ناشناساند. تاریخ مختصر علم شرحی است به زبانی ساده و شیرین از روند رشد علم درگذر قرنها.» توضیحات رسمی ناشر برای هر مخاطبی میتواند نوید خواندن یک کتاب مفرح و موجه باشد. واقعا هم همینطور است. اگر شما همانند نویسنده این سطور، مخاطب حرفهای تاریخ علم نیستید، کتاب حاضر میتواند یک مرور سریع و مفید فایده باشد🗞
🖍مریم کامیاب
🔖 1500 کلمه
⏰زمان مطالعه: 10 دقيقه
📌 متن کامل را در صفحه 13 روزنامه سازندگی مورخ 13 بهمن 1397 مطالعه کنيد
💠 @goftemaann
#معرفی_کتاب #تازه_های_نشر
📕 خوشنويسان استانبول
✏️ نويسنده: سليمان برك
📝 مترجم: ثريا منيري، مهدي قرباني
📚 ناشر: پيكره
📅 سال انتشار:١٣٩٦
💰قيمت: ١,٥٠٠,٠٠٠ريال
✅ توضيحات: (از مقدمه مترجم) كتابي كه پيش رو داريد با نام "يكصد خطاط استانبول" پنجاه و هفتمين كتاب از مجموعه كتابهاي "صدگانه هاي استانبول" است كه توسط شهرداري استانبول درباره انواع گوناگون هنرها و جاذبه هاي شهر استانبول به عنوان پايتخت فرهنگي جهان اسلام در سال ٢٠١٢ به چاپ رسيده است. نويسنده كتاب كوشيده تا در مجموعه اي محدود، يكصد تن از خطاطان استانبول را معرفي نمايد و در اين كار بسيار موفق بوده است. هر خوشنويس با شرح كوتاهي از حيات و يك يا چند اثر مشهورش به مخاطبان شناسانده ميشود.
#فن_ترجمه
💠 اهداف ترجمه
🔸هر ترجمه ای که از زبانی به زبانی دیگر صورت میگیرد، هدفی خاص را دنبال میکند. به طور کلی نیاز به ترجمه از آن زمان آغاز شد که انسان ها به علت اختلاف در زبان، فرهنگ و رفتار جوامع خود، از درک عقاید و افکار انسان های دیگر از جوامع مختلف عاجز بودند و ترجمه، عامل از میان برداشتن موانع و پل ارتباطی جوامع گوناگون گردید.
💠 اهم اهداف ترجمه را میتوان به شرح زیر برشمرد :
🔻انتشار افکار، عقاید و مفاهیم مردم کشوری برای کشور دیگر
🔻برقراری ارتباط بین افراد یا گروه ها با زبان و فرهنگ متفاوت
🔻آشنایی با آداب، رسوم، عقاید و آگاهی از نظریات و افکار مردمان دیگر
🔻کسب اطلاع از علوم، فنون، تکنولوژی مدرن و تحقق آن در رشته های مورد نیاز
🔻انتقال آراء نویسندگان و اندیشمندان یک جامعه به جوامع دیگر
🔻کسب آگاهی از حوادث، ماجراهای تاریخی و تجارب گذشته ی ملل دیگر
🔻کمک به گستردگی ارتباطات فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و برگردان آثار سازنده و مفید به زبان مقصد
🔻تبادل و انتقال تجربه های علمی، فرهنگی، هنری، حقوقی، اقتصادی، فنی و غیره ......
🔹اما به طور کلی، میتوانید با توجه به مسائل و عواملی که شما را به کار ترجمه ترغیب نموده و با توجه به موضوع متنی که ترجمه میکنید، اهداف خاص خود را ذکر نموده و آن را در طرح تحقیق برشمارید.
💠 سبک و لزوم رعایت آن :
🔸هر نویسنده بر اساس هدفی که دارد از ساختارهای گرامری مختلف و اقلام واژگان گوناگون برای ایجاد تأثیرات خاص مورد نظر خود استفاده میکند که به آن «سبک» میگویند. منظور از سبک در واقع شیوه ی بیان متن زبان مبدأ است.
🔹سبک یا شیوه ی بیان یک نویسنده با توجه به موضوع و مخاطب مورد نظر وی دارای ویژگی های خاصی است به طوری که سبک یک داستان با سبک نگارش مقاله ی علمی متفاوت است و نویسنده بر اساس این دو عامل، شیوه خاصی را برای نگارش بر میگزیند و در طول متن خود آن را رعایت میکند.
🔸رعایت سبک متن زبان مبدأ در ترجمه، یکی از اجبارات مترجم است و همانطور که نویسنده سبک خاصی را برگزیده و در نوشتن، موضوع و مخاطب متن خود را در نظر گرفته، مترجم نیز نمیتواند در تغییر سبک اختیاری از خود داشته باشد. زیرا چنین اختیاری به قربانی کردن سبک متن زبان مبدأ خواهد انجامید.
🔹وظیفه ی مترجم آن است که انگیزه ی نویسنده و هدف او را از انتخاب این نوع سبک به دست آورد و آنگاه این مقصود را با آگاهی از هر دو زبان مبدأ و زبان مقصد و فرهنگ آنها به گونه ای اثر بخش برگرداند.
✳️ در تعیین سبک، دو عامل در دسترس مترجم قرار دارد که باید به آنها توجه کند :
۱- واژه های به کار رفته در متن
۲- طرز قرار گرفتن آن ها در کنار یکدیگر
🔸ذکر این نکته حائز اهمیت است که در انتقال سبک نویسنده در ترجمه ی متن، آنچه باید مد نظر قرار گیرد، نوع مخاطب است. یعنی در عین حال که رعایت سبک نویسنده از الزامات یک ترجمه است، اما مترجم میتواند برای انتقال آن از دو شیوه بهره گیرد :
«تقلید و جایگزینی».
🔹«جایگزینی» به معنای یافتن سبکی مشابه در زبان و ادبیات مقصد است و «تقلید» صرفاً تکرار ابزار صوری سبک اصلی است. اینکه مترجم از این دو طریق کدام را انتخاب کند، بیشتر به نوع مخاطب بستگی دارد.
ممکن است مخاطب، ویژگی سبک اصلی را درک نکند. مگر اینکه تغییراتی در ترجمه به لحاظ سبک آن به وجود آید. ولی گاهی نیز خواننده به شکل سبک اصلی علاقه مند است و یا قادر به درک آن می باشد، که در این صورت سبک متن اصلی حفظ میشود.
💠 اصول ترجمه :
🔸فن ترجمه همانند هر فن دیگری دارای قواعد و اصول مختص به خود است که پیروی از آنها برای انجام یک ترجمه ی کامل از هر جهت مطلوب و الزامی است.
🔹البته باید خاطرنشان کرد که این اصول از نظر نویسندگان و مترجمان مختلف به گونه های متفاوت در نظر گرفته شده اما روح کلی حاکم بر آنها تقریباً ثابت است.
🔸اصول ترجمه را کلاً میتوان بر دو نوع تقسیم کرد :
- اصول نظری
- اصول عملی
🔹اصول نظری ترجمه بر مبنای نظریات اهل ترجمه استوار است و معمولاً شامل کلیه ی قواعد، روش ها و آگاهی های مختص به ترجمه بوده که شامل ۴ اصل زیر است :
⚜ اصل امانت :
🔸یکی از مهم ترین اصولی که باید در انجام ترجمه رعایت شود این است که مطلب یا متنی که برای ترجمه در اختیار مترجم قرار میگیرد، حکم امانت را دارد. مترجم نباید در آن دخل و تصرف های بی رویه یا خودسرانه و غیرضروری انجام دهد. او باید تنها پیام اصلی نویسنده را به بهترین وجه ممکن به زبان مقصد بیان کند و از افزودن یا کم کردن کلمات و جملاتی که ممکن است به متن اصلی لطمه وارد سازد، خودداری کند
@yortchi_bosjin_pdf
هگل برخی از طولانیترین و مشهورترین کتابها را نوشت. از جمله «پدیدارشناسی روح» «علم منطق»و«عناصر فلسفهی حق»اما اگر راستش را بخواهید،اوخیلی بدمینوشت. نوشتهاش درست موقعى که بايد شفاف و صريح میبود، مبهم و پیچيده میشد. نقطهضعف سرشت آدمى را فهميده بود: راه جلب اعتماد اشخاصِ به ظاهر جدی، نثر غيرقابل فهم است. اين کار فلسفه را در جهان ضعيفتر از آن چیزی کرد که میتوانست باشد و باعث شد نکات ارزشمندی را که هگل برای گفتن داشت، دشوارتر بفهميم. برخى از اين درسهای مهم از اين قرارند:
۱. بخشهای مهمی از ما در تاریخ است
۲. از ایدههایی که دوستشان ندارید، درس بگیرید
۳. پیشرفت نامنظم است
۴. هنر هدفی دارد
۵. ما به نهادهای جدید نیاز داریم
بینش هگل اين بود که پیشرفت مستلزم برخورد ايدههای متفاوت است و بنابراين پرهزينه و کُند خواهد بود. اما دستکم وقتى اين را بدانيم، گرفتاریهایمان را با اين فکر که اين وضعيت نرمال نيست، تشديد نمىکنيم. هگل نگرشى درستتر و در نتيجه قابل کنترلتر از خودمان، از مشکلاتمان و جايگاهمان در تاريخ پیش روی ما مىگذارد.
ویدئو از وبسایت The school of life
#فلسفه
#منطق
@yortci_bosjin_pdf
کتاب "تصوف و مساله شریعت" منتشر شد؛
نویسنده: «سید علیرضا موسوی» کتاب حاضر مفصل ترین و جامعترین تحقیقی است که تاکنون درباره موضوع شریعت در تصوف نگارش شده است.
این اثر دیدگاه صوفیان (از تمام نحله ها و مکاتب) درباره شریعت و احکام تکلیفی دین را بررسی کرده است و بحث "شریعت گریزی" اصحاب تصوف را با التفات به مبانی نظری صوفیان به بحث گذاشته است.
مشخصات: 312 صفحه جلد رقعی
ناشر: موسسه آموزش عالی حوزوی خاتم النبیین صلی الله علیه و آله
مرکز پخش: انتشارات دلیل ما
تماس: 025-37836415
#عرفان_تصوف
#شریعت_طریقت
#معرفی_کتاب
@shia_lib
🔅گفتگو با آیتالله شبیری زنجانی در رابطه با نوروز
🔻متن پیش رو، بخشی از مصاحبۀ سالیان پیش حضرت آیتالله #شبیری زنجانی دربارۀ #نوروز است:
● پرسش: گروهی از مذهبیها بر این باورند که نباید با آیینی مثل نوروز همراهی کرد چرا که تصریحی در این باره در روایات وجود ندارد و بهتر است که به جای آن بیشتر به اعیاد اسلامی توجه شود. نظر شما چیست؟
○ پاسخ: دربارۀ نوروز هم روایاتی داریم.
● پرسش: گفته میشود این روایات معتبر نیست؟
○ پاسخ: میشود رجاءً به همین روایات هم عمل کرد. البته شریعت کلیاتی را فرموده که برخی از آیینهای نوروز با این کلیات مطابق است. مثلا در شریعت بر انجام صلۀ رحم خیلی تاکید شده، بر محبت و احترام و مهربانی و صله دادن تاکید شده، روایات زیادی برای اصلاح بین افراد داریم. اینها همه سنتهایی است که در نوروز به آن عمل میشود.
● پرسش: شریعت با شادی مخالف است؟
○ پاسخ: اگر کسی گفته شریعت با شادی مخالفت است، اشتباه کرده. شریعت با شاد بودن به شکل حلالش مشکلی ندارد. شریعت با ظلم، مردمآزاری، اسراف و این شکل مسائل مخالف است. البته اینکه در فضای عمومی مواد محترقه منفجر کنند کار خوبی نیست اگر موجب اذیت دیگران یا آسیب به دیگران یا آسیب جدی به خودش شود حرام هم هست؛ اینکه خرافات وارد این مراسمها شود کار صحیحی نیست. با دورِ هم بودن، میهمانی رفتن و هدیه به یکدیگر دادن و سفر کردن نه تنها مخالف نیست بلکه به آن تشویق میکند.
● پرسش: چه توصیهای به مردم دربارۀ نوروز دارید؟
○ پاسخ: ... از این فرصت برای اصلاح بین مؤمنان استفاده کنند و تلاش کنند که دلها به هم نزدیکتر شود. به شکرانۀ این شادی سهمی را هم برای فقرا در نظر بگیرند که رسیدگی به امور فقرا از عبادات تراز اول است.
channel | @alemoon_ir
#تازه_های_نشر
📚تصوف و مساله شریعت
🖋سید علیرضا موسوی
٣١٢ صفحه
🔺کتاب حاضر مفصل ترین و جامعترین تحقیقی است که تاکنون درباره موضوع شریعت در تصوف نگارش شده است.
🔺این اثر دیدگاه صوفیان (از تمام نحله ها و مکاتب) درباره شریعت و احکام تکلیفی دین را بررسی کرده است و بحث "شریعت گریزی" اصحاب تصوف را با التفات به مبانی نظری صوفیان به بحث گذاشته است.
💰قیمت: ٣٠ هزار
☎️09205119094
🆔@mk13700
کتاب نفیس
@ketabnaafis
الكتب والمواضيع والآراء فيها لا تعبر عن رأي الموقع
تنبيه: جميع المحتويات والكتب في هذا الموقع جمعت من القنوات والمجموعات بواسطة بوتات في تطبيق تلغرام (برنامج Telegram) تلقائيا، فإذا شاهدت مادة مخالفة للعرف أو لقوانين النشر وحقوق المؤلفين فالرجاء إرسال المادة عبر هذا الإيميل حتى يحذف فورا:
alkhazanah.com@gmail.com
All contents and books on this website are collected from Telegram channels and groups by bots automatically. if you detect a post that is culturally inappropriate or violates publishing law or copyright, please send the permanent link of the post to the email below so the message will be deleted immediately:
alkhazanah.com@gmail.com