قناة

گفتگوهای تراثی

گفتگوهای تراثی
1.4k
عددالاعضاء
1,283
Links
3,859
Files
172
Videos
10,272
Photo
وصف القناة
✅ گروهی برای گفتگوهای تُراثی (نسخه‌های خطی)
Hlitc 1374
رفع تالمات شود
خوب به نظر می‌رسد. درود
Hlitc 1374
حالی باشد و عارضی
به نظرم همان عایقی درست باشد.
Hlitc 1374
باقی بقای شما باد
احسنت. این هم درست است.
Forwarded From کتیبه
میلاد امام رضا«ع» مبارک.

محفل شاه خراسان در جزیرهٔ زنگبار.

از زمان سفر علی ابن حسن شیرازی با هفت کشتی به همراه قوم و تبار خود به شرق آفریقا، بیش از 1000 سال میگذرد، شیرازیها چندین دولتشهر ایجاد کردند و بیش از 500 سال در این مناطق حکومت کردند (شکست شیرازیها از پرتغالیها در 1502م)، پس از آن بسیاری از بلوچهای ایرانی به این منطقه مهاجرت کردند (در زمان حکومت عمانیها بر زنگبار از 1698م) و نهایتا جمعی از شوشتریها و کازرونیها در آنجا مستقر شدند (از زمان حضور سید عبدالحسین مرعشی شوشتری در سال 1885م).

حضور اقوام مختلف ایرانی در شرق آفریقا و همچنین ارتباط دائمی با خلیج فارس، باعث حضور نسبتا پررنگی از آیینها و فناوریهای ایرانی و کلمات فارسی در فرهنگ و زبان سواحیلی شده است.
در جزیرۀ زنگبار جدای از مسجد شوشتریها چند حسینیه با عناوین محفل حضرت ابوالفضل العباس؛ محفل شاه خراسان، محفل بی بی فاطمه و غیره وجود دارد. شیعیان به دلیل دوری راه و عشق به امام رضا(ع)، ماکتی از ضریح ایشان در محفل شاه خراسان ساخته اند و محل زیارت و توسل آنها گردیده است.

مرتضی رضوانفر
پژوهشگاه میراث فرهنگی
Hlitc 1374
رفع تالمات شود
تالمات ،انتخاب بجاییست..
میلاد با سعادت امام علی بن موسی الرضا(ع) مبارک

نگاره " معجزه درخت بادام " ، اثر رضا مهدوی ، معاصر
Forwarded From خوشنویسی
میلاد پر برکت و با سعادت حضرت امام رضا علیه السلام بر همگان مبارک باد
@khoshnevisirani
Forwarded From خوشنویسی
میلاد پر برکت و با سعادت حضرت امام رضا علیه السلام بر همگان مبارک باد
@khoshnevisirani
این خط وانشا ب‌پختگی قبلی نیست لذا از ترکیبات نامانوس استفاده کرده و« خدمات » راجمع بسته وخدامات نوشته ، خدامات فرمایشات. ،یا خدامات ،جمع خادم وخدمه !؟
«بسم الله الرحمن الرحیم»
🌸 مرحوم حبیب‌الله‌ چایچیان(حسان) درباره‌ی ماجرای سرودن شعر «آمدم ای شاه پناهم بده» می‌گوید: مادرم در آخرین لحظاتی که خدمتشان رسیدم، همیشه آن حال و هوای ارادت به چهارده معصوم را داشت و در همان حال که سکته کرده بود، دکتر را خبر کردیم. دکتر مشغول گرفتن نوار شد و وقتی خواست برود، متأسفانه مادرم سکته دیگری کرد. من به دکتر آن را اعلام کردم. دکتر خطاب به من گفت: «فردی که این گونه سکته کند، کمتر زنده خواهد ماند!» خدمت مادر برگشتم و به ایشان عرض کردم، شما آرزویتان چیست؟ ایشان گفت: آرزوی من اینست که یکبار دیگر حضرت رضا(ع) را زیارت کنم (و این نکته را هم بگویم که راه رفتن ایشان خیلی سخت بود و حال خوبی نداشت و من دو بازوی مادر را میگرفتم تا بتواند حرکت کند.) با هواپیما به سمت مشهد رفتیم. نمی‌دانم در ایام تولد حضرت رضا(ع) بود یا شهادت، حرم خیلی شلوغ بود. وارد شدن به حرم هم مشکل و حتی برای مادرم غیرممکن بود،
گفتم مادرجان! از همین جا سلام بدهی، زیارتت قبول است. گفت: «ما قدیمی‌ها تا ضریح را نبوسیم، به دلمان نمی‌چسبد» گفتم: دل چسبی‌اش به این است که حضرت جواب بدهد.
هر چه کردم دیدم مادر قبول نمی‌کند. خلاصه بازوی مادر را گرفته بودم و همین طور به سمت ضریح حرکت می‌کردیم؛ در همین حال دیدم که حال شعر برایم فراهم شد، من تمام توجه‌ام را به شعر و الهامی که عنایت شده بود دادم، دیدم زبان حال مادرم است نه زبان حال من! و شعر تا «تخلص» رسید.
وقتی شعر به «تخلص» رسید دیدم مادرم با آن ازدحام که آدم سالم نمی‌توانست برود، خودش را به ضریح رسانده بود و داشت ضریح را می‌بوسید و من هم ضریح را بوسیدم؛ و این شعر در حقیقت زبان حال مادرم در آخرین لحظات عمرش است...
شعر کامل به شرح زیر است:
«آمدم ای شاه پناهم بده/خط امانی ز گناهم بده/ای حرمت ملجأ درماندگان/ دور مران از در و راهم بده/ای گل بی‌خار گلستان عشق/
قرب مکانی چو گیاهم بده/ لایق وصل تو که من نیستم/اذن به یک لحظه نگاهم بده/ ای که حریمت مَثل کهرباست/
شوق و سبک‌خیزی کاهم بده/ تا که ز عشق تو گدازم چو شمع/گرمی جان‌سوز به آهم بده/
لشکر شیطان به کمین منند/ بی‌کسم ای شاه پناهم بده/از صف مژگان نگهی کن به من/با نظری یار و سپاهم بده/در شب اول که به قبرم نهند/ نور بدان شام سیاهم بده/ای که عطابخش همه عالمی/جمله حاجات مرا هم بده/آن چه صلاح است برای «حسان» /از تو اگر هم که نخواهم بده/»میلاد عالم آل محمد، امام رئوف بر شیعیان و محبانش مبارک.